به اخبار روزنامهها توجه کنید:
زمینلرزه، سیل، فرونشست زمین، گرد و غبار، زمینلغزه و ...
روزی نیست که خبری از این دست در رسانهها در سطح ملی یا جهانی چاپ نشود. در همین لحظه که شما این مطلب را میخوانید، چهبسا چند نفر بر اثر رویدادهای طبیعی بیخانمان یا چند نفر دچار خسارات مالی و جانی شدهاند!
امروز تمام جهان بسیج شدهاند تا زمین، این تنها سیاره مناسب برای سکونت انسان، را نجات دهند؛ اما چرا روز به روز وضعیت زمین فاجعهآمیزتر میشود؟!
آیا میدانید وضعیت کشور ما از نظر مخاطرات طبیعی چگونه است؟ از مجموع چهل نوع بلای طبیعی و انسانی شناختهشده مانند زلزله، سیل، خشکسالی، تگرگ، توفان، هجوم ملخ، بیماریهای فراگیر و... کشور ما یکی از ده کشوری است که با بیشترین تعداد از این بلایا در چالش است.
آمار و اطلاعات مربوط به جمعیتها و خانوارها، از طریق سرشماری بهدست میآید. آیا برنامهریزی برای آینده تحصیلات و قشر تحصیلکرده اینقدر مشکل است که دانشگاهها باید همچنان بدون توجه به نیاز جامعه پذیرش دانشجو داشته باشند؟ آیا زمان آن نرسیده است که از جوانان تحصیلکرده و برومندمان در برطرف کردن نیازهای کشور استفاده کنیم! یا اینکه هنوز نیاز کشور مشخص نشده؟! در حالی که هر سال بر اثر مخاطرات طبیعی خسارات هنگفتی بر ساختارها و سازهها و... وارد میآید، آیا وقت آن نرسیده است که دست به چارهجویی و اقدام بزنیم؟
چرا به دنبال پیروی از روشهای دیگران در کشورهای مختلف هستیم؟ شاید آنها مشکل نداشته باشند یا لااقل مشکل آنها مانند ما نباشد تا چارهجویی کنند یا نتایج تحقیقات آنها به درد ما نخورد و از آن استفاده کنیم.
چند وقت پیش برای تعطیلات خارج از تهران بودیم. در همسایگی ما خانهای دچار مشکل گرفتگی چاه شده بود. از شرکتهای تخلیه چاه خواستند اقدام کنند. آمدند و اولین سؤالی که از صاحبخانه پرسیدند این بود که دهانه چاه کجاست؟ خوب؛ صاحبخانهای که خانه را ساخته بود فوت کرده بود و صاحب کنونی هم از محل دهانه چاه خبر نداشت! با حدس و گمان چند جای حیاط را کندند. اما درد سرتان ندهم؛ برای پیدا کردن دهانه چاه، تمام موزائیکهای حیاط را خراب کردند!
در سالهای اخیر شاهد پیشرفتهایی در شیوه ساختوساز ساختمانها هستیم؛ از جمله هوشمندسازی ساختمان یا همزمان با ارائه پلان سازه، نقشه تأسیسات آن را نیز ارائه میدهند. اما آیا این کافی است؟ بیایید طرح جدیدی با استفاده از توان علمی تحصیلکردهها داشته باشیم.
اولاً: در طرح کاربری اراضی کشور، بخشهای زیرزمین از جمله درزها و گسلها، آبهای زیرزمینی و... بهخوبی مکانیابی و تبیین شده باشند، زیرا باید محل احداث سازه از نظر شیب و امتداد لایهها، تراکم خاک، جنس سنگ و خاک، فاصله از پدیدههای زمینشناسی و... جانمایی و مقاومسازی شود. چرا که اگر ما پدیدههای زمین را نادیده بگیریم، همچنان شاهد زمینلرزههای بم و کرمانشاه و سیل بهاری ۹۸ خواهیم بود.
تصویر ۱: ریزش خانه بر اثر ساخت در دامنه و رانش زمین؛ سعادتآباد
ثانیاً: وجود حداقل ۳ شناسنامه برای یک سازه ضروری است. نقشه اول شناسنامه زمینشناسی سازه است؛ اگر تفاوت و حتی ممنوعیت ساختوسازها در حریم گسل، رود، آب زیرزمینی و... در نظر گرفته نشود، پیامدهایی چون حوادث اخیر را بهدنبال خواهد آورد. بنابراین باید با استفاده از دانشآموختگان زمینشناسی شناسنامه زمینشناسی آن سازه را تهیه کنیم.
تصویر ۲: شکافهای طولی به دلیل در نظر نگرفتن زمینساخت فعال منطقه (خیابان جلوی ورزشگاه فتح دانشگاه علوم تحقیقات)
در نقشه دوم با استفاده از مهندسها در مورد ویژگیهای یک ساختمان مطلوب در آن منطقه (ارتفاع و ...)، نوع مصالح (بومی بودن آن و مقاوم بودن آن با وقوع پدیدههای زمینشناسی و همچنین اقلیمی) و... مثلاً از تراورتن که در گذشته رایج بود، در اقلیم خشک و از گرانیت برای مناطق پربارش میتوان بهره گرفت، نوع مقاومسازی بنا و... میتوان بهصورت مفصل این اطلاعات را تهیه کرد و در اختیار سازنده گذاشت.
نقشه سوم نقشه تأسیسات ساختمان است. بدینترتیب شما اگر ساختمانی را خریداری میکنید از تمام جزئیات بنا باخبر میشوید و میدانید این ساختمان برای چند سال، در مقابل زمینلرزه چند ریشتری قابل استفاده و مقاوم است و از جزئیات دقیق سیستمهای سیمکشی، لولهکشی، تأسیسات گرمایشی و... باخبر میشوید.
بدینترتیب آیا باز هم به تحقیقات کشورهای دیگر نیازمندیم؟!