تصویر ۱: معمولان ـ سیلاب بهار ۹۸
• عامل اصلی جاری شدن سیلابهای عظیم و زمینلغزشهای اسفند ۱۳۹۷ و فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۸ چه میتواند باشد؟
براساس آمارها میزان بارشها از اسفندماه سال ۱۳۹۷ تا اردیبهشت سال ۱۳۹۸ نسبت به سال آبی قبل از آن دو تا سه برابر و نسبت به متوسط پنجاه ساله ۱/۵ برابر متوسط پنجاه سال منتهی به سال ۱۳۹۸ بوده است.
میزان بارشها نشان میدهد که اولاً بارندگی در کشور ما از پراکندگی مناسبی برخوردار نبوده است، بهطوری که در یک بازه زمانی کوتاهمدت مناطق کوچکی از کشور بهشدت تحت تأثیر بارشهای شدید قرار داشتند که به وقوع سیل منجر گردید، ثانیاً خطاهای صورتگرفته در روش توسعه شهرها و شهرنشینی نیز مزید بر علت شده و از عوامل ایجاد سیل، زمینلغزشها و خسارتهای ناشی از آن گردیده است. در ایران، طی پنج دهه گذشته، شهرنشینی به سرعت توسعه یافته در حالی که به اقتضائات زمین توجه نشده است. در سیلهای اخیر نکته قابل تأمل آسیب ندیدن بناهایی است که از قدیم وجود دارد، مانند پلهای لرستان، سازههای آبی شوشتر و ... . این امر نشاندهنده آن است که پیشینیان ما اقتضائات زمین را میشناختند و میدانستند بناها را در کجا احداث کنند. همچنین مخاطرات زمینی را میشناختند و سعی میکردند توسعه و رشد تمدن را با کمترین ریسک جلو ببرند. در سیل اخیر ۵۷ پل در لرستان و ۴۰۰ پل در مجموع کشور خراب شده است، که اینها صدمه بزرگ بنیادی به اقتصاد ملی کشور است. در خصوص حوادث و مخاطرات طبیعی عمده فعالیتهای ما باید پیشگیرانه باشد که مقدم بر آن داشتن دید پیشبینی و پیشگیری مهم است. در دنیا هم نشان داده شده است که در این صورت آسیبهای بعدی کمتر خواهد شد. در سیلهای اخیر برخی مسائل رخ داد که کمتر به آن توجه و پرداخته شد؛ از آن جمله میتوان به وقوع زمینلغزشهای پس از سیل اشاره کرد. برای مثال برخی از روستاها در استانهای مازندران و گلستان که سیل به آنها سرایت نکرده بود بر اثر زمینلغزش تخریب شدند که به بیخانمان شدن مردم منجر شد. تخریب جادههای روستایی از دیگر پیامدهای زمینلغزشهای بعد از سیل اخیر بود که سبب شد حدود چهلهزار کیلومتر راه روستایی تخریب یا دچار آسیبهای نسبی شوند که این امر نیز آسیب دیگری به اقتصاد ملی کشور بود.
براساس آمارها میزان بارشها از اسفندماه
سال ۱۳۹۷ تا اردیبهشت سال ۱۳۹۸ نسبت به سال آبی قبل از آن دو تا سه برابر و
نسبت به متوسط پنجاه ساله ۵/۱ برابر متوسط پنجاه سال منتهی به سال ۱۳۹۸
بوده است
معمولاً تصور عمومی بر این است که بعد از وقوع سیل و فروکش کردن آب، مخاطره سیل پایان یافته است، در حالی که اینگونه نیست. درواقع بعد از فروکش کردن سیل، آلودگی نواحی دچار آبگیری شده قبلی ادامه دارد و محیطزیست در این نواحی دچار آسیبها و آلودگیهای مختلف میشود. همچنین زمینلغزشهای بعد از وقوع بارشهای سنگین و سیل قابل انتظار است. مدیریت رودها از دیگر مسائل مهمی است که کمتر به آن پرداخته شده است. مناطق سیلزده استانهای لرستان و خوزستان یا شهری مثل شیراز که در آنها نسبت به بستر رودخانهها بیتوجهی و دیوارچینی در اطراف رودها انجام شده و در بستر رودها شهرها توسعه یافته بودند، تأثیرات بیشتری از سیل پذیرفتند. در لرستان نمونه بارز آن شهرهای پلدختر و معمولان بودند. از بیست سال گذشته عمده دشتهای سیلابی کشور تحت تصرف قرار گرفتند و این در حالی است که در این اقدام دو کار انجام نشد: یکی «احترام به حریم رودها» و دیگری «احیای رودها و مدیریت آنها». شهرداریها به بهانه «ساماندهی رودها»، از خوزستان گرفته تا مازندران، اقداماتی صورت دادند و از جمله در این قالب مسیر رودها را یا سنگفرش کردند و یا اقدام به ساخت پارک در آنها نمودند. نمونه بارز آن ساخت هتل و رستوران در جزیره وسط رود کارون در شمال پل معروف معلق و فلزی کارون، در وسط شهر اهواز است. به هر حال، در بازسازی مناطق سیلزده باید جلوی اینگونه اقدامات خرابکننده گرفته شود.
• آیا سیل و خشکسالی با هم ارتباط دارند؟ آیا با بارندگیهای اخیر وارد ترسالی شدهایم؟
ایران به دلیل قرار گرفتن در نوار بیابانی، کشوری است که پیوسته در مواجهه با خشکسالی بوده است، اقلیمشناسان معتقدند ایران هنوز هم درگیر خشکسالی است و بارندگیهای اخیر، کشور را لزوماً وارد ترسالی نکرده است. اگر این بارندگیها چندین سال مداومت داشته باشد، میتوان گفت که وارد ترسالی شدهایم. دو مورد از کانونهای مهم خشکسالی کشور در یک دهه اخیر براساس آمارهای سازمان هواشناسی دشتهای «خوزستان» و «گلستان» بودند که در سیلهای اخیر گرفتار سیلاب شدند، بدینترتیب مناطق درگیر با خشکسالی، بیشترین آسیب و تلفات را در سیلاب متحمل شدند. حدود ۱۶/۵ میلیون نفر بهطور مستقیم و غیرمستقیم تحتتأثیر خسارتهای سیلابهای اخیر قرار گرفتند، در استان خوزستان طبق آخرین برآوردها ۴/۱ میلیون نفر زندگی میکنند که از این تعداد ۲ میلیون نفر تحتتأثیر عواقب سیل قرار گرفتند. از این ۲میلیون نفر، حدود ۷۰۰ هزار نفر که در مناطقی چون دشت آزادگان و شادگان سکونت داشتند، آسیب جدی دیدند. باید نسبت به رسیدگی به این افراد هشدار داد و گفت: در صورتی که به وضعیت این مردم توجه ویژه صورت نگیرد، در آینده به حاشیهنشینهای شهرهایی چون اهواز و آبادان تبدیل خواهند شد. وسعت آسیبهای ناشی از سیل، برخلاف بسیاری از مخاطرات که منطقه محدودی را تخریب میکنند، شامل مناطق وسیعی است. از این رو نیاز است که باهوشترین و توانمندترین متخصصان کشور وارد عرصه مدیریت بحران، کاهش ریسک سوانح و مطالعه مخاطرات طبیعی شوند؛ چرا که مخاطره و آسیبهای سیل، یک مسئله بهشدت چندوجهی است.
درخصوص حوادث و مخاطرات طبیعی عمده فعالیتهای ما باید پیشگیرانه باشد که مقدم بر آن داشتن دید پیشبینی و پیشگیری مهم است. در دنیا هم نشان داده شده است که در این صورت آسیبهای بعدی کمتر خواهد شد
• آیا بین وقوع سیلاب و زمینلرزه ارتباط وجود دارد؟
برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در محدوده گسلها میتواند در کنار فرونشست زمین و تغییر حجم گسلها، به وقوع زلزله در آن نقاط منجر شود. نکته قابل تأمل این است که برداشت آب و فرونشست زمین به تنهایی لرزهزا نیستند اما اگر در محدوده گسلهای لرزهزا این رویدادها اتفاق بیفتد میتوانند سبب تحریک آنها شوند و حتی زمینلرزههایی نزدیک به پنج درجه در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر) بهوجود آورند.
ایران به دلیل قرار گرفتن در نوار بیابان کشوری است که پیوسته در مواجهه با خشکسالی بوده است. اقلیمشناسان معتقدند ایران هنوز هم درگیر خشکسالی است و بارندگیهای اخیر کشور را لزوماً وارد ترسالی نکرده است
علت اصلی وقوع زمینلرزه تغییر شکلی است که در پوسته زمین رخ میدهد، زیرا این تغییر شکل فشارهایی را به سنگهای پوسته زمین تحمیل و در محل گسلها نقطهضعفهایی ایجاد میکند که وقتی این نقطهضعفها از حد تحمل بگذرد، پوسته زمین میشکند و زمینلرزه رخ میدهد.
گسلهایی که درون یا مجاور مخزنهای آبهای زیرزمینی وجود دارند از یک سو به هدررفت آب و از سوی دیگر به فرونشست زمین کمک میکنند. فرونشستهای زمین باید در کوتاهمدت پر شود تا اثرهای ظاهری آن برطرف گردد. همچنین در بلندمدت باید روشهای مدیریت منابع را تغییر داد و برای بهرهبرداری از منابع آبی کشور برنامهریزی اصولی صورت گیرد. نکته قابل تأمل این است که در همه استانها کموبیش مشکل آب وجود دارد و وضعیت آن ناپایدار است.
• آیا برداشت بیرویه از منابع آبی تجدیدناپذیر زیرزمینی توجیهپذیر است؟
اگر میزان برداشت از منابع آب تجدیدناپذیر کمتر از ۱۰ درصد باشد مشکل آبی وجود ندارد؛ اگر بین ۱۰ تا ۲۰ درصد باشد متعادل است، اگر به ۲۰ تا ۴۰ درصد برسد شرایط بحرانی متوسط است و در بیش از ۴۰ درصد بحران شدید آب محسوب میشود. در کشور ما ۸۵ درصد منابع آب تجدیدپذیر مورد بهرهبرداری قرار میگیرد که خود نشان از بحران شدید آبی دارد. اتکا به آبهای زیرزمینی در جهان نزدیک به ۳۰ درصد است، ولی این رقم در کشور ما بسیار بیشتر است، زیرا منابع گستردهای به صورت یخ و برف در کشور وجود ندارد و به نسبت محدود است. سیلخیزی کشور، براساس پژوهشهای صورتگرفته، ناشی از این است که توزیع بارش در بیشتر نقاط کشور نامتوازن است، بنابراین همواره باید وقوع سیل را امکانپذیر دانست.
برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در محدوده گسلها میتواند در کنار فرونشست زمین و تغییر حجم گسلها، به وقوع زلزله در آن نقاط منجر شود. نکته قابل تأمل این است که برداشت آب و فرونشست زمین به تنهایی لرزهزا نیستند اما اگر در محدودة گسلها لرزهزا این رویدادها اتفاق بیفتد میتوانند سبب تحریک آنها شوند و حتی زمینلرزههایی نزدیک به پنج درجه در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر) بهوجود آورند
• آیا خسارتهای سیلهای اخیر کشور قابل برآورد و جبران هستند؟
گفته میشود جاری شدن سیل در فروردینماه و اردیبهشتماه ۱۳۹۸، افزون بر ۶.۷ میلیارد دلار خسارت وارد کرده است که از نظر گستردگی آسیبهای وارده به زیرساختها از بزرگترین سانحههای طبیعی کشور بهشمار میآید. امسال، میانگین بارندگی در کشور تاکنون بیش از ۳۰۰ میلیمتر بوده و در نقاط گوناگون از ۱.۵ تا ۳ برابر به نسبت میانگین سالانه، در دو ماه گذشته، بارندگی داشتهایم.
برآوردها نشان میدهد که حدود ۲.۵ میلیون نفر را باید جزء آسیبدیدگان مستقیم سیلهای اخیر به حساب آورد. از جمعیت ۴.۱ میلیون نفری استان خوزستان، حدود ۷۰۰ هزار نفر از سیل آسیب دیدهاند که اکثر آنها در نواحی جنوب شهرستان شوش تا شهرستان آبادان زندگی میکنند. از جمعیت ۱.۹ میلیون نفری استان گلستان نیز برآورد میشود حدود ۲۵۰ هزار نفر بهطور مستقیم از سیل آسیب دیدهاند و از جمعیت ۱.۷ میلیونی استان لرستان نیز حدود ۳۰۰ هزار نفر آسیبدیدگان مستقیم سیل هستند. بنابراین تعداد جمعیت تحتتأثیر و تعداد جمعیت آسیبدیده از سیل قابل ملاحظه است. برآورد شده است که باید حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان به سیلزدگان خسارت پرداخت شود تا آسیبهای اولیه آنها برطرف گردد. میزان خسارت به زیرساختهای شهری نیز حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. بازگرداندن این ۳.۵ میلیون نفر به چرخه زندگی به برنامهریزی و مدیریت اجرایی واقعبینانه و علمی نیاز دارد.
برداشت از مقالات دکتر مهدی زارع در فروردین و اردیبهشتماه ۱۳۹۸
منابع
https://bit.ly/2vQq1qq
https://bit.ly/2PYGa7Q
https://www.isna.ir/news/98022311919