ولایتمداری در کلام سپیده کاشانی
-
دبیر ادبیات دبیرستان متقین (دوره اول) منطقه کهریزک
-
دانشآموز هفتم پژوهش سرای کاوش منطقه کهریزک ؛ ابوالفضل پیریایی
-
محسن نجفی
۱۳۹۸/۱۱/۱۵
سپیده کاشانی (۱۳۷۱ - ۱۳۱۳ هـ . ش) یکی از شاعران نامآور در عرصه شعر انقلابی به شمار میرود. سرودههای وی در قالبهای متنوع ادبی با مضامین انقلابی، دینی، جبهه و جنگ و ادبیات مقاومت، نشاندهنده ظلمستیزی و عدالتپیشگی این شاعر است. به همین سبب میتوان او را از سردمداران و پیشگامان شعر انقلاب اسلامی دانست.
آثار ادبی سپیده کاشانی به دو مرحله پیش از انقلاب و بعد از انقلاب تقسیم میشود. تأثیر اوضاع سیاسی و حوادث اجتماعی دوره زندگی شاعر در آثارش به خوبی نمایان است؛ هر چند با وجود دوگانگی دورانی که وی در آن زیسته، اشعارش از نظر درونمایه و مضمون بر مداری واحد - همان ادبیات انقلابی و مقاومت میباشد- استوار است. بهکارگیری مفاهیمی چون انقلاب، شهادتطلبی، ظلمستیزی، بیداری از غفلت، دفاع مقدس و جبهه جنگ از یک سو و توجه به امور ارزشی و دینی، حماسه کربلا، توجه به شخصیتهای تاریخی و دینی و ...، از سوی دیگر از وجوه بارز شعر وی میباشند. کاشانی از جمله زنانی است که پیش از شروع انقلاب اسلامی یا سرودههای انقلابی خویش و بیان مبارزات مردم ایران در مقابل رژیم پهلوی ریشههای جوان ادبیات مقاومت را آبیاری کرد و با آغاز دوران دفاع مقدس، با سرودههای خویش پرچم ادبیات مقاومت را برافراشته نگاه داشت.
در این جستار ضمن معرفی سپیده کاشانی و آثارش، مضامین و درونمایههای شعری وی در باب ولایتمداری بررسی میشود.
۱. مقدمه
سرور اعظم باکوچی معروف به سپیده کاشانی در مرداد ۱۳۱۳ ه.ش در شهر کاشان به دنیا آمد. خانواده وی از جمله خانوادههای مذهبی شهر کاشان بود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را به ترتیب در مدارس ۱۷دی و شهدخت به پایان برد و پس از آن به تهران مهاجرت نمود.
سپیده کاشانی با شیواترین و رساترین بیان، ضمن توصیف زادگاهش (کاشان)، از این شهر و مردم ساکن در آن به نکویی یاد میکند: «از دامنه کویر برخاستهام. از کاشان شهری که تقدس و مذهب در هوایش موج میزند و مردمی مهربان و اصیل دارد. چه رابطهای است در این سرزمین و قلبهای سرشار از محبتی که میپرورد؟ در سرزمینی که بوتههایش کوتاهاند، اما انسانهای بلندهمت و بلندنظر سرافراز میزیند، که زیور رخسار آدمیتاند» (روزنامه رسالت، ۱۳۷۱: ۴).
«پدر سپیده، حسین باکوچی، تاجر و مادرش زهرا، باسواد و معلم قرآن و اهل شعر و مشاعره بود. سپیده اغلب به همراه پدر و مادرش در مراسم مذهبی شرکت میکرد و همانگونه که خود میگوید پدر و مادرش نخستین و بزرگترین معلمش بودند که وی را با مفاهیم قرآن مجید آشنا کردند» (غفاری، ۱۳۸۴: ۱۳).
«آغاز فعالیتهای شعری وی بهطور جدی از سال ۱۳۴۸ بود. در سال۱۳۵۲ دفتر شعری با نام «پروانههای شب» از او به چاپ رسید که همه آن به فضای خفقانآور آن زمان اشاره داشت» (اصلانی، ۱۳۸۳: ۱۸).
سپیده کاشانی در دوران دفاع مقدس و سفر به جنوب و مناطق جنگی سفرنامهای را با عنوان «حکایت آنان که بقا را در بلا دیدهاند» به رشته تحریر درآورد که حکایت دلاوری، شجاعت و از جانگذشتگی رزمندگان هشت سال دفاع مقدس را روایت میکند. وی در سال ۱۳۷۱ جهت معالجه بیماری انگلستان سفر کرد و در همان جا در گذشت.
۲. مهمترین آثار منظوم و منثور سپیده کاشانی
۱-۲ پروانههای شب
وی مجموعه پروانههای شب را در سال ۱۳۵۲ منتشر ساخت. پروانههای شب شامل ۵۱ سروده است، حاوی ۲۳ غزل به سبک کلاسیک و ۲۸ سروده به سبک شعر نو (نیمایی). درون مایه اصلی این اشعار را امیدواری به آینده، حسرت، سکوت و توصیف شب شکل میدهد. وی در ضمن این مجموعه به جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نیز معترض گشته است.
۲-۲ سخن آشنا
مجموعه دوم وی «سخن آشنا» نام دارد که پس از مرگ وی در سال ۱۳۷۳ توسط پسرش به چاپ رسید. این مجموعه در برگیرنده غزل، قصیده، قطعه، چهارپاره، شعر نیمایی، رباعی و دوبیتی است. این مجموعه به همت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده است.
۳-۲ هزار دامن گل سرخ
مجموعه «هزار دامن گل سرخ» در قالبهای غزل، قصیده، رباعی و دوبیتی سروده شده است. میتوان گفت اکثر سرودههای وی در صدا و سیما از این مجموعه شعر انتخاب شده و پخش گردیده است. این اثر را میتوان گزیده شعر مقاومت و جنگ وی در دوران هشت ساله دفاع مقدس دانست. این مجموعه توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در سال ۱۳۷۳ به چاپ رسید.
۴-۲ حکایت آنان که بقا را در بلا دیدند
این اثر منثور در سال ۱۳۷۵ توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در ۱۲۴ صفحه به چاپ رسیده است. مضمون این اثر، یادداشتهای دو سفر وی به جنوب در سالهای جنگ تحمیلی است. نوشتههای سفر نخستین وی با شب عاشورای ۵۹ آغاز شده و یادداشتهای سفر دوم وی مربوط به عملیات فتحالمبین است. نکته قابل ذکر در خصوص این اثر این است که سپیده کاشانی خود را از نزدیک حوادث و وقایع مربوط به جنگ را مشاهده نموده و مطابق با مشاهدات خود آن را تألیف کرده است.
۳. ویژگیهای بیانی و ادبی اشعار سپیده کاشانی
سپیده کاشانی شاعری است که با وجود به کارگیری، قالبهای شعری متعدد، چندان ابتکاری در استفاده از صور خیال نداشته است. هر چند اشعار وی از لطایف و دقایق ادبی و خیالانگیز تهی نیست ولی به جای به کارگیری بیشتر بدیع معنوی و لفظی در سرودن اشعار بیشتر به بیان اندیشههای ولایی، انقلابی و دینی پرداخته، آن هم با زبان ساده و فصیح و به دور از هرگونه دشواری در فهم و اسیر شدن در حلقه استعارات و کنایات دیرفهم.
در توصیف وی میتوان گفت «کسی است که از وصف شوق به معشوق دفتر سیاه نکند، بلکه باید خود را از اجزای جامعه بداند و نباید آنقدر از واقعیت دور بیفتد که درک جامعه و مردم برایش ممکن نباشد و تصورات و تخیلات نباید آنقدر در شعر زیاد باشد که خود شاعر هم فریب آن را بخورد و گرفتار آن شود» (یادمان سپیده، ۱۳۷۱: ۱۵).
زندانی زندان غم برخیز
ای مانده در بند ستم برخیز
مرداب را بنگر چه دلگیر است
فردا اگر خیزی ز جا دیر است
امروز باید بر سیاهی تاخت
باید که از امروز فردا ساخت
باید اساس فتنه ویران کرد
باید نگون تخت امیران کرد
دارد پیام این لاله پرپر
ننگ است ما را مرگ در بستر (کاشانی، ۱۳۷۳: ۶۵)
هر چند در برخی از اشعار سپیده کاشانی، به صور خیال و آرایههای ادبی، که تأثیری شگرف در جذب مخاطب دارد، توجه شده و او با هنرمندی تمام بیان خویش را با زیباییهای بدیع لفظی و معنوی آراسته و به خوبی از عهده این کار برآمده است:
ز کعبه عزم سفر کن به این دیار بیا
چو عطر غنچه نهان تا کی، آشکار بیا
حریم دامن نرگس شد از تو رشگ بهار
گل یگانه گلزار روزگار بیا
تو جلوهای ز محمد، تو آیتی ز علی
تو سیف منتقمی، عدل پایدار بیا (کاشانی، ۱۳۷۳: ۵۵)
صمیمیت، سادگی، دوری از تعقیدات لفظی و معنوی رایج در اشعار دیگر شاعران و قابل فهم بودن از ویژگیهای شعری سپیده کاشانی است. آمیختگی این اشعار با احساسات لطیف مادرانه، سرودههای وی را در نظر اکثر صاحب نظران و منتقدین ادبی دلنشین و خیالانگیز کرده است.
قالبهای غزل و شعر آزاد نیمایی که بیشتر به مضامین اندرزی و ادبیات تعلیمی میپردازد از قالبهای شعری مورد استفاده سپیده کاشانی در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است. ولی در دوران بعد از پیروزی انقلاب، وی از انواع قالبهای شعری در جهت بیان مقصود خویش بهره میگیرد. از قالبهای شعری مورد استفاده وی میتوان به قصیده، مثنوی، قطعه، رباعی، دوبیتی، سرود و ترانه، اشاره کرد.
میتوان چنین استنباط نمود که شعرهای سپیده کاشانی، در عین سادگی و دوری از هرگونه دشواری در فهم، از غنا و بار فراوانی برخوردار است، بهطوری که هر شاعر و مخاطبی با خواندن این اشعار اذعان دارد که با سرودههای زیبا و ماندگاری که حاصل اندیشههای یک ذهن خلاق و پویا و در عین حال آگاه به شرایط زمان خویش است، روبهروست.
۴. الگوی شاعران در سرودن اشعار ولایی
بازتاب فضایل، خصایص و سیره انبیا و خاندان عصمت و طهارت را میتوان بهعنوان الگوی ولایتمداری شعرا در سرودن اشعار به شمار آورد. در واقع میتوان گفت: «شعر ولایی به لحاظ موضوعی اختصاص به خاندان عترت و طهارت دارد و سخنان، سیره اخلاقی و فضای وجودی آنان در شعر ولایی بازتاب در خور پیدا میکند» (محدثی خراسانی، ۱۳۸۸: ۲۶). انواع سرودههای در باب سیره و روش زندگی، ظلم ستیزی و فضایل اخلاقی این بزرگان را میتوان در دستههای موضوعی مربوط به پیامبر (ص) (شعر نبوی)، حضرت علی (ع) (شعر علوی)، حضرت فاطمه (س) (شعر فاطمی)، امام حسین (ع) (شعر حسینی)، حضرت زینب (س) (شعر زینبی) و حضرت مهدی (عج) (شعر مهدوی) تقسیم کرد.
شعر ولایی را میتوان آیینهای دانست که آرمانهای بلند دینی و اعتقادی شاعر را با زبانی انعطافپذیر و استوار و همچنین مؤثر ارائه میدهد و میتوان چنین استباط نمود که «شاعران مذهبی از این میراث گرانبها بیبهره نبودهاند و از طریق زبان شعر خود در راستای پربار کردن مدح و ثنای معصومین (ع) و بزرگان دینی بهره بردهاند» (همان، ۲۲۵).
۵. جلوههای ولایتمداری در شعر سپیده کاشانی
حضور زنان شاعر پس از انقلاب، در مقایسه با شاعران زن پیش از انقلاب، در عرصه شعر ولایی به مراتب پررنگتر بوده است. شاعرانی همچون طاهره صفارزاده، سیمیندخت وحیدی و سپیده کاشانی هستند که میتوان از آنها بهعنوان نماینده شعر ولایی و انقلابی در عصر جبهه و جنگ و شعر مقاومت نام برد. در این میان نگاهی به شعر و اندیشه سپیده کاشانی با موضوع ولایتمداری خواهیم داشت.
میتوان گفت با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تمام توان و استعداد شاعری سپیده کاشانی به دفاع از حریم ارزشهای انقلاب، با محوریت ولایت، و به نقش آشکار باورهای دینی و ارزشی در پیشبرد اهداف انقلابی متمرکز شد. بهویژه نقش مؤثر حضرت امام خمینی (ره)، بهعنوان قطب ولایت در دوران هشت سال دفاع مقدس، در سرودههای وی بیشتر به چشم میخورد.
وی نهضت عظیم مردم انقلابی ایران را علیه رژیم ستمشاهی به سیل خروشانی تشبیه میکند که با رهبری آگاهانه امام خمینی (ره) بنیان ظلم و ستم حاکمیت وقت را به لرزه در میآورد نابود میکند:
کنون رود خلق است دریای جوشان
همه خوشه خشم شد خرمن من
من آزاده از خاک آزادگانم
گل صبر می پرورد، دامن من
جز از جام توحید هرگز ننوشم
زنی گر به تیغ ستم گردن من
بلند اخترم، رهبرم، از ره آمد
بهار است و هنگام گل چیدن من (کاشانی، ۱۳۷۳: ۱۴-۱۵)
وی در ادامه با تکیه بر اعتقادات دینی و باورهای اسلامی بارقههای دفاع از میهن و مبارزه با دشمن بدنهاد را در دل رزمندگان برمیافروزد و به جهاد علیه خصم تشویق میکند:
خون به شمشیر ستم پیروز است
آری این قافله دشمنسوز است
صبح آزادی عطرآگین شد
سَحَر از خون شما رنگین شد
مِهر اسلام جهانافروز است
روز از عزم شما نوروز است (کاشانی، ۱۳۸۹: ۴۸۹)
سپیده کاشانی با پیروزی انقلاب اسلامی، جزو اولین شاعرانی است که ورود امام خمینی (ره) به کشور را به زبان شعر آراسته و با تلمیح به آیه «جاءالحق و زهقالباطل» زبان به ستایش وی میگشاید:
چهارده قرن بسی گل واشد
از یکی روح خدا پیدا شد
گلی آزاده ز صحرای خمین
خونش آمیخته با خون حسین
گل صد برگِ خرد پر افشان
آمد و آمد و آمد چون جان
آمد و داروی بیماران شد
چلچراغ ره بیداران شد
شد ز آزادگیاش سرو خَجِل
چون به پا خاست نگون شد باطل (همان، ۱۵۴)
اعتقاد به ولایت در شعر سپیده کاشانی تا آنجا موج میزند که رهنمودهای امام (ره) در هنگامه جنگ تحمیلی را پیامی میداند که به منزله بشارت از جانب پیامبر (ص) بر جهادکنندگان، آنها را نوید پیروزی میدهد و رزمندگان را چونان سپاه محمد (ص) معرفی مینماید:
من از اوج پرواز دارم پیامی
برای شما از گلی در جماران
که ای شب ستیزان دنیا بشارت
سرود رهایی است در نای باران
سپاه محمد میآید، سپاه محمد میآید
سپاه محمد میآید، سپاه محمد میآید (همان، ۴۹۳)
سپیده کاشانی آخرین درجه انسان ولایی را جانبازی در مسیر ولایت میداند و معتقد است که راه پر پیچوخم فرمانبرداری از رهبر و استوار ماندن در این مسیر، در گرو اتحاد و همدلی و گذشتن از جان و مال خویش است:
راهی طویل و پرخطر در پیش داریم
باید که از دستان خود زنجیر سازیم
باید که دشمنسوز در ره گذاریم
سرباز روحالله شویم و سر ببازیم (همان: ۱۶۵ و ۱۶۷)
خبر رحلت بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی چنان این شاعر ولایی را در اندوه جانسوز فرو بَرَد و با سرودن شعری تأثیرگذار، تمام غم و درد درونی خویش را فریاد میزند:
وا مصیبت، وامصیبت، وای ما
ناله میریزد کنون از نای ما
وا اماما شعله در خرمن زدی
آتشی سوزنده در دامن زدی
مهربان ما شدی نامهربان
ای امام عاشقان و عارفان
گفته بودی یار مایی ای امام
خود نکردی رسم یاری را تمام
دیدمت آن سوی مه پنهان شدی
در حریم کبریا مهمان شدی
آخر ای جان داغ ما را مرهمی
کس نبیند این چنین سنگین غمی
ماه ما، افتادهای اندر مَحاق
بعد از این ما و غم و ذکر فراق (کاشانی، ۱۳۸۹: ۲۲۵)
از دیگر مقولههای شعر ولایی، اعتقاد و التزام به ظهور منجی و ولایت امام عصر (عج) است. سپیده کاشانی اعتقاد به ظهور منجی و امید به آیندهای سرشار از عدالت را در بیشتر سرودههای خود گنجانده است. به اعتقاد وی ظهور منجی با دعای دلشکستگان و اشک بر مزار مجاهدان راه حق زودتر تحقق مییابد:
بر سر تربت گل ریز گلاب از سر نذر
تا بتابد مه موعود به انوار دگر (کاشانی، ۱۳۷۳: ۵۵)
وی در سرودهای دیگر اعتقاد به ظهور منجی از سرزمین وحی- کعبه- را یادآوری میکند و سرزمین ایران را برای میزبان وجود مقدس حضرت ولیعصر (عج) آماده میداند. وی معتقد است با توجه به هجوم دشمن به وطن و از جان گذشتگی جوانان میهن در راه دفع ظلم و دفاع از آرمانهای والای اسلامی در جهت جهاد در راه خدا زمینه ظهور حضرت بقیئالله الاعظم (عج) در کربلای ایران مهیاست.
وی در ادامه با زبانی فاخر و بیانی شورانگیز آن حضرت را مورد خطاب قرار میدهد و چشمانتظاری مردم میهن را برای ظهور حضرتش عاشقانه به تصویر میکشد:
ز کعبه عزم سفر کن به این دیار بیا
چو عطر غنچه نهان تا کی؟ آشکار بیا
حریم دامن نرگس شد از تو رشک بهار
گل یگانه گلزار روزگار بیا
تو جلوهای ز محمد تو آیتی ز علی
تو سیف منتقمی عدل پایدار بیا
برای آمدنت گر چه زود هم دیر است
شتاب کن که بر آری ز شب دمار بیا (همان، ۷۴)
از دیگر جلوههای شعر ولایی، الهام از واقعه جانسوز کربلا و ذکر اندیشهها و پیام سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) است. سپیده کاشانی را میتوان از پیشروان انتقال مفاهیم ولایی عاشورایی در دوران جنگ هشت ساله دفاع مقدس دانست. وی با الهام از وقایع جانسوز کربلا، در مقام مقایسه این قیام با جهاد رزمندگان در دوران هشت ساله دفاع مقدس برآمده است:
صدای کیست که از دشت بیکرانه میآید
به سان شعله آتش صور زبان میآید
صدا صدای طنین خوش رضا بقضائک
صدا صدای حسین است و جاودانه میآید
ز نینوای شهیدان کربلای حسینی
وزیده رایحه عشق و جاودانه میآید (کاشانی، ۱۳۷۳ :۷۵-۷۶)
سپیده کاشانی، علاوه بر اشاره به واقعه کربلا و قیام تاریخی امام حسین(ع) از دیگر اسوههای جوانمردی و ایثار نیز در کربلا نام میبرد و شخصیت وجودی آنان را با مردان و زنان با ایمان و مجاهدان راه آزادی مقایسه میکند. از سویی شهادت حضرت عباس (ع) را بهعنوان نماد جوانمردی و جانبازی در راه سرسپردگی به آرمانهای ولی زمان خویش، حضرت امام حسین (ع) معرفی مینماید:
سینه پر از عطر عطا کردهام
سیل ز هر دیده رها کردهام
بال و پر عشق به آتش زدم
خویشتن خویش فنا کردهام
ران ملخ سوی سلیمان عشق
بردم اگر جسم فدا کردهام
آه بگویید که عباس را
عهد بدین گونه وفا کردهام (کاشانی، ۱۳۷۳: ۱۵)
از سویی دیگر حضرت زینب (س) را با مادران بزرگوار شهدای هشت ساله دفاع مقدس، که مایه افتخار بانوی کوثرند و با استقامت در طول جنگ تحمیلی کاخ ظلم و ستم را در هم کوبیدند، مقایسه میکند، در ادامه یادآوری میکند که اشکهای آنان در شهادت فرزند مجاهدشان کمتر از اشکهای جانسوز حضرت زینب (س) در عزای عزیزانش نیست:
از مادران این شمعهای اشک آجین
این قهرمانان بزرگ زینب آیین (همان، ۱۴۳)
٭٭٭
گُردآفرین آفرین باد بر صبر بارآور تو
رشک بهار است ای زن دامان گلپرور تو
ای چشم بیدار امت ای فخر بانوی کوثر
ای در صبوری چو زینب شاد از تو پیغمبر تو
فریاد کردی عزیزان سر زد فلق «فاستقاموا»
کاخ ستم را فرو ریخت فریاد عصیانگر تو
یک دست قرآن و دستی آن شعلهور مشعلِ عشق
از شب گذشتی و تابید فجر نوازشگر تو (کاشانی، ۱۳۸۹: ۲۷۵-۲۷۶)
در ادامه، با اشاره به وقایع ظهر عاشورا، حضرت زینب (س) را رسولِ پیام جانسوز واقعه کربلا معرفی میکند و فریادهای آتشین وی در مجلس یزید و افشاگریهای ایشان در باب ظلم و ستم خاندان کفر را به منزله وحی میداند که در دلهای آگاه و قلبهای با بصیرت اثر میکند و بنیان ظلم و ستم را در هم میکوبد:
زینب من ای رسول ظهر خون
آه ای بانوی دشت لالهگون
انقلابی، انقلاب آوردهای
در دل شب آفتاب آوردهای
ای پرستار شب گلهای وحی
ای همه فریاد تو از نای وحی
ای طبیب دردِ بیدرمان ما
ای فدای تربت تو جان ما (همان، ۱۵۳)
اشعار سپیده کاشانی، علاوه بر نشئت گرفتن از قیام حسینی که رنگ و بویی ولایی به آن بخشیده است و ارادت قلبی این بانوی شاعر را به پیامبر (ص) و خاندان عصمت و طهارت آشکار میسازد، نشان از اعتقاد قلبی ایشان به آمیختگی ولایتِ تام این بزرگان با تمام زوایای زندگی دنیایی و تمامی امور معتقدان به سیره و روش اولیا الله دارد و نور وجود این عزیزان را چونان سیلی بنیانبرانداز میداند که ریشه وجودی ظلم و ستم را میسوزاند:
به بانوی توسل و به اِشفعی لنا قسم
که خصم میزند نفس لحظه احتضار را
سپیده در سپیده دم طلوع آفتاب بین
که سیل نور میکنَد ریشه شام تار را (همان،۴)
ما و امید کرمت یا علی
این سَرِ ما و قدمت یا علی
باد به اسلام و به رهبر سلام
تهنیت این فتح به تو یا امام (کاشانی، ۱۳۷۳: ۵۸)
از دیگر سرودههای ولایی در سخن سپیده کاشانی، میتوان به مدح و منقبت پیامبر اکرم (ص) در ۴۵ بیت، در مثنوی «خورشید حجاز» اشاره کرد. در این قصیده نسبتاً طولانی، وی ضمن توصیف ویژگیهای روحی پیامبر اکرم (ص) با زبانی فاخر و هنرمندانه به مدح و منقبت آن حضرت اهتمام ورزیده است:
ای نور یقین سلام بر تو
ای محور دین سلام بر تو
برداشت شکاف طاق کسری
شد هیبت تو به اوج خضرا (همان، ۱۱۴)
مدح و منقبت مولی الموحدین علی (ع) نیز از دیگر نمونههای شعر ولایی در آثار سپیده کاشانی است، که جهت تشویق و روحیهبخشی به رزمندگان جبهههای جنگ تحمیلی سروده شده است:
هست در این جبهه علمدار تو
میر نجف حیدر کرّار تو (کاشانی، سخن آشنا، ۱۳۷۳: ۱۱۶)
توسل به ائمه و بزرگان دینی همچون حضرت زینب (س) و حضرت زهرا (س) از دیگر نمونههای فراوان شعر اعتقادی و ولایی در آثار سپیده کاشانی است. به خصوص آنکه ایشان، در بحبوحه جنگ تحمیلی با توجه به نفوذ زبان شعری و لطافت سخن منظوم نسبت به دیگر شیوههای بیان مطلب، از این شیوه جهت تهییج و روحیهبخشی به رزمندگان اسلام در جبهههای نبرد حق علیه باطل بهره برده است.
وی در ابتدا با ذکر منقبت و بزرگی حضرت زینب (س) الگوپذیری مادران شهیدپرور ایران اسلامی از ایشان را یادآوری میکند و برای ظفرمندی و پیروزی رزمندگان اسلام از این بانوی نمونه استمداد میطلبد:
بر زمان آزادگی آواز کرد
قفل زنجیر حقارت باز کرد
رایت آزادگی افراشت او
بذر گلهای شقایق کاشت او
گوییا خورشید از آن خانه تافت
زن پس از آن جلوهای جانانه یافت
ای شفیع روز موعود جزا
سوخت خصم خیره سر گلهای ما
بیش از این گلهای ما ویران مخواه
یورش تاتار بر ایران مخواه (همان، ۱۰۰)
ای شمع شبستان ولا یا زینب
ای اختر صحرای بلا یا زینب
دریاب که از کف نرود رشته صبر
سوگند به خون شهدا یا زینب (همان، ۱۹۰)
میتوان چنین استنباط نمود که از نمونههای بارز و فراوان شعر ولایی در سرودههای اکثر شاعران انقلابی معاصر، اعتقاد به ظهور حضرت بقیئالله الاعظم ارواحنا فداه است. همانطور که در بالا اشاره شد، سپیده کاشانی از جمله شاعرانی است که اعتقاد به ظهور منجی و ولایت امام زمان (عج) را زمینه گسترش عدل و داد و نور وجود آن حضرت را روشناییبخش دل و دیدگان مظلومان عالم میداند:
در گریبانش سحر ز آن سوی شبها خواهد آمد
آن فروغ عدل، آن قدّیسِ تنها خواهد آمد
روشنایی بخشِ دلهای صف چشم انتظاران
بیستون عشق از نورش مصفّا خواهد آمد (همان، ۷۹)
اعتقاد به ولایتمداری در شعر سپیده کاشانی در دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با التزام به رهبری بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) اوج میگیرد. وی در توصیف بنیانگذار جمهوری اسلامی، ایشان را ادامهدهنده مسیر آزادیخواهی و ظلمستیزی امام حسین (ع) میداند و در سرودهای به مناسبت سپری شدن پانزده قرن از سالگرد هجرت پیامبر اسلام (ص) زبان به مدح ایشان میگشاید:
چارده قرن بسی گل وا شد
از یکی روح خدا پیدا شد
گلی آزاده ز صحرای خمین
خونش آمیخته با خون حسین
لاله جوشید ز خاک ایران
کاخ چنگیز زمان شد ویران
فصل گلهای سیاووش رسید
خاک را عشق به آغوش کشید (همان، ۱۰۲)
وی در مطلع قصیدهای دیگر ظهور بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در جامعه ایران و به دست گرفتن زمام ولایت و رهبری مردم میهن را موهبتی الهی میداند و قیام ایشان علیه استبداد ستمشاهی را به منزله خونخواهی حسین از یزید زمان قلمداد میکند:
گو که سواری ز خمین آمده
عاشق و خونخواه حسین آمده (کاشانی، ۱۳۸۹: ۲۱۰)
وی امام خمینی (ره) را انسان کامل و پیر خردمندی معرفی میکند که نشانههای قبول ولایت و زمامداری وی را در هر گوشه و کنار میتوان مشاهده کرد:
صحرا نگر، هامون نگر، بر ساحل کارون نگر
هر جا سخن زان پیر و زان نیکو خصایل میرود (همان، ۶۳)
استفاده از نمادهایی ساده و قابل فهم چون کربلا، مسجدالاقصی و ... در جهت تقویت روحیه پایداری و مقاومت، که متضمّن شجاعت و دلاوری رزمندگان در برابر ستمگران است، در اشعار سپیده کاشانی به وفور یافت میشود. آشکارست که کاربرد این واژهها بهصورت نمادین، در صورتی با اقبال عمومی رزمندگان مواجه میشود، که در پسِ آن التزام به ولایت و سرسپردگی به فرمانها و به سیره امامان معصوم نهفته باشد. در این صورت میتواند ولایتمداری در اندیشه سپیده کاشانی را توجیه نماید:
میرویم آری به سوی کربلا
گر ببارد ز آسمان ابر بلا
تا به صبرا و شتیلا میرویم
تا دیار قدسِ اعلا میرویم (کاشانی، ۱۳۸۹: ۱۳۶)
فرزند بیگناه فلسطین
تاریخ عشق از تو مصوّر
خون تو آن رسالت جاری است
هان، ای شهید پاک و مطهّر
کای قبله نخست میآییم
ای قدس! قدس! قدس منور (همان، ۲۹۱)
سرودن در باب شهادت و تمجید از مقام والای شهیدانِ راه حق را نمیتوان بدون التزام به ولایت و ولایتمداری توجیه نمود. شهید در سایه التزام عملی و قلبی به ولایت اولیاءالله و با الهام از روحیه ظلمستیزی و عدالت گستری انبیا و امامان معصوم (ع) قدم به میدان مبارزه میگذارد و جان در قدم محبوب خویش نثار میکند.
با وجود کثرت تمجید از مقام شهید در سرودههای سپیده کاشانی، شعر وی را میتوان شعر مقاومت و شهادت نامید. میتوان گفت سرودههای وی در باب شهید و شهادت شور و حرارتی وصفناپذیر دارد و جزء آرمانهای بلند وی محسوب میشود، چنانکه شهادت در راه حق را از خداوند درخواست میکند:
مسلمانم و آرمانم شهادت
تجلّی هستی است جان کندن من (همان، ۱۰۴)
و در ادامه زبان به ستایش شهدا میگشاید:
سحر شکفتی و بر اوج نور لاله گرفتی
غروب شعلهکشان در شفق زبانه گرفتی
چنان غریو کشیدی میان بستر گلها
که سُکر خواب خوش از عطر رازیانه گرفتی (همان، ۲۷۲)
در سرودهای دیگر مقام فناء فیالله را برای شهید قائل شده و معتقد است شهادتش حکایت از اشتیاقی وصفناپذیر برای رهایی از قفس دنیای دون و پیوستن به معشوق ابدی و ازلی دارد و مسیری است که انتهای آن به سعادت اخروی ختم میشود:
به شوق کعبه مقصود بال عشق گشودی
همه یقین شدی و راه بر فسانه گرفتی
به بال همت و آزادگی به اوج رسیدی
تمام او شدی و فرّ جاودانه گرفتی
بر این گذرگه شگرف جای پای تو دیدم
شهید عشق شدی راه آن یگانه گرفتی (همان، ۲۷۳)
سپیده کاشانی مقام شهید را همردیف با مقام شهدای صحابه پیامبر اکرم(ص) همچون ابوذر میداند و به خون پاکش سوگند یاد میکند که با سلاح قلم در پشت جبهه به جنگ با دشمنان دین برمیخیزد و با قطرهقطره خونش بیدادگری و ستم یزیدیان زمان را بر صفحه زمان آشکار مینماید:
ولی این شهید سوگند به شطِّ خون پاکت
پس از این برای دشمن قلم است خنجر من
ز برای آنکه شبنامه دشمنان نویسم
همه قطره قطره خون من است جوهر من
به مسلسل قلم جان چو گلوله میسپارم
که زنم به سینه خصم زمان ابوذر من (همان،۱۰۱)
از دیگر نمونههای التزام و پایبندی سپیده کاشانی به خاندان عصمت و طهارت، که شعر وی را در ردیف ادبیات ولایی قرار داده است، میتوان به سوگ سرودههای وی در رثای بزرگان دینی اشاره نمود. سرودههایی که با زبانی فاخر و در عین حال با بهرهگیری از احساسات لطیف مادرانه، فقدان جانسوز این بزرگان را به تصویر میکشد.
با تورق در دیوان شاعر میتوان به وفور به این دست از سوگ سرودهها برخورد نمود. سرودههایی که در رثای ائمه اطهار، امام علی (ع)، امام حسین (ع)، حضرت زهرا (س) و ... سروده شده است. همچنین میتوان به سوگ سرودههای وی در مورد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی اشاره نمود.
۶. نتیجهگیری
ولایتمداری از مهمترین محورهای اساسی فکری در اشعار سپیده کاشانی است. وی، با توجه به فضای ملتهب دوران پس از انقلاب، که همزمان با آغاز جنگ تحمیلی بود و فضای فکری ناشی از نفوذ جریانهای فکری مخالف با خطمشی ولایت و رهبری همچون منافقین، بهرهگیری از آرمانهای ولایی ائمه و بزرگان دینی و زعامت و رهبری امام خمینی (ره) را لازم و ضروری میبیند.
سپیده کاشانی، با توجه به قرار گرفتن در میان دو فضای فکری متفاوتِ قبل و بعد از انقلاب، همچنان خطمشی آرمانی خود را، که همان حرکت در مسیر ولایت و الگو قرار دادن سیره و روش انبیا و ائمه اطهار است، ادامه میدهد و کوچکترین تزلزلی در آرا و عقاید ولاییاش ایجاد نمیشود.
فضای حاکم بر عصر شاعر، بهعنوان فضای مقاومت و ایثار در دوران جنگ تحمیلی، بهترین فرصت را برای شاعر فراهم میآورد تا با استفاده از الگوهای ولایی چون حضرت امام حسین (ع) و واقعه جانسوز کربلا، مصائب جانگداز حضرت زینب (س) و حضرت زهرا (س) و ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج)، اشعاری متناسب با خطمشی فکری و آرمانی خویش بسراید و در صدد تهییج و روحیهبخشی به رزمندگان جبهههای نبرد حق علیه باطل برآید و سرودههایش مرهمی گردد برای دلهای زخمدیده مادرانی که در طول جنگ هشت ساله تحمیلی داغدار عزیزان خویش بودهاند.
سپیده کاشانی را میتوان شاعری قلمداد کرد که اشعاری متناسب با اوضاع زمانه خویش میسراید. در آراء و اندیشههای ولایی وی خللی ایجاد نشده است. همانگونه که در طول دو جریان فکر متفاوت، بعد و پس از انقلاب، تغییری در موضع فکری وی مشاهده نمیکنیم. به اعتقاد وی تنها راه نجات جامعه بشری از چنگال استبداد و اربابان ظلم و بیداد، بهرهگیری از سیره و روش اولیا و امامان معصوم است و جز این همه مسیرها پایانی جز تباهی ضلالت ندارند.
منابع
۱. اصلانی، محمدرضا (۱۳۸۳)، لاله کویر، تهران: انتشارات سوره مهر.
۲. غفاری، محسن (۱۳۸۴)، بانوی پروانهها، تهران: انتشارات خاطرات قلم.
۳. کاشانی، سپیده (۱۳۷۳)، سخن آشنا، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد.
۴. ــــــــــ (۱۳۷۳). هزار دامن گل سرخ، تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی.
۵. ــــــــــ (۱۳۸۹)، مجموعه آثار سپیده کاشانی، تهران: انجمن قلم ایران.
۶. محدثی خراسانی، زهرا (۱۳۸۸)، شعر آیینی و تأثیر انقلاب اسلامی بر آن، چاپ اول، تهران: انتشارات مجامع فرهنگی عاشورا.
۷. یادنامه (ویژه اربعین)، روزنامه رسالت، شماره ۲۰۷۹، اسفند، ۱۳۷۱. هـ .ش.
۲۰۶۰
کلیدواژه (keyword):
آموزشی,تحلیلی, سپیده کاشانی,ولایتمداری,ادبیات مقاومت,انقلاب اسلامی و ادبیات,دفاع,