افعال آغازی در تاریخ بیهقی
-
دانشجو معلم زبان و ادبیات فارسی کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی بوشهر
-
دبیر ادبیات فارسی فراشبند ـ استان فارس ؛ سعید رضایی
-
مهرداد روشنزاده
۱۳۹۸/۱۱/۱۵
تاریخ بیهقی، این کتاب گرانسنگ زبان فارسی، همواره از جهات گوناگون ادبی، تاریخی، دستوری، و بلاغی مورد توجه اهل فن بوده است. افعال در تاریخ بیهقی، از مباحث دستوری است که دستورنویسان آن را بررسی کردهاند اما جنبههای مختلف آن از لحاظ فعلی آغازی بودن تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. فعل آغازی در زبان فارسی نمودی است که بر شروع فعل دلالت دارد؛ مانند: گرفتن، ایستادن، شروع کردن و آغازیدن. هدف این تحقیق، استخراج افعال آغازی در زیان فارسی مبتنی بر بررسی متن تاریخ بیهقی و نگرش وی نسبت به این پدیده است. این مقاله، به بررسی تاریخی افعال آغازی در تاریخ بیهقی اختصاص دارد و طی آن نمونههایی از افعال آغازی معرفی خواهد شد. کاربرد افعال آغازی در تاریخ بیهقی بسیار به چشم میخورد که اهمیت این موضوع را میرساند. بیشتر افعال آغازی در فارسی امروز منسوخ شدهاند و کاربرد زیاد ندارند.
۱. مقدمه
فعل در جملات فارسی یکی از ارکان اصلی جمله محسوب میشود و بدون آن، جمله ناقص و فاقد معنی است؛ به طوری که نمیتوان بدون فعل، مقصود مورد نظر را در قالب جمله بیان کرد.
خواننده یا مخاطب نیز از جمله بدون فعل، منظوری را متوجه نخواهد شد. دکتر خانلری مینویسد: «فعل کلمهای است که دلالت میکند بر کردن کاری یا روی دادن امری یا داشتن حالتی، در زمان گذشته یا اکنون یا آینده.
در لغتنامه دهخدا آمده است: فعل کلمهای است که دلالت کند برمعنایی مستقل مقرون به یکی از ازمنه ماضی و حال و مستقبل. دکتر معین نیز میگوید: فعل کلمهای است که دلالت بر حالت یا وقوع امری در زمان گذشته، حال یا آینده کند» (احمدیگیوی، ۱۳۸۰: ۵۶).
تعدادی فعل وجود دارد که کاربرد آنها در جملات یا در ساختارهای خاص، باعث عملکردی نمودی در آنها میشود، بهطوری که وجود آنها به طرح زمانی موقعیتی اشاره میکند. چنانکه در متمم آنها وجود دارد. این افعال، افعال نمودی خوانده میشوند. از نظر نحوی نیز رفتاری خاص از خود نشان میدهند. بدین معنا که ساخت متمم این افعال را «اسم ذات» «اسم مشتق» یا «عبارت مصدری» تشکیل میدهد؛ از جمله این افعال میتوان به افعال آغازی اشاره کرد که بر شروع جریان فعلی دلالت میکنند و فعلی که منظور اصلی است، غالباً به صیغه مصدر است، مثال: و خوانچهها آوردن گرفتند. (ناتل خانلری، ۱۳۶۶: ۴۶۸).
افعال آغازی در زبان عربی مشابه افعال فارسی شروع میشوند. البته در زبانهای آلمانی، انگلیسی فرانسوی، عربی و فارسی فعل آغازی وجود ندارد. در این زبانها مفهوم آغاز، به انجام گرفتن و انجام دادن عمل را به کمک فعلهایی که معنی آغاز کردن دارند. بیان میکنند (ابوالقاسمی، ج، ۱۳۵۱: ۵).
۲. بیان مسئله
در زبان فارسی دری، مفهوم آغاز به انجام دادن و گرفتن کارها را به کمک فعلهایی همچون آغاز کردن، آغازیدن، در ایستادن، اندر گرفتن، در گرفتن و گرفتن بیان میکنند. چنانکه با مصدر، اسم مصدر و مصدر مرخم ذکر میشود. در این مقاله برآنیم تا کاربرد افعال آغازی را در تاریخ بیهقی۱ نشان دهیم و با این افعال ـ که امروزه کاربرد کمتری دارند ـ آشنا شویم.
۳. روش کار
به نظر میرسد تاکنون تحقیقی تحت عنوان بررسی افعال آغازی در تاریخ بیهقی انجام نگرفته است. لذا در کتابها و مقالات بهصورت گذرا به آن اشاره شده است. در این مقاله سعی میکنیم تا به بررسی و شرح این موضع بپردازیم. در این پژوهش روش اصلی، فیشبرداری و روش کتابخانهای بوده است. ابتدا افعال آغازی موجود در تاریخ بیهقی فیشبرداری شد، سپس مورد بررسی قرار گرفت و درصد کاربرد آنها در تاریخ بیهقی مشخص گردید. در این کتاب فعلهای آغازی با «گرفتن» بیشترین کاربرد را دارند.
۴. پیشینه تحقیق
۱. سیمیندخت جهان پناه تهرانی در مقاله خود باعنوان «فعلهای لحظهای و تداومی». فعل آغازی را جزء فعلهای لحظهای به شمار میآورد و به توجیه فعلهای لحظهای با ساخت ماضی مطلق فعل غیر بسیط همراه با فعلهای آغازی همت گماشته، اما به خصوصیات فعلهای آغازی اشارهای نکرده است.
۲. زهرا ابوالحسنی چیمه در مقالهای با عنوان «پژوهشی در فعلهای نمودی در فارسی» نیز بهصورت کلی، فعل آغازی را بهعنوان یکی از نمودهای فعلی توضیح داده و با ارائه شاهد مثال، این افعال را توضیح داده است.
۳. مریم مجیدی در مقالهای با عنوان «جلوهها و کارکردهای نمود فعل در زبان فارسی»، ضمن بیان پیشینهای مختصر از نمودهای فعل، فعلهای آغازی را از دیدگاه نمود شرح داده است.
۴. محسن ابوالقاسمی کتابی با عنوان «فعل آغازی» در سال ۱۳۵۱ تألیف کرده است که ضمن توضیح درباره فعل آغازی و چگونگی ساخت آن، نمونههای آن را در زبانهای کهن بررسی کرده است و با مقایسه این فعلها در زبانهای فارسی باستان، وجود افتراق و اشتراک آنها را متذکر شده است. ابوالقاسمی در کتاب «دستور تاریخی زبان فارسی» بهصورت گذرا به افعال آغازی اشاره کرده است.
۵. خسرو فرشیدورد در کتاب «دستور مفصل امروز». فعلهای آغازی را جزء دسته پنجگانه نمود فعل بیان کرده و فعلهای مخصوص در ساخت فعل آغازی را بیان کرده است.
۶. علی کاظمی علیآبادی نیز در کتاب «فعل و بسامد آن در تاریخ بیهقی» انواع فعل در تاریخ بیهقی را مورد بررسی قرار داده و در آن کتاب اشارهای کوتاه به افعال آغازی کرده است.
بنابراین درباره متن قدیمی و کُهن تاریخ بیهقی به لحاظ ساختاری و گونه فعل آغازی پژوهشی مستقل صورت نگرفته است.
۵. اهداف تحقیق
هدف تحقیق، بررسی فعل آغازی در کتاب ارزشمند تاریخ بیهقی و روشن شدن نکات مهم و اساسی در باب فعل آغازی است. اهمیت این پژوهش در آنجاست که در صورت آشنایی با افعال آغازی این کتاب، اندکی از دشواریها و مشکلات متن آن برای مخاطب قابل حل خواهد بود.
۶. بررسی موضوع تحقیق
۱. تعاریفی از افعال آغازی و توضیحاتی در مورد این افعال
در دستور زبان فارسی افعالی همچون افعال آغازی، نزدیکی و آرزویی دیده میشود که با افعال مقاربه غربی قابل قیاس است. «افعال شروع عربی و فعل آغازی فارسی از جهت دلالت معنایی بر آغاز کار و رویداد، با هم برابر و متناظر هستند. نیز از جهت پیوستگی با زمان حال (مضارع) با هم شباهت دارند» (حیدری، ۱۳۹۱: ۱۷۹). فعل آغازی به فعلی گفته میشود که علاوه بر معنی اصلی خود، بر انجام گرفتن و دادن عمل هم دلالت کند (ابوالقاسمی، الف، ۱۳۵۱: ۵).
آغازیدن، آغاز کردن، ایستادن، اندر ایستادن، گرفتن و اندر گرفتن، برای دلالت بر آغاز کار به کار میروند (ابوالقاسمی، ب، ۱۳۶۷: ۲۱۴). این افعال، فعلهایی هستند که همراه مصدر یا اسم مصدر با حاصل مصدر میآیند و آغاز کار یا حالت را میرسانند (احمد گیوی، ۱۳۸۰: ۱۲۳۰).
با توجه به نمود با حد فعل باید گفت «ویژگیهای فعل را از لحاظ دلالتش بر آغاز و دوام و پایان و کمال و نقص وقوع آن و از نظر ارتباطش با زمانی معین، نمود یا حد آن میگویند و فعل را از این لحاظ به پنج قسم تقسیم میکنند: ۱) مبهم یا مطلق ۲) ناتمام یا استمراری ۳) کامل ۴) نیمه کامل ۵) آغازی یا آغازین؛ یعنی نمودی که بر شروع فعل دلالت مینماید، مانند باران باریدن گرفت، او شروع کرد به گریه کردن.
افعال آغازی در گذشته و حال عبارت بودهاند از آغازیدن، گرفتن، ایستادن، شروع کردن. فعلهای گرفتن و شروع کردن یا آغازیدن و مشغول شدن، علامت نمود آغازی است، مانند باریدن گرفت. شروع کرد به باریدن، مشغول شد به نوشتن» (فرشیدورد، ۱۳۸۲: ۳۷۹ ـ ۳۸۰).
۱ ـ ۱ فعل آغازی به نقل از صاحبنظران
جهانپناه تهرانی در تحلیل فعلهای لحظهای اشاره میکند ساخت ماضی مطلق فعل لحظهای ابتدای عملی یا حالتی را که در گذشته رخ داده است میرساند. در واقع، قاعدهای که وی ارائه میدهد تنها ویژه افعالی آغازی است.
به عبارت دیگر، در مورد افعال آغازی صدق میکند. همچنین همه افعال لحظهای چنین تعبیری را نشان نمیدهند. وی اظهار میکند: «برای آنکه بتوانیم ابتدای عملی یا حالتی را که در زمان مشخصی درگذشته صورت گرفته است برسانیم، یکی از امکانات زبان آن است که فعل لحظهای را در ساخت ماضی مطلق به کار ببریم. اگر چنین فعل لحظهای وجود نداشته باشد، معمولاً از ساخت ماضی مطلق فعل غیر بسیط و لحظهای «شروع کردن به»، به علاوه فعل تداومی معادل همان فعل لحظهای، استفاده میشود».
وی در مثالی که میآورد، فعل «خندیدن» را بهعنوان فعل تداومی و فعل «خندهاش گرفت» را بهعنوان فعل لحظهای در نظر میگیرد. اما، نگارنده بر این باور است در فارسی فعل «گرفتن» حاوی نمودی است که شروع را میرساند؛ یعنی، «خندهاش گرفت». یعنی «شروع به خندیدن کرد». به عبارتی دیگر این استثنائات و تمایزات چیزی جز نمود آغازی نیست و در فعل «گرفتن» مستتر است.
ابوالحسنی، در مورد فعلهای لحظهای و آغازی به این نتیجه رسیده است که این قاعده تنها ویژه فعلهای آغازی است و برای فعلهای لحظهای دیگر، کاربرد ندارد (ابوالحسنی، ۱۳۸۳: ۵).
خانلری در مبحث بسیار کوتاه «فعلهای آغازی» میگوید: «فعلهای آغازی کلماتی را میگوییم که بر شروع جریان فعلی دلالت میکنند و فعلی که منظور اصلی است، غالباً به صیغه مصدر است:
«سرِ گنجهای کهن باز کرد، سپه را درم دادن آغاز کرد.» (ناتل خانلری، ۱۳۶۶: ۴۶۸). لازم است یادآوری شود اگرچه از چند فعلی که خانلری بهعنوان افعال آغازی نام میبرد، اغلب آنها در فارسی امروز منسوخ شده است، اما ردپای آنها به نحوی در نمود واژگانی بعضی از افعال منعکس شده است و در تاریخ بیهقی میتوان آنها را یافت. از این افعال میتوانیم موارد زیر را نام ببریم: «جُستن گرفتند هیچ جای خبر نیافتند»؛ خانلری این فعل را یکی از افعال آغازی در نظر میگیرد.
۲. فعل آغازی در فارسی معاصر
افعال آغازی در گذشته و حال عبارتاند از: آغازیدن، گرفتن، ایستادن، شروع کردن، مشغول شدن (فرشیدورد، ۱۳۸۲: ۳۸۰؛ نیز: احمدی گیوی، ۱۳۸۰: ۱۲۳۰). «امروزه مفهوم آغاز به انجام دادن عمل به شیوههای زیر بیان میگردد:
الف) آغاز کردن، شروع نمودن + مصدر
ب) شروع به + مصدر+ کردن/ نمودن
ج) به + مصدر+ آغاز نمودن، شروع کردن» (ابوالقاسمی، ب، ۱۳۶۷: ۱۹).
ابوالحسنی چیمه پس از ذکر دیدگاه خانلری درباره فعلهای آغازی، معتقد است که بیشتر این افعال در فارسی امروز منسوخ شدهاند؛ اما ردپابی از آنها در نمود واژگانی برخی از فعلها باقی مانده است، برای مثال: گرفتن: «مردمان حسن، رخش برگذاردند و کشتن گرفتند و مردم شهر نیز روی به بیرون و به زدن گرفتند و بسیار بکشتند و اسیر گرفتند» (بیهقی، جلد اول، ۱۳۸۵: ۳۵ ـ ۳۶).
جهانپناه تهرانی میگوید: «برای آن که بتوانیم آغاز عملی یا حالتی را که در زمان مشخصی در گذشته صورت گرفته است برسانیم، یکی از امکانهای زبان آن است که فعل لحظهای را در ساخت ماضی مطلق به کار ببریم. اگر چنین فعل لحظهای وجود نداشته باشد، معمولاً از ساخت ماضی مطلق فعل غیربسیط و لحظهای «شروع کردن به»، به علاوه فعل تداومی معادل همان فعل لحظهای، استفاده میشود» (جهانپناه تهرانی، ۱۳۶۳: ۶۹).
فعل «گرفتن» در فارسی امروز در ساختهای ترکیبی با مصدر منسوخ شده، ولی ساختی جدید از آن بهوجود آمده که بهصورت «نمود کامل» با فعل اصلی ظاهر میشود و معنی شروع فعل اصلی را میرساند. در اینجا به نمونههایی از این افعال در فارسی معاصر اشاره میکنیم:
الف) بگیر بخواب.
ب) گرفتند خوابیدند.
ج) گرفتم حسابی کتکش زدم.
فعل «از سر گرفتن»، که از «گرفتن» مشتق شده، نیز فعلی نمودی است. بنابراین مانند «آغاز کردن» در تمامی ساختهای فعل نمودی شرکت میکند:
۱) علی کار را از سر گرفت.
۲) علی دیدار را از سر گرفت.
۳) علی نوشتن را از سرگرفت.
۳. نمونههایی از افعال آغازی در تاریخ بیهقی
۱ـ ۳ـ افعال آغازی با مصدر «گرفتن»
۱) همه کارها قرار گرفت و قوم سوی هرات به خدمت رفتن گرفتند (بیهقی، جلد اول، ۱۳۸۵: ۱۰)
۲) آوردند و بزدن گرفتند (همان، ۱۳۸۵: ۳۶).
۳) سلطان اجابت کرد و شراب خواست و بیاوردند و مطربان زخمه گرفتند و نشاط بالا گرفت و شراب دادن گرفتند، چنان که همگان خرم بازگشتند (همان، ۱۳۸۵: ۴۱).
۴) و پس از آن فوجفوج آمدن گرفتند (همان، ۱۳۸۵: ۶۸).
۵) سختتر میکردند و غوریان را دل بشکست، گریختن گرفتند (همان، ۱۳۸۵: ۱۷۱).
۶) و ایشان جنبیدن گرفتند (همان، ۱۳۸۵: ۱۸۳).
۷) زدن گرفتند، مقر آمد (همان، ج دوم، ۱۳۸۵: ۶۶۰).
(کمکی شخصی)
۸) و خوانچهها آوردن گرفتند (همان، ج اول، ۱۳۸۵: ۲۷۰).
۹) و غلامان کوشیدن گرفتند (همان: ۲۸۰).
۱۰) و اگر ازین معنی نبشتن گیرم، سخت دراز شود (همان: ۲۸۵).
۱۱) و مردم شهر آمدن گرفت فوجفوج (بیهقی، جلد ۲، ۱۳۸۵: ۴۰۵).
۱۲) و شعرا پیش آمدند و شعر خواندند و بر اثر ایشان مطربان زدن و گفتن گرفتند (همان: ۴۲۳).
۱۳) غلامان و ستوران زیادت افزون از عادت خریدن گرفتند (همان: ۴۶۳).
۱۴) بوسهل دوات و کاغذ خواست، از دیوان رسالت بیاوردند، بوسهل نبشتن گرفت (همان: ۶۲۱).
۱۵) حدیث هرون و خوارزم نیز گفتن گرفتند (همان: ۶۶۲).
۱۶) و گز کشیدن گرفتند تا سده کرده آید (همان: ۶۶۶).
۱۷) و مقدمان را بخواندند و مردم آمدن گرفت بر رسم. (همان: ۶۹۵).
۱۸) بهبهای ارزان فروختن گرفتند (همان: ۷۲۹).
۱۹) و ندیمان و مطربان و فراشان و از هر دستی مردم در کشتیهای دیگر بودند و کس را خبر نه. ناگاه آن دیدند که چون آب نیرو کرده بود و کشتی پر شده نشستن و دریدن گرفت (همان: ۷۲۹).
۲۰) امیر او را گفت نخست از بوری ـ تگین باید گرفت که دشمن و دشمن بچه است (همان: ۸۸۹).
۲۱) و خصمان از چهار جانب در آمدن گرفتند (بیهقی، ج ۱۳۸۵، ۳: ۹۰۲).
۲۲) و نومید شدند، و کار رفتن ساختن گرفتند (همان: ۹۹۵).
۲۳) و جستن گرفتند و هیچ جای خبر نیافتند (همان: ۱۱۱۴). (آغاز به جستوجو کردند).
۲ ـ ۳ـ افعال آغازی با مصدر «آغازیدن»
۱) آغاز کرد تا پیش خواجه رود (بیهقی، ج۱، ۱۳۸۵: ۲۰۴).
۲) و خواجه آغازید هم از اول به انتقام مشغول شدن و ژکیدن (همان: ۲۰۸).
۳) من آغازیدم عربده کردن و او را مالیدن (بیهقی، ج۲، ۱۳۸۵: ۴۷۱).
۴) استادم آغاز کرد که از دیوان باز گردد (همان: ۸۷۴).
(به وارد شدن آغاز کردند)
۵) و آغازید بسیار زندگی و خدمت نمودن (بیهقی، ج۳، ۱۳۸۵: ۹۲۷).
۶) و آغازیدند پنهان جمازگان راست کردن و ستوران قوی جنیبت کردن (همان: ۹۵۱).
۷) آغاز فرود آمدن کردم (همان: ۹۵۷).
۸) آغاز کردم که بروم. گفت: بنشین، این حدیث معما فراموش کردی (همان: ۹۸۸).
۹) و آغازید مثالهای عبدالجبار را خوار داشتن و بر کردهای وی اعتراض کردن (همان: ۱۱۱۳).
فعل آغازی: (شروع به پا فشاری کردند)
۱۰) آغازید آب عبدالجبار را خیرخیر ریختن (بیهقی، ج ۱۳۸۵، ۲: ۶۳۰).
۳ـ ۳ـ یک نمونه فعل آغازی با مصدر «افتادن»
گریستن بر ما افتاد (بیهقی، ج۱، ۱۳۸۵: ۶۱).
۴ ـ ۳ ـ یک نمونه فعل آغازی با مصدر «ایستادن»
در ایستادند و پیغامی دراز دادند هم از آن نمط که وزیر نبشته بود (بیهقی، ج ۳، ۱۳۸۵: ۹۹۶).
۴ ـ ۶ ـ نتیجهگیری
افعال آغازی در تاریخ بیهقی کاربرد فراوانی دارد. این افعال در هر پنج صفحه بهطور متوسط یک مورد به کار رفته است. با دقت در افعال آغازی و شروع، نتایج زیر به دست آمد: در زبان فارسی افعالی مانند: آغاز کردن و شروع کردن، آغاز به انجام عمل را بیان میکند. با مشاهده افعال آغازی در تاریخ بیهقی به این نتیجه میرسیم که بعضی از افعال آغازی در گذشته کاربرد فراوانی داشته اما امروزه از میان رفته است. در بین افعال آغازی در تاریخ بیهقی از مصدر «گرفتن» نسبت به سایر مصدرها بیشتر استفاده شده است. پس از مصدر گرفتن، بسامد مصدر «آغازیدن» نیز بالاست.
پینوشت
۱. بیهق نام دیرینه بخشی از خراسان بوده که شهر بزرگ آن اکنون سبزوار است.
منابع
۱. ابوالقاسمی، محسن، (۱۳۵۱)، الف، دستور تاریخی زبان فارسی، تهران، انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، چاپ دوم.
۲. ــــــــــــــــ (۱۳۶۷)، ب، پنج گفتار در دستور تاریخی زبان فارسی، مشهد، کتابسرای بابل.
۳. ـــــــــــــــ (۱۳۵۱)، ج، فعل آغازی، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، چاپ دوم.
۴. احمدی گیوی، حسن (۱۳۸۰)، دستور تاریخی فعل، تهران، انتشارات قطره.
۵. بیهقی، ابوالفضل محمدبنحسین (۱۳۸۵)، تاریخ بیهقی، (جلد اول)، به کوشش خلیل خطیب رهبر، تهران، انتشارات مهتاب، چاپ دهم.
۶. ـــــــــــــــــــ (۱۳۸۵)، تاریخ بیهقی، (جلد دوم)، به کوشش خلیل خطیب رهبر، تهران، انتشارات مهتاب، چاپ دهم.
۷. ـــــــــــــــــــ (۱۳۸۵)، تاریخ بیهقی، (جلد سوم)، به کوشش خلیل خطیب رهبر، تهران، انتشارات مهتاب، چاپ دهم.
۸. فرشیدورد، خسرو (۱۳۸۲)، دستور مفصل امروز، تهران، سخن.
۹. معین، محمد (۱۳۷۵)، فرهنگ معین، (۶ جلد)، تهران، امیرکبیر.
۱۰. ناتل خانلری، پرویز (۱۳۶۶)، تاریخ زبان فارسی، (جلد سوم)، تهران، نشر نو، چاپ سوم.
۱۱. ابوالحسنی چیمه، زهرا (۱۳۸۳)، پژوهشی در فعلهای نمودی در زبان فارسی مندرج در مجموعه مقالههای ششمین کنفرانس زبانشناسی دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبایی، جلد ۱، تهران دانشگاه علامه طباطبایی.
۱۲. حیدری، علیرضا، (۱۳۹۱)، بررسی فعل آغازی در زبان ایرانی باستان و مقایسه آن با افعال شروع، حرف استقبال و باب استفعال در زبان عربی مندرج در مجموعه مقالات هشتمین همایش زبانشناسی ایران دانشگاه علامه طباطبایی.
۱۳. جهانپناه تهرانی، سیمین دخت (۱۳۶۳)، فعلهای لحظهای و تداومی، مجله زبانشناسی، سال اول، شماره دوم.
۴۲۸۰
کلیدواژه (keyword):
آموزشی,تحلیلی, فعل های آغازی فارسی,افعال آغازی در تاریخ بیهقی,افعال نمودی,افعال آغازی در فارسی معاصر