شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

روستای مصر: جزیره‌ای زیبا در دریای ماسه

روستای مصر: جزیره‌ای زیبا در دریای ماسه

براساس رویکرد جدید کتاب‌های نونگاشت جغرافیای دوره دوم متوسطه و سند تحول بنیادین آموزش‌و‌پرورش و با توجه به اینکه آزمایشگاه جغرافیا طبیعت است و ضمن تمرکز بر آشنایی عینی و ملموس دبیران جغرافیا با شیوه‌های بازدید علمی و آموزشی و با اعتقاد به اینکه استفاده از شیوه مشاهده مستقیم می‌تواند فرایند یاددهی- یادگیری مفاهیم جغرافیا را در کلاس درس تسهیل کند، گروه آموزشی و انجمن علمی جغرافیای استان مرکزی ترغیب و تشویق شدند که به ایده سه ساله سفر به مصر ایران جامه عمل بپوشانند. بنابراین، در آغاز سال تحصیلی، کار را با شور و اشتیاق بیشتری پیگیری کردیم. به‌عنوان سرگروه و عضو هیئت مدیره انجمن، پییشنهاد را به معاونت آموزشی استان ارائه کردم و بعد از توضیحات در مورد اهداف و چگونگی اجرای برنامه سفر، ایشان موافقت خود را اعلام کردند و زمانی که مدیر دبیرستان فرزانگان یک اراک حمایت و پشتیبانی خود را در برگزاری این برنامه آموزشی دبیران بیان داشتند از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدم،‌ چرا که می‌توانستم گامی برای ارتقای جایگاه علمی و آموزشی جغرافیای استان بردارم.

بلافاصله با اعضای هیئت مدیره انجمن جغرافیا تشکیل جلسه دادیم. تمام جزئیات سفر، برنامه‌ریزی مسیر و تجهیزات، وسایل مورد نیاز فردی و گروهی، محتوای علمی- آموزشی، زمان حرکت، تهیه پوستر، بخشنامه، اطلاع‌رسانی و تشکیل گروه مجازی، شرایط شرکت‌کنندگان (فارغ‌التحصیلان جغرافیا)، سهمیه‌بندی مناطق، هزینه‌های مالی، میزان و نحوه مشارکت دبیران، پیش‌بینی اقامتگاه تا وعده‌های غذایی شام و ناهار و صبحانه و آگاهی از وضعیت آب و هوای مسیر و موارد دیگر را جزء به جزء مطرح کردیم و بین اعضا تقسیم کار صورت گرفت و هر یک بخشی از مسئولیت‌ها را بر عهده گرفتیم و صد‌البته تاریخ سفر را قبلاً با توجه به تعطیلی بین هفته مشخص کرده بودیم.

حرکت گروه ساعت ۷ صبح روز سه‌شنبه ۸ آبان ۱۳۹۷ در هوای خنک پاییزی از جلوی اداره کل آموزش‌و‌پرورش استان مرکزی با دو دستگاه مینی‌بوس با حضور ۲۳ نفر از دبیران آغاز شد.

مسیر ۷۰۰ کیلومتری از شهرهای اراک، قم، کاشان، بادرود، نائین و انارک به مقصد کویر مصر بود.

از قبل در گروه اعلام کرده بودیم که هر کس یک وعده صبحانه و ناهار ساده بدون استفاده از ظروف یک بار مصرف به همراه داشته باشد. شعار زیست‌محیطی گروه این بود: «بر دامنه طبیعت چیزی ننهیم و از دامن طبیعت چیزی برنداریم.»

بعد از طی مسافتی از مسیر در اولین ایستگاه برای صرف صبحانه در یکی از مراکز خدماتی و رفاهی اتوبان کاشان که از قبل در نظر گرفته بودیم، توقف کردیم. سپس اولین جلسه ایستاده با معرفی و معارفه تک‌تک اعضا در گوشه‌ای خلوت از مرکز رفاهی شروع شد. در ابتدا سرگروه آموزشی مطالب خود را با جمله آقای گابریل، پزشک جغرافی‌دان اتریشی در کتاب «عبور از صحاری ایران» که کویرهای ایران را این‌گونه توصیف می‌کند آغاز کرد: «کویرکسی را که یک بار گرفتار افسونش شود، دیگر رها نخواهد کرد» و با آرزوی سفر به یادماندنی و تشکر از مدیر کل آموزش‌و‌پرورش استان و معاونت آموزشی و مدیر دبیرستان فرزانگان یک اراک، اهداف کلی سفر مرتبط با رویکردهای کتاب‌های نونگاشت جغرافیا را چنین بیان داشت: مشاهده تپه‌های ماسه‌ای، کویر و اشکال کثیر‌الاضلاع آن، ‌به آسمان زیبا و پرستاره بیابان، پوشش گیاهی و سکونتگاه روستایی و گردشگری مصر، مهم‌ترین اهداف سفر به شمار می‌روند. وی با تأکید بر مشارکت گروه در اجرای خوب برنامه بیان کرد که در این سفر کسی مهمان و میزبان نیست. سپس آقای سماعی عضو هیئت مدیره انجمن جزئیات برنامه سه روز و مکان‌های توقف از جمله روستای مصر، نیزارها،‌ تاغ و گز، چال سلکنون، دریاچه و یا کویر نمک خور، آبشار نمکی، رصد آسمان و به‌طور کلی آنچه را در طی سه روز خواهیم دید، علاوه بر جزئیات برنامه و رعایت زمان‌بندی را برای گروه تشریح کرد و از گروه خواست به ویژگی مسیر جاده که از توپوگرافی زمین تابعیت می‌کرد توجه کنند. همچنین رئیس اداره تکنولوژی استان به‌عنوان هم‌سفر، گروه را همراهی می‌کرد (تصویر یادگاری۱).

با توضیحات و مطالب مطرح شده در ۳۰ دقیقه که سفر را هدفمند‌ نشان می‌داد، اعضای گروه، پویایی و انرژی خاصی یافتند، سوار بر ماشین‌ها شدیم و به مسیر ادامه دادیم.

با پشت سرگذاشتن کاشان، بادرود و اردستان، ساعت ۲ به شهر تاریخی نائین در شرق استان اصفهان رسیدیم. در یکی از پارک‌های شهر استراحت کوتاهی برای اقامه نماز و صرف ناهار داشتیم و بلافاصله به مسیر نسبتاً طولانی خود ادامه دادیم. جاده نسبتاً خلوت بود و اغلب کامیون‌های سنگین را در مقابل می‌دیدیم. پدیده‌های مختلف جغرافیایی، کوه‌ها و تپه‌های رنگارنگ زیبا و فرسایش یافته، پوشش گیاهی، درختچه‌های بیابانی و سکونتگاه‌های روستایی با سرعت ۹۰ کیلومتر از مقابل چشمان ما عبور می‌کرد و با توجه به گرایش جغرافیایی و دانسته‌های علمی خود به گفت‌وگو و تبادل‌نظر در مورد آن‌ها می‌پرداختیم تا گذر زمان نه‌تنها خسته‌کننده نباشد، بلکه لذت‌بخش شود. البته تنقلات و لطیفه‌ها و خاطرات هم چاشنی برنامه سفر شده بود تا لذت سفرهای این‌چنینی را دو چندان کنند. بالا و پایین رفتن ناگهانی ماشین که ناشی از توپوگرافی مسیر جاده بود از هیجان‌های انکار‌ناپذیر بود. حدود ساعت ۷ در هوای نسبتاً تاریک در ۳۰ کیلومتری روستای مصر بودیم. آسمان پرستاره و چشمک‌زن از داخل ماشین آن‌چنان زیبا و افسونگر شده بود که طاقت خود را از دست دادیم و ماشین‌ها را در کنار جاده متوقف کردیم تا اولین تجربه دیدن آسمان غیرقابل توصیف کویر و بیابان را در شب به دست آوریم. همگی پیاده شدیم. اعضای گروه به یکدیگر توصیه می‌کردند حتی تلفن‌های همراه خود را خاموش کنیم تا در تاریکی جلوه‌های زبیا، آسمان بیشتر و بهتر دیده شود گویا ماشین‌ها ما را در لبه کهکشان راه شیری متوقف کرده بودند. در حالی که فقط به بالای سر نگاه می‌کردیم این صداها و نداها شنیده می‌شد: ببین خوشه پروین را! مسیر کاروان رو مکه را! صور فلکی را! وای ستاره قطبی چقدر زیباست! افق را نگاه کنید! انگار ستاره‌ها دارند می‌ریزند روی زمین! خدایا چه آسمان زیبایی داری! همچنین جهت‌یابی جغرافیایی با آسمان زیبای شب و ستاره‌ قطبی و نیمه‌روشن ماه نیز از نتایج کارگاه آموزشی نجوم یا رصد شبانه بود.

من هرگز این همه ستاره و سیاره را با هم و یکجا تاکنون ندیده بودم. لحظات فراموش نشدنی و هیجان‌انگیزی بود. فرصت کم بود. به ناچار چشم از آسمان برداشتیم و سوار بر ماشین‌ها شدیم. به مقصد نزدیک شده بودیم، ولی همچنان تاریکی و نبود روستا محسوس بود. رخ‌نمای تپه‌های ماسه‌‌ای با درختچه‌های گز و تاغ جلوه‌های زیبایی بودند که دو طرف جاده در تاریکی شب در یک لحظه فقط با نور چراغ‌های ماشین خودنمایی و از مهمان‌های در حال عبور دلبری می‌کردند. آخرین تابلوی کنار جاده ۵ کیلومتر به روستای مصر را نشان داد. با کف زدن و خوشحالی کردن گروه به خودمان خوشامد گفتیم. نکته جالب توجه برای هر تازه‌وارد قبل از ورود به روستا پروژکتورهای بلند و پرنوری بود که مانند فانوس دریا رسیدن به ساحل را از فاصله دور بشارت می‌دادند. ساعت ۸ به مصر رسیدیم. کوچه‌های پرنور بازسازی شده بودند و با نورپردازی بسیار زنده و پویا به‌نظر می‌رسیدند. ماشین‌های شاسی‌بلند و اتوبوس‌های گردشگری پارک شده در دو طرف خیابان اصلی و مغازه‌های باز، رفت و آمد گردشگران و اقامتگاه‌های محلی، همه و همه حکایت از گرم و پررونق بودن صنعت گردشگری روستا داشت.

از ماشین‌ها پیاده شدیم و با وسایل خود در منازل روستایی مستقر شدیم و پس از صرف شام که قیمه‌پلوی محلی با گوشت بز بود، راهنما یا میزبان محلی پیشنهاد داد از تپه‌های ماسه‌ای روان و جنگل تقریباً بالغ درختچه‌های تاغ در مجاور روستا بازدید کنیم. حرکت گروهی روی ماسه‌های نرم که ما را سر بالا و سرپایینی می‌‌برد. در پشت سر راهنما با چراغ قوه در تاریکی شب بسیار جالب و فراموش‌نشدنی بود، به ویژه آتش داغ در هوای سرد و خوردن چای آتشی، سیب‌زمینی و پیاز کبابی بسیار لذت‌بخش بود. راهنمای بومی در مورد علل نام‌گذاری «مصر» بر روستا توضیح داد که یوسف بنیان‌گذار مصر، چوپان بوده است و وقتی آب قنات روستا کم شد یوسف عمیق‌ترین چاه را حفر کرد و اهالی همجوار، این روستا را چاه دراز می‌نامند و چون یوسف این نام را دوست نداشت از اهالی خواست به علت شباهت داستان یوسف پیامبر، اسم روستا را «مصر» بگذاریم.

به روستابرگشتیم و خسته از فعالیت خوابیدیم. صبح بسیار زود چهارشنبه ۹ آبان از خواب بیدار شدیم و پس از اقامه نماز برای دیدن طلوع خورشید و پیاده روی به داخل کوچه‌ها رفتیم. روستای مصر با جمعیت تقریباً ۱۲۰ نفر از توابع شهرستان خور و بیابانک در استان اصفهان و در جنوب شرقی دشت کویر با دو روستای کوچک امیرآباد و فرحزاد در یک خط شمالی- جنوبی به طول ۶ کیلومتر واقع شده است. روستا دارای یک خیابان بزرگ بود. در دو طرف خیابان، مسجد و مدرسه، مغازه‌ها، خانه‌های روستایی ویژه بوم‌گردی و حوضچه‌ای دیده می‌شد که آب نسبتاً شور قنات یوسف در آن می‌ریخت. خیابان باز بود و تلماسه‌ها و درختچه‌های تاغ چسبیده به خانه‌ها و کوچه‌های روستا بود.

برنامه پس از صرف صبحانه، بازدید از نیزار مصر، اشکال مختلف تپه‌های ماسه‌ای و چال سلکنون بود. برای رسیدن به این مکان‌ها که چند‌ کیلومتر با روستا فاصله داشت اغلب توریست‌ها از ماشین‌های ویژه استفاده می‌کردند. راهنمای ما برای سافاری و انجام بیابان‌گردی انواع ماشین‌های دو دیفرانسیل و ویژه را با ۵ سرنشین و قیمت‌های بالا پیشنهاد داد، ولی تأکید من و آقای سماعی فقط و فقط تراکتور بود که برای گروه ما بهترین وسیله بود، چون تراکتور یک چهار چرخ بزرگ با ۳۵ صندلی را یدک می‌کشید البته شاید برای تخلیه انرژی و هیجان تجربه آدرنالین و ماجراجویی کم‌اثر بود، ولی بی‌تأثیر هم نبود.

ساعت ۹ صبح همه با هیجان و لذت سوار بر وسیله سافاری خودمان شدیم و با سرعت تراکتور از کنار تپه‌ها و تاغ‌ها عبور می‌کردیم. شور و نشاط زیادی در گروه ایجاد شده بود.

پس از طی مسافتی به نیزار رسیدیم. تا چشم کار می‌کرد اشکال متنوع تپه‌های ماسه‌ای بود. مناطق وسیع در دشت‌های داخلی ایران به علت شرایط آب و هوای خشک و بیابانی اغلب فاقد پوشش گیاهی هستند و با ذرات ریزدانه، سست و منفصل مواجه‌اند. به ‌طور کلی این عوامل زمینه‌های لازم را برای اعمال شکل‌زایی باد دارد و باد اشکال تراکمی زیبایی را به وجود می‌آورد. تجمع ماسه‌های بادی ناشی از ایجاد مقاومت در مقابل حرکت آن‌هاست به‌طوری که وقتی به مانعی برخورد می‌کنند روی هم انباشته می‌شوند. در اینجا طبق گفته راهنمای بومی ابتدا بوته‌ها و درختچه‌ها دست‌کاشت بودند و تا مدتی آبیاری می‌شدند، اما وقتی ریشه‌های بلند آن‌ها خود را به سفره‌های آب زیرزمینی می‌رساند دیگر نیاز به مراقبت ندارند و مستقل می‌شوند. دقیقاً در حاشیه کویر میقان اراک نیز برای تثبیت ماسه‌های بادی و جلوگیری از هجوم آن‌ها به داخل روستاها و شهر اراک ابتدا بوته‌های گلدانی قره‌داغ را به همین ترتیب مراقبت و آبیاری کردند و چون این گیاهان نمک‌دوست و خشکی‌پسند تاروپود لازم را برای به دام انداختن ماسه‌های روان دارند اشکال متنوع و بی‌بدیلی با کمک باد ایجاد می‌کنند، از جمله برخان‌ها (BARCHAN) که تپه‌های ماسه‌ای هلالی شکل‌اند که ممکن است چند برخان در ضمن حرکت به هم بپیوندند و اشکال دیگری را به‌وجود آورند، از جمله تپه‌های ماسه‌ای دبلیو (w) که از اتصال دو برخان به‌وجود می‌آیند.

همچنین ریپل مارک‌ها (RIPLEMARK) که چین و شکن‌های بسیار ظریف روی سطح تپه‌های حماسه‌ای ایجاد می‌کنند.

ابتدا فقط و فقط مشاهده کردیم و لذت بردیم. تعدادی از همکاران با یک گردشگر فرانسوی صحبت می‌کردند. سپس برای گفت‌‌وگو و شنیدن توضیحات در مورد منطقه دور هم جمع شدیم.

سپس استاد سماعی به‌عنوان راهنمای علمی سفر، صحبت خود را با شعر سعدی شروع کرد.

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی

منطقه‌ای که ما در آن قرار داریم کاملاً چهره‌ بیابانی دارد. اثر فرسایش روی ارتفاعات کله‌قندی جنوبی مشخص است. آثار فرسایش و سایش شدید سطح آن‌ها را صاف و هموار کرده و تلماسه‌ها را به‌وجود آورده است. ریپل مارک‌ها روی دامنه‌ها را باد ایجاد کرده و به واسطه سنگ‌های ریز و درشت به‌وجود آمده‌اند. سنگ‌های درشت‌تر به علت وزن بیشتری که دارند وقتی می‌غلتند جریانی مانند آبراهه ایجاد کرده‌اند که اصطلاحاً به آن ریپل مارک یا موج نشان می‌گویند. پدیده جالب توجه دیگر پوشش گیاهی نیزار است که به واسطه سنگ بستر بالا در داخل دره مشاهده می‌شود.

 

کویر مصر
 
کویر مصر
 
کویر مصر


 
اضافه کنم برکه کوچک آب شبیه رود در داخل دره با پوشش گیاهی شور‌پسند و ماسه‌دوست نیزار در ۶ کیلومتری روستای مصر قرار گرفته و محصور شدن آن با ماسه‌های روان در دو طرف دره، جلوه زیبایی به آن داده که آبشخور اصلی حیات‌و‌حش منطقه است.

اهالی روستا علت پیدایش آن را سیل شدید سال ۱۳۵۵ می‌دانند که موجب ایجاد دریاچه بزرگی در مکان فعلی نیزار شده و در سال‌های بعد مسیر ورود پساب‌های کشاورزی نیز شده است. آب نیزار به علت بالا بودن پی‌سنگ منطقه به سطح بالا می‌آید و پس از طی مسافتی در حدود ۲ کیلومتر مجدداً در زیر لایه‌های ماسه فرو می‌رود و بار دیگر در منطقه چال سلکنون به سطح می‌آید، ولی شوری آن به حدی نیست که موجب کویری شدن شود.

لذت آموزش میدانی و علمی همراه با مشاهده مستقیم، یادگیری را برای ما دبیران فراموش‌نشدنی و پایدار می‌کند. زنگ تفریح این کارگاه آموزشی تجربه موتور‌سواری با سرعت و هیجان بالا روی تپه‌های ماسه‌ای با شیب تند و نوشیدن چای آتشی بود.

نیزار را ترک کردیم و سوار بر تراکتور «بر» ویژه شدیم، از کنار قبرستان سنگی و کاذب که صرفاً برای فیلم‌برداری خیلی دور و خیلی نزدیک ایجاد شده بود و اکنون تبدیل به یکی از جاذبه‌های گردشگری مصر شده بود، عبور کردیم. آفتاب گرم و داغ شده بود، نه داغ‌تر از ما مسافران دریای شن و ماسه که به جز زیبایی‌‌های آن چیز دیگری را حس نمی‌کردیم. عبور از کنار هتل بیابانی با امکانات مدرن  و گردشگران پراکنده در اطراف آن نیز جالب توجه بود. به چال سلکنون رسیدیم. ابتدا مشاهده منطقه و سپس شنیدن توضیحات شیرین استاد سماعی نیز از امکانات سفر بود که از قبل پیش‌بینی کرده بودیم.

ساعت ۱۲:۲۰ بود که همگی به‌صورت منظم روی یال روان و نرم تلماسه‌های محصور چال سلکنون نشستیم و ایشان توضیح دادند که بارندگی ناگهانی و شدید و روان شدن سیل تاریخی ۱۳۵۵ در منطقه موجب پیدایش این چاله شده است. اهالی به آن چال سلکنون می‌گویند که مخفف «چال، سیل، اکنون» است و چون آبراهی برای خروج آب نبود رسوبات باقی‌مانده از قبل و اکنون تبدیل به جاذبه گردشگری شده است.

تعدادی از افراد گروه از جمله خود من که هیجان و حس خود را نمی‌توانستیم پنهان کنیم، مسیر کوتاه و سرسره‌ای را که از یال‌های پرشیب و نرم ماسه‌ای سریع‌تر به کف چال می‌رساند، انتخاب کردیم. یکی دیگر از فواید سفر، بیدار شدن کودک‌های درون ما بود. ساعت‌ یک ظهر به روستا رسیدیم. پس از صرف ناهار و استراحت کوتاه، زمان را از دست ندادیم و بلافاصله سوار بر ماشین‌ها شدیم و با راهنمای لیدرمان به مقصد کویر نمک و آبشار نمکی حرکت کردیم.

مسیر از جاده خور به سمت طبس بود. دریاچه نمک‌خور واقع در ۱۴۰ کیلومتری طبس و ۳۵ کیلومتری خور، یکی از بزرگ‌ترین دریاچه‌های نمک فصلی ایران است. با پیمودن مسافتی، قبل از غروب آفتاب به کویر زیبای پلی‌گونی‌های نمکی (salts poly gon) مسحور‌کننده و با اشکال کثیر‌الاضلاع رسیدیم که مانند آسمان شب، توصیف این منظره با‌شکوه دشوار است.

پس از مشاهده و گرفتن عکس‌های به یاد‌ماندنی، استاد سماعی در مورد شکل‌گیری و نحوه پیدایش آن‌ها گفت که این اشکال بر اثر عمل تبخیر شکل گرفته‌اند و در زمستان به علت وجود رس تیره‌رنگ و در تابستان سفید می‌شوند. به علت اختلاف چگالی نمک با سایر ترکیبات از جمله رس در محل ترک‌خوردگی، نمک به سطح و پلی‌گون‌های زیبا را به وجود آورده است. این امر، پلایا را به بزرگ‌ترین «معدن پتاسیم کلرید کشور» تبدیل کرده است. این کویر شبیه پلایا یا کویر میقان در مجاور شهر اراک است، با این تفاوت که میقان کویر پف‌کرده و یکی از بزرگ‌ترین «معادن سولفات سدیم» ایران است. از دیگر صحنه‌های دیدنی غروب زیبای خورشید بود.

سپس در ادامه مسیر با اینکه هوا کاملاً تاریک شده بود به آبشار نمکی در دهکده گردشگری خور و بیابانک رسیدیم. در مجتمع گردشگری پتاس خور و بیابانک، آبشار نمکی با شکوه با ارتفاع ۳۰ متر از دیواره‌ای با بلورها و کریستال‌های کاملاً سفید  و زیبا فرو می‌ریخت و جریان شورابه وارد کانال می‌شد. در واقع، تلاقی معدن و گردشگری تفریحی، درمانی و علمی از توانمندی‌های بی‌بدیل کویرهاست. این مجتمع اولین تولید‌کننده پتاس در ایران است و دارای بزرگ‌ترین ذخایر املاح تبخیری در خاورمیانه است. وجود امکانات تفریحی از جمله سوئیت‌ها اقامتگاه، نمایشگاه صنایع دستی و نمکی حمام‌ نمک، استخر، رصد‌خانه و رستوران در کنار پلایا با هدف توسعه گردشگری در معدن است. اغلب هم‌سفران، قطعات نمک‌بلوری را به‌عنوان سوغات خریداری کردند.

ساعت ۸ شب به محل اقامت بازگشتیم. پس از سپری کردن آخرین شب سفر به یادماندنی در کنار یکدیگر، صبح پنج‌شنبه روستای مصر را با خاطرات شیرین ترک کردیم. ساعت ۱۲ به شهر نایین رسیدیم و از بازار تاریخی آن بازدید کوتاهی داشتیم. پس از تهیه سوغات و اقامه نماز و صرف ناهار به مقصد شهر اراک با کوله‌باری از تجربه‌های آموزشی و علمی ناب برگشتیم.


منابع
۱. کویرهای ایران و خصوصیات ژئومورفولوژیکی و پالئوکلیماتولوژی آن. ترجمه دکتر عباس پاشایی. کلینسلی، دانیل. انتشارات سازمان جغرافیایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح.
۲. کردوانی، پرویز. (نمکزار) بزرگ مرکزی ایران و مناطق همجوار. انتشارات دانشگاه تهران.
۳. علایی طالقانی، محمود. ژئومورفولوژی ایران: تهران قومس.

۱۱۸۵
کلیدواژه (keyword): روستای مصر
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.