صریح و شفاف
-
ناظر مجلات تخصصی علوم انسانی
-
یونس باقری
۱۳۹۹/۰۶/۰۱
مهندس مسعود وکیل از کارشناسان نام آشنا و دارای تجربه ممتد در عرصه آموزش قرآن کریم در کشور است. وی از ارکان اصلی مؤلفین کتابهای قرآن در وزارت آموزشوپرورش بهشمار میرود (گرچه مدتی است بازنشسته شده است). او و آثار تألیفیاش را در مجامع قرآنی کشور میشناسند و کتابش با عنوان «آموزش مفاهیم»، به عنوان کتاب آموزشی مؤسسات قرآنی شناخته شده است. گفتوگوی رشد مدرسه زندگی با مسعود وکیل پیش روی شماست.
جنابعالی وضعیت آموزش قرآن را در آموزشوپرورش چطور ارزیابی میکنید؟
خیلی
خلاصه عرض میکنم: کمیت ساعت رسمی آموزش قرآن بحثی جدا دارد، اما برونداد
آن چیزی شبیه به برونداد سایر دروس است. فکر میکنم نتیجه دروس ریاضی،
فارسی، فیزیک، دینی و... در دوره ابتدایی یا در دوره اول متوسطه کشور
براساس برنامه رسمی، با معدل درس قرآن در همین دورهها و در همان سطح نزدیک
به هم است و خیلی فرق نمیکند. البته در دوره متوسطه دوم بحث دیگری مطرح
است.
یعنی آموزش قرآن هم مثل سایر درسها وضعیت خوبی ندارد؟
به عبارت دیگر، با توجه به انتظار اجتماعی که برای آموزش قرآن که وجود دارد
و ما نمیتوانیم نسبت بدان بیتفاوت باشیم، این انتظار با وضعیت موجود در
آموزشوپرورش برآورده نخواهد شد. مگر اینکه اتفاق خاصی بیفتد یا کارهای
ویژهای انجام شود. اگر بدان برسیم و بپرسید، توضیح خواهم داد.
یعنی شما میفرمایید درس قرآن در حاشیه دروس دیگر قرار گرفته است و عزم جدی برای توجه به درس قرآن نیست؟
تقریباً همینطور است. در این زمینه عزم جدی وجود ندارد. هر بخشی کارهای
معمولیاش را انجام میدهد و ممکن است خوب، متوسط یا ضعیف باشد. اما انجام
کار خاص حتماً عزم مدیران ارشد را میطلبد. حتماً باید حرکت از بالا به
پایین باشد تا نتیجه درخوری داشته باشد.
شما معدل عملکرد آموزشوپرورش را در تمام
دروس مثلاً ۱۰ میدانید و اضافه میکنید، در این آموزشوپرورش با این معدل،
نمیتوانید انتظار معدل ۱۵ برای قرآن داشته باشید.
بنده باور محکم به این نظرم دارم.
با معدل ۱۰ آموزشوپرورش در آموزش دروس، چه
اتفاقی میافتد که ناگهان در دانشگاه و بعد از آن در برخی حوزههای مهم،
مثل پزشکی، صنعت و امور نظامی، تحولی به وجود میآید؟
توجه کنید به این نکته: مگر چند درصد فارغالتحصیلان مدارس ما جذب دانشگاه،
آن هم جذب رشتههای مؤثر میشوند؟ نکته دیگر موردنظر شما این است که اگر
وضع چنان باشد که بنده میگویم، نباید حتی در این بخشها نیز نتیجه کار
رضایتبخش باشد. اتفاقاً اگر این دو مورد را کنار هم بگذارید، باز به آنچه
بنده بیان کردم، میرسید. یعنی مگر چند درصد فارغالتحصیلان پزشک میشوند؟
یا چند درصد تحصیلکردگان مدارس و دانشگاههای شما مهندس و اقتصادداناند.
ما وقتی برای علتیابی چرایی توفیق کمتر در
درس آموزش قرآن کریم سراغ برنامهریزان و مؤلفان میرویم، مجریان برنامهها
را مقصر میدانند و انگشت اشاره را به سمت مدیران مدارس میگیرند. سراغ
مدیران که میرویم، معلمان را مقصر میدانند. معلمان هم به نارساییهای
کتابهای تألیفی میپردازند. غرض بنده این است که هر کدام دیگری را مقصر
میداند. ما نمیخواهیم به این موارد بپردازیم، ولی سؤال ما به حوزه
تصمیمگیری باز میگردد که جنابعالی در این حوزه فعالیت کردهاید و تجربه
دارید. شما به عنوان مؤلف کتاب درسی قرآن و برنامهریز برای اجرای آموزش
این درس، بفرمایید برنامه قصد شده را با عنایت به شناختی که دارید و بیان
کردهاید، چقدر منطبق با واقعیات موجود در آموزشوپرورش میدانید؟ و
روشنتر بگویم، چطور کار خودتان را نقد میکنید؟
ابتدا به کلام شما بپردازم که فرمودید سراغ هر کس میرویم، مشکل را گردن
دیگری میاندازد. متأسفانه این روال عمومی جامعه است که هر کس به اصطلاح
توپ را در زمین دیگری میاندازد. برای جلوگیری از این کار پیشبینیهایی
شده که از جمله آنها ایجاد ارتباط و هماهنگی مسئولان اصلی این بخشها با
هم است. یعنی مسئول ارشد برنامهریزی با مسئول ارشد نیروی انسانی و معاونان
وزیر با هم بهطور مدام ارتباط داشته باشند و کارها را هماهنگ انجام بدهند
و پیش ببرند. بنده در طول دورانی که افتخار خدمت داشتهام، به موضوع ایجاد
ارتباط و هماهنگی همواره توجه کردهام و همواره برای ایجاد ارتباط بین
دفاتر پیشگام بودهام. تا به جای انداختن مشکلات به گردن هم، بتوانند
مشکلات را بشناسند و درصدد رفع آنها برآیند. به ویژه در پنج شش سال اخیر،
سازوکار کارآمد و پرقدرتی برای حل این مشکل به وجود آوردیم. متأسفانه با
وجودی که امکانات قابل توجهی هم برای رفع مشکلات فراهم شد، اما از این
سازوکار استفاده نکردند. اگر بنده در خدمت شما به نبود عزم نزد مدیران ارشد
انگشت میگذارم، تا حد زیادی مبتنی بر تجربههایم در همین سالهاست. زیرا
از امکان فراهم آمده، استفاده نشد.
به پرسش موردنظرتان برسم. ما در تهیه
برنامه، به ویژه برای دوره ابتدایی، از باسابقهترین کارشناسانی دعوت به
همکاری کردهایم که کاملاً با وضعیت دوره و معلمان آشنایی داشتند. این
کارشناسان سوای اینکه در بخش تخصصی قرآن کارشناس بودند، در تولید این
برنامه از ابتدا سهیم بود. خوشبختانه از ابتدای زمانی که آموزش قرآن وارد
دوره ابتدایی آن هم با شرایط خاص شد، همه ساله برنامه جدید قرآن ارزیابی
میشد و نتایج را پس از استخراج روی محتوای کتاب اعمال میکردیم. این کار
فرصت خوبی برای متناسبسازی آموزش قرآن بود. و ما علاوه بر کتاب دانشآموز،
کتاب راهنمای معلم، لوحهای فشرده و دیگر امکانات آموزشی جانبی را تهیه
میکردیم.
بیاییم این کتابها و برنامه مورد نظر را در اختیار کارشناسان آموزش عمومی
قرآن قرار بدهیم و از آنان بپرسیم: «اگر این کتابها را با توجه به محتوای
موجود، در مدت شش سال، حداقل دو ساعت در هفته آموزش بدهیم، آیا
آموزشگیرنده به اهداف قصد شده میرسد یا خیر؟
شما آموزش مفاهیم قرآن کریم را در برنامه
درسی گنجاندید. به نظر جنابعالی به هدف «درک معنا همراه با خواندن قرآن»
چقدر دست یافتهاید؟
خوشبختانه خودتان در جریان ارزشیابی صورت گرفته قرار دارید. در این مورد
خاص، آقای آنیت این تحقیق را روی دانشآموزان پایه دهم انجام داد. هر شش
صفحه از قرآن را در اختیار یک دانشآموز قرار دادیم. این ارزشیابی هم
خواندن و هم فهمیدن یا درک مفاهیم قرآن را میسنجید. یعنی قرآن ۶۰۰ صفحهای
را بین ۱۰۰ دانش تقسیم کردیم و بدین ترتیب از ۱۰۰ دانشآموز که به صورت
اتفاقی انتخاب شده بودند، ارزشیابی به عمل آوردیم. اسناد آن موجود است و
گزارش آن در مجله رشد آموزش قرآن و معارف اسلامی نیز چاپ شد.
نتیجه ارزشیابی به یک معنا فراتر از حد انتظار ما بود. دانشآموزان حاضر در
این ارزشیابی در خواندن صفحههایی که در اختیارشان قرار گرفت، ۷۰ تا ۸۰
درصد (دقیق به یاد ندارم) از خود توانایی نشان دادند. یعنی صفحههای قرآن
را درست خواندند و حدود یکسوم، عبارات این صفحهها را معنا کردند (نتیجه
این پژوهش به همراه مستندات آن درمجله رشد قرآن و معارف اسلامی چاپ شده
است).
شورایعالی انقلاب فرهنگی، مسئولیت آموزش
عمومی قرآن را به وزارت آموزشوپرورش سپرده است. شما این مسئولیت را چگونه
ارزیابی میکنید؟ آیا کمکی به آموزش قرآن در آموزشوپرورش کرده است؟
اوایل صبحتم به عدم استفاده درست از فرصتها اشاره کردم، یکی همینجا بود.
به نظرم در مجموع حق این فرصتی را که به آموزشوپرورش دادهاند، ادا
نکردهاند.
مقام معظم رهبری چند سال پیش در جمع معلمان
فرمودند که قرآن در آموزشوپرورش حقیقتاً مهجور است، به نظر جنابعالی برای
خروج قرآن از این مهجوریت،آیا میتوانند به رهبری گزارش کار ارائه بدهند؟
آن مدیرانی که من میشناسم، به اندازه کافی سند و مدرک دارند که گزارش مثبت
بدهند سالها پیش به این نتیجه رسیدم که یکی از تواناییهای مدیران جامعه
ما این است که قادرند، به این پرسشها خیلی خوب پاسخ بدهند. حرف مقام معظم
رهبری حداقل میتواند دو معنا داشته باشد. یکی اینکه قرآن در برنامهریزی
کل آموزشوپرورش ما مهجور است که از بحث ما خارج است. دیگری این است که
آموزشوپرورش در مدارس آیا موفق بوده یا نبوده است؟ آیا دانشآموزان با
برنامه آموزشی کنونی میتوانند قرآن را بخوانند و بفهمند و با قرآن انس
پیدا کنند؟ میتوانم بگویم قرآن در عرصه برنامه آموزش قرآن مهجور است. تا
اینجا فقط درباره همین مهجور حرف زدهایم.
۸۳۲
کلیدواژه (keyword):
رشد مدرسه زندگی