مقدمه
کشورها به دلیل آنکه آموزش فنیوحرفهای را بهعنوان مسیر و وسیلهای برای نوسازی و پیشرفت کشور میدانند، تمایل زیادی به سرمایهگذاری در توسعه آن از خود نشان میدهند. آنها انتظار دارند از طریق آموزش فنیوحرفهای بتوانند به برخی از چالشهای اساسی کشور، مانند نحوه رقابتپذیرکردن شرکتها و اقتصاد، مقابله با بیکاری، گذر از مدرسه به بازار کار، و کاهش فقر، پاسخگو باشند [گرایینژاد و کاظم، 1393].
در کشور ما هم به توسعه آموزشهای فنی و مهارتی در اسناد قانونی و بالادستی به خصوص در سالهای اخیر، بیش از پیش توجه شده است [دوراندیش، 1395]. در قانون برنامه ششم توسعه، به آموزشوپرورش تکلیف شده است که تا پایان برنامه، 50 درصد از دانشآموزان وارد رشتههای فنی، حرفهای و مهارتی شوند [مجلس شورای اسلامی، 1397]. همچنین در سال 1396، قانون نظام جامع آموزش و تربیت فنی، حرفهای و مهارتی تصویب شد که انتظار میرود با ابلاغ آن به ارائهدهندگان آموزشهای مذکور، تغییراتی در فرایند و محتوای برنامههای آموزشی آنها صورت گیرد. اما دارا بودن درک دقیق و اطلاعات صحیح از گذشته، فرهنگ و سنتهای توسعه فنی، حرفهای و مهارتی کشور، خود از الزامات و دلالتهای اصلی است که سیاستگذاران و برنامهریزان آموزش فنیوحرفهای باید آن را مورد توجه قرار دهند [گرایینژاد و کاظم، 1393].
دوره تحصیلی فنی، حرفهای و مهارتی از چه بخشها و اجزایی تشکیل شده است؟ منابع تعیینکننده، جهتدهنده و تأثیرگذار بر آنها کداماند و ارتباط بین آنها چگونه است؟ اینها از جمله پرسشهایی هستند که برنامهریزان آموزش فنیوحرفهای با آنها مواجهاند. برای پاسخ به این سؤالها تدوین چارچوب مفهومی که ضمن توجه به تحولات جدید در آموزش فنیوحرفهای، پاسخگوی اسناد بالادستی نیز باشد، ضروری است.
آموزش و تربیت فنیوحرفهای در هزاره سوم، از جمله آموزشهای فراراهبردی برای توسعه پایدار و تحقق اهداف چشمانداز کشور به حساب میآید. یکی از استلزامات این نگاه، ایجاد تغییرات اساسی در محتوا، و ارائه آموزش در چارچوب ملی و بینالمللی است. بهطوریکه حاصل آموزش و تربیت فنیوحرفهای، تربیتیافتگانی باشد که علاوه بر توانایی و شایستگی برای اشتغال مفید، بتوانند در طول زندگی و در سازگاری با پیچیدگیهای روزافزون محیط کار و تغییرات فناوری مؤثر باشند [محمدعلی، 1391].
نویدی و همکارانش (1397)، چارچوبی متشکل از 11مؤلفه (منطق و چرایی؛ اصول حاکم بر برنامه؛ رویکرد تربیتی برنامه؛ اهداف؛ قلمرو و جهتگیری محتوا؛ روشهای آموزشی ـ تربیتی و فعالیتهای یادگیری؛ گروهبندی دانشآموزان؛ مواد و منابع یادگیری؛ ارزشیابی پیشرفت تحصیلی؛ منابع و امکانات؛ استلزامات اجرایی برنامه) را برای آموزش مهارتهای فنیوحرفهای به دانشآموزان دوره دوم متوسطه شاخه نظری تدوین کردند.
در سال 1392، سند طراحی مفهومی آموزش و تربیت فنی و مهارتی در «دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی فنیوحرفهای» تدوین شد. این سند شامل دو بخش اصول و اهداف و بخش برنامه درسی رشتههای فنی و مهارتی است و به مؤلفههایی مانند اصول فنیوحرفهای، اهداف، راهنمای برنامه درسی و ساختار رشتههای تحصیلی پرداخته است. توجه به گزارههای اسناد بالادستی از امتیازات آن محسوب میشود.
در سال ۱۳۸۹، کلیات نظام جدید آموزش فنیوحرفهای شامل چالشها، چارچوب راهبردی نظام آموزش فنیوحرفهای ایران، نوسازی، مدیریت یکپارچه، نمودار ساختار، چارچوب صلاحیت حرفهای ملی، طبقهبندی صلاحیتها، شرایط اعطای مدارک و گواهینامهها، برنامهریزی درسی، و نظامپودمانی تدوین شد.
کاظمی (2012)، در پژوهشی چارچوب آموزش فنیوحرفهای را شامل شش بخش اصلی به این شرح دانست: دولت؛ اشتغال؛ استانداردهای شایستگی؛ چارچوب صلاحیت حرفهای؛ استانداردهای کیفی برای ارائهدهندگان؛ ارزیابی.
در پژوهشی دیگر، چوکایف و ونواتکیت (2017)، چهار بخش اصلی به شرح زیر را اجزای اصلی چارچوب آموزش فنیوحرفهای برشمردند:
• بخش فناوری، برنامهریزی و محتوا؛
• بخش راهبردهای مرتبط با فعالیتهای یادگیری، ارزشیابی، آموزشی و محیط یادگیری؛
• بخش کارگاههای آموزشی؛
• بخش مرتبط با اجرا.
در پژوهشی که لوتز (2013) انجام داد، نتیجه گرفت: سیاستها و راهبردها، تدوین و اجرای آموزش فنیوحرفهای، هدایت و تنظیمگری، مؤلفههای اصلی چارچوب آموزش فنیوحرفهای هستند.
هدف و پرسشهای تحقیق
هدف پژوهش حاضر «طراحی چارچوب مفهومی دوره تحصیلی فنی، حرفهای و مهارتی» بوده است.
پرسشهای تحقیق عبارت بودند از:
1. چارچوب مطلوب دوره تحصیلی فنی، حرفهای و مهارتی کدام است؟
2. میزان توافق نظر متخصصان آموزشهای فنیوحرفهای، در ارتباط با مناسببودن چارچوب نظری ارائهشده و مؤلفههای آن برای طراحی دوره تحصیلی فنی، حرفهای و مهارتی در دوره دوم متوسطه نظام آموزشی کشور به چه اندازه است؟
روش تحقیق
پژوهش حاضر از نوع آمیخته و هدف آن کاربردی بوده است و برای انجام آن از روش تحقیق توصیفی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل صاحبنظران آموزشهای فنی، حرفهای و مهارتی بود و نمونه آماری تحقیق عبارت بود از 40 نفر از صاحبنظران که بهصورت هدفمند و زنجیرهای انتخاب شدند. جمعآوری دادههای مورد نیاز از دو طریق مطالعه منابع مرتبط و همچنین پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفت. پس از تحلیل اسناد مورد مطالعه به زبانهای فارسی و انگلیسی و احصای مؤلفههای مرتبط با موضوع تحقیق، برای جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامه محقق ساخته لیکرتی استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق پنج نفر از صاحبنظران به دست آمد و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون کرونباخ 8/97 تأیید شد. تجزیه و تحلیل دادهها، با استفاده از روشهای درصد و درصد فراوانی و آزمون کولموگروف ـ اسمیرنف انجام گرفت.
یافتههای تحقیق
در ارتباط با پاسخ پرسش اول (چارچوب مطلوب دوره تحصیلی فنی، حرفهای و مهارتی کدام است؟)، چارچوب مفهومی دوره تحصیلی فنی، حرفهای و مهارتی، دارای بخشهایی به این شرح تشخیص داده شد:
• عوامل تعیینکننده در طراحی آموزش فنی، حرفهای و مهارتی شامل اسناد بالادستی، و منابع جهتدهنده و تأثیرگذار در طراحی دوره، مانند مبانی نظری، اصول آموزش فنیوحرفهای، ساختار آموزش فنیوحرفهای، هدایت تحصیلی، استاندارد بینالمللی طبقهبندی مشاغل؛
• مؤلفههای اصلی دوره، شامل محدوده و قلمرو، کارکرد دوره، اهداف دوره فنیوحرفهای، ساختار دوره تحصیلی و رشته؛
• شش بخش اصلی برنامه درسی رشتههای تحصیلی ـ حرفهای شامل برنامههای درسی فنی، حرفهای و مهارتی، تربیت هنرآموز و تأمین منابع انسانی، فضا، تجهیزات و فناوری؛ پژوهش و ارزشیابی؛ تأمین و تخصیص منابع مالی؛ راهبری و مدیریت تربیتی و گزارههای هرکدام است (شکل 1).
در ارتباط با پاسخ پرسش دوم (میزان توافق نظر متخصصین آموزشهای فنیوحرفهای، در ارتباط با مناسب بودن چارچوب نظری ارائه شده و مؤلفههای آن برای طراحی دوره تحصیلی فنی، حرفهای و مهارتی در دوره دوم متوسطه نظام آموزشی کشور به چه اندازه است؟) دادههای به دست آمده از پرسشنامه از طریق محاسبه فراوانی و درصد فراوانی و مقدار ضریب z، و آزمون کلمنوگرف اسمیرنوف تحلیل شد. جدول 1 نشان میدهد، 72/5 درصد از صاحبنظران با مناسب بودن چارچوب مفهومی و مؤلفههای آن برای طراحی دوره تحصیلی فنی، حرفهای و مهارتی موافق بودند و تنها 3 درصد از صاحبنظران مناسب بودن آن را کم و خیلیکم ارزیابی کردند. همچنین ضریب مقادیر محاسبهشده z، برای هر مؤلفه و گویههای آن میزان توافق صاحبنظران را نشان داد.
مقدار Z همگی گویهها بیشتر از مقدار 1/96 به دست آمد که نشان میداد، بین صاحبنظران توافق بالایی در تأیید گویهها و مؤلفههای چارچوب وجود دارد. همچنین مقدار تقریبی سطح معناداری(Sig) کمتر از خطای نوع اول (0/05) و تفاوت مشاهدهشده در رتبهها معنادار بود. همچنین مقادیر چولگی به دست آمده برای همه گویهها منفی شد، لذا تمرکز دادهها برای تمامی عوامل در سمت راست توزیع بود.
نتیجهگیری
چارچوب دوره تحصیلی فنی، حرفهای و مهارتی از سه بخش اصلی منابع مبنایی طراحی دوره، منطق دوره و مؤلفههای اصلی دوره تشکیل شده است. منابع مبنایی مربوط به طراحی دوره فنی، حرفهای و مهارتی عبارتاند از:
الف. منابع تعیینکننده، از جمله قانون نظام جامع آموزش و تربیت فنی، حرفهای و مهارتی، سند تحول بنیادین در آموزشوپرورش، سیاستهای کلی، و برنامه درسی ملی؛
ب. منابع جهتدهنده و تأثیرگذار، مانند مبانی نظری آموزش و تربیت فنی، حرفهای و مهارتی، اصول آموزش فنیوحرفهای و استانداردهای بینالمللی مرتبط با آموزش فنیوحرفهای.
منطق دوره تحصیلی فنی، حرفهای و مهارتی شامل محدوده، قلمرو و کارکرد دوره است.
مؤلفههای چارچوب عبارتاند از: اهداف دوره تحصیلی فنی، حرفهای و مهارتی، ساختار دوره و رشتههای تحصیلی ـ حرفهای، برنامه درسی دوره تحصیلی فنی، حرفهای و مهارتی، تربیت هنرآموز و تأمین منابع انسانی، فضا، تجهیزات و فناوری، پژوهش و ارزشیابی، تأمین و تخصیص منابع مالی، راهبری و مدیریت تربیتی، و گزارههای مرتبط با هریک از آنها. ارتباط بین مؤلفهها با هم بهصورت طولی و عرضی است؛ با این توضیح که مؤلفه برنامه درسی تحصیلی فنی، حرفهای و مهارتی و مؤلفه راهبری و مدیریت تربیتی از نقش محوری در این رابطه برخوردارند.
چارچوب پیشنهادی به لحاظ اجزای برنامه درسی با گزارههای چارچوب مفهومی آموزش و تربیت فنیوحرفهای (1392) و قانون نظام جامع آموزش و تربیت فنی، حرفهای و مهارتی (1396) همخوانی دارد و به لحاظ مؤلفههای چارچوب، همسو با زیرنظامهای سند تحول بنیادین در آموزشوپرورش است. همچنین با یافتههای پژوهشی لوتز (2013)، کازمی (2015) و چوکایف و ونواتکیت (2017) همسوست.
مبنا قراردادن گزارههای قانون نظام جامع آموزش و تربیت فنی، حرفهای و مهارتی و برنامه درسی ملی و سایر اسناد بالادستی مرتبط با آموزش فنیوحرفهای از ویژگیهای طراحی این چارچوب است. نتایج این پژوهش میتواند در طراحی دوره تحصیلی آموزش فنی، حرفهای و مهارتی مورد استفاده قرار گیرد.
منابع
1. آزاد، ابراهیم؛ اسمعیلی، مهدی؛ محمدعلی، محبوبه (1391). تحلیل نتایج کنگرههای بینالمللی در حوزه آموزش فنیوحرفهای. مجلس شورای اسلامی. مرکز پژوهشها.
2. چهاربند، اسفندیار (1389). کلیات نظام جدید آموزش فنیوحرفهای. سازمان آموزش فنیوحرفهای کشور.
3. دوراندیش، احمدرضا (1395). «تحول در آموزش فنیوحرفهای». رشد آموزش فنیوحرفهای و کاردانش، ویژهنامه شهریورماه.
4. شورای راهبری دفتر تألیف کتابهای درسی فنیوحرفهای و کاردانش (1392). سند طراحی مفهومی آموزش و تربیت فنیوحرفهای و مهارتی. سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی.
5. کینگ، کنت و پالمر، روبرت (2010). برنامهریزی توسعه مهارتهای فنیوحرفهای. ترجمه غلامرضا گرایینژاد و رخساره کاظم (1393). انتشارات مدرسه. تهران.
6. مجلس شورای اسلامی. (1396). برنامه ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی.
7. محمدعلی، محبوبه و اسماعیلی، مهدی (1391). آشنایی با برخی واژگان و مفاهیم در نظام آموزش و تربیت فنیوحرفهای. مجلس شورای اسلامی، مرکز پژوهشها.
8. نویدی، احد؛ خالقینژاد، سیدعلی؛ خلاقی، علیاصغر (1397). طراحی چارچوبی برای آموزش مهارت فنیوحرفهای به دانشآموزان دوره دوم متوسطه شاخه نظری. دانشگاه شهید رجایی. تهران.
9. Chookaew, Sasithorn. & Wongwatkit, Charoenchai.(2017). A PBL-based Professional Development Framework to Incorporating Vocational Teachers in Thailand: Perceptions And Guidelines from Training Workshop Conference: Proceedings of the 25th International Conference on Computers in Education., At NewZealand https://www.researchgate.net/ figure/Overall-Structure-of-the-TVET-Framework_fig2.10. Kazmi ,N. (2012) "A TVET framework model to facilitate policy formulation", http://www. cedol.org/wp-content/uploads/2013/09/TVET-Kazmi.pdf.
11. Lotz, Guide. (2013). Creating favorable framework conditions for successful TVET The National Conference on Technical & Vocational Education and Training, Belgerad.