هندسه مدیریت
-
محمدابراهیم محمدی
۱۴۰۰/۰۶/۲۰
این یادداشت در پایگاه خبری تحلیلی نسیم امروز منتشر شده است.
من بر این باورم که آموزههای اسلامی در زمینههای مختلف به اندازهای راهگشا است که انسان بتواند هم به دنیایش برسد و هم بسته به نگاه دینی قصد قربت کند و کار دلش را بکند و نظام زندگی فردی و اجتماعی خویش را براساس آن سامان دهد.
با این نگاه نه گرفتار سستی میشود و نه رخوت و بیتفاوتی سراغش میآید تفاوتی ندارد کار عملیاتی و حجمی باشد و یا فکری.
من همیشه از این نگاه به یک زاویه کوچک از این هندسه بزرگ که حاصل زیست و تجربه مدیریتی است نگاه میکنم.
در این ادبیات من برخلاف خیلیها به هندسه خاصی از آموزههای اسلامی که حاصل فهم، دریافت و مطالعاتم است باور دارم.
اگر فرصت باشد و توفیق به دست دهد در آینده این تجربیات را خواهم نوشت و این هندسه را در قالب یک کتابی برخوردار از استنادات دینی خواهم آورد.
الفبای مدیریت اسلامی، اقتدار، فروتنی، تعاطف، فهم متقابل، خلوص، احیا ، تکامل احترام و محبت است.
در این نوع از مدیریت انفعال نیست و سیاسی کاری معامله و نگاه ابزاری به نیرو جایگاهی ندارد.
در این نگاه که بی نیاز از شعاراست؛ عیار، فهم، شعور، وجدان، اصالت، صداقت و صمیمیت است.
در این نگاه هیچ حسی از مصلحتاندیشی مصالحه و نگاه ابزاری به نیرو نمیشود.
آدمها نه بر اساس نسبت سیاسی، خانوادگی، مذهبی بلکه بر اساس تعهد، کارآمدی، جدیت، سرعت، دقت، دلسوزی، وقتگذاری ارزش گذاری میشوند در این گفتمان مدیریت؛ سفارش، تهدید و تطمیع جایگاهی ندارد و ماندنها و رفتنها برعیار مقبولیت و مهمتر از همه محبوبیت است.
دراین هندسه مدیریتی تحول، تهور و تطور سنجه ارتقاء مدیران و نشانه شایستگی و لیاقت ایشان است.
این شکل از مدیریت به دلیل غربت و شکل مستقل و بدون عقبه سیاسی حزبی و سایر وابستگیها هرچند دیر و زود پا است اما یک تجربه و نوعی از انواع مدیریتهای قابل تجربه است.
در این مدیریت چاپلوسی و مجیزه گویی عیب و نشانه کمبود و خود کم بینی شخصیتی است! اما ستایش، تحسین، نقل برجستگیها و طرح توفیقات یک ارزش است!
در این شکل از مدیریت معامله نیست اما تعامل هست!
پروتکلهای مرسوم جایگاهی ندارد و زمینهای برای استرسهای کاذب، انفعال و گزارش سازیها و بزرگ نمایی فراهم نمیشود.
در این نوع نگاه مدیران میانی نه تنها تضعیف نمیشوند، بلکه رشد میکنند و با قاعده از چرخشهای نابهنگام، تغییر مناسبات و تصمیمات آنی جلوگیری میشود.
در این شکل مدیریت اصل بر اصلاح است و تمرکز بر ترقی و رشد و کارآمدی و هیچ خط قرمزی جز، کرامت، شخصیت و هویت انسانی وجود ندارد و هیچ پلی خراب نمیشود، هیچ دلی نمیشکند و هیچ خاطره آزرده نمیشود و جز احسان، ایمان و اعتماد هیچ رنگی دیده نمیشود.
در این شکل مدیریت آنچه هست امنیت است و فرصت برای کار، تلاش، خدمت، آرامش بخشی و امید افرینی و...
۹۱۱