اگرچه لازم است دست و صورتتان را خوب بشویید، اما توصیه میکنم:
۱. چشمهایتان را خوبتر بشویید تا در بیابان سراب را آب، در خیابان عابران را ستوران و در هوای گرگ و میش، گرگ را میش و میش را گرگ نبینید.
۲. دکمه راهنشان را بزنید و به تجربههایتان اطمینان نکنید، چراکه میترسم از ناکجاآباد سردر بیاورید آن وقت به جای عذرخواهی عذرتان خواسته میشود.
۳. هنگام چرت زدن قهوه را بر چای ترجیح دهید، اولی به بالا میزند و ذهنتان را بیدار میکند و دومی به پایین و اسباب شرمندگی. در این گاه، خستگیتان را با راننده کمکی تقسیم کنید.
۴. اتومبیل شما علاوه بر ترمز، گاز و فرمان هم دارد. مدام با ترمزهای بیجا حال مسافرانتان را خراب نکنید.
۵. مراقب اشتباهات بزرگ باشید که اولین آن آخرین آن است. املا نمینویسید که برای صفر شدن به ۲۰ غلط نیاز باشد، در اینجا با یک غلط هم صفر خواهید شد.
۶. بیشتر مراقب جلو باشید تا عقب، چرا که شیشههای جلوی اتومبیلی که میرانید چندین برابر آیینه عقب آن است.
۷. یادتان باشد سوخت اتومبیل که تمام شد با حول دادن ره به جایی نمی برید، مراقب سوخترسانی به موقع باشید.
۸. مسافرانی را که با شما همراهاند را همراهشان سازید، آنان از قبیله و تبار متفاوتی هستند. موسیقی هماهنگ بنوازید تا همنوا شوند.
۹. باد لاستیکها را میزان کنید تا بر باد نروید. لاستیکها صاف شود صاف و سوف می شوید!
۱۰. راهنما بزنید تا درجا نزنند، بوق بزنید تا چرت نزنند. هوای تازه بدمید تا خمیازهها عطسه شوند. مولودی بخوانید تا غصهها بسته شوند.
۱۱. اتومبیل را در حرکت تعمیر کنید تا از حرکت نمانند. به قصد مقصد برانید تا از مقصود نمانید.
اگر تا اینجای راه خسته شدید یادتان نرود حتما چشمانتان را بشویید. عزت زیاد.