شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

قصه‌گوهای کوچک

قصه‌گوهای کوچک

روز اول مدرسهرفتنم را خوب به یاد دارم. معلم کتاب داستان کدو قلقلهزن را برای دانشآموزان خواند. آنقدر با گرمی، لطافت و شیوایی کتاب را خواند که من از مکان و زمان خارج شدم و داستان را در رؤیاهای خودم تصور میکردم. به خانه که برگشتم از مادرم خواستم این کتاب را برای من بخرد. او هم خرید. بعضی وقتها هم برایم میخواند. من هیچوقت از آن داستان خسته نمیشدم.

خودم هم که معلم شدم سعی کردم دانشآموزانم را به کتابخواندن علاقهمند کنم. اکنون نیز روز اول مدرسه، درست مثل معلم کلاس اول خودم، برای دانشآموزانم داستان میخوانم و فرایند کتابخواندن را در طول سال ادامهدار میکنم. قصهها قابلیتهای فراوانی پیش روی معلمان میگذارند. با بیانی غیرمستقیم کودک را به اصلاح رفتار دعوت میکنند. همچنین آموزههای علمی، اخلاقی و انسانی و شیوهی زندگی را میتوان در لفاف قصهها بیان کرد.

برای علاقهمندکردن دانشآموزانم به کتابخوانی، هر سال کتابهای مصور و رنگی مناسب برای ردههای سنی هر پایه با پیامهای تربیتی گوناگون خریداری میکنم و هر دو هفته یکبار، یکی از روزهای هفته، زنگ آخر را به کتابخوانی اختصاص میدهم.

در سال تحصیلی 1401-1400، بهسبب بیماری کرونا و ترکیبیشدن آموزش، بیشترِ کلاسهای حضوری نوبتی و با تعداد کمتری از دانشآموزان برگزار میشد و در وضعیت قرمز هم مجازی بود. در زمان تشکیل مجازی کلاسها به تولید محتوای قصهگویی میپرداختم. در کلاس قصهگویی فیلم را در گروه شاد بارگذاری میکردم. بعد از دیدن فیلمها از سه دانشآموز میپرسیدم چه چیزی از داستان یادگرفتهاند و آنها هم توضیحات خود را در گروه میفرستادند.

بعد از مدتی دانشآموزانم هم از من الگو گرفتند و من الان تنها قصهگوی بچهها نیستم. شاگردانم به جلد کتاب، مؤلف، ردهی سنی و انتشارات توجه دارند و اینها را خوب میشناسند. چند نرمافزار برای ساخت تکهفیلم (کلیپ) به اولیا و دانشآموزان آموزش داده شد تا آنها هم بتوانند برای بعضی از تحقیقهایشان در شرایط مجازی از این نرمافزارها استفاده کنند. این اتفاق افتاد و دانشآموزان بهکمک والدین فیلمهایی از قصهگویی را آماده کردند. این کار هم فرهنگ مطالعه را گسترش میداد و هم بهحدی جذاب بود که دیگر دانشآموزان نیز پس از مشاهدهی کار دوستانشان اقدام به ساخت فیلم قصهگویی میکردند.

دانشآموزان در شرایط حضوری نیز کتاب داستان خود را در خانه بهخوبی میخواندند و سپس در زنگ قصهگوییِ مدرسه برای دوستانشان روانخوانی میکردند.

معلمان میتوانند با ایجاد محرکهای طبیعی مثل قصهگویی و قصهخوانی، از آغاز دورهی کودکی، به بچهها کمک کنند تا به شناخت محیط پیرامون خود دست یابند و با توجه به میزان تواناییشان با تمام جنبههای زندگی فردی و اجتماعی آشنا شوند.

۴۰۰
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش ابتدایی، تجربه، قصه‌گوهای کوچک، شیوا گوران
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.