شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

واکاوی تدریس مؤثر

واکاوی تدریس مؤثر

اصطلاح تدریس برای معلمان و کارشناسان آشناست. اما از تدریس مؤثر فهم مشترکی وجود ندارد. برداشت سنتی از تدریس همان انتقال مطالب درسی است. معلمان برای انتقال مفاهیم درسی از روش‌های تدریس سخنرانی، و پرسش و پاسخ بهره می‌گیرند. در حالت بهتر، برای تدریس خود پرده‌نگار (پاورپوینت) تهیه می‌کنند و از فناوری‌های آموزشی برای انتقال مفاهیم بهره می‌گیرند. اما این رویکرد با تدریس مؤثر فاصله دارد. چرا؟


چون تدریس مؤثر یعنی زمینه‌سازی و ایجاد فرصت مناسب برای کسب شایستگی‌ها توسط دانش‌آموزان. بر اساس این تعریف، کار معلمان در درجه اول انتقال مفاهیم کتاب درسی نیست، بلکه باید فرصت‌های مناسب را پیش‌بینی کنند تا دانش‌آموزان با تفکر، تعامل و دست‌ورزی به فهم برسند. به عبارت دیگر، کسب شایستگی‌ها (ترکیب مجموعه‌ای از صفات، توانایی و مهارت‌ها) به عمل آگاهانه و اختیاری متربیان در فرایند تدریس ناظر است. کلمه عمل بیانگر آن است که دانش‌آموزان در این فرایند نقش عاملیت دارند. یعنی با عمل خود (تفکر، فعالیت و تجربه) به کشف یا خلق مفهوم دست پیدا می‌کنند. به عبارت دیگر، دانش‌آموز برای درک مناسب موقعیت خود و دیگران و عمل مداوم برای بهبود آن باید شایستگی‌های فردی و جمعی لازم (نظیر تعقل، معرفت، ایمان، تقوا، انگیزه، توانایی و مهارت) را کسب کند (مبانی نظری سند تحول، ص 126).


تدریس مؤثر به‌منظور کسب شایستگی

- موقعیت‌محور است

انسان موجودی است که کیفیت وجودش به نحوه ارتباط آگاهانه و ارادی او با خود و سایر موجودات هستی بستگی دارد. رابطه اصلی انسان با خدا به منزله مبدأ هستی و علت وجودی است. در عین حال، با عناصر هستی در ارتباط است. لذا هستی او در این ارتباط شکل می‌گیرد.

مجموعه روابطی که هر انسان با عناصر دیگر هستی برقرار می‌کند، موقعیت نام دارد (صادق‌زاده و حسنی، 1396). بنابراین، موقعیت همان رابطه و نسبتی است که هر انسان با عناصر موجود در دامنه هستی خود برقرار می‌کند. دامنه هستی هر انسان شامل مؤلفه‌هایی به این شرح است:

- انسان دیگر (فرهنگ، هنر، تاریخ، جوامع)؛

- طبیعت (جمادات، نباتات و حیوانات)؛

- خود (به‌عنوان موجودی که با وجود اشتراکات فطری و طبیعی با دیگران، ویژگی‌های منحصربه‌فرد و علاقه‌ها و تمایلات و توانایی دارد)؛

- خداوند که در فراموقعیت انسان‌ها قرار دارد و علت همه هستی است.

از آنجا که دانش‌آموز موجودی قادر و قابل کسب شناخت، معرفت و عمل است، چگونگی و کیفیت موقعیت انسان به چگونگی درک و عمل آگاهانه و اختیاری او وابسته است. در این فرایند، هویت وی که در واقع همان هستی ناتمام اوست، در این جریان، یعنی درک و تحول مداوم موقعیت خود و دیگران شکل می‌گیرد و تعالی پیدا می‌کند. لذا تکوین و تعالی هویت دانش‌آموز پیش از هر عامل، از تکاپو و سعی و تلاش اختیاری و آگاهانه او در زنجیره موقعیت‌های زندگی‌اش برآمده است.

 اما لازمه اینکه هویت در مسیر توسعه و تعالی قرار گیرد این است که هر انسان ضمن تکیه بر داشته‌های فطری که هستی اولیه هویت است، مجموعه‌ای از شایستگی‌های خود را در پرتو شرایط مساعد، با کمک عقل و عواطف انسانی، کسب کند و به تعالی برسد.


متربی‌محور است

کسب شایستگی‌ها باید به‌عنوان فرایند دستیابی به معنا نگریسته شود که در آن متربی عاملیت دارد و مربی راهنماست. در این فرایند، پرسشگری دانش‌آموز (انرژی متراکم بشری) نقش کلیدی دارد (همان، ص 38).


فرایندمحور است

فرایند به عمل اجتماعی مستمر، تدریجی، هدفمند، یکپارچه، پویا و انعطاف‌پذیر ناظر است که باید متناسب با مراحل تحول وجودی افراد طراحی شود.


تعاملی است

فرایند تدریس (و تربیت) را باید تعاملی (کنش و واکنشی دوسویه) بین دانش‌آموز و معلم به شمار آورد. تعامل در یک معنی سطحی برقراری ارتباط و ردوبدل اطلاعات است، اما در معنای عمیق یعنی: گفت‌وگو، مباحثه، همیاری، همدلی، خرد جمعی، تصمیم‌گیری جمعی، تشریک‌مساعی و عمل مشترک (محبی، 1398).

 در مبانی نظری سند تحول، به تعامل به‌عنوان کلمه اصلی در تعریف تربیت عنایت شده است: «تربیتِ فرایند تعاملی تکوین و تعالی پیوسته هویت دانش‌آموزان» (ص 139).


آگاهانه و ارادی است

کسب شایستگی نیازمند آگاهی و اندیشه‌ورزی است. در عین حال، اراده فرد در این یادگیری عامل کلیدی است. دانش‌آموزان بر اساس اراده و اختیار خود تصمیم می‌گیرند. لذا باید هدف‌هایی فراهم شوند تا اراده دانش‌آموز در خدمت یادگیری و پژوهش قرار گیرد. اراده با عقلانیت و آگاهی در ارتباط است.


بر هدایت مبتنی است

هدایت دو وجه ارائه طریق (راهنمایی مقصد حرکت و نشان‌دادن طریق رسیدن به مقصد) و رساندن به مطلوب (کمک برای حرکت آگاهانه و اختیاری در راه رسیدن به مقصد) است (همان، ص 138).


به عنصر آزادی و اختیار توجه دارد

عامل نهایی در روند تربیت دانش‌آموزان، اراده، آزادی و اختیار مسبوق به آگاهی است. فرایند تربیت (تدریس و ...) با تقویت سهم اراده و کوشش فردی در روند تکوین و تحول هویت خود، در گسترش حیات انسانی و بسط آزادی فرد از تأثیر عوامل محیطی و وراثتی نقش اساسی دارد (همان، ص 148).


 جمع‌بندی و تحلیل

با توجه به نکات گفته شده، این سؤال اساسی مطرح است که فرایند یاددهی یادگیری تا چه میزان با این رویکرد هماهنگ است؟

یکی از چالش‌های اصلی در این زمینه، نبود آموزش مناسب برای معلمان، مربیان و مدیران مدرسه است. بازطراحی نظام آموزش معلمان بر رویکرد فوق می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد.

چالش بعدی تناسب ناکافی برنامه‌های درسی با ماهیت و اهداف دوره‌های تحصیلی می‌باشد که با بازطراحی مجدد برنامه‌های درسی این چالش حل خواهد شد (لطیفی، 14٠1).

چالش بعدی برخی ناهماهنگی بین رویکردهای حاکم بر برنامه‌های درسی تولیدشده دانشگاه فرهنگیان با سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی است. تا زمانی که بین رویکرد حاکم بر برنامه‌های درسی و نحوه آموزش دانشجومعلمان ارتباط و هماهنگی کامل برقرار نشود، موفق نخواهیم بود.


 

 

منابع

1. مبانی نظری سند تحول (139٠). شورای عالی آموزش‌و‌پرورش.

2. صادق‌زاده قمصری، علیرضا؛ حسنی، محمد (139٦). تبیینی از فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران. انتشارات شورای عالی آموزش‌و‌پرورش. تهران.

3. محبی، عظیم (1398). ویژگی‌های تدریس و سنجش. انتشارات مدرسه.

٤. لطیفی، علی (1٤٠1). ارائه گزارش در کمیسیون برنامه درسی شورای عالی آموزش‌و‌پرورش.


  

۵۰۵
کلیدواژه (keyword): رشد معلم، یادداشت سردبیر،تدریس مؤثر،واکاوی تدریس مؤثر، دکتر عظیم محبی
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.