شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

هنر پاسخ گویى به خود

هنر پاسخ گویى به خود

 بدون شک تأثیر و تأثر و مداخلات و مناسبات میان‌فردی و میان‌گروهی در کارآمدی یا ناکارآمدی افراد نقش دارد. اینکه در جایی و در موضوعی یا در انجام پروژهای تلاشمان به سرانجام درست نمی‌رسد، می‌توانیم ریشه‌های آن را در ناکارآمدی و ناهمراهی نظام سازمانی و مجموعه‌ای که در آن کار می‌کنیم بجوییم. موانع ساختاری، قانونی، روشی، نگرشی، اطلاعاتی و فناورانه از جمله عواملی هستند که به این ناکارآمدی‌ها و نتایج غیرقابل قبول آن دامن می‌زنند.

به‌طور معمول، همه ما این عادت و باور نادرست را که همه‌چیز در بیرون از ما ریشه دارد، هم‌چنان با خود حمل می‌کنیم و کمتر حاضر می‌شویم در آن تردید کنیم. تردید کنیم که بسیاری از نارسایی‌ها و آسیب‌های به‌وجودآمده در زندگی فردی و سازمانی ما به عوامل خارج از اختیار و پیش‌بینی ما برمی‌گردند. لکن همیشه این‌طور نیست و لازم است در شرایط و موقعیت‌هایی نگاه‌مان را از بیرون به درون خود متوجه کنیم.

این که در افواه و گفت‌وگوهای ما باب شده است دلایل انجام نشدن کارهایمان را صرفا به دوره و زمانه، قسمت و شانس، نظام حکمرانی (دولت‌ها) نسبت می‌دهیم و حتی موفق‌نشدنمان را در کاری، آزمونی یا پروژه‌ای با این عبارت که خدا نخواسته است به گردن دیگری می‌اندازیم و از احساس مسئولیت فردی غافل می‌شویم و بر بی‌عرضگی و تنبلی و اهمال‌کاری‌هایمان پرده‌پوشی می‌کنیم، خصلت و عملی است نادرست که باید از آن دست شست و زیر بار مسئولیت رفت و نشانی غلط نداد.

در جاهایی هم دلیل انجام‌نشدن کارهای وفق مرادمان را به دیگران نسبت می‌دهیم و خود را مبرا می‌شماریم. خلاصه اینکه دلایل انجام‌نشدن درست بسیاری از کارها و تحقق‌نیافتن بسیاری از خواسته‌هایمان را به‌راحتی به گردن دیگران می‌اندازیم، الا خودمان!

من اسم این عادت و نگاه ناپسند را می‌گذارم شانه‌خالی‌کردن از زیر بار مسئولیت فردی و شخصی. می‌گویم پس اراده ما، تلاش ما و خواسته ما کجا تعریف می‌شود و در کجای این بهانه‌جویی‌ها می‌نشیند. در نظریه مدیریت نیز به این‌جور بهانه‌جویی‌ها «نظریه اسناد» می‌گویند.

بارها با مدیرانی که سال‌ها تصدی مسئولیتی را داشته و در کارشان موفقیت چندانی نداشته‌اند، مواجه شده‌اید که تمایل دارند ریشه‌های شکستشان را در اقدامات و تصمیمات به دیگران نسبت دهند و حاضرند ساعت‌ها حرافی و لفاظی کنند تا به انحایی، موفق‌ نشدنشان را به عوامل خارج از خود نسبت دهند. غافل از این که کارکنان و زیردستان آگاه‌تر از آن هستند که تسلیم پنهان‌کاری‌ها و توجیه‌هایشان شوند.

اینکه همه موفق‌نشدن‌ها را به دیگران و موفقیت‌ها را به خودمان نسبت دهیم، از سرخود واکردن و سلب مسئولیت است. در مثالی روشن‌تر، دانش‌آموزان و دانشجویان نمره‌های بالایشان را به خود و نمره‌های پایین را به استاد یا معلم نسبت می‌دهند. مثلاً می‌گویند در امتحان علوم شدم 19، به من داد 11. خوب‌ها را به خود و بدها را به دیگران نسبت می‌دهیم.

این در حالی است که آموزه‌های دینی و قرآنی‌مان، ما را به احساس مسئولیت فردی سفارش می‌کنند، که اگر همه بدند، تو خوب باش و اگر هر چیز خوب نیست، تو سعی کن به‌تنهایی هم شده است در رفع آسیب‌ها و نقص‌ها تلاش و همت کنی.

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَه أَنْ تَقُومُوا لِلهِ مَثْنَى وَ فُرَادَی (سبا/ 46).

وانهادن همه مشکلات به دیگران و رفع مسئولیت‌های فردی و شخصی و نپذیرفتن نارسایی‌ها در عملکرد و بازده ما را در قضاوت به کژی می‌کشاند و آن‌گونه که باید زندگی فردی و سازمانی‌مان به سامان نمی‌شود.

بپذیریم که همه ما باید پاسخ‌گوی رفتار و عملکرد فردی خودمان باشیم و همه‌چیز را به دیگران نسبت ندهیم. این گونه است که جامعه روی سعادت می‌بیند و نشاط و سرزندگی می‌دِرَود.


  

۴۴۵
کلیدواژه (keyword): رشد مدیریت مدرسه، یادداشت سردبیر، هنر پاسخ گویی به خود، دکتر حیدر تورانی
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.