داور گروه داستان کودک هجدهمین دوره جشنواره کتابهای آموزشی و تربیتی رشد، با تاکید بر خلأ معرفی کتابهای خوب به مخاطب دانشآموز میگوید: حلقه گمشده میان مخاطب و کتاب، معرفی کتاب است؛ به همین دلیل کتابهای خیلی خوب به دست مخاطب نمیرسند که اگر میرسیدند، کتابهای خوب، شمارگان چند ده هزار نسخهای داشتند.
مرجان فولادوند در گفتوگو با ستاد خبری این جشنواره، با اشاره به تأثیر داستان در حل مشکلات یادگیری و تربیتی بچهها گفت: «بخشی از داستانهای کودک رویکرد روانشناسی یا اصلاحی و تربیتی و کمک کردن به حل یک مشکل را دارند که در آن، نویسنده به ریشههای یک مشکل آگاه است و با توجه به این آگاهی میتواند آن را در قالب داستان بیاورد که بچهها در مواجهه با آن داستان، آگاهی بهتری نسبت به مسائل پیدا کنند و البته راهحلهای مشکلات را هم در طی داستان به بچهها پیشنهاد میدهد. البته وظیفه ذاتی ادبیات حل مشکلات روانشناختی بچهها نیست، این یکی از تواناییهای ادبیات است که در حوزه درمان، مشکلات را میتواند حل کند.»
به گفته او «کتابها و درمانگرهای موفق زیادی از شیوههای «روایی» برای حل مشکلات و درمان استفاده میکنند و به این منظور، رشتهای به نام «روایتگری پزشکی» در حال شکل گرفتن است.»
فولادوند افزود: «ما کتابهایی در حوزه تألیف و ترجمه داریم که بسیار برای مخاطب مفیدند؛ ولی حلقه گمشده میان مخاطب و کتاب، معرفی کتاب است، به همین دلیل کتابهای خیلی خوب به دست مخاطب نمیرسند که اگر میرسیدند، این کتابها، شمارگان چند ده هزار نسخهای داشتند.»
وی با اشاره به نقش جشنواره کتاب رشد در معرفی این کتابها تأکید کرد: «وظیفه جشنوارهها این است که با توجه به اهدافشان کتابهایی را برجسته کنند و باعث شوند توجه جامعه به آن کتابها جلب شود. جشنواره کتاب رشد هم از آن جهت مهم است که بر اساس آن کتابهای مناسب مدارس انتخاب و به بچهها پیشنهاد شوند. بسیاری از والدین و اولیای مدرسه به فهرست کتابهایی که جشنواره کتاب رشد، ارایه میدهد اعتماد میکنند. از اینرو، این جشنواره قدمی برای معرفی کتاب خوب به جامعه است به شرط آنکه این کتابها در یک سطح کلان معرفی و برای آنها تبلیغات شود؛ در غیر این صورت، ماندن آنها فقط در سایت رشد و نشریههای داخلی خیلی مؤثر نیست.»
وی در پایان در خصوص چرایی غلبه آثار ترجمهای نسبت به آثار تألیفی در جشنواره گفت: «کتابهای ترجمهای از یک فضای گستردهای از کشورهای شرق تا غرب و اقیانوسیه گلچین میشوند. ضمن آنکه متأسفانه بسیاری از ناشران قانون کپی رایت را رعایت نمیکنند. در این حالت، برخی از ناشران فقط با استفاده از یک اسکن باکیفیت کتاب را کپی و با پرداخت یک حقالترجمه، کتاب را منتشر میکنند در صورتی که یک کتاب تألیفی هزینههای بیشتری مانند پرداخت حقالتألیف و حق تصویرگری را دربر دارد. البته خوشبختانه ناشرانی هم هستند که قانون کپی رایت را رعایت میکنند و امیدوارم به تعداد آنها افزوده شود.»