شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

نقدی بر نحو

  فایلهای مرتبط
نقدی بر نحو
«النحو فی الکلام کالملح فی الطعام.»
این عبارت که گوینده آن مشخص نیست، بین فراگیرندگان علم نحو رایج و بدین معناست که؛ نحو به تنهایی کلام نیست، ولی برای اصلاح و استواری کلام لازم است. همانطور که نمک به تنهایی غذا نیست، ولی برای گوارایی و هضم غذا موردنیاز است. اگر این نمک موردنیاز از حد گذر کند، غذا را غیرقابل استفاده میکند و نحو نیز اگرچه اهمیتش غیرقابل انکار است، اما اگر از حد تجاوز کند، نقش مانع را خواهد داشت و چه بسا به دوری و نفرت فراگیرندگان منجر شود.

شکی نیست که هدف از آموزش نحو، کمک به درک و فهم و ترجمه دقیق عبارات و استفاده کاربردی از آن در امر زبانآموزی است، نه صرف حفظ قواعد مجرد. میدانیم که اولین متکلمان زبان عربی، نمیدانستند حال و تمییز چیست و چه فرقی بین مبتدا و فاعل وجود دارد، چون این نامها را مشایخ نحو، هنگامی ساختند که میخواستند قواعدی برای زبان وضع کنند، تا آن را از لحن و اشتباه مصون نگه دارند. اما علمای نحو از اسالیب فلسفه و منطق تأثیر پذیرفتند و در مسائلی چون ذکر و حذف، تقدیم و تأخیر، تأویل و تقدیر و... مبالغه کردند. لذا میراث نحوی حملکننده بار سنگینی از افکار ناآشنا و بهدور از بررسیهای خالص زبانی شد و از هدف اصلی خود که خدمت به زبان عربی در عرصههای قول، قرائت و کتابت بود، خارج شد.

از دلایلی که از درگیری بین زبان عربی فصیح و متکلمان آن با روح فلسفه و منطق و مجادلات تند ذهنی حکایت دارد، روایت ابوحیان توحیدی است که میگوید: «روزی اعرابی در مجلس اخفش حاضر شد و سخنان آنها را در نحو شنید. پس حیران و متعجب شد. اخفش از او پرسید: ای برادر عرب چه میشنوی؟ اعرابی گفت: أراکم تتکلمون بکلامنا فی کلامنا بما لیس من کلامنا!» اینچنین بین نحو و زبان جدایی افتاد و بخش اعظم بررسیهای نحوی خودمحور شد، بهطوریکه ماده اصلی خود را از ذهن برداشت می‌‌کرد.

دکتر محمد عید میگوید: «دلایل نحائ (اهل نحو) از زبان نبود، بلکه از فلسفه عقلی بود و از واقعیت نبود، بلکه از شواهد متروک و نادری بود که بر قیاس و فرضیهسازی استوار بود.»

سرانجام کار بدانجا رسید که نص شریف قرآن را نیز تابع قوانين نحوی خودساخته خویش قرار دادند و شروع به تأویل و تقدیر نمودند، در حالیکه حق آن بود که قواعد خود را مطیع این «معیار بلیغ زبانی» کنند. مثلاً گفتند: «إذا» هیچگاه بر اسم داخل نمیشود و در آیه کریمه «إذا السماء انشقّت»: چون آسمان شکافته شود (انشقاق/ 1) و «إذا السماء انفطرت» : آنگاه که آسمان ز هم بشکافد (انفطار/ 1)، کلمه «السماء» را فاعل برای فعل محذوفی درنظر گرفتند که فعل مذکور آن را تفسیر میکند. شیخ طنطاوی در این خصوص میگوید: «ماهذا الهذیان؟ هل سَمِعتم عربیاً عاقلاً یَقُول هذا الکلام.»

همچنین گفتند: «اِنْ فقط بر سر فعل میآید و اگر بعد از آن اسم بیاید، فعل قبل از آن مقدر است». دکتر طه حسین با یکی از نحویون که درباره آیه کریمه «وَ اِنْ احدٌ مِن المشرکین استجارک» گفته بود: «در اصل آیه چنین بوده است: و اِن استجارک احدُ من...» مجادله میکند و میگوید: «أتَزیدُ فی کلام اللهِ یا رجلٌ؟»

شیخ طنطاوی در قول نحویون که میگویند: «فاء سببیه و واو معیه و لام جحود با «اَنْ مقدّر» «فعل مضارع را منصوب میکند، میگوید: «چرا این اَنْ واجب الاستتار و نامرئی است و هیچ کس آن را نمیبیند؟ مگر میان الفاظ جن هم وجود دارد؟ سود چنین قواعدی که هیچ پایه و اساسی ندارد، چیست؟!»

دکتر تمام حسان میگوید: «علمای نحو در وضع قواعد هیچگاه لهجه فصیح واحدی را در مرحله زمانی معینی مورد ارزیابی قرار ندادند، بلکه بهجای آن لهجههای متعددی را در مرحلههای زمانی طولانی بیش از پنج قرن بررسی کردند، تا از آن نظام قواعد یکپارچهای بهدست آورند. هرگز هم به مراحل تکامل و تطور زبان و گویشهای مختلف آن توجه نکردند و بدین خاطر مشکلات عدیدهای پدید آمد. نتیجه آن شد که علم نحو با این روند، بهصورت علمی عقیم درآید که انسان سالها آن را مطالعه و حفظ میکند و دلیل میآورد و تأویل و تقدیر میکند، مجادله و مباحثه میکند، ظرایف و دقایق آن را بیان میکند، ولی از نوشتن یک صفحه و یا القای یک خطابه بر نمیآید.»

روایت زیر هرچند با مبالغه همراه است، ولی خالی از حقیقت نیست. سیوطی در «بغیئالوعائ» روایت کرده است که مردی به ابن خالویه گفت: «میخواهم مرا علم نحو بیاموزی، به‌‌طوریکه زبانم استوار شود.»

ابنخالویه گفت: «من که مدت 50 سال است نحو میخوانم، چیزی نیاموختهام که زبان و لهجهام را استوار کند.»

این مشکل امروز در کشورهای عربی نیز مطرح است. خطاهای نحوی در کلام، قرائت و کتابت به سرعت رو به افزایش است. بنت الشاطی میگوید: «پدیده خطرناک برای زبان ما این است که هرچه دانشآموز گامی به سوی فراگیری زبان برمیدارد، نادانی، نفرت و فاصله او از زبان بیشتر میشود. به همین ترتیب ادامه میدهد تا فارغالتحصیل میشود، درحالیکه نمیتواند مقالهای ساده به زبان قومش بنویسد.»

ابن حزم اندلسی در کتاب «الفصل» میگوید: «هیچ شگفتی از این بالاتر نیست که کسی اشعار امری القیس، زهیر و... را در زبان حجت بداند و آنها را حکم قطعی تلقی کند و بدان اعتراض نکند، اما اگر در کتاب خدای بزرگ کلامی را مشاهده کند که با زبان او مخالفت دارد، آن را حجت قرار ندهد. شروع به تحریف و تغییر دادن و بازسازی آن کند.»

ابن مضّاء، آغازگر انقلاب علیه نحائ، در کتاب «الرد علی النحائ» به نظریه عامل و اصل و فرع و قیاس حمله میکند و آن را به دامهای پیچ در پیچ تشبیه میکند که فراگیرنده هر بار که با تلاش از دامی خلاصی مییابد، در دام دیگری میافتد. البته ابن مضّاء منکر این موضوع نیست که نحویون با صنعت خود در راه حفظ و پاسداری از زبان عربی و صیانت آن از تغییر و لحن کوشیدهاند، ولی معتقد است آنها بیش از نیاز زبان به آن پرداختهاند و از حد معمول آن تجاوز کردهاند. چنانچه این موانع از نحو زدوده شود، نحو از واضحترین علوم و دقیقترین دانشها است.

 ابن خلدون در مقدمه مشهورش در مورد جدایی و تمایز بین «علم صناعئ الاعراب» و «اکتساب اللغه» آنها را علومی مجزا میداند. او معتقد است تنها علم نظری (نحو) کافی نیست، بلکه تمرین عملی (ملکهسازی) نیز لازم است و میگوید: نحو آگاهی بر چگونگی عمل است و خود عمل نیست. او پدیده زبانآموزی را به حرفه خیاطی و نجاری تشبیه میکند. روی عمل و کاربرد تأکید میکند و میگوید: «در زبان نیز چنین است. چه بسیارند کسانی که در صناعت نحو ماهر و نابغه هستند، ولی قدرت تکلم و یا نوشتن بدون خطا را ندارند. و بسیارند کسانی که ملکه زبانآموزی آنها قوی شده است و قدرت بیان و تکلم و حتی سرودن شعر را دارند، ولی از قوانین صناعت اِعراب چیزی نمیدانند.»

او معتقد است چون زبان، فعلی لسانی است، باید عضو فاعل که همان لسان است، ممارست عملی کند و صاحب ملکه شود.

در خاتمه کلام را با این سؤال از شما همکاران صاحبنظر به پایان میرسانیم: جایگاه و سهم «نحو» در آموزش زبان عربی چیست و چگونه میتوان آموزش زبان عربی را آسان و با جذابیت همراه کرد؟

منتظر پاسخهای شما هستیم.

 

 

منابع

1. القیاس فی النحو، دکتر علی الیاس.

2. النحو العربی، دکتر علیاحمد مدکور.

3. تجدید النحو، دکتر شوقی ضیف.

4. احیاء النحو، ابراهیم مصطفی.

۱۳۷۲
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش قرآن و معارف اسلامی,نقدی بر نحو، نحو
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.