جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳

مقالات

ترک اعتیاد در کلاس درس ریاضی!

  فایلهای مرتبط
ترک اعتیاد در کلاس درس ریاضی!
در سال‌های اخیر در ایران، بحث درباره نقش کتاب‌های کمکی و استفاده یا عدم استفاده از آن‌ها در آموزش عمومی، گسترده‌تر و جدی‌تر از قبل شده است. شدت تبلیغات و آشفتگی ذهنی ایجاد شده برای دانش‌آموزان و خانواده‌ها، به اندازه‌ای زیاد شده که آرامش روانی جامعه را به خطر انداخته است. در میانه این هیاهوها، معلمی از عمق کویر و از جنس بلور، با شور و شعف با دانش‌آموزان خود در شهر کهنوج و توابع آن، با خوشحالی از تأثیر مثبت «تدریس ریاضی با رویکرد ساخت و سازگرایی» نوشته است، و اینکه این روش، چگونه آنان را توانمند کرده و اعتمادبه‌نفس داده تا در تولید و ساخت دانش ریاضی «خود»، نقش‌آفرینی کنند! تا جایی که باور کنند که به جای «کتاب کمکی»، از «کمک» خود بهره‌مند شوند و لذت احساس مالکیت نسبت به یافته و تولید خودشان را تجربه کنند. داستان واقعی زیر، یکی و تنها یکی از پدیده‌های کلاسی ایشان است که امیدوارم، جرئت تجربه کردن را در سایر علاقه‌مندان به این موضوع، افزایش دهد و از آن بهره ببرند.

امروزه، وقتی صحبت از «اعتیاد» به میان میآید، ذهن انسان بهطور ناخودآگاه، به سمت مواد مخدر کشیده میشود که زندگی بعضی افراد را درگیر کرده و سبب از بین رفتن قوه جسمی و به تدریج، تخریب شخصیتی آنها شده است. در این حالت، اگر کسی با خواسته خود و کمک متخصصان اقدام به «ترک اعتیاد» کند، در واقع به تمام گذشته خود «نه» میگوید و زندگی جدیدی را شروع میکند.

اما اعتیادی که امروزه گریبانگیر بسیاری از نوجوانان و جوانان ما در عرصه آموزش شده است، میتواند خطرناکتر و اثراتش جبران ناپذیرتر باشد و آن، «اعتیاد» دانشآموزان به استفاده از کتابهای کمک آموزشی است که بیشتر تبدیل به یک صنعت عظیمِ آموزشی در حاشیه آموزش عمومی شده است. استفاده از این کتابها، به نوعی سبب از بین رفتن خلاقیت، قوه تفکر، اعتمادبهنفس و حتی لختی دانشآموزان میشود. بدین سبب بهعنوان یک معلم ریاضی، فکر کردم که چارهای بیندیشم و با انتخاب رویکرد ساخت و سازگرایی برای تدریس، بالاخره شاهد به ثمر رسیدن تلاشهایم شدم و خوشحال میشوم که آن را با همکارانم به اشتراک بگذارم. آنچه که درپی میآید، اتفاقی است که در یکی از جلسههای تدریس کلاسی رخ داد. این اتفاق را از زبان دانشآموزی بیان میکنم که ناگهان گفت که «ترک اعتیاد» کردم و توضیح داد که به این گونه کتابها «معتاد» شده بودم و الان خوشحالم که دیگر نیازی به آنها احساس نمیکنم زیرا خودم قادرم که ریاضی را «کشف» و «خلق» و «تولید» کنم! شرح مبسوط این اتفاق، در ادامه آمده است:

هفته اول مهر سال 1397، ریاضی پایه دهم رشته ریاضی را تدریس میکردم. دانشآموزان با استفاده از روش تدریس ساخت و سازگرایی، توانسته بودند رابطه بین مجموعهها را کشف کنند و به صورت زیر بیان کنند:

 

دانشآموزان، ابتدا این رابطه را با استفاده از نمودار ون به دست آوردند و بعد از آن، سایر روابط را هم کشف کردند. در پایان این جلسه، یک سری از تمرینهای کتاب درسی مربوط به این درس، به دانشآموزان محول شد که یکی از آنها به صورت زیر بود:

تمرین کتاب درسی دهم: اگر  و  و ، آنگاه  را حساب کنید.

جلسه بعد، دانشآموزان تمرینهای کتاب درسی را که حل کرده بودند، یکی یکی به من نشان دادند و بعد، نوبت یکی از آنها شد که پای تابلو بیاید و یکی از تمرینها را حل کند. او برای حل آن تمرین، از رابطه 1 استفاده نکرد و به جای آن، از رابطه زیر استفاده کرد:

 

من بعد از دیدن این رابطه خوشحال شدم که این دانشآموز، از راهحل دیگری استفاده کرد. او رابطه (2) را ساخته و تمام تمرینها را بر اساس آن، حل کرده بود. اما وقتی خواستم که یکی از تمرینهای کتاب را با رسم شکل حل کند، کاملاً سکوت کرد و حرفی نزد. من شک کردم و گفتم «از گامبهگام استفاده نکردید»؟ خندید و چیزی نگفت. ولی در جلسههای بعد، دانشآموزانِ بیشتری به روند کشف و استفاده از ابتکارهای خود در کلاس ادامه دادند. در صورتی که میلاد و چند نفر دیگر که همیشه از کتابهای کمک درسی و کنکوری استفاده میکردند در بحثهای کلاسی خیلی کم شرکت میکردند و نمیتوانستند راهکاری جدید برای حل مسائل ارائه دهند. وقتی متوجه این جریان در کلاس شدم، برای اینکه روند را عوض کنم، سؤالهای ترکیبی و مفهومی مانند دو نمونه زیر طرح کردم و از دانشآموزان خواستم آنها را برای جلسه بعد، حل کنند.

 

تمرین:

الف: ثابت کنید .

ب: مقدار جمله  را حساب کنید:

 

 

روز بعد دانشآموزان بیان کردند که «ما دو روز روی مسئله فکر کردیم». آنها تقریباً توانسته بودند 80% جواب مسئله را به دست آورند و روندِ درگیرکردنِ دانشآموزان درکلاس و خانه، ادامه پیدا کرد، تا اینکه در مبحث مثلثات، سؤالی را که به نظرم سختترین تمرین کتاب بود، در کلاس مطرح کردم.

 

سؤال کتاب:

ثابت کنید: 

 

از دانشآموزان خواستم که روی این مسئله فکر کنند و برای اثبات آن، از رابطه  استفاده کنند. دانشآموزان مدت زیادی روی این مسئله فکر کردند و درگیر حل این مسئله شدند تا اینکه دو نفر، توانستند راهکار این مسئله را پیدا کنند که اتفاقاً، یکی از آنها میلاد بود. او توانست مسئله را بدون کمک من حل کند. وقتی میلاد توانست این مسئله سخت را حل کند، درون او روح امید و تلاش دوباره زنده شد و این قدر خوشحال بود که بیشتر افراد کلاس شگفتزده شدند. شرح این موضوع را از زبان میلاد میشنویم:

من دانشآموز پایه دهم رشته ریاضی هستم که بعد از دو یا سه سال استفاده از کتابهای کمکدرسی با راهنمایی دبیر ریاضی، تصمیم گرفتم دیگر از کتابهای کمکی استفاده نکنم. اولش کمی سخت بود، اما بعداً فهمیدم خلاقیت یعنی چه! بعد از کشف یک رابطه در حل یک مسئله، تمام آن کتابها را کنار گذاشتم و از ذهن و توانایی خودم برای رسیدن به جواب مسئله استفاده میکنم.

حالا نظر من در مورد کتابهای کمک درسی این است که این کتابها، از بزرگترین مشکلات دانشآموزان هستند. زیرا آنها با استفاده از این کتابها، به جای یادگیری مفهومی، کامل دل به حفظیات و نکات کتابها میبندند و دیگر خلاقیت و تفکری برای دانشآموزان باقی نمیماند تا بتوانند با استفاده از آنها، مسائل چالشبرانگیز را حل کنند. اما فقط کتابها مقصر نیستند، بلکه معلمهایی که دانشآموزان را در کلاس درگیر نمیکنند هم، مقصر هستند. زیرا با یاد دادن نکاتی که در ریاضیات جهانی ثابت نشده است، خلاقیت دانشآموزان را از بین میبرند. من بهعنوان یک دانشآموز، از مسئولان کشور میخواهم جلوی آسیبهای جبران ناپذیری را که بهوسیله مافیای کنکور و دیگر عوامل به دانشآموزان وارد میشوند، بگیرند.

 

۱۵۶۰
کلیدواژه (keyword): تدریس ریاضی با رویکرد ساخت و سازگرایی،کتاب کمک درسی ریاضی،
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.