من و همکارانم در طول مدت خدمت خود با معلمان متعددی برخورد داشتهایم که عدهای از آنها از شغل خود راضی و عدهای دیگر ناراضی بودند. با مقایسه معلمان راضی از شغل خود با آنهایی که راضی نبودند، پی بردیم که این معلمان توانایی حرفهای بالاتری داشتند، تدریس خلاقانهتری ارائه میکردند، کمتر غیبت میکردند، برای موفقیت همه دانشآموزان تلاش میکردند و مشکلات روانشناختی کمتری داشتند. بر این اساس، من و همکارانم تصمیم گرفتیم عواملی را که با رضایت شغلی ارتباط دارند و میتوان آنها را در معلمان تقویت کرد شناسایی کنیم.
به منظور توجه هرچه بیشتر به مؤلفه رضایت شغلی معلمان، تلاش کردیم این مشاهدات را در قالب فعالیتی علمی بررسی کنیم و آن را در اختیار معلمان و دستاندرکاران قرار دهیم. سپس با بررسی مجلات و برداشتهای خودمان، تصمیم گرفتیم درباره دو عامل «هوش هیجانی» و «خودکارامدی» مطالعه کنیم.
هوش هیجانی توانایی تشخیص درست هیجانها و عواطف دیگران و پاسخ متناسب به آنها، همچنین برانگیختن، آگاهی و نظم بخشیدن و کنترل پاسخهای هیجانی خویش تعریف شده است. این هوش بهعنوان مهارتی انعطافپذیر که به آسانی آموخته میشود، توانایی بسیار مهمی است، زیرا افرادی که مهارت هیجانی دارند، در هر حیطه زندگی متمایزند. در زندگی خود خرسند و کارامد هستند و عاداتی فکری در اختیار دارند که موجب میشود مولد و کارا باشند.۱، ۲ و ۳
خودکارامدی به باور مردم به تواناییهایشان برای انجام دادن اعمال خاص به شیوهای موفقیتآمیز اشاره میکند. تحقیقات بسیاری از این باور حمایت میکنند که خودکارامدی بر موفقیت افراد در موقعیتهای متفاوت از جمله آموزشوپرورش، سلامت، ورزش و تجارت تأثیر بسیار دارد. درباره رابطه بین خودکارامدی و رضایت شغلی معلم تحقیقات زیادی انجام شدهاند و تأثیر مهم باورهای خودکارامدی معلمان را بر رضایت شغلی، عملکرد و انگیزه معلم تأیید کردهاند.٤
در این مطالعه، از ۱۸۱ معلم خواستیم پرسشنامههای تهیه شده ما را کامل کنند. سپس آنها را جمع کردیم.
* * *
نتایج این پژوهش نشان داد، بین خودکارامدی و رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنی که هرچه فرد از خودکارامدی بالاتری برخوردار باشد، رضایت شغلی بالاتری نیز دارد. این یافتهها با نتایج پژوهشهایی که در شماره ٥ و ٦ منابع معرفی شدهاند همسوست. اکملف و اگن مکین۷ در پژوهش خود بیان کردند، افرادی که خودکارامدی بالایی دارند، به شیوهای مثبتتر رفتار میکنند، خلاقانهتر فکر میکنند، شایستگی حرفهای بالاتری دارند، از نظر دانش درباره موضوعات و مهارتهای تدریس توانایی بالایی در خود احساس میکنند، با انگیزه بیشتری به کار میپردازند و از رضایت شغلی بالاتری نیز برخوردارند.
کاپرا و همکاران (۲۰۰۶) در پژوهشی که روی معلمان و دانشآموزان مدرسههای دبیرستانی ایتالیا انجام شدهاست، نشان داد که افزایش خودکارامدی باعث بالا رفتن احساس تعهد به شغل، ارتباط مؤثر و مفید با همکاران و نیز بالا رفتن پیشرفت تحصیلی دانشآموزان میشود و میتواند بر میزان رضایت شغلی معلمان بیفزاید. همچنین، خودکارامدی باعث احساس راحتی و آرامش در محیط کاری میشود که میتواند بر رضایت شغلی بیفزاید.۸
نتایج این پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی با رضایت شغلی رابطه معنادار وجود دارد. به این معنی که هرچه فرد از خودکارامدی بالاتری برخوردار باشد، رضایت شغلی بالاتری نیز دارد. این یافتهها با نتایج پژوهشهای داخلی۱و۹ همخواناند. هوش هیجانی میتواند محیط کاری مطبوع و دلپذیری به وجود آورد و بر رضایت شغلی کارمندان، مدیریت کارامد و پیشرفت سازمان تأثیر بگذارد. هوش هیجانی بالا باعث میشود عملکرد، درک و شناخت استراتژیک و رضایت شغلی افزایش یابد، جهتیابیها نقش مثبت ایجاد کنند و مشکلات کارمندان کاهش یابند.۲ هرچه خودکارامدی معلمان بالاتر باشد، به اهمیت و مفید بودن کار خودشان اطمینان پیدا میکنند و این بر یادگیری دانشآموزان تأثیر مثبتی دارد. همین اطمینان و اعتقاد آنها سبب رفتارهایی میشود که در واقعیت هم موجب پیشرفت و موفقیت بیشتر دانشآموزان خواهند شد. تمام این عوامل در نهایت به میزان رضایت معلمان از کارشان میافزاید.٥
پیشنهادها
۱. مدیران و دستاندرکاران با برگزاری کلاسهای کارگاهی و جلسات آموزشی و توجیهی توانایی معلمان را در زمینههای تحصیلی و آموزشی بالا ببرند تا حس خودکارامدی در معلمان ایجاد شود.
۲. برای معلمان کتابهایی تهیه شوند که در زمینه نحوه تدریس، افزایش اطلاعات علمی و بهروز و مهارت اداره و کنترل کلاس به معلمان آموزش دهد.
۳. دورههای ضمن خدمت و کارگاههای آموزشی و مهارتهای توانبخشی برگزار شوند و از روانشناسان و متخصصان این حوزه برای آموزش در زمینه مهارتهای هوش هیجانی دعوت شود.
۴. کتابهای کاربردی دارای دستورالعمل قابل اجرا و کاربردی در زمینه آموزش مؤلفههای مربوط به هوش هیجانی به کارکنان، تهیه و در اختیار معلمان قرار گیرند.
۵. مدیران و مسئولان دستکم دو یا سه سال یک بار، به سنجش رضایت شغلی، هوش هیجانی و خودکارامدی معلمان مناطق خود بپردازند.
منابع
۱. حقیقتجو، زهرا؛ شفیعپور، محمد؛ انصاری، حمید؛ حقیقتجو، زینب (۱۳۸۷). رابطه بین هوش هیجانی و رضایت شغلی کارکنان زن و مرد دانشگاه علوم پزشکی کشور. فصلنامه دانشکده پرستاری و مامایی. ٤.
۲. نادری، فرح؛ عسگری، پرویز؛ روشنی، خدیجه؛ ادریانی، مریم. رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با رضایت از زندگی سالمندان (۱۳۸۹). یافتههای نو در روانشناسی. شماره ٦.
۳. حسینیان، سیمین؛ قاسمزاده، سوگند؛ نیکنام، ماندانا. پیشبینی نسبت کیفیت زندگی معلمان زن به متغیرهای هوش هیجانی و معنوی (۱۳۹۲). فصلنامه مشاوره شغلی و سازمانی. شماره ۹.
7- Akomolafe MJ, Ogunmakin AO. (2014). Job satisfaction among secondary school teachers emotional intelligence, occupational stress and self-efficacy as predictors. Vol 4, NO 3.
8- Gkolia A, Belias D, Koustelios A. (2014). Teachers job satisfaction and self-efficacy: A review. European scientific journal. Vol 10, No 22.
۹. استوار، صغرا؛ خاتونی، ماندانا (۱۳۸۷). بررسی رابطه بین هوش هیجانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان کارخانه بخش خصوصی شیراز. فصلنامه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، ش ۱.