اندیشهام
دستبوس معلم است
* * *
در کلاس درس
تهنشین شدم
بعد از امتحان
برگه سپید
رو سیاه میکند مرا
* * *
پاییز
از درختان بالا میرود و برگها را پایین میآورد
* * *
به لطف دسته کلاغها
درخت عریان میوه داده است
* * *
میوه درخت خشکیده را
تبر میچیند
* * *
در باغ وحش
یکدیگر را تماشا میکنند
آنها که بلیط خریدهاند
آنها که نخریدهاند
* * *
گردی زمین
تمامی خداحافظیها را
به سلام ختم میکند
* * *
این قافله عمر عجب
از هیچکس نمیگذرد
* * *
از روی پل عابر پیاده
عرض خیابان را
به طول عمرم اضافه میکنم
* * *
اجلش رسید
اما
خودش هنوز نرسیده بود
* * *
قلب شهید
به حرمت وطنش ایستاده است
* * *
جانباز شیمیایی
شربت شهادت را با قطره چکان می نوشد