شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

تجربه موفق من: تاریخ و علوم انسانی در مدارس

  فایلهای مرتبط
تجربه موفق من: تاریخ و علوم انسانی در مدارس
نحوه نگرش نسبت به علوم انسانی نقش به ‌سزایی در منزلت و جایگاه این علوم در جامعه اسلامی دارد. رشد و تعالی فرهنگ و ارزش‌ها، تکریم کرامت انسانی، تحکیم روابط خانوادگی، تقویت عزت فردی و هویت ملی در گرو پرداختن به انسان و علوم انسانی است. متأسفانه علی‌رغم اهمیتی که رشتهٔ علوم انسانی دارد مشاهده می‌شود که دانش‌آموزان مستعد کمتر این رشته را برای ادامه تحصیل انتخاب می‌کنند. در مدارس، اغلب، دانش‌آموزان در صورتی که نتوانند نمره مناسبی جهت ورود به رشته‌های علوم تجربی و ریاضی فیزیک کسب کنند، وارد رشته علوم انسانی می‌شوند. در این پژوهش چگونگی علاقه‌مند ساختن دانش‌آموزان به رشته علوم انسانی و هدایت آن‌ها به این رشته و دروس آن، از جمله درس تاریخ، مورد بررسی قرار گرفته است.

توصیف وضعیت موجود و تشخیص مسئله
الف: وضعیت آموزشی:

دبیرستان نمونه ولیعصر بناب ۳۴۲ نفر دانش‌آموز دارد که تقریباً نیمی از آن‌ها در خوابگاه این مدرسه بیتوته می‌کنند. در سال ۹۲ برای اولین بار رشته علوم انسانی در این مدرسه دایر گردید، و تعداد ۲۰ نفر از دانش‌آموزان با انتخاب رشتهٔ علوم انسانی به‌عنوان اولین گروه این رشته به تحصیل مشغول شدند. سطح درآمد اکثر خانواده‌های دانش‌آموزان پایین‌تر از سطح متوسط بود. از لحاظ تربیتی و انضباطی و تحصیلی مشکل خاصی در این مدارس وجود ندارد و اکثر دانش‌آموختگان آن به‌علت وضعیت خوب تحصیلی با مختصر تلاشی به دانشگاه راه پیدا می‌کنند. اکثر دبیران علاقه‌مند به تدریس در این مدرسه‌اند.

ب: وضعیت موجود و بیان مسئله:
 در اولین جلسه سال تحصیلی ۹۳-۹۲ در کلاس دوم انســـانی که بـــرای اولــــین بار در این مدرسه دایر شده بود، متوجه غیرعادی بودن وضعیت کلاس و بچه‌ها شدم. طرز چینش صندلی‌های کلاس بسیار بی‌نظم بود. سطل آشغال وارونه و قسمتی از محتویات آن پخش شده بود. دانش‌آموزان ظاهراً بسیار بی‌حوصله بودند. بعد از سلام و احوال‌پرسی و تبریک سال جدید تحصیلی، دقایقی در مورد اهمیت و  جایگاه رشتهٔ علوم انسانی و درس تاریخ صحبت کردم. متوجه شدم که بعضی از بچه‌ها به من نگاه نمی‌کنند، و به سخنانم توجه نمی‌کنند. تصورم از این کلاس غیر از این بود. انتظار داشتم به دلیل تخصصی شدن درس تاریخ که با دایر کردن علوم انسانی در این مدرسه محقق شده بود، وضعیت آموزش این درس بهتر خواهد شد. و آن‌ها زرنگ‌ترین دانش‌آموزان مدرسه خواهند شد. با این حال نمی‌خواستم در موردشان عجولانه قضاوت کنم. بنابراین مسئله را زیاد جدی نگرفتم. چند جلسه رفتار آن‌ها  را دقیقاً زیر‌نظر گرفتم. باز هم آشفتگی کلاس و وضعیت روحی بد بچه‌ها و عدم شادابی و نشاط را مشاهده کردم. ضمن صحبت‌هایی که با سایر همکاران داشتم، آن‌ها نیز از این وضعیت گله‌مند بودند. برایم خیلی مهم بود که علت این وضعیت را بدانم. البته نگرانی اصلی من وضعیت روحی بد بچه‌ها و سردرگمی آن‌ها و شکست طرح دایر کردن علوم انسانی در مدارس خاص بود. بنابراین تصمیم گرفتم بنا به وظیفه خطیر معلمی و احساس مسئولیتی که همانند همه معلمان داشتم به علت‌یابی و در صورت امکان به حل این مشکل و بهبود وضعیت کلاس و دانش‌آموزان بپردازم و ذهنیت منفی و نوع نگرش آنان را به رشته علوم انسانی عوض کنم. حال سؤال این بود که: چگونه می‌توانم دانش‌آموزان را به رشتهٔ علوم انسانی و درس تاریخ علاقه‌مند کنم؟ چگونه می‌توانم احساس حقارت و ضعف را در دانش‌آموزان از بین ببرم؟ چگونه می‌توانم اعتماد‌به‌نفس آن‌‌ها را بالا ببرم؟

 

گردآوری اطلاعات
ابتدا با مدیر مدرسه در این مورد صحبت کردم. او گفت که این بچه‌ها به دلیل معدل پایین نمی‌توانسته‌اند، رشته‌‌های علوم پایه را انتخاب کنند. برایم شنیدن معدل پایین در یک مدرسه نمونه کمی عجیب بود، با اندکی بررسی فهمیدم این دانش‌آموزان جزو پذیرفته‌شدگان اصلی نبوده‌اند و در مرحله تکمیل ظرفیت به این مدرسه راه پیدا کرده‌اند. واقعیتی تلخ بود که همه تصورات‌ اولیه‌ام را در مورد وضع تحصیلی خوب آن‌ها به هم ریخت. از معاون اجرایی مدرسه خواهش کردم که اجازه دهد کارنامه خرداد سال قبل بچه‌ها را بررسی کنم و هدفم را به ایشان گفتم. با مشاهده کارنامه‌ها متوجه شدم فقط ۹ نفر از آنان قبولی خرداد هستند، میانگین نمرات هم در کل متوسط بود. از خود بچه‌ها خواستم علت این وضعیت را توضیح دهند و نظراتشان را بیان کنند. با شنیدن نظرات آن‌ها متوجه شدم که هیچ علاقه‌ای به رشته علوم انسانی و برخی دروس مانند تاریخ ندارند. به جز سه نفر بقیه اعلام کردند به ناچار این رشته را انتخاب کرده‌اند. بیشترشان نگران آینده شغلی خود بودند. و علاوه بر این از سخت بودن دروس حفظی علوم انسانی هم اعلام نگرانی می‌کردند. برایم خیلی مهم بود که بتوانم این نگرش را در آن‌ها عوض کنم و وضعیت روحی آنان را بهبود ببخشم!

با مشاور مدرسه صحبت کردم و موضوع بی‌علاقگی و بی‌انگیزگی دانش‌آموزان کلاس دوم انسانی را برای او مطرح کردم و نظراتش را جویا شدم. برخی از همکاران تخصصی رشتهٔ علوم انسانی اعلام کردند که به بنده کمک خواهند کرد. مقالات و مباحثی را که به موضوع پژوهش مرتبط بود مطالعه کردم و نهایتاً رفتم سراغ خود دانش‌آموزان که موضوع اصلی این طرح بودند. از آن‌ها درخواست کردم نظرات خود را بیان کنند و علل این بی‌حوصلگی، عدم رغبت به درس، ناامیدی، بی‌انگیزگی، سردرگمی و نبودن شور و نشاط خود را بیان کنند؛ و چون رغبتی به صحبت کردن نشان ندادند از آن‌ها خواستم نظرات خود را روی کاغذ بنویسند.

 

پیشینهٔ تحقیق
علاوه بر مطالعه چند کتاب در زمینهٔ تعلیم‌و‌تربیت از چند مقاله از مجله رشد آموزش تاریخ هم استفاده کردم:

 مقالهٔ خانم ناهید قلانی چاپ شده در رشد آموزش تاریخ شماره ۲۷ با عنوان: «چگونه دانش‌آموزان را به درس تاریخ علاقه‌مند کردم؟» روش‌های پیشنهادی او تقریباً در کلاس من نیز امکان عملیاتی شدن داشت. مقالهٔ خانم فریده افضلان چاپ شده در رشد آموزش تاریخ شمارهٔ ۱۹ با عنوان: «دانش‌آموزان و تاریخ» که بیشتر در زمینهٔ تعالی رفتاری و شخصیتی دانش‌آموزان می‌باشد. مقالهٔ خانم نازنین موفق چاپ شده در رشد آموزش تاریخ شمارهٔ ۴۱ با عنوان: «ایجاد انگیزه برای فراگیری بیشتر درس تاریخ» پیشنهاد‌های خوبی برای ایجاد انگیزه مطرح کرده است.

مقاله خانم دکتر طوبی فاضلی‌پور چاپ شده در رشد آموزش تاریخ شمارهٔ ۲۵ با عنوان: «ویژگی‌های کلاس یادگیرنده.» که سبک‌های روان‌شناختی مختلف یادگیری دانش‌آموزان رشتهٔ علوم انسانی را مورد بررسی قرار داده است.

و بالاخره سیاست‌های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش‌‌و‌پرورش کشور ابلاغی ۵/۲/۱۳۹۲. مجموعه این مطالب را مطالعه و اهدافم را به دستور‌العمل‌های این سیاست نزدیک کردم.

 

تجزیه و تحلیل و تفسیر داده‌ها

جمع‌بندی اطلاعات و داده‌ها نشان داد که وضعیت پیش آمده از علل زیر ناشی شده است:

۱. ناآشنایی با رشتهٔ علوم انسانی

۲. ذهنیت منفی نسبت به دروس حفظی علوم انسانی مانند درس تاریخ

۳. نگرانی از آینده شغلی خود

۴. روش‌های سنتی تدریس دروس علوم انسانی و یک‌نواخت بودن کلاس

۵. بی‌توجهی به رشته علوم انسانی در جامعه و عدم معرفی صحیح این رشته.

۶. عدم علاقه‌مندی به رشته علوم انسانی

۷. جایگاه ضعیف رشته علوم انسانی در جامعه

 

انتخاب راه جدید به صورت موقت
بــــا وجـــود اینکـــه دانـــش‌آمــوزان این کلاس از پذیرفته‌شدگان اصلی آزمون ورودی مدارس نمونه نبودند و نمرات سال قبل آن‌ها متوسط بود، اما انتظار می‌رفت قرار گرفتن آن‌ها در جوّ و فضای مدرسه نمونه می‌توانسته انگیزه‌های مطالعه را در آن‌ها تقویت کند. اما وضع روح و روانی خاص آن‌ها مشکل را پیچیده می‌نمود. بنابراین تصمیم گرفتم ابتدا نگرش و دید آنان را نسبت به این رشته تغییر دهم و در آن‌ها انگیزه و امید را تقویت کنم. از مشاور مدرسه درخواست کمک کردم. لازم بود موقع تدریس درس تاریخ بااستفاده از روش‌های نوین تدریس در بچه‌ها شور و شوق مطالعه و علاقه‌مندی ایجاد کنم. بنابراین اولین اقدام تغییر نگرش بچه‌ها به این رشته و درس تاریخ بود. که از طریق موارد فوق صورت گرفت.

 

اجرای طرح جدی و نظارت بر آن
بعد از اینکه اطلاعات خوبی را در زمینهٔ ایجاد انگیزه و علاقه در دانش‌آموزان از طریق منابع علمی و منابع اینترنتی و اساتید و مشاوران آموزشی به دست آوردم، ابتدا چینش صندلی‌های کلاس را عوض کردم و به کمک بچه‌ها آن‌ها را به‌صورت نیم‌دایره  چیدیم. می‌خواستم کلاس متفاوت از سایر کلاس‌ها باشد. با مطالعه مقالات مجلات رشد تاریخ و یا از طریق سایت‌های اینترنتی با آخرین روش‌های نوین تدریس تاریخ آشنا شدم. با مطالعه و آمادگی خوب در کلاس حاضر می‌شدم. البته این مورد کار همیشگی‌ام بود. چرا که مثل دکتر کیوان«اعتقاد دارم معلم تاریخ در درجهٔ‌ اول باید کتابخوانی منتقد باشد. معلم تاریخ باید فرهنگی باشد و فرهنگی‌ترین معلم کلاس‌ها باید معلم تاریخ باشد» (کیوان، رشد تاریخ، شمارهٔ ۸).

در طول جلسات برای بچه‌ها مطالبی را دربارهٔ جایگاه و اهمیت رشتهٔ علوم انسانی بیان می‌کردم. از سخنان و رهنمودهای بزرگان کشور برای توسعه این رشته برایشان می‌گفتم. روش‌های صحیح مطالعه دروس‌ علوم انسانی و درس تاریخ را برایشان توضیح می‌دادم. و از آن‌‌ها می‌خواستم در کلاس به توضیحاتم به دقت گوش دهند. سعی می‌کردم مطالب درس را خشک و بی‌حاشیه توضیح ندهم. هدفم این بود که «فضا سازی تاریخی» انجام دهم. (کیوان، همان) وقتی وارد کلاس می‌شدم بعد از سلام و احوال‌پرسی و حضور و غیاب آن‌ها با اسم کوچکشان کم‌کم آن‌ها را از فضای درس ساعت قبلی خارج و وارد فضای درس تاریخ می‌کردم. تصاویر و نقشه‌های مرتبط با درس را که قبلاً آماده کرده بودم بر روی دیوار نصب می‌کردم. ده تا بیست دقیقه مطالب درس را برایشان توضیح می‌دادم و در حین توضیح نکات مهم درس و برخی از واژه‌ها و اصطلاحات سخت درس را به همراه معنی‌شان بر روی تخته می‌نوشتم. در توضیح برخی درس‌ها سعی کردم حالت بیان مطالب، زبان حماسی باشد. از خود دانش‌آموزان نیز کمک می‌گرفتم. با توجه به اینکه خودم در دوران دانش‌آموزی و دانشجویی عضو گروه تئاتر بودم، و چند دوره در کلاس‌های «فن‌ بیان» شرکت کرده بودم، در این زمینه تخصص داشتم. حالت بیان مطالب و حرکت دست‌ها و راه‌رفتن را طوری تنظیم می‌کردم که بچه‌ها را مجذوب مطالب درس و تدریس کنم. تلاشم این بود که آن‌ها را به فضای تاریخی- حماسی ببرم. بچه‌ها را به چهار گروه پنج نفره تقسیم کردم. و بر هر گروه نام یکی از مشاهیر ایران را، که در کتاب تاریخ بود، نهادم و قرار گذاشتم که هر ماه نام گروه‌ها به نام مشاهیری که خودشان انتخاب می‌کردند تغییر کند. بعد از اتمام توضیح مطالب از گروه‌ها درخواست می‌کردم خودشان سؤالات درس را استخراج کنند. به کار گرو‌ه‌ها نظارت می‌کردم. بعد از یک فرصت ده دقیقه‌ای که به آن‌ها می‌دادم، سرگروه‌ها سؤالات را بر روی برگه‌هایی  نوشته و تحویل من می‌دادند. کتاب‌هایی را مرتبط با نام مشاهیر انتخابی گروه‌ها در اختیارشان می‌گذاشتم و از آن‌ها می‌خواستم در فاصله‌ای که من سؤالات استخراج شدهٔ آن‌ها را بررسی می‌کنم کتاب را مطالعه کنند و یکی از اقدامات مهم از مشاهیر را در کلاس بازگو کنند.

با هماهنگی مدیر مدرسه برنامه‌ریزی کردم و دانش‌آموزان را برای بازدید از مسجد تاریخی مهر‌آباد، موزه مردم‌شناسی و موزهٔ سکه بناب بردم. بسیار از این بازدید لذت بردند. هدفم این بود که با گوشه‌هایی از تاریخ فرهنگ و تمدن کشورمان آشنا شوند. از اوایل آذرماه به آن‌ها گفتم از این به بعد در درس‌هایی خاص از لوح فشرده و نرم‌افزارهای آموزشی استفاده خواهیم کرد. مانند ایران باستان، ایرانیکا، مستند مومیایی و تاریخ جهان. بسیار احساس خوشحالی کردند. یکی از مشکلات نگارنده در این مرحله تصور نادرستی بود که بچه‌ها از کاربرد کامپیوتر در تاریخ داشتند. آن‌ها ابتدا تصور می‌کردند باید فیلم سینمایی با موضوعات تاریخی تماشا کنند. ولی با توضیحاتی که دادم به تدریج به ارزش و اهمیت نرم‌افزار پی بردند. هر چند که برخی مواقع فیلم‌های تاریخی مانند محمد‌ رسول‌الله (ص) را که مرتبط با درس بود تماشا می‌کردیم.

 

گردآوری اطلاعات
مدیر و مشاور و چند تن از همکاران رشتهٔ علوم انسانی همان مدرسه را از نتایج اقداماتم آگاه ساختم. مدیر مدرسه بعد از حضور در کلاس و شنیدن رضایت بچه‌ها و مشاهده شور و شوق آن‌ها در شورای دبیران از من تشکر کردند. دیگر وضعیت دانش‌آموزان خوب شده بود. مقایسه نمرات اوایل سال با نمرات کنونی نشانگر بهبود وضعیت آن‌ها بود. مشاور مدرسه بعد از چند جلسه‌ای که با آن‌ها برگزار کرده بود. پیشرفت تحصیلی و افزایش امید و انگیزه و اعتماد‌به‌نفس در دانش‌آموزان را در مقایسه با اوایل سال تأیید کرد. شادابی و نشاط و امیدواری در چهره‌هایشان نمایان بود. در زنگ تفریح بچه‌ها در صحبت‌های خود با دانش‌آموزان رشته‌های ریاضی و تجربی اقدامات مشاهیر ایران و مشاغل مربوط به علوم انسانی را با غرور خاصی بازگو می‌کردند. در همین حال من در مرحلهٔ اول آزمون دکترا قبول شدم، فرصت خوبی برای ایجاد انگیزهٔ بیشتر در دانش‌آموزان پیش آمده بود.

 

ارزشیابی تأثیر اقدام پژوهی و تعیین اعتبار آن
در پایان نیم‌سال اول سال تحصیلی نمرات درس تاریخ شانزده نفر از بچه‌ها ۲۰ بود و چهار نفر هم نمراتشان بین ۱۷ و ۱۸ بود. در حالی که در هفته سوم مهر ماه که امتحان کتبی گرفته بودم، آن هم از سه درس، تنها دو نفر ۲۰ گرفتند و بقیه نمرات بین ۱۲ و ۱۶ بود. (اعتبار‌یابی از طریق نمرات) احساس رضایت مدیر و همکارانی که در آن کلاس تدریس داشتند. تأیید پیشرفت تحصیلی و رفتار آن‌ها توسط مشاور و رضایت‌مندی همکاران و کادر مدرسه در جلسهٔ شورای دبیران از بهبود وضع کلاس و دانش‌آموزان موفقیت این طرح را تأیید کرد. (اعتبار‌یابی از طرف همکاران) رضایت والدین از وضع روحی فرزندانشان و تغییر رفتار آن‌ها نشان از موفق بودن این طرح داشت (اعتبار‌یابی از طرف اولیا) خلاصه رفتارها و نتایج اقداماتم را با یکی از اساتید روان‌شناسی در میان گذاشتم و او نیز با توجه به سخنانم و شواهدی که ارائه دادم این طرح را موفقیت‌آمیز خواند. (اعتبار‌یابی آکادمیک). در اعتبار این مطالعه همین بس که رشته علوم انسانی در این مدرسه تثبیت شد و دانش‌آموزان با ابتکار خود تصمیم گرفتند به دانش‌آموزان پایهٔ اول که قرار بود سال بعد به پایهٔ دوم بروند. انتخاب این رشته را توصیه کنند.

 

نتایج
۱. دانش‌آموزان ضمن آشنا شدن با رشته علوم انسانی نسبت به این رشته نگرش مثبتی پیدا کردند و از انتخاب این رشته ابراز رضایت نمودند. و دیگر در مقایسه خودشان با دانش‌آموزان علوم پایه همان مدرسه احساس ضعف و حقارت نداشتند.

۲. انگیزه، امیدواری به آینده و اعتماد‌به‌نفس در آن‌ها تقویت شد.

۳. نحوهٔ صحیح مطالعه دروس علوم انسانی را یاد گرفتند.

۴. نگرش دانش‌آموزان به درس تاریخ و سایر دروس علوم انسانی بهتر شد.

۵. با تاریخ فرهنگ و تمدن و مشاهیر ایران آشنا شدند.

۶. یادگیری عینی و تجسمی درس تاریخ برای بچه‌ها بسیار لذت‌بخش گردید.

۷. شناخت مشاهیر و شخصیت‌های ملی ایران در حوزهٔ علوم انسانی باعث احساس لذت در درس تاریخ و درک کلی مطلب شد.

۸. فضا‌سازی در توضیح دروس، متناسب با همان درس، قدرت یادگیری را در دانش‌آموزان بالا برد.

۹. واگذاری بخشی از وظایف معلم به دانش‌آموزان مانند استخراج سؤالات درس، تهیهٔ واژه‌نامه و مشارکت دادن آن‌‌ها در امور کلاسی باعث افزایش انگیزه آن‌ها گردید.

۱۰. رفتار دلسوزانه معلم و مهر و محبت ورزیدن به دانش‌آموزان باعث اعتقاد قلبی بچه‌ها به معلم و در نتیجه تأثیرگذاری بیشتر معلم بر دانش‌آموزان شد.

۱۱. آشنایی دانش‌آموزان با مشاهیر و شخصیت‌های ملی رشتهٔ علوم انسانی باعث ایجاد انگیزه و احساس غرور در آن‌ها گردید.

 
منابع
۱. ایرانی و بختیاری، یوسف و ابوالفضل؛ روش تحقیق عملی، تهران: لوح زرین. (۱۳۸۶)
۲. باتزا، پرمودا؛ اندیشه‌های خردمندانه برای دگرگونی و موفقیت، ترجمه پونه بازرگان، تهران: فراروی. (۱۳۸۶)
۳. بصیری، حسن؛ نگاهی به واقعیت‌ها، تقابل احساس و اندیشه، رشد آموزش راهنمایی، دورهٔ ۱۲. (۱۳۸۶)
۴. تقی‌پور، ظهیر‌‌علی؛ مقدمه‌ای بر برنامه‌ریزی آموزشی، تهران: آگاه، (۱۳۷۱)
۵. جوانمرد، غلامحسین؛ هشیاری و مغز، تهران: ساوالان، (۱۳۷۱)
۶. دلاور، علی؛ روش‌ تحقیق در روان‌شناسی و علوم تربیتی، تهران: نشر ویرایش، (۱۳۷۹)
۷. فونتانا، دیوید؛ روان‌شناسی در خدمت معلمان (شخصیت‌ و اخلاق)، ترجمهٔ صغری ابراهیمی قوام، تهران: منادی تربیت. (۱۳۸۲)
۸. قاسمی پویا، اقبال؛ راهنمای عملی پژوهش در عمل، تهران: پژوهشگاه مطالعات آموزش‌و‌پرورش، (۱۳۸۹)
۹. عصار، علی‌رضا؛ نوجوانان و جوانان ایرانی، بیم‌ها و امیدها، ماه‌نامه آموزش و تربیت پیوند، شماره ۲۶۱. (۱۳۸۰)
۱۰. سیف، علی‌اکبر؛ روان‌شناسی پرورشی نوین، (روان‌شناسی یادگیری و آموزش)، تهران: آگاه،(۱۳۸۰)
۱۱. شریعتمداری، علی؛ اصول تعلیم‌وتربیت، تهران: دانشگاه تهران: (۱۳۷۷)
۱۲. لطف‌آبادی،حسن؛ روان‌شناسی رشد، نوجوانی، جوانی، بزرگ‌سالی، تهران، سمت. (۱۳۸۱)
۱۳. رسولی، عیسی، طرح اقدام‌پژوهی، (۱۳۸۲)
۱۴. مجله رشد آموزش تاریخ، شماره‌های ۴۱، ۲۷، ۲۵، ۲۲، ۱۹، ۱۱، ۸، ۴
۱۵. معلم و اقدام‌پژوهی؛ معاونت پژوهش و برنامه‌ریزی و نیروی انسانی آموزش و پرورش آذربایجان شرقی، گروه تحقیق و پژوهش، (۱۳۸۹)
۱۶. موسوی زنجانرودی، سید مجتبی؛ تربیت مذهبی کودک، قم: میثم تمار، (۱۳۷۸)
۱۷. نشریه انتخاب؛ نظر‌سنجی دربارهٔ جوانان و امید، امید گم شده است (۱۳۷۸)
۱۸. هاپکینز، دیوید؛ پژوهش در کلاس درس، ترجمه وفایی و مرعشی، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی، (۱۳۸۴)
۱۹. ساکی، رضا؛ اقدام‌پژوهی، راهبردی برای بهبود آموزش و تدریس. تهران: وزارت آموزش‌و‌پرورش. (۱۳۸۳)

 

 

۲۱۶۸
کلیدواژه (keyword): علوم انسانی,تدریس تاریخ,وسایل کمک آموزشی,انگیزه,
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.