تجربه های یادگیری در آموزش تاریخ
۱۳۹۸/۰۹/۲۶
اشاره
یکی از اهداف مهم آموزشوپرورش، انتقال مواریث و تجارب فرهنگی و تمدنی به نسل بعد و کمک به استمرار جامعه است، و این این هدفی است که مهم از طریق آموزش مواد درسی، بهخصوص آموزش تاریخ، محقق میشود. بنابراین یکی از سؤالهای مهم پیشروی هر برنامهریز درسی و هر معلم این است که هدف آموزشوپرورش با آموزش چه نوع محتوا و کدام روش، تحقق مییابد.
با وجود اهمیت این هدف، به نظر میرسد برنامه درسی ما، در ایران، که مرکب از اهداف، محتوای آموزشی، مدرسه، معلم و روش تدریس است، در تحقق بخشیدن به اهداف مزبورنیاز، حمایت بیشتری است. بخشی از این نیاز به حمایت به محتوای آموزشی و بخش دیگر به شیوه تدریس باز میگردد. نگاهی اجمالی به محتوا، شیوه تدریس و ارزشیابی این درس نشان میدهد که آموزش تاریخ در مدارس کمتر کارآمد است و به تحقق اهداف آموزشی کمکی نمیکند. اینک میخواهیم باغور در دیدگاههای روشی جان دیویی در امر آموزش، راهکارهایی برای کارآمدی آموزش تاریخ در مدارس جستوجو و پیشنهاد میکنیم.
جان دیویی، به کارگیری روش علومتجربی را در امر آموزش مناسبترین شیوه جهت تحقق اهداف آموزشوپرورش دانست و از نظریهٔ «تجربههای یادگیری» سخن گفته است. حال، در این مقاله میخواهیم ببینیم بر مبنای شاخصهای دیدگاه جان دیویی در بارهٔ تجربههای یادگیری، چگونه میتوان در آموزش تاریخ تجربههای یادگیری مسئله محور طراحی کرد.
دیدگاه جان دیویی در باره فلسفه و روش آموزشوپرورش
از نظر دیویی آموزشوپرورش ضرورت زندگی است؛ (دیویی،۱۳۴۱: ۲) زیرا استمرار حیات اجتماعی از طریق انتقال مواریث و تجارب (عقاید، آرمانها، امیدها، سعادتها، شقاوتها، رسوم) ممکن میشود، و آموزشوپرورش، به معنی وسیع خود، تنها وسیلهٔ تحقق این استمرار است(همان: ۴). به اعتقاد وی، هدف آموزشوپرورش صحیح، بهبود وضع زندگی است(دیویی، ۱۳۴۶: ۶).
به نظر دیویی، در امر آموزش باید از روش علومتجربی بهره گرفت (دیویی، ۱۳۶۹: ۱۰۸)، زیرا نیروی تفکر با انباشتن اطلاعات متفرقه و بینظم و تلاش در کسب انواع مهارتهایی که در دنیای تجارب و تبلیغات استفادهٔ آنی دارد، خاموش میشود (همان: ۱۰۰). به گفتهٔ وی، آموزشوپرورش واقعی از طریق تجربه به دست میآید؛ تجارب آموزشی معنیدار، به هم پیوسته و مرتبط (همان: ۲۶).
دیویی معتقد است هر تجربه دارای دو جنبه است: یکی جنبه آنی و خوشایندی یا ناخوشایندی آن و دیگر تأثیر آن در تجارب بعدی(همان: ۲۸). تجربه در خلأ به وقوع نمیپیوندد، بلکه حاصل تعامل میان فرد و محیط اوست (همان: ۴۶). محیط یا شرایط عینی زمینهٔ بسیار گستردهای را در بر میگیرد و شامل موضوع، افرادی که فرد در بارهٔ موضوع یا واقعهای با آنها سخن میگوید، آنچه مربی انجام میدهد و نیز شیوهٔ انجام دادن آن، واژههای گفته شده، تجهیزات، کتابها، وسایل، اسباببازیها، مواد و مصالحی است که فرد با آنها تأثیر متقابل برقرار سازد (همان: ۴۸-۴۷). این شرایط عینی چه به مشاهده، حافظه و اطلاعات حاصل از دیگران مربوط باشد یا به شرایط عینی ـ تخیلی، باید به یادگیری محتوا و مطالب درسی مربوط باشد(همان: ۸۱).
از نظر دیویی آموزشوپرورش باید بر سه اصل مهم ابتنا یابد: ۱. طراحی اهداف یادگیری معطوف به آینده؛ ۲. تدوین محتوای آموزشی کاربردی و مسئله محور بر مبنای تجربیات موجود و ۳. تربیت دانشآموزانی که با بهرهگیری از این محتوای آموزشی، مشکلات کنونی و آیندهٔ جامعه خود را حل کنند (همان: ۹۰).
بر این اساس، اولین قدم هر برنامهریز درسی یا هر معلم، یافتن مطالب لازم برای یادگیری در حیطه تجربه دانشآموز است. تجربه باید معنیدار و آموزنده باشد و موجب رشد شود. از نظر تربیتی، تجاربی با ارزشاند که از دو شرط تأثیر متقابل و تداوم برخوردار باشند. اصل تداوم تجربه بدین معنی است که هر تجربهای هم از تجارب قبلی بهره میگیرد و هم کیفیت تجارب بعدی را متأثر میکند(همان: ۴۲). قدم بعدی، چگونگی پیوند این تجارب با محتوای آموزشی سازمان یافته است (همان: ۸۸). معلم باید توجه داشته باشد که آموزش هر موضوع درسی را با کاربرد اجتماعی آن شروع کند (همان: ۹۴ ؛ دیویی، ۱۳۴۱: ۱۹، ۱۳۶، ۱۱۷). سپس براساس اصل رابطهٔ علت و معلول به بررسی عوامل شکلگیری آن موضوعات بپردازد (همان: ۹۸). بنابراین درس تاریخ را باید به زندگی اجتماعی معاصر پیوند داد. اگر تاریخ از زمان حال بگسلد و فقط به گذشته بپردازد، متضمن هیچ فایدهای نخواهد بود؛ زیرا گذشته از بین رفته است؛ باید از جایگاه حال به حوادث گذشته بنگریم (همان، ۱۳۴۱: ۱۵۴).
اصل مهم دیگر در آموزشوپرورش این است که اهداف یادگیری باید معطوف به آینده باشد و مسائل و مشکلات حال و آینده را برطرف کند (همان، ۱۳۶۹: ۹۰). بنابراین معلم باید تجربیاتی را طراحی کند که مسئله محور باشد و سؤالهایی را در ذهن دانشآموزان ایجاد کند که در حیطه توانایی آنان باشد و برای کسب اطلاعات و پدید آوردن تصورات جدید جویش و اشتیاق بسیار در محصلان ایجاد کند.
چگونه میتوان در آموزش تاریخ تجربههای معنیدار و ارزشمند ایجاد کرد؟
طراحی تجربههای یادگیری در آموزش تاریخ مستلزم توجه به اهداف آموزش تاریخ در برنامه درسی ملی و محتوای دروس تاریخ در مقاطع مختلف است. پیش از ورود به بحث اصلی، مروری اجمالی بر اهداف آموزش تاریخ و سرفصلهای دروس تاریخ خواهیم داشت.
بر مبنای اهداف کلی برنامهٔ درسی ملی ایران و محتوای کتابهای درسی تاریخ، اهداف آموزش تاریخ در سه حوزهٔ شناختی، نگرشی و مهارتی دستهبندی میشود. اهداف شناختی شامل اهداف جزئیتری چون: تقویت روحیه حقیقتجویی، تعقل و تفکر، مطالعه، بررسی، تعمق، تحقیق، نقادی در حوزهٔ تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران و سایر کشورهای جهان است. البته، هدف از آموزش تاریخ صرفاً شناساندن میراث فرهنگی و آداب و رسوم گذشته به نسل جوان نیست. بلکه مهمتر از اهداف شناختی، اهداف نگرشی و مهارتیاند که اهدافی چون تقویت حس خودشناسی، خودباوری ملی و دینی، میهندوستی و توانایی تجزیه و تحلیل رویدادهای مهم تاریخی، اجتماعی و سیاسی را در بر میگیرند.
محتوای کتابهای درسی دورههای ابتدایی و متوسطه نیز بر مبنای همین اهداف تنظیم شده است. در هر دو دوره دانشآموزان، با مرور دورهها و سلسلههای تاریخی، با میراث فرهنگی و تمدنی ایران و جهان در طول تاریخ آشنا میشوند. در دوره ابتدایی، بر تاریخ فرهنگی و اجتماعی و در سالهای متوسطه بر تاریخ سیاسی تأکید شده است.
سؤال مهم این است که چگونه میتوان با طراحی تجربههای یادگیری مسئله محور، به این اهداف تحقق بخشید و آموزش تاریخ را در مدارس کارآمد کرد؟
با توجه به اهداف آموزش تاریخ در برنامهٔ درسی ملی ایران و نیز بر اساس شاخصهای دیدگاه جان دیویی تجربههای یادگیری را در آموزش تاریخ بر مبنای دو محور میتوان تعریف کرد: یکی طراحی محیط آموزشی متناسب با اهداف درس تاریخ و دیگری طراحی تجربههای معنیدار، ارزشمند و مسئله محور در این درس.
۱:طراحی محیط آموزش درس تاریخ بر مبنای دیدگاه جان دیویی
اولین گام برنامهریزان آموزشی و معلمان در ایجاد تجربههای یادگیری در آموزش تاریخ، فضاسازی مناسب است. از نظر دیویی، تجربه تعاملی است میان فرد و آنچه - در هر زمان- تشکیلدهنده محیط او است (دیویی، ۱۳۶۹: ۴۶). محیط شامل تمام موارد زیر میشود: موضوع، افرادی که با آنها در بارهٔ موضوع یا واقعه سخن میگوید، اسباببازیها، کتابها، یا مواد و مصالح آزمایشی و ... این محیط خواه واقعی یا مصنوعی باید منطبق با محیط واقعی زندگی دانشآموزان باشد.
۱-۱: کارگاه آموزشی
کلاس تاریخ باید در مکانهای خاص برگزار شود تا امکان ایجاد فرصت یادگیری و کسب تجربهٔ مستقیم برای دانشآموزان فراهم آید. از جمله مکانهای مورد نیاز و ضروری برای آموزش تاریخ در مقاطع مختلف کارگاه آموزشی با فضای بزرگ و مجهز به انواع امکانات میباشد. وجود این کارگاه به معلم فرصت میدهد تا محیطی شبیه به محیط واقعی برای تجربه کردن بسیاری از مفاهیم تاریخی ایجاد کند.
از جمله اهداف مهم آموزش تاریخ، شناساندن میراث فرهنگی و تمدنی ایران به دانشآموزان است. بنابراین یکی از مفاهیمی که لازم است در درس تاریخ دانشآموزان با آن آشنا شوند مفهوم دستاوردهای تمدنی و فرهنگی گذشتگان است. برای آن که دانشآموزان به ویژه در دورههای ابتدایی و متوسطه، به طور ملموس و عینی با نمونههای این دستاوردها آشنا شوند لازم است فرصت یادگیری از طریق تجربه برای آنها فراهم شود. بدینترتیب علاوه بر آن که دانشآموزان در جریان نحوه پیدایش این دستاوردها قرار میگیرند، میتوانند تجربههای تاریخی گذشتگان را خود به طور مستقیم و عینی تجربه کنند. این یادگیری پایدار است و برای همیشه در ذهن و اندیشهٔ کودک ماندگارخواهد بود.
بخشی از محتوای آموزشی درس تاریخ، آشنایی با نخستین دستسازهای مردم ایران و سایر تمدنهای قدیمی است. برای مثال ظروف سفالی، مهرها، لوحههای گلی، چادرها و ... میتوان با ایجاد محیط واقعی یک کارگاه سفال سازی، امکان و فرصت ساخت ظروف سفالی را برای دانشآموزان فراهم آورد به گونهای که دانشآموزان به طور فردی یا گروهی، با استفاده از لوازم موجود مانند خاک رس، چرخ سفالگری بتوانند ساخت ظروف سفالی را تجربه کنند و انواع ظروف را بسازند. در چنین فضایی دانشآموزان میتوانند با ساخت لوحههای گلی و سپس حکاکی روی آنها، نحوه ثبت اطلاعات روی کتیبهها را خود تجربه کنند. همچنین میتوانند فرایند شکلگیری خط تصویری، میخی و الفبایی را بهطور تجربی بیاموزند و لوحههای گلی را که خودشان ساختهاند منقش به انواع خط یا تصویر کنند.
دیگر دستاورد تمدنی گذشتگان، که به نسلهای بعد انتقال یافت خانه سازی با استفاده از امکانات موجود در محیط است. میتوان با فراهم کردن امکاناتی مانند چوب، شاخ و برگ درخت و پارچه، فرصتی فراهم کرد تا دانشآموزان ساخت چادر یا کلبههای چوبی را تجربه کنند. این تجربیات علاوه بر جنبه آموزشی، سرگرمکننده و مفرح نیز هست و در ذهن کودک ثبت میشود. ضمن آن که با ایجاد این گونه فرصتهای یادگیری، کودکان به هیچوجه احساس نمیکنند آموزش تاریخ برای آنها جنبه تحمیلی و اجباری دارد، بلکه آن را بخشی از بازیهای کودکانه خود میپندارند و به این ترتیب ضمن بازی، با نحوهٔ شکلگیری نخستین مظاهر تمدن بشری آشنا میشوند.
از دیگر مفاهیم تاریخی که دانشآموزان ابتدایی باید فراگیرند مفهوم تغییرات اجتماعی است. دانشآموزان میتوانند مفهوم تغییر را از طریق سیر تغییر زندگی اجتماعی انسان از غارنشینی به جنگلنشینی، چادرنشینی، کوچنشینی، یکجانشینی، روستانشینی و شهرنشینی و تغییر شیوهٔ معیشت را درک کنند. اینکه چگونه انسانهای اولیه ابتدا غذای خود را از گیاهان تهیه میکردند و خام میخوردند، چگونه توانست ابزار بسازد و به شکار بپردازد، چگونه با آتش آشنا شد و پختن غذا را فرا گرفت، چگونه کشاورزی را آموخت و چگونه به دادوستد پرداخت.
۲-۱: سالن نمایش برای آموزش تجربی مفاهیم فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تاریخ
یکی دیگر از مفاهیمی که لازم است دانشآموزان ابتدایی آن را فراگیرند مفهوم هویّت است. برای آموزش مفهوم هویت فردی، اجتماعی، ملی و دینی لازم است فرصت یادگیری برای دانشآموزان، از طریق اجرای نمایشنامههای تاریخی فراهم شود. بنابراین، وجود سالن نمایش و امکانات لازم برای صحنه پردازی و لباس یکی از محیطهای آموزشی مورد نیاز در درس تاریخ است.
از رخدادهای تاریخ اسلام و ایران را نیز میتوان در قالب نمایشنامه در کلاس تاریخ بازسازی کرد و فرصت یادگیری تجربی را برای آنها فراهم ساخت. همچنین زندگی و اقدامات بسیاری از شخصیتهای تاریخی مانند: پهلوانان، سرداران ملی، شاهان، وزیران و دانشمندان را در هر دورهٔ تاریخ میتوان در قالب نمایش بازسازی کرد. آموزش از راه نمایش، میتواند زمینه آشنایی دانشآموزان با کتابهای تاریخی و ادبی را فراهم سازد. دانشآموز برای نگارش نمایشنامه به اطلاعات تاریخی نیازمند است و با راهنمایی معلم میتواند از منابع تاریخی و ادبی بهره ببرد. در تمام مراحل نمایش، معلم نقش راهنما را ایفا خواهد کرد و در کنار دانشآموزان حضور فعال خواهد داشت، اما مجریان اصلی کار باید خود دانشآموزان باشند.
۱-۳: کتابخانهٔ مجهز برای آشنا کردن دانشآموزان با منابع تاریخی
یکی از راههای آگاهی از گذشتهٔ تاریخی، تعمق در منابع مکتوب بر برجای مانده از گذشته؛ اعم از کتاب یا اسناد است. دانشآموزان باید با منابع تاریخنگاری بهخوبی آشنا شوند و در جستوجوی حقایق تاریخی به منابع اصلی مراجعه کنند.معلم باید برای معرفی منابع تاریخی، به جای شیوهٔ سخنرانی، دانشآموزان را به طور عملی و از نزدیک با منابع آشنا کند و با تشکیل کلاس درس در کتابخانه محیط یادگیری بهتری برای آنان فراهم سازد. همچنین معلم میتواند نحوهٔ گردآوری اطلاعات از منابع و استفاده از فیش را به دانشآموزان آموزش دهد و از آنان بخواهد اطلاعات مورد نیاز برای نگارش نمایشنامه یا مقاله خودشان را جمعآوری کنند و بر اساس اطلاعاتی که گردآوردهاند، نمایشنامه یا مقاله خود را بنویسند. نکته مهم در این مرحله از کار حضور حمایتگرایانه معلم و راهنمایی مستمر وی میباشد.
۴-۱: تارنمای مجهز به رایانه و انواع منابع دیجیتالی مربوط به تاریخ
امروزه با گسترش ارتباطات مجازی و دسترسی به فناوریهای نوین، یکی از محیطهای مورد نیاز هر مدرسه انواع تارنماهای رایانهای و امکان دسترسی به شبکههای اینترنتی است. از آنجایی که بسیاری از کتابخانههای دنیا بخشی از منابع و اسناد را بهصورت دیجیتالی در اختیار اعضا و کاربران میگذراند، ضرورت داد تمام مدارس به اینترنت مجهز باشند و در صورت لزوم گاهی اوقات کلاس تاریخ در تارنمای مدرسه تشکیل شود و معلم، دانشآموزان را با نحوهٔ دسترسی به سایتهای معتبر پژوهشی و نیز مراکز فرهنگی و کتابخانهها آشنا سازد. طراحی تجربههای یادگیری پژوهش محور، مستلزم وجود امکانات اینترنتی و رایانهای است تا دانشآموز بخشی از اوقات خود را در این فضا بگذراند و به جستوجو در منابع الکترونیکی بپردازد. دسترسی به منابع دیجیتالی در گوشه و کنار دنیا، کودک و نوجوان را به دنیای اطرافش پیوند میزند و شوق یادگیری را در او بیشتر میکند.
۲: طراحی تجربههای مسئله محور و کاربردی در آموزش تاریخ
در کنار آموزش عینی و بصری مفاهیم تاریخی مانند هویت فردی و اجتماعی، کشور، ملیّت مرزهای جغرافیایی، و نیز فرایند تغییر دستاوردهای تمدنی و فرهنگی، لازم است دانشآموزان مباحث دیگری از تاریخ را بیاموزند. بهخصوص در پایهها و مقاطع بالاتر، با افزایش سن، و با توجه به اقتضائات رشد سنی و ذهنی دانشآموزان، محتوای آموزشی و شیوهٔ ارائه آن نیز باید تغییر کند. از نظر دیویی یکی از اصول صحیح آموزشوپرورش این است که اهداف یادگیری باید معطوف به آینده باشد، بدین معنی که آموزشوپرورش باید دانشآموزان را برای حل مشکلات حال و آینده خود تربیت کند (دیویی، ۱۳۶۹: ۹۰). دیویی راه کار تحقق این هدف را طراحی تجربههای یادگیری مسئله محوری میداند که کاربرد اجتماعی داشته باشند (همان: ۹۸). بنابراین یکی از راههای طراحی تجربههای کاربردی در آموزش تاریخ، طرح موضوعات و مسائل روز کشور و جهان است.
بهتر است آموزش تاریخ سیاسی با مصداقهایی از سیاست روز کشور و جهان آغاز شود، سپس با نقب زدن به گذشته، پیشینهٔ تاریخی و عوامل شکلگیری آن پدیده بررسی شود. از جمله مسائل مهمی که ذهن دانشآموزان دورهٔ متوسطه را به خود مشغول میکند بحث انتخابات و احزاب کشور است. معلم هنگام آموزش درس تاریخ میتواند با طرح سؤالهایی دربارهٔ گروهها و جناحها و نقش آنها در انتخابات، نظر دانشآموزان را به درس جلب کند، سپس از آنها بخواهد نظرات خود را دربارهٔ نقشآفرینی هر جناح و گروه بازگو کنند. در پایان بحث، از دانشآموزان خواسته شود گزارشی در بارهٔ شکلگیری حزب در ایران و یا برخی کشورهای جهان تهیه کنند و در کلاس ارائه دهند.
یکیدیگر از مسائل مهم کشور، نهادهای سیاسی و اجتماعی و حدود وظایف آنهاست. نظر محصلان را به اهمیت بحث جلب کند. سپس پیشینهٔ شکلگیری نهادهای مدنی و اجتماعی و تحولاتی که هریک در طول تاریخ پشت سر گذاشتهاند را بررسی کند. به کارگیری چنین شیوهای در آموزش موجب پیوند میان تجربیات کنونی دانشآموزان و تجربیات تاریخی میشود.
نکته مهمی که معلمان باید در نظر داشته باشند، این است که آموزش مراحل پژوهش باید با آموزش محتوا و سرفصلهای درسی توأم شود و در زمانبندی مناسب صورت گیرد. یعنی در پایان هر پژوهش، دانشآموزان محتوای آموزشی پیشبینی شده در برنامه درسی را نیز باید فرا گرفته باشند.
در تمام مراحل در واقع دانشآموز در حال تجربه کردن است. از زمان نگارش نمایشنامه و شخصیت پردازی، تا طراحی صحنه و لباس نمایش، دانشآموز، گذشته تاریخی را خود تجربه میکند. وقتی با راهنمایی معلم برای نمایش خود چند شخصیت زرتشتی از جمله یک موبد خلق میکند، یا وقتی در بخشی از سن نمایش، آتشکدهای برپا میکند، یا وقتی برای تهیه لباس به مشاهده دقیق تصاویر برجای مانده از آن دوران میپردازد و به خصوص در هنگام اجرای نمایش که شخصیتهای داستان، کتاب اوستا را در دست گرفته و مطالبی از زرتشت بر زبان میآورند، در واقع خود را در آن فضا و موقعیت حس میکند. دانشآموزان میتوانند با راهنمایی معلم، نمایشنامهای درباره چگونگی گرایش ایرانیان به اسلام اجرا کنند و ظلم وتعصب روحانیون زرتشتی و بیتوجهی آنان به وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم را در قالب نمایش ارائه کنند. برای مثال ممانعت فرزندان طبقات پایین جامعه از سواد آموزی را در قالب نمایش اجرا کنند.
تاریخ به عنوان یک منبع شناخت هستی و سنتهای تاریخی و همچنین عبرتهای تاریخ میتواند در آینده برای چنین موضوعی اختصاص یابد.
هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان
ایوان مدائن را آیینهی عبرت دان
منابع
۱.بازارگادی، علاءالدین. «چگونه باید تاریخ را تدریس کرد»، آموزشوپرورش، سال دهم، ش۱، ۹-۶.
۲. باقری، خسرو، نرگس سجادیه. «هدفهای درس تاریخ بر اساس رویکردی اسلامی در فلسفهی برنامه درسی»، مجله«پژوهشهای برنامه درسی، انجمن مطالعات برنامه درسی ایران، دوره اول، شماره اول، (۱۳۸-۱۱۱). بهار و تابستان ۱۳۹۰.
۳. باقری، خسرو. درآمدی بر فلسفه تعلیموتربیت جمهوری اسلامی ایران، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۷.
۴. دفتر همکاری حوزه و دانشگاه با همکاری دکتر علی محمد کاردان. فلسفه تعلیموتربیت، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، ۱۳۷۲.
۵. دیویی، جان. مقدمهای بر فلسفه آموزشوپرورش (دموکراسی و آموزشوپرورش)، مترجم: ا.ح.آریان پور، تبریز: کتابفروشی تهران. ۱۳۴۱.
۶. دیویی، جان. تجربه و آموزشوپرورش، مترجم: اکبر میرحسینی، تهران: مرکز ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۹.
۷. دیویی، جان. مدرسه و شاگرد، مترجم: مشفق همدانی، با مقدمه دکتر سیاسی و ادوارد کلاپارد، تهران: شرکت سهامی چاپ کیهان، ۱۳۴۶.
۸. مجد، مصطفی. آموزش تاریخ؛ رویکردها و چالشها، تهران: رسانش نوین، ۱۳۹۱.
۹. نصرالله الحی: راهکارهای آموزش تاریخ، تهران: شورا ۱۳۸۸.
۱۰. مهرمحمدی، محمود و همکاران. برنامه درسی نظرگاهها، رویکردها و چشم اندازها، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) و مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۹۰.
۴۳۶۳
کلیدواژه (keyword):
آموزش تاریخ,تجربه های یادگیری,جان دیویی,