نویسندگان: رودی مته، ویلم فلور، پاتریک کلاوسون
مترجم: جواد عباسی
ناشر: نامک
محل نشر: تهران
تلفن: ۶۶۴۱۷۶۳۶
پول و شکل غالب آن در گذر تاریخ، یعنی سکه، از زمرهٔ دستاوردهای بشری است که اهمیت و اثرگذاری آن در طول هزاران سال تا امروز همچنان پابرجا مانده است. ایران از سرزمینهایی است که بهدنبال فتح لیدی(یعنی جایی که به خاستگاه سکه در معنای متعارف آن شناخته شده بود) از حدود دو هزار و پانصد سال پیش دارای تجربه و تاریخ پولی به معنای خاص آن، یعنی داشتن سکه و پول رسمی، شد و از این بابت در میان کشورهای کهن شهرت دارد. بنابراین، در تاریخ ایران، سکه هم نهاد قدرت سیاسی و وسیلهٔ مبادلهای مهم و آسانکننده و هم یکی از ارکان مهم مالی و اقتصادی کشور گردید، تا آنجا که هر دودمان و فرمانروایی یکی از مهمترین و فوریترین اولویتهای خود را ضرب سکه قرار داد و اقتصاد سیاسی با پول و سکه پیوندی تنگاتنگ یافت. علاوه بر این جنس سکه نمادی از وضعیت اقتصادی حکومت و کشور گردید و کمیابی و فراوانی آن بر توان مالی حکومت و وضعیت اقتصادی کشور اثرگذار شد.
با قرار گرفتن ایران در کانون تحولات جهانی از عهد صفویه، موضوع پول و مسائل پیوسته با آن نیز ابعاد پیچیدهتری به خود گرفت. پول ایران در معرض رقابت با دیگر پولها، (اعم از شبه قارهٔ هند و ژاپن در مشرق و تا مغرب اروپا) قرار گرفت و از تأثیر سرازیر شدن فلزات قیمتی چون طلا و نقره از قارهٔ تازه شناختهشدهٔ آمریکا نیز به دور نماند. بدین ترتیب بود که در اقتصاد و حتی سیاست ایران پول بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و مسائل مرتبط با آن تبدیل به دغدغهای با اهمیت بیشتر برای فرمانروایان شد.
کتاب تاریخ پولی ایران، با گذر از توصیفات فنی و ظاهری پیرامون پول، به شرح اقتصاد پولی ایران و سیاست پولی و عرصههایی کاملاً نو از سرگذشت پول در ایران میپردازد. خواننده با مطالعهٔ این کتاب، با زوایای تازهای از زندگی جامعهٔ ایرانی که در آن پول نقش ایفا کرده است آشنا میشود.
پیچیدگیهای تهیهٔ پول و کارکردهای آن، فراز و فرود ارزش آن، پیوند آن با عرصهٔ سیاست و مناسبات خارجی، تأثیر آن بر جنبههای مختلف اقتصاد ایران، چگونگی عمل نظام پولی سه فلزی (طلا، نقره، مس) و تاریخ محلی پول در ایران از جمله عرصههای مورد توجه کتاب حاضر است که مطالعهٔ آن برای خوانندگان تازگی بسیاری دارد.
کتاب به بینظمی و آشفتگی پول ایران از سال ۱۵۰۰/۹۰۵ تا ۱۹۲۵/۱۳۰۴ اشاره دارد و عامل تشدید آن را سه چیز میداند؛ نخست آنکه برای سکه از سه فلز استفاده میشد: مس بیشتر برای تبادلات پولی محلی، نقره برای تجارت در مسافتهای دور و طلا، که نقش محدودی داشت. دوم آنکه ایران به خاطر عرضهٔ ناچیز فلز، عدم توازن تجاری گسترده که نیازمند سرمایهگذاری برای حمل سکهٔ مورد نیاز بود، شاهد کمبود شدید پول بود. سوم اینکه در آن سالها ایران چیزی به اسم اقتصاد ملی نداشت و به همین علت حرکت پولی رایج از یک شهر به شهر دیگر تفاوتی چشمگیر داشت.
کتاب همچنین به نظام سکههای ساخته شدهٔ ایران اشاره کرده و کشور را از سال ۱۵۰۰/۹۰۵ تا ۱۹۲۵/ ۱۳۰۴ ش همانند دورهٔ مغول صاحب سکههای مس، نقره و طلا دانسته است. در ادامه خواننده به ارزش سکههای واقعی دورههای ذکر شده در کتاب پی میبرد. مثلاً در دورهٔ صفویه ۵۰ دینار یک شاهی، ۴ شاهی یک عباسی و ۵۰ عباسی یک تومان بود. در دورهٔ قاجاریه نیز غالباً یک ریال یا قران، ارزش ۱۲۵۰ دینار یا ۲۵ شاهی را داشت و یک تومان ۸ ریال یا قران بود.
در این کتاب نویسندگان شرایط خاص نظام پولی در تاریخ نوین ایران را مورد بررسی قرار دادهاند که از آن جمله میتوان استفاده از پول نقد، نظام سه فلزی شامل طلا، نقره و مس و شرایط متغیر ضرابخانههای کشور را نام برد. همچنین آنها نقش حکومت را در مدیریت پول از راه ضرب سکه و دستکاری آن با کاهش معیار وزنی یا پایین آوردن عیار فلز برای کسب سود، مورد توجه قرار دادهاند.
کتاب حاضر که آن را در سه بخش میخوانیم، بهعنوان نخستین مطالعه در تاریخ پولی ایران است که برای پژوهشگران تاریخ ایران و تاریخ اقتصادی متنی لازم و ضروری به شمار میرود:
دورهٔ صفویه
در دورهٔ صفویه، دولت همچون حکومتهای پیشین مدعی در انحصار داشتن حق ضرب سکه و نظارت بر وزن و کیفیت آن بود. کتاب، سیاست پولی این دولت را در چند هدف بر شمرده است: استفاده از ضرابخانهها بهعنوان منبع درآمد؛ حفظ معیار اندازهگیری تعهدات مالیاتی و انجام پرداختها بهگونهای که به آسانی قابل بررسی باشد و نیز پیشبرد تجارت، چنانکه درآمد و قدرت دولت را به حداکثر برساند. دولت صفویه برای دستیابی به این هدفها ضرابخانهها را بهعنوان عامل اجرایی اصلی بر پایهٔ قوانین اجرایی آنها، وضع و کارگزارانی را برای فعال کردن آنها تعیین میکرد و از بینقص بودن کیفیت و وزن سکههایی که تولید میکردند، اطمینان مییافت. در این کتاب میخوانیم که نظارت کلی بر ضرب سکه وظیفهٔ وزیر بزرگ بود. در این دوره، ضرابباشی، مدیر فنی ضرابخانه یا رئیس آن بود و بر امور مالی آن نظارت روزانه داشت. وظیفهٔ ضرابباشی بود که نظارت کند تا سکهها بهطور مناسب ضرب شوند، کیفیت عیار مورد توجه قرار گیرد و هیچ سکهٔ جعلی تولید نشود.
در رابطه با روند فنی و ارتباط با نظام پولی مبتنی بر تومان، کتاب حاضر اطلاعات مفیدی به خوانندگان میدهد. و میخوانیم که دولت صفویه با فنون جدید بیگانه نبود و در همان زمان که این دولت در ایران حاکمیت داشت، شاهعباسدوم از کارایی بیشتر فناوری ضرب سکه در اروپا باخبر بود. در این دوره مردم محاسبات خودشان را با نام بردن از «عباسی»ها و «شاهی»ها انجام نمیدادند، بلکه با «تومان»ها انجام میدادند. در ادامهٔ مبحث این دوره، کتاب به نظام سه فلزی (مس، طلا و نقره) اشاره کرده و آورده است که سکههای مس بیشتر برای مبادلات محلی، نقره برای استفاده از دولت و تجارت راه دور بوده و طلا برای تجارت راه دور، ذخیره کردن و موارد تشریفاتی بوده است. سکهٔ طلای ضرب شده نام خاصی نداشت، به جز چند استثنا بر پایهٔ معیار «اشرفی» که ۵۵/۳ گرم یا مثقال که ۶۱/۴ گرم بود. نام عمومی سکههای نقره «درهم» بود. اصطلاح دیگر برای متمایز کردن سکهٔ نقره، هزار (۱۰۰۰) دینار بود. سکههای مس «فلوس» نامیده میشدند. این سکهها با عنوانهای پول، پول سیاه یا «قَرَهپول» نیز شناخته میشدند. در ادامهٔ بحث تاریخ پولی این دوره، کتاب خواننده را با مباحثی چون وضعیت شمش، مسائل پولی پیش از شاه عباس دوم، در زمان شاهعباس دوم و در عهد شاهسلیمان آشنا میسازد.
دورهٔ افشاریه و زندیه
در بخش دوم این کتاب خواننده با سیاست پولی دورهٔ افشاریه و زندیه آشنا میشود. در دورهٔ افشاریه، نادرشاه به جای ادامهٔ الگوی معیار سنتی ایرانی، ضرب سکهها را براساس الگوی هندوستان در پیش گرفت. در آغاز این دوره طهماسب قلیخان به پشتگرمی موفقیتهای نظامیاش عباس صفوی سوم را عزل کرد و خویش را با نام «نادرشاه»، شاه ایران خواند.
نادر سیاست پولی کشور را تغییر نداد. پس از جلوس وی عباسیهای جدید به وزن ۳۷/۵ گرم و برخی پولهای خُرد [۱، ۶، ۱۰ و ۲۰ شاهی] به نام نادر براساس واحد محاسبهٔ هر تومان ۴۰۰/۱ نخود -همچون قبل، نخود ۱۹۲ میلیگرمی و تومان ۵۰ عباسی بود -ضرب شدند. سکهٔ دهشاهی نادری نامیده میشد. سکهٔ بیستشاهی از این نوع برابر با یک تومان بود.
این بخش از کتاب که محتوای آن به سیاستهای پولی نادرشاه میپردازد در اصل مربوط به ادامهٔ اواخر عهد صفویه است که در پی ضرب سکه به وزنی بود که با تجارت سازگار و با هشتریالی قابل رقابت است.
پس از فتح هندوستان توسط نادر، او با احساس امنیت نظامی و مالی کوشید برای آسان کردن تجارت با شریک تجاری اصلی ایران، نظام پولی ایران و هندوستان را ادغام کند. نادر فرمانی صادر کرد که میگفت: «از آنجا که سکه در هندوستان «روپیه» و در ترکیهٔ عثمانی «قروش» و «جالوت» [زولوتا] و در ترکستان «آتچه» [آقچه] است، از این پس سکهٔ ضرب شده در ایران از نظر وزن و مبادله «پنج محمودی» است. این سکهها نادری خوانده میشدند.
در رابطه با ادغام نظام پولی هندی و ایرانی مؤلفان این کتاب در تحلیل خود آوردهاند که نظام پولی جدید ایرانی مُهور طلایی مغولان را، که در فارسی به مُهور اشرفی معروف بود و تقریباً۱۱ گرم وزن داشت، پذیرفت. این بدین معناست که نادرشاه نظام پولی هشتریالی اسپانیایی را، که در آن زمان به گستردگی در تجارت راه دور استفاده میشد، کنار گذاشت.
علاوه بر آن یک تومان نقره ایرانی را که برابر با ۲۰ روپیه نقره، هر روپیه ۵۲/۱۱ گرم و در مجموع ۵/۲۳۰ گرم نقره بود، مهیا نمود. کتاب در انتهای این بخش به بحرانهای سیاسی بازماندگان افشاریه میپردازد که پس از مرگ نادرشاه شاهد آشفتگی در نظام پول رایج بودند. همچنین در ادامهٔ این بخش میخوانیم: جانشینان نادرشاه انواع پولها را ضرب کردند ولی تغییری در ضرب سکه ندادند. پول همچنان کمیاب بود و تغییر آن از یک نوع به دیگری مشکل آفرین بود. در واپسین دورهٔ افشاریه، کشمکش نُه ساله میان سه سردار محمدحسنخان قاجار، آزادخان غلزایی و کریمخان زند، منجر به پیروزی کریمخان زند گردید. هر یک از آنها سکهٔ خودش را یا بهصورت گمنام و یا به نام یکی از بازماندگان صفویه براساس معیار ۱۲۰۰ نخود ضرب کردند.
کریمخان زند در سال ۱۷۵۹/۱۱۷۲ بهعنوان فرد پیروز در کشمکش بر سر تسلط ایران به صحنه آمد. او و جانشینان وی انواع نامگذاریهای گمنام یا نیمهگمنام را در ضرب سکه به کار بردند. شرایط اقتصادی متزلزل ایران در زمان جانشینان کریمخان نیز بهبودی نیافت. مرگ او در سال ۱۷۷۹/۱۱۹۳ منجر به کشمکش بر سر قدرت میان زندیان و قاجاریان شد که ۱۵ سال طول کشید و در نهایت به پیروزی قاجاریان انجامید.
دورهٔ قاجار
در آخرین بخش این کتاب، ماجرای پول رایج در دورهٔ قاجار را با این عناوین میخوانیم: سنت و تحول در استفاده از پول، ضرابخانههای سنتی، نظام از همگسیختهٔ پول رایج، سیاست تأمین پول در شرایط نوسازی، استفادهٔ محدود از پول در تجارب و...
در این دوره نیز دولت مدعی در انحصار داشتن ضرب سکه و نظارت بر عیار و وزن آن بود. سیاست پولی حکومت چند هدف داشت که هیچ یک از استواری کامل برخوردار نبود: استفاده از ضرابخانهها بهعنوان منبع درآمد، حفظ معیار قابلدسترسی برای اندازهگیری مالیات و پرداختها و پیشبرد تجارت آنچنانکه درآمد و قدرت حکومت را به اوج برساند. در این دوره در مجموع حدود ۴۰ ضرابخانه سکههای قاجاریه را ضرب میکردند. در حکومت آقا محمدخان طلا در ۱۳ شهر و نقره در ۲۲ شهر ضرب میشد، حال آنکه در حکومت فتحعلیشاه ۲۵ ضرابخانهٔ طلا و ۳۱ ضرابخانهٔ نقره وجود داشت.
تشکیلات ضرابخانههای سلطنتی براساس الگوی صفویه بود. ناظر ضرابخانهها لقب معیّرالممالیک داشت. نظارت بر کیفیت عیار، وظیفهٔ ضرابباشی بود. ضمناً روند تولید سکهها همچنان دستساز بود و سکهها شکل واحدی نداشتند.
در ادامهٔ مبحث نظام پولی این دوره، کتاب به دو نوع شبهپولِ تومانِ عراقی و تبریزی بهعلاوه تومان خراسانی اشاره میکند و وضع موجود را بازتابی از وجود پولهای رایج محلی با شبه تومانهای خودشان دانسته است. بنابراین در هر شهر بزرگی سکههای مس نخست به شاهی محاسبه و سپس از طریق شبه دینار به شبه تومان محلی تبدیل میشدند. مبحث آخری که کتاب به آن میپردازد، بحث دربارهٔ نقش سکههای مس، نقره و طلا و گذر به پول کاغذی است.
ایران عهد قاجار همچون قبل سکههایی از مس، نقره و طلا داشت. مس، پول رایج در زندگی روزمره بود. اما نقره پول واقعی دانسته میشد. مس، بهخصوص برای معاملات بزرگ و دوردست به راحتی نقره پذیرفته نمیشد. طلا به ندرت استفاده میشد، و عمدتاً محدود به مقاصد تشریفاتی بود. بخشهای بزرگ اقتصاد ایران در این دوره کمتر با پول سر و کار داشت؛ داد و ستد پایاپای بهویژه در مناطق روستایی کاملاً رواج داشت.
از نکات ارزندهٔ این کتاب میتوان به جداول و تصاویر رنگی آن اشاره کرد که جداول پس از هر دوره از نظام پولی تهیه شده است. همچنین آوردن تصاویر رنگی از سکههای مربوط به هر دوره، منجر به آشنایی خوانندگان و درک عمیقتر آنها میشود. ارائه فهرست نمایهها و آوردن منابع معتبر و موثق از دیگر نکات مثبت کتاب است.