دیوید گیبسون۱، استاد برجسته زیستشناسی گیاهی در مرکز بومشناسی دانشگاه ایلینوی جنوبی در کاربوندیل۲ است. او سردبیر کتابشناسیهای بومشناسی آکسفورد۳، ویراستار نشریه بومشناسی۴ و یکی از اعضای جامعه زیستشناسی۵ است. گیبسون دو کتاب تحت عناوین روشها در بومشناسی رقابتی جمعیت۶ (در سال ۲۰۰۲) و بومشناسی گندمیان و علفزارها (درسال ۲۰۰۹) با انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر کرده است. او در یادداشت کوتاهی کوشیده است مثالی از سهم بومشناسان در پژوهشهای علوم محیط زیستی را شرح دهد.
از من میپرسند شما که بومشناس هستید، بگویید آیا باید همه لامپهای رشتهای خانه را با لامپهای فلورسنت یا لامپهای جدید موسوم به LED عوض کنم؟
اگرچه من در این موارد اطلاعاتی دارم، اما پاسخ به این پرسشها در تخصص من نیست. من میتوانم مثلاً درباره مسائل و مشکلاتی که گونههای مهاجم ایجاد میکنند و در تخصص بومشناسهاست، بگویم.
من بومشناس گیاهی هستم و دوست دارم نقاشی معروف «آلبرشت دورر»۷ را تحت عنوان «قطعه بزرگی از خاک ریشهدار»۸ (سال ۱۵۰۳) را درک کنم. «دورر» تکهای از یک زیستگاه را در این نقاشی که یکی از نخستین نقاشیهای دقیق گیاهان در یک محیط زیست طبیعی است، به تصویر کشیده است. این نقاشی بهاندازهای دقیق است که میتوانیم بیش از ۲۰ گونه مختلف ، مانند بارهنگ۹ و چمن مرتعی۱۰ را در آن شناسایی کنیم. با نگاهی به این شاهکار، تعدادی پرسشهای بومشناختی، مانند رقابت، تجمع جانداران در اجتماعات، رویش گیاهان دانهرُست، عوامل محدود کننده رشد جمعیتها به ذهن متبادر میشود. من در کلاسهای درس بومشناسی این نقاشی را با دانشجویانم مورد بحث قرار میدهم و بهعلاوه، آن را روی جلد کتابم که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد، آوردهام.
بنابراین، سهم بومشناسان در علوم محیط زیستی چیست؟ برخی از موضوعاتِ داغِ جاری و چالشهای بومشناختی، اثرهای مهمی بر مسائل علوم محیطزیستی، از جمله مشکلات گونههای مهاجم غیر بومی، حفاظت از تنوع زیستی، استفاده از سوختهای زیستی و محصولات اصلاحشده ژنتیکی و اثرهای تغییر اقلیم دارند.
گاه این بحثها داغ میشوند. مثلاً، وقتی مارک دیویس و همکاران۱۱ در مجله معروف «نیچر» پیشنهاد کردند که «نباید براساس خاستگاه گونهها درباره آنها قضاوت کنیم»، آتش واکنش در اینترنت افروخته شد.
درست یا غلط، مقاله آنها یک بحث مفید را برانگیخت: پژوهشگران محیط زیستی کارن رابریرت و همکاران۱۲ یک مقاله کمتر بحثانگیز، ولی ارزشمند در ژورنال بومشناسی منتشر کردند. آنان با روشی قدیمی گیاهان گونهای به نام ابرویی عنکبوتی۱۳ را درون کوادراتها شمارش کردند و با استفاده از نمونههای هرباریومی متعلق به دوران ویکتوریایی تغییرات زمان گلدادن این گیاه را بر اثر گرمایش زمین و تغییر اقلیم در جنوب انگلستان، بررسی کردند. اگرچه این مقاله چندان بحثبرانگیز نبود؛ اما مورد توجه قرار گرفت و اهمیت مجموعههای هرباریومی و کارهای پایهای بومشناختی اصلی را برای پرداختن به یک مسئله مهم محیط زیستی برجسته کرد.
بومشناسی شاخهای بسیار جذاب از علوم زیستی است که از دانشگاهها فراتر میرود تا موضوعات مهم و علوم محیط زیستی را در پسزمینهای از سیر تکاملی نشان دهد تا ما با عشق به طبیعت برای آن کاری مفید و مهم برای محیط زیستمان انجام دهیم.
پینوشتها
1. David Gibson
2. Southern Illinois University Carbondale
3. Oxford Bibliographies in Ecology
4. Journal of Ecology
5. Society of Biology
6. Methods in Comparative Plant Population Ecology
7. Albrecht Dürer
8. Das Groβe Rasenstück (Great Piece of Turf)
9. greater plantain
10. smooth meadow grass
11. Mark Davis and colleagues
12. Karen Robbirt and colleagues
13. Ophrys sphegodes
منبع
https://www.quora.com/What-are-the-main-differences-between-ecology-and-environmental-science