چشم اندازهای نظری مهاجرت روستایی
-
دبیر متوسطه مدارس ماهنشان استان زنجان ؛ رقیه حیدری
-
عباس قاسمی
-
دبیر علوم اجتماعی
فایلهای مرتبط
۱۳۹۸/۱۲/۱۹
اشاره
مقاله کوتاه حاضر با عنایت به رخداد مهاجرت معکوس (از شهر به روستا) در دهه اخیر به دانشافزایی مدرسان، دبیران و دانشجومعلمان کمک خواهد کرد که در متن تحولات اجتماعی قرار گیرند.
این مقاله به تحلیل و بررسی پدیده «مهاجرت»، بهعنوان یکی از موضوعهای مهم جمعیتشناسی که در رشتههای متفاوت علوم انسانی مورد توجه صاحبنظران قرار گرفته است، میپردازد. مهاجرت بهطور مختصر تغییر مکان دائمی یا موقت تلقی میشود. مقاله ضمن طرح تعریفهای مختلف از مهاجرت، به علل مهاجرت از نظر صاحبنظران پرداخته است و در پایان نیز راهکارهایی برای جلوگیری از مهاجرت ارائه داده است.
مقدمه
یکی از مسائل مهمی که در چند قرن اخیر نظر اکثر جامعهشناسان، جمعیتشناسان، جغرافیدانان، اقتصاددانان و سایر اندیشمندان حوزههای علمی را به خود جلب کرده، مسئله مهاجرت است.
به دلیل ماهیت مهاجرت و اینکه پدیدهای بینرشتهای است، صاحبنظران مختلف بنا به حوزه تخصصی و زمینه کاری خود، تعریفهای متعددی از آن عرضه کردهاند، امانی و همکارانش، در «لغتنامه جمعیتشناسی»، در تعریف مهاجرت آوردهاند: «مهاجرت شکلی از ترک جغرافیایی یا مکانی است که بین دو واحد جغرافیایی صورت میگیرد. این تحرک جغرافیایی، تغییر اقامتگاه از مبدأ یا محل سکونت به مقصد یا محل ورود است که به این نوع مهاجرت، مهاجرت دائم گویند که باید آن را از شکلهای دیگر حرکت که متضمن تغییر دائمی محل اقامت نیست، تفکیک کرد» [قاسمی اردهائی، ۱۳۸۵ الف: ۵۲].
«مهاجرت تغییر مکان دائمی یا موقتی تلقی میشود. هیچ محدودیتی به مسافت حرکت یا اختیاری و اجباری بودن ماهیت این عمل و هیچگونه تفاوتی بین مهاجرت داخلی و خارجی وجود ندارد» [لهسائیزاده، ۱۳۶۸: ۶۰].
مهاجرت و جابهجایی جمعیت هماینک به دلیل پیامدهای متفاوتی که در مناطق مبدأ و مقصد بر جا میگذارد، از بسیاری جهات حائز اهمیت است. به طوری که فقدان پیشبینی مناسب جمعیت در هر منطقه عمدتاً به شکست برنامهریزیهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی منجر شده است. ارائه نشدن خدمات زیربنایی و روبنایی به مناطق روستایی کشور سبب تخلیه جمعیت روستایی شده است. استفاده نامطلوب از امکانات موجود و نیز انباشت بیش از حد جمعیت در مناطق شهری با محدودیت وسیع امکانات، نمونههای بارزی از شرایط نامناسب حاصل از جابهجاییهای بدون برنامه جمعیت، بهخصوص از مناطق روستایی به مناطق شهری است که آثار ناهنجار زیر را به دنبال داشته است:
الف. نتایج جمعیتی: به بر هم خوردن نسبت جنسی در مناطق شهری و روستایی.
ب. نتایج اقتصادی: از دست دادن سرمایه انسانی روستا و شیوع اقتصاد بیمار در مناطق روستایی.
ج. نتایج سیاسی: فرار مغزهای روستایی و بر هم خوردن هرم قدرت در روستا [طاهرخانی، ۱۳۸۱: ۴۴ ـ ۴۳].
د. شکست کنترل سنتی خانواده
علل مهاجرت
بررسیهای به عمل آمده نشان میدهند که مهاجرت از عوامل متفاوتی منشأ میگیرد که بهطور خلاصه برخی از یافتههای دانشمندان در جدول ۱ آورده شده است.
مبانی نظری تحقیق
مطالعه سیر تکوینی عوامل مؤثر در مهاجرتهای روستا ـ شهری مبین این معناست که دیدگاههای متفکران و صاحبنظران توسعه در باب مهاجرتهای روستا ـ شهری را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد:
نظریههای کلاسیک (کارکردگرایی)
در این نظریهها مهاجرت عمدتاً نوعی تصمیم فردی تلقی میشود که دارای هزینههای اقتصادی، اجتماعی، روانی و در همان حال منافع اقتصادی است. بر این مبنا، هدف فرد از مهاجرت به حداکثر رساندن تفاوت میان ارزش فعلی، منافع حاصل از مهاجرت و هزینههای آن است. این نظریهها که با عنوان نظریههای کارکردگرایانه نیز معرفی شدهاند، مهاجرتهای روستا ـ شهری را کارکردی تلقی میکنند و بر این اساس، فرایند حرکت تودههای روستایی به سوی شهرها را امری طبیعی ارزیابی میکند. بر این مبنا، شهرها نیازمند نیروی انسانیاند و به واسطه این نیاز با نوعی عدم تعادل روبهرو هستند و مهاجرت در حقیقت واکنشی به این عدم تعادل است.
نظریههای مارکسیستی (وابستگی)
مهاجرت در چارچوب نظریههای مارکسیستی تابعی از شیوههای گوناگون تولید است. در این بینش، تصمیمهای مرتبط با تابع تولید که شامل عناصر کل مجموعه روابط تولید، توزیع، مبادله و مصرف است، در مهاجرتهای روستا ـ شهری مؤثر واقع میشوند. لذا این مفهوم تمامی نمادها، سازوکارهای قانونی، ایدئولوژی سیاسی و خصوصیات مربوط به دولت را در برمیگیرد. بر پایه این دیدگاه، تسلط شیوههای تولید سرمایهداری و اضمحلال شیوههای قدیم تقلید، به تأثیرگذاری بر نیروی انسانی در روستا میانجامد و مهاجرت بهعنوان یک واقعیت نمایانگر میشود. بدین ترتیب که روابط سرمایهداری تولید کشاورزی به افزایش پولی شدن اقتصاد روستایی و اضمحلال بنیانهای مادی اکثریت دهقانان میانجامد. این امر موجب مهاجرت روستاییان به بخشهای شهری، صنعتی و خدماتی میشود.
در تحلیل مارکسیستی بیکاری مشکلی ساختاری و نشانگر اختلاف میان عرضه و تقاضای نیروی انسانی است که همزمان با تغییر در شیوه تولید یک نظام حادث میشود. از دیدگاه وابستگی، مهاجرت به لحاظ «نابرابری در توسعه» توجیه میشود. در این دیدگاه مهاجرت از یک سو معلول «توسعه نابرابر» و از سوی دیگر «عامل گسترش و تعمیق این نابرابری» است. پس از منظر این دیدگاه، مهاجرت نه پویشی هدفمند و داوطلبانه، بلکه فرایندی است که از محدودیتها و تنگناهای شغلی و سکونتی به وجود میآید و تابع عوامل تغییردهنده و عوامل رکودی در منطقههای روستایی است.
رهیافت سیستمی
از دیدگاه سیستمی، مهاجرت نظامی اجتماعی ـ فرهنگی است که دارای خاصیتهای سیستمهای باز است. بر این اساس، مهاجرت بهعنوان متغیری که در یک منظومه اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی جای میگیرد، معنی میشود، و هرگونه انفکاک آن از این ساختار، مانع شناخت و بررسی دقیق آن خواهد شد. در این رهیافت، توجه نهتنها به مهاجرت، بلکه همچنین به خردهسیستمها و روابط اجتماعی دیگری چون سازوکارهای سازگاری معطوف میشود. در حقیقت، رهیافت سیستمی از برایند دو نظریه دیگر شکل گرفته است و نقصهای دو نظریه دیگر را از بین میبرد.
از این منظر، یک سیستم موجب مهاجرتهای روستا ـ شهری میشود، لذا مهاجرت نه صرفاً از عرضه و تقاضا ناشی میشود و نه از عوامل خارجی صرف، بلکه پویشی است در جهت تطابق با تحولات اقتصادی و اجتماعی. مهاجرت ناشی از تأثیرات عوامل گوناگون است. یکی از جاذبههای اصلی این رهیافت آن است که مهاجرت روستا ـ شهری را نه بهعنوان حرکتی خطی، یک جهتی، رانشی، کششی، یا علت و معلولی، بلکه به مثابه حرکتی دوری یا وابستگی متقابل و پیچیده در نظر میگیرد که در آن، تغییر در هر قسمت میتواند بر کل سیستم اثر بگذارد.
رهیافت معیشتی
رهیافت معیشتی حاصل دیدگاه انتقادی به سه نظریه مطرح شده است، از این دیدگاه، در نظر گرفتن مهاجرت بهعنوان یک رفتار منطقی که جنبه فردی دارد و یا بهعنوان پدیدهای که متأثر از تغییر و تحولات کلان اقتصادی است، خالی از اشکال نیست. صاحبان این دیدگاه باور دارند که در پدیده مهاجرت، ما با افرادی روبهرو هستیم که مهاجرت را راهبردی برای بقا و استمرار معیشت خود انتخاب میکنند. بنابراین مهاجرت به هیچ وجه نمیتواند پدیدهای جدید و حاصل فرایند توسعه به معنای خاص خود باشد. چرا که از دیرباز در جامعههای انسانی جابهجاییهای جمعیتی برای تأمین معاش صورت میپذیرفته است. از این دیدگاه به مهاجرت بهعنوان پدیدهای منفی نگریسته نمیشود که مقابله با آن ضروری و حتمی تلقی شود، بلکه توجه باید بر این نکته معطوف شود که ریشههای پدیدآورنده چنین شرایطی مورد جستوجو قرار گیرد
[طاهرخانی، ۱۳۸۱: ۹۲ ـ ۸۹].
نتیجهگیری
با توجه به نظرات اندیشمندان مختلف در مورد مهاجرت، در ادامه پیشنهادهایی را برای کاهش این پدیده اجتماعی (مهاجرت) و افزایش مهاجرت معکوس ارائه میدهیم:
۱. تأمین آب شرب و آب کشاورزی روستاییان با استفاده از احداث سد و حفر چاههای عمیق؛
۲. تأسیس مراکز بهداشتی و آموزشی تخصصی؛
۳. مکانیزه کردن کشاورزی؛
۴. خرید تضمینی محصولات کشاورزی توسط دولت؛
۵. ساخت سالنهای ورزشی در روستاهای پرجمعیت؛
۶. ایجاد مکانهای تفریحی در روستاها؛
۷. توجه و حمایت از نیروهای متخصص و تحصیلکرده بومی؛
۸. اجرای طرح هادی در روستاها؛
۹. گازرسانی به تمام روستاها؛
۱۰. فراهم کردن امکانات برای دسترسی روستاییان به اینترنت و کتابخانه؛
۱۱. دادن امکانات و معلمان تخصصی به مدرسههای روستاها؛
۱۲. احداث کارخانههایی مرتبط با معادن موجود در شهرستانهای مورد مطالعه برای اشتغال جوانان روستایی در بخش غیرکشاورزی؛
۱۳. اختصاص وسایل نقلیه عمومی برای ارتباط راحت با مرکز استان؛
۱۴. نظارت مسئولان بر مکانهای ارائهدهنده خدمات روستایی؛
۱۵. توزیع عادلانه امکانات در روستاها؛
۱۶. ارتباط بیشتر مسئولان با مردم روستاها برای رفع مشکلات آنها؛
۱۷. ایجاد دهیاری در تمام روستاها؛
۱۸. توجه به شوراهای روستایی؛
۱۹. ایجاد تعاونیهای روستایی؛
۲۰. بیمه روستاییان و محصولات آنان؛
۲۱. دادن وامهای بلندمدت برای نوسازی مسکن روستایی؛
۲۲. اهمیت دادن به نسل جوان در روستا؛
۲۳. کاستن از جاذبههای شغلهای کاذب شهری؛
۲۴. برقراری امنیت در روستاها؛
۲۵. استفاده از افراد کارامد در مراکز ارائهدهنده خدمات روستایی؛
۲۶. جلوگیری از هدر رفتن آبهای سطحی و رودخانهها.
منابع
۱. طاهرخانی، مهدی (۱۳۸۱). «بازشناسی عوامل مؤثر در مهاجرتهای روستایی ـ شهری با تأکید بر مهاجرت جوانان روستایی استان قزوین». فصلنامه مدرس. دوره ۶. شماره ۲.
۲. قاسمی، عباس و شهبازی، مظفرالدین (۱۳۹۱). «سنجش میزان گرایش به مهاجرت روستاییان بخش مرکزی شهرستانهای ماهنشان و خرمدره و عوامل مؤثر بر آن». فصلنامه علمی پژوهشی پژوهش اجتماعی. دانشگاه آزاد، واحد رودهن. دوره ۵. شماره ۶. پاییز.
۳. قاسمی اردهائی، علی (۱۳۸۵ الف). «بررسی علل مهاجرت روستاییان به شهرها در ایران با فراتحلیل پایاننامههای تحصیلی (مقطع زمانی ۸۳ ـ ۱۳۵۹)». فصلنامه روستا و توسعه. سال نهم. شماره ۱.
۴. لهسائیزاده، عبدالعلی (۱۳۶۸). نظریات مهاجرت. انتشارات نوید. شیراز. چاپ اول.
۱۸۳۰
کلیدواژه (keyword):
دانش نوین اجتماعی,جاذبه های شهرنشینی,مهاجرت روستاییان,مهاجرت معکوس,نظریه های جامعه شناسی,