پویشهای هنری هدفمند: گفت و گو با دبیران محترم هنر استان البرز
۱۳۹۹/۰۲/۱۶
همواره از مباحث مطرح شده توسط دبیران هنر نکتههای تازه آموختهایم. دبیران هنر با مسئولیت و اراده والا به کلاس میروند و همین ویژگی است که تمام لحظات حضور آنها را در کلاس برای دانشآموزان معنیدار میکند.
در گفتوگویی که میخوانید دبیران هنر استان البرز با همان احساس مسئولیت، هم از توفیقها میگویند و هم از کاستیهای فضای تدریس خود. هر دو شنیدنی و خواندنی است. برایشان موفقیت بیشتر آرزو داریم.
با تشکر از سرگروه رشد هنر استان برای تشکیل میزگرد دبیران هنر. این میزگرد همزمان با برپایی نمایشگاه و آثار هنری دانشآموزان تشکیل شد.
امروز شاهد بودیم که بیرق هنر در بین ۴۰۰ دانشآموز و کارهای هنریشان برافراشته شد و این رویدادی بسیار مغتنم بود.
این انبساط درونی که برای هر یک از ما ایجاد شد به واسطه درس هنر است که پرچم آن در دست دبیر هنر قرار دارد و رایت اصلی آن به دست مدیر آموزشگاه است.
ما در مجله همواره از مدیران مدرسه خواستهایم که از معلم هنر مدرسه خود پشتیبانی لازم را به عمل آورند، زیرا میدانیم که وقتی چنین اتفاقی رخ دهد، جذابیت و بهرهوری کار معلم و دانشآموز دوچندان میشود.
شما با گذاشتن نمایشگاه این چنینی از آثار دانشآموزان خود موجب شکوفایی آنها در زمینه هنری میشوید و در آینده خیلی از آنان را در کنار مهندسان یا پزشکان موفق خواهید دید. انشاءالله که تلاشهای این چنینی رو به فزونی باشد.
ما از معلمین عزیزی که اینجا هستند میخواهیم ضمن معرفی خود بگویند شاخص یک معلم محبوب هنر چیست و همچنین درباره (انتظار دانشآموز از معلم هنر) برایمان بگویند و خاطراتی از زنگ هنر و انتقادات و پیشنهادهایی را در مورد محتوای کتاب درسی هنر و فرهنگ مطرح سازند.
علی افراسیابی: من در رشته مدیریت آموزشی تحصیل کردهام. به همکاران و اولیا و دانشآموزان بسیار خوبی که دارم افتخار میکنم. من هم قبول دارم که مدیر مدرسه باید فعالیتهای دبیران هنر را تسهیل کند تا در پی آن اتفاقات بهتری بیفتد. نمونه آن حضور ارزشمند شماست که باعث برکت و نعمت مدرسه ماست.
علی شریف کاظمی: سرگروه سمپاد استان و در ضمن شاغل در مدرسه شهید باهنر ۴ هستم.
بعد از اینکه کتاب نهم چاپ شد کتاب دهم شروع به نگارش شد و دیر به مدارس رسید. در ضمن به علت کمبود دبیر تخصصی هنر، کتاب دهم و یازدهم در مدارس آنطور که باید تدریس نشده است.
راهحل این مسئله چیست؟
زیرساختهای مناسب برای به راه انداختن این جریان که همان تربیت دبیران هنر است باید به وجود بیاید. وقتی ما نیروی انسانی برای این کار نداریم قادر به اجرای برنامههای طراحی شده هم نخواهیم بود.
ما برای تدریس کتابهای دهم و یازدهم دبیرانی را نیاز داریم که تحصیلاتشان در زمینه پژوهش هنر باشد. این کتابها با کتابهای هفتم و هشتم و نهم متفاوت است، چرا که متوسطه اول بیشتر مباحث مربوط به کارهای عملی بود.
در هنرستانهای ما، همکارانی با این ویژگی و تحصیلات هستند شما از این همکاران کمک نگرفتید؟
بله قطعا داریم اما تعدادشان به نسبت کل دبیرستانهای استان بسیار اندک است.
سید علی رئیسی: دبیر هنر هستم. در مورد کمبود دبیران تخصصی، مسئولان آنطور که باید راهحلهای پیشنهادی ما را عملی نمیکنند. برای مثال برای جبران کمبود دبیر ما میتوانیم از فارغالتحصیلان رشته خوشنویسی که دارای مدارک استادی، فوقممتازی و ممتاز هستند استفاده کنیم. یا در انجمن نگارگری ایران برای مثال استاد محمد باقر آقامیری حدود ۳۰۰ فارغالتحصیل دارند که همه آنها هم پژوهشنامه و هم پایاننامه دارند. و قابلیت این را دارند که بهعنوان دبیر تخصصی هنر در آموزشوپرورش فعالیت کنند. ولی ما امکان استفاده از آنها را نداریم.
معصومه محمدنیا (سرگروه استان): با ۲۷ سال سابقه تدریس، ۵ سال است که سرگروه استان هستم با مدرک کارشناسی ارشد پژوهش هنر. علاوه بر کمبود دبیر تخصصی هنر در متوسطه دوم این کمبود در متوسطه اول نیز بسیار شدید است. استان البرز ۱۹۱ مدرسه دخترانه و ۱۷۸ مدرسه پسرانه دارد، ولی همکاران تخصصی هنر، فقط ۵۰ نفر آقایان و ۳۱ نفر خانمها هستند. به همین علت ۳۴۹۶ ساعت را دبیران غیرتخصصی هنر تدریس میکنند. ما ۱۴۵ نیروی تخصصی در سطح استان کمبود داریم. درکلاسهای استان البرز تنها ۳۵ درصد از دبیران هنر تخصصی هستند.
پیشنهاد من این است که دانشگاه فرهنگیان بیشتر دانشجوی هنر بگیرد. پیشنهاد دیگری هم دارم که در حال پیگیری عملی شدن آن هستیم و آن است که همکارانی که بالای ۶ ساعت هنر تدریس میکنند و ۳ سال پشت سر هم این درس را داشتهاند و همچنان تمایل به تدریس هنر دارند، از آنها آزمونی گرفته شود و سطح آنها سنجیده شود و در تابستان برای آقایان دورههایی گذاشته شود و آنچه نیاز است به آنها تدریس شود. در پایان هم گواهی یا ابلاغی به آنها بدهند که مدیران ملزم شوند که این دبیران را در درس هنر به کار گیرند. مشکل دیگر این است که با وجود اینکه استان البرز دارای ۸ منطقه است اما تنها سرگروه استان من هستم و این کار را سختتر میکند. من برای بازدید از مدارس ۸ ساعت ابلاغ دارم اما تمام وقتم را باید صرف این کار کنم. در ضمن اگر هر منطقه سرگروه داشت میتوانستیم کارگاههایی برای همکاران غیرتخصصی بگذاریم تا با دست پرتری در کلاسها حضور پیدا کنند.
شریفی: وقتی کتاب متوسطه اول نوشته شد نگرش از آموزش هنر به فرهنگ و هنر ارتقا پیدا کرد و این اتفاق بسیار مثبتی بود. در کتاب قبلی دانشآموز مجبور به کپیکاری بود، اما در کتابهای جدید دانشآموز در شرایطی قرار میگیرد که میتواند استعداد و خلاقیتش شکوفا شود. چه خوب است علاوه بر آنکه دانشآموز باسواد بار بیاید خلاق نیز شود تا در آینده پزشک یا مهندس باسواد و خلاق داشته باشیم.
هر حرکت نو و تازهای طبیعتاً دارای کاستیهایی نیز هست.
• هر دبیری، به نوعی، خوانش خاص خود را از کتاب فرهنگ و هنر داراست و متناسب با زمینه هنری و علایق خود بخشی از کتاب را برجستهتر پیش میبرد، آیا همین گونه نیست؟
دبیران هنر ما نمیتوانند در همه رشتهها تخصصی عمل کنند و شرایط ایجاب میکند که این اتفاق بیفتد. در خود کتاب نیز خیلی جاها اشاره شده این قسمت تجویزی و یا نیمهتجویزی است تا دبیر هنر متناسب با شرایط در کلاس اقدام لازم را انجام دهد.
اسدالله مؤذنی: ۱۸ سال سابقه فعالیت حرفهای هنر دارم. ۱۱ سال هم در آموزشوپرورش سابقه دارم ولی قبل از آن در کنار هنرمندانی که صرفاً فعالیت هنری حرفهای داشتند تجربیاتی کسب کردم که با تجربههایم در آموزشوپرورش کاملاً متفاوت بود. فضای آموزشوپرورش از نظر نگاه به هنر بسیار پایین است. ما به نیابت از همکاران هنر البرز درخواست داشتیم که در اعتباربخشی به این کتاب جلسهای گذاشته شود و نقدهایی را مطرح کردیم اما به هیچ کدام به اندازه کافی پرداخته نشد.
مثلاً در بحث طراحی، نمایش و ... کتاب بهگونهایست که مطالبش در هر سال در حال تکرار شدن است. یا در هنرهای سنتی که اقیانوسی از مطلب است و اگر پا در آنها بگذاریم گم میشویم؛ اما بهصورت تجویزی و غیر تجویزی به این مسئله پرداخته شده.
البته حرکت کتاب رو به جلو است و دارای پیشرفت بوده اما به جهت آنکه پویایی بیشتری مدنظر ماست کاستیها را نیز باید مطرح کنیم.
کتاب پایه هفتم قدیم نسبت به کتاب جدید به تکنیکهای خوشنویسی و طراحی بیشتری پرداخته بود. هنر را در یک جمله نمیتوان خلاصه کرد و این امتیاز کتاب است که به هنرهای زیادی پرداخته. اما چه خوب بود که برای مثال دو مبحث از مباحث هنری را در سال هفتم میآورد و همینطور در سالهای بعدی به هنرهای دیگر میپرداخت. هدف از این کتاب و آنچه مورد نیاز دانشآموز است تربیت هنری است. اما اکنون بعد از پایه نهم آنچه مطلوب ماست با چنین روشی خیلی محدود و کم اتفاق میافتد. چرا که این کتاب به هر هنری چنگ میزند اما به هیچ کدام آنطور که باید و شاید نمیرسد.
اگر هدف آشنا شدن دانشآموز با انواع رشتههای هنری است باید در پایه دهم آنها را بهعنوان انتخاب رشته استفاده کند و استعدادش را شناسایی کند.
دبیران هنری هستند که از کتاب بخشی را میگیرند و با دانشآموزان کار میکنند و این کتاب را معنادار میکنند.
برای مثال در نمایشگاهی که شما از آثار دانشآموزان برگزار کردید دبیر برای راهنمایی دانشآموز ذوقی خوشنویسانه داشته و موجب پدید آمدن چنین آثاری با آن شکل و فرمها شده است.
بنابراین ما هستیم که از ماده یا موادی که بیزبان است عنصری جاندار و زباندار درست میکنیم.
مؤذنی: گستردگی کتاب، هم معلم و دانشآموز را دچار چالش میکند. دانشآموز نمیتواند متمرکز شود و آن هنر مشخص را به درستی بشناسد. و در انتخاب رشته هم به سمت آنچه که نشناخته است نمیرود.
نتیجه چنین کتابی آن میشود که هر دبیری خود و اندیشههای خودش را محور قرار میدهد و برای خودش استاد میشود و به صورت علمی پیش نمیرود. و تنها در زمینهای که وارد است کلاس هنر را پیش میبرد، و کتاب را کنار میگذارد!
حسن کتاب آن است که خواسته است دانشآموز را با هنرهای زیادی آشنا کند، هر چند در آن موفق نبوده.
معضل اصلی ما کمبود معلم نیست، بلکه آن است که دبیران هنر تخصصی ما چون فقط در یک سری از زمینههای هنری پرورش یافتهاند ناکارآمد میشوند.
راهحل این مسئله برگزاری کارگاههای مختلف توسط دبیران تخصصی هنر است تا دبیران از همدیگر در زمینهای که مهارتشان در آن کمتر است از دبیران دیگر یاد بگیرند.
رئیسی: من با صحبت آقای مؤذنی موافقم. اما در انتخاب موضوع هنر برای تدریس بحث علاقهسنجی از خود دانشآموز هم هست که باید در نظر گرفته شود.
لیلی عزیزی: دبیر هنر ناحیه ۳ مدرسه رضوان با مدرک فوقدیپلم هنرهای تجسمی هستم.
تنها نتیجهای که در این سالها گرفتیم این بوده که در بچهها انگیزه و خلاقیت ایجاد کنیم تا راهی که انتخاب میکنند درست باشد.
هنر در دختران دارای علاقهمندان زیاد است اما هنوز جایگاه ویژه خود را ندارد.
چون در خانواده و ذهن خود بچهها این طور جا افتاده که هنر به درد آینده بچهها نمیخورد، به همین دلیل دنبال آن را نمیگیرند. و بیشتر به درسهای ریاضی و علوم گرایش دارند.
شما انگیزه را، که خیزشگاه موفقیت در آموزش هنر است، در بچهها چگونه بهوجود میآورید؟
عزیزی: من بچهها را در وهله اول، حتی اگر تولید هنریشان کمارزش و ناچیز باشد، خیلی تشویق میکنم.
هر دانشآموزی را با خودش میسنجم و از مقایسه او با دیگر دانشآموزان خودداری میکنم. با دانشآموزانی که علاقه زیادی نشان میدهند و با استعداد هستند زمان بیشتری را میگذرانم. تشویق میکنم که بچهها روی علاقههایشان پژوهش داشته باشند و کلاسهایی فراتر از مدرسه بروند.
برای بهبود کیفی کتاب چه نکاتی را مدنظر دارید؟
عزیزی: حجم درسها خیلی سنگین است و دانشآموز نتیجه مطلوب را نمیگیرد. مثلاً در پایه هشتم درس تصویرسازی خیلی زمان میبرد.
مریم یوسفیان: کارشناسی هنرهای تجسمی دارم. با سابقه ۱۷ سال. در متوسطه اول تدریس میکنم.
کتاب مباحث زیادی دارد. این تنوع هم سختی کار است و هم شیرینی کار؛ چرا که ما میتوانیم از بین آنها انتخاب کنیم. من از بچهها هم در این زمینه کمک میگیرم تا اگر در مبحثی واردند مشارکت کنند. از روش آموزش دانشآموز به دانشآموز که دلخواه بسیاری از بچههاست زیرنظر خودم، استفاده میکنم. این اتفاق بیشتر در بحث موسیقی و نمایش که خودم خیلی سررشته ندارم رخ میدهد.
این کار باعث میشود که دانشآموزان در طی ۳ سال هفتم تا نهم به خودباوری برسند و بدانند که آنها هم میتوانند تولید و خلاقیتهای هنری داشته باشند.
سارا اشکانی: لیسانس هنر دارم با ۲۰ سال سابقه تدریس، و در ناحیه ۳ تدریس میکنم.
من جای خالی بعضی از مباحث را در کتاب درسی حس میکنم؛ برای مثال مبحث رنگ و پرسپکتیو. چون خلأ نبود اینها حس میشود من به ناچار خودم تدریسشان میکنم. با توجه به اینکه با کمبود دبیر تخصصی هنر روبهرو هستیم این مباحث در کتاب درسی باید مطرح شود چرا که خیلی از همکاران که تدریس میکنند این نیازها را نمیدانند.
در مورد عکاسی هم در مدارس آوردن موبایل برای گرفتن عکس ممنوع است و تمرین عکاسی نداریم و بهتر است در این زمینه توجیههایی صورت بگیرد.
از مشکلات کتاب میتوان به پایین بودن کیفیت تصاویر آن اشاره کرد.
در مورد خاطره از کلاس هنر باید بگویم که درس هنر هیچچیز نیست به جز حظ وافر و خاطره و عشق؛ و انتخاب از میان آنها سخت است!
محمد زحمتکش: در ناحیه ۴ البرز تدریس میکنم. با ۲۷ سال سابقه، دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته گرافیک هستم.
برای گفتن خاطره از کلاس هنر باید از اینجا شروع کنم که بهترین دوستان الان من، دانشآموزان سالهای اول تدریس من هستند. در آن سال انرژی خوبی داشتم و شرایط مساعدتر بود.
برای انگیزه دادن به بچهها بهترین روش دوست بودن با آنهاست. هر چقدر فضا جدیتر و درس نمرهگراتر میشود فاصله معلم و دانشآموز هم بیشتر میشود. دانشآموزی که عاشق معلمش شود، حتی اگر از آن درس متنفر هم باشد، کمکم به آن علاقه نشان خواهد داد.
من فکر میکنم کتاب هنر و درس هنر به اندازه نیاز جدی گرفته نمیشود و در حد رفع تکلیف به آن پرداخته میشود.
در کلاسها فضای کافی برای انجام کار هنری در اختیار ما قرار نمیگیرد. برای رفع نقصهای کتاب درسی، مسابقهای برای طرح درس، اتفاق خوبی بود. این مسابقه در سطح کشوری برگزار شد و ما در بخش تصویرسازی رتبه ۲ کشوری را کسب کردیم.
هر کدام از همکاران در کنار نقدی که ازکتاب درسی میکنند اگر پیشنهادی را هم در ذهنشان دارند میتوانند تجربیاتشان از کلاس را در قالب طرح درس مطرح کنند و به بهبود کتاب درسی نیز کمک کنند.
مهدی طاهرخانی: با ۲۰ سال سابقه در ناحیه ۳ کرج تدریس میکنم. من هم هنرهای تجسمی خواندم و هم درتحصیلات تکمیلی حقوق خواندم.
من در طی ۲۰ سال گذشته هر سال در جلسههایی که گروههای آموزشی ترتیب میدادند شرکت کردهام و دیدهام که سرفصل مشترک همه این جلسات نواقص کتاب درسی هنر است و در آخر هم به نتیجه مطلوب نمیرسیم. حتی اگر بهترین کتاب هنر هم برای کشور ما طراحی شود معلمان هنر گلهمند هستند و این قضیه مرا ناراحت میکند.
نگاه ما به هنر اگر از «کتاب محوری» به «معلممحوری» تغییر کند و به کتاب بهعنوان ابزاری در دست دانشآموز، که باعث قرار گرفتن او در مسیر میشود، بنگریم گلهمندیهایمان از کتاب درسی کمتر خواهد شد. از مشکلات کتاب عدم وحدت رویّه بین طراحی مطالب، بین خوشنویسی با دیگر عناوین کتاب درسی است اما امروز ما شاهد هستیم که معلمان هنر، خوشنویسی را به شکل خلاقانه با تلفیقی از فرم و مبانی رنگها کنار هم مینشانند و کار میکنند. در حالیکه در کتاب هیچ دستوری در این زمینه داده نشده است. با هنرمندی معلم در طراحی درس به این شکل است که باعث شکوفایی دانشآموزان و خلق آثار هنری میشود.
به نظر من کتاب به هر شکلی طراحی شود باز هم با وجود مشکلات چاپ نواقصی خواهد داشت.
به نظر من هم بعید است بتوانیم کتابی را طراحی و تألیف کنیم که بتواند نظرات مردم ایران را در چهار گوشه کشور تأمین کند. ادوارد براون کتابی دارد که در ابتدای آن نوشته است «اگر میخواستم کتابی بنویسم که هیچکس نتواند از آن ایرادی بگیرد هرگز کتابی نمینوشتم» طبق فرمایش شما اگر از کتابمحوری به معلممحوری در چارچوب کتاب مهاجرت کنیم میتواند روشی مؤثر باشد.
مهدی طاهرخانی: من به دو دلیل خوشحال هستم که هنر تدریس میکنم. اول اینکه هیچوقت با یک امتحان یک روزه نمره را تعیین نمیکنم. دوم اینکه سرفصل کارها و طراحی درس را خودم بدون متوسل شدن به کتاب انجام میدهم و این طراحی بعد از سنجیدن روحیات دانشآموزان هر مدرسه است. اعمال سلیقه معلم هنر چیز خوبی است اگر به کمک گروههای آموزشی به سمتی مثبت هدایت شود. همچنین ابزارهای دیگری از جمله مجلات هنر در آگاهسازی معلمان هنر از روشهای کارا و مفید برای تدریس هر سرفصل بسیار مؤثر است. وقتی تجربیات معلمان هنر برای همدیگر به اشتراک گذاشته شود مسلماً باعث ارتقای سطح تدریس هنر خواهد شد.
محمد خیراندیش: ۲۷ سال سابقه تدریس دارم. خاطرهای از کلاس هنر دارم. این خاطره در کلاسی از یک مدرسه در روستایی به نام بردستان، که از توابع بوشهر است، اتفاق افتاد. وقتی بهعنوان معلم هنر به آنجا رفتم دانشآموزان با این درس بیگانه بودند و ۲۰ نفر از بچهها به دلیل به رسمیت نشناختن درس هنر از کلاس بیرون رفتند و مشغول بازی فوتبال شدند و فقط ۷ نفر سر کلاس نشسته بودند من توانایی و هنرم را در تدریس هنر به نمایش گذاشتم. در این هنگام دانشآموزانی که بیرون رفته بودند خواستند به کلاس بیایند هنگامی که شروع به تمرین در درس هنرهای آوایی کردم دیدم از پشت پنجره مشغول تماشا شدند. به نظرم از اتفاقات خوبی که در کتاب درسی جدید افتاد همین ورود هنرهای آوایی بود.
معلم هنر باید همه فنحریف باشد و در همه شرایط بتواند جوابگوی دانشآموزان باشد. من هنگامی که دانشجوی تهران بودم. سعی کردم از وقتم در جهت کار با استادان بزرگی مثل استاد بیضایی، استاد سمندریان در تئاتر، آقای کیانی و هما روستا استفاده کنم. این اواخر هم دلم به سمت خط شکسته رفت و با استاد حیدری وارد خط شکسته شدم. در کل من سعی میکنم با دانشآموزانم دوست باشم. این برای من جای خوشحالی و افتخار دارد که ۱۵ نفر از دانشآموزان آن روستا فارغالتحصیل فوقلیسانس و دکترای هنر هستند. دو نفرشان در دانشگاه تهران، یک نفر در دانشگاه هنر اصفهان و دیگری در یزد تدریس میکنند. این برای من کافی است که دانشآموزان را به درس هنر علاقهمند کنم.
محمدرضا عباسی: دبیر ناحیه ۴ البرز هستم و در حال کار روی پایاننامه کارشناسی ارشد در رشته نقاشی.
هنگامی که ما تصمیم به برگزاری نمایشگاه کارهای هنری بچهها گرفتیم قصدمان صرفاً هنری بودن آثار بچهها نبود. بلکه ایجاد یک گردهمایی بین دانشآموزان و اولیا آنها بود تا موجب تغییر در روحیه دانشآموزان و بیرون آمدن از یکنواختی درسها شود. این نمایشگاه نتیجه کار با بچهها در ۳ ماهه اول بود.
به نظر من، چه با کتاب هنر و چه بدون آن، ما معلمان باید فضایی را برای جستوجو و کنکاش به وجود آوریم. به همین خاطر ما عنوان پوستر را«جستوجوهای ذهنی» گذاشتیم و قصدمان این بود که ورای نامهای خوشنویسی یا طراحی یا گرافیک بچهها بازی کنند و نتیجه محور بودن را کنار بگذارند و چند ساعتی در کلاس، هنر را دغدغه ندانند و در کمال راحتی و شادی به آن بپردازند. البته ما در مدرسهای هستیم که شرایط فراهم است اما میدانم در خیلی از مدارس همکاران هنر تنها به اداره کلاس و کنترل دانشآموزان مشغولاند و شرایط برایشان آنطور که باید فراهم نیست.
در ضمن باید بگویم که کتاب درسی هنر در بلاتکلیفی است. که آیا ما میخواهیم هنرمند پرورش دهیم یا بچهها را صرفاً با مبانی زیباییشناسی آشنا کنیم.
من معتقدم حالا که آموزشوپرورش نمیتواند دبیران تخصصی هنر را به میزان نیاز فراهم کند اما دستکم میتواند شرایط را به گونهای فراهم کند که معلمان در کلاس طراوت لازم را داشته باشند تا ساعاتی را که در کلاس درس سپری میکنند مطالبی را، حتی اگر چند بیت شعر است، با عشق برای بچهها بیان کنند تا این درس تأثیرگذاری لازم را داشته باشد.
در کل به نظر من مهم این است که همکاران ساعاتی را برای بچهها رقم بزنند که لحظات خوشی داشته باشند و لذت ببرند.
علی طاهری: من در طی این سالها دریافتم که آموزش هر درسی را اگر در قالب هنر نیاوریم قادر به یاد دادن آن نیستیم. اگر دانشآموزی بعد از ۲۰سال یاد و خاطره معلم ریاضیاش را در سر میپروراند به خاطر مباحث ریاضی نیست، بلکه به خاطر هنر تدریس آن معلم است. خوبی کلاس هنر این است که معلم هنر هر جلسه دانشآموز را ارزیابی میکند و میسنجد و چه نیکو میشد اگر معلمان دیگر دروس نیز از این شیوه استفاده میکردند. از مزیتهای درس هنر آن است که نسبت به درسهای دیگر مانند کار و فناوری فعالیتهای بیشتری در خصوصش انجام گرفته مثل انتشار مجله و ...
در مورد نقصهای کتاب هنر هم در تأیید فرمایشات آقای طاهرخانی باید بگویم که در سراسر کشور در کلاسهای هنر این معلمان هستند که مشکلات کتاب را هنگام تدریس مرتفع میکنند.
متأسفانه ارتباط مؤثر دروس از جمله ریاضی، علوم و هنر با هم قطع شده در حالیکه اگر این دروس با هم مرتبط شوند هر کدام قابلیت این را دارند که در خدمت دیگری قرار بگیرند.
در دروسی مثل هنر که نتیجهمحور نیست، بلکه فرایندمحور است، درد دل بین معلمین و نقد از کتاب زیاد است و این طبیعی است. اما در طی فرآیند تدریس معلم با روش آشنا میشود و نتیجه کارش را در سالهای بعدی قطعاً خواهد دید.
معصومه محمدنیا: در سال۱۳۹۴-۱۳۹۳ استان البرز در جشنواره درسپژوهی رتبه برتر کشوری را کسب کرد. در جشنواره نوآوری در فرایند یادگیری و یاددهی هم، در سالهای ۱۳۹۵- ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶-۱۳۹۵ رتبه اول کشوری را کسب کرد. باز در طراحی درس آزاد سال ۱۳۹۶-۱۳۹۵ حائز رتبه دوم کشوری شد. در طراحی ملاکهای ارزشیابی عملکردی ۱۳۹۶-۱۳۹۵هم حائز رتبه اول کشوری شد. به جز اینها دو بار هم جزء ۵ استان منتخب کشوری بودیم و رتبه اول را آوردیم و از دبیرخانه کشوری تندیس گرفتیم.
این همت ارزنده را تبریک میگویم و معتقدم که در این نقطه نباید بمانیم؛ و باید بیشتر پیشرفت کنیم.
از حضور صمیمانه همکاران برای شرکت در میزگرد سپاسگزارم.
۱۸۱۴
کلیدواژه (keyword):
میزگرد,گفت و گو,پویش های هنری هدفمند,