یکی از اساتیدمان هر از گاهی نکات جالبی لابهلای درس میگفت. یک روز در کلاس از ما پرسید: «شما اگر در کارتان به مشکل برخوردید، مثلاً با سؤال سختی مواجه شدید، چه کارهایی میکنید؟» ما هم که به خیالمان استاد سؤالی آبکی پرسیده است، بدون معطلی پاسخ دادیم: «خب فکر میکنیم، مطالعه میکنیم، از دیگران مشورت میگیریم و...». استاد گفت: «اگر باز هم حل نشد چه؟» برخی که فکرشان به معنویت نزدیکتر بود، گفتند: «وضو میگیریم و دو رکعت نماز میخوانیم و از خداوند علیم و حکیم میخواهیم که راه را نشانمان دهد». استاد گفت: «درست است. من هم همه این کارها را میکنم؛ اما اخیراً روش مجرب دیگری هم پیدا کردهام». کنجکاوی ما حسابی گل کرد و بیصبرانه منتظر کشف مهارت استاد بودیم. او ادامه داد: «به همسرم میگویم امشب یا امروز فلان کارِ خانه را من به جای شما انجام میدهم؛ مثلاً ظرفی میشویم و جارویی میزنم و غیره. در حین همین کارها، پرسشی که ذهنم را درگیر کرده است، بالا و پایین میکنم. انگار که نوری در تاریکی ذهنم درخشیده باشد، فکرم قوت میگیرد و معمولاً راهحل در خوری برای مشکلاتم مییابم».
تمثیل جالب مولوی
انگار در این عالم رابطههای علّی و معلولی جالبی وجود دارد. انگار راههایی غیر از آنچه متعارف و معمول است وجود دارد. خیلی از ما نهتنها اینگونه روابط را کشف نمیکنیم و در پی آنها نمیرویم، بلکه به جاده خاکی میزنیم. همچون تمثیلی که مولوی در مثنوی به تصویر کشیده است. او مردی را مثال میزند که در هنگام اجابت مزاج به زمزمه کردن این دعا مشغول میشده: «اللهم ارحنی رائحه الجنه»؛ یعنی خدایا به مشامم رایحه بهشت را برسان.
آن یکی در وقت استنجا بگفت
که مرا با بوی جنت دار جفت
گفت شخصی خوب ورد آوردهای
لیک سوراخ دعا گم کردهای
حتماً میدانید که مستحب است پیش از وضو، اندکی آب در بینی بگردانیم و دعای بالا را بخوانیم. مولانا میگوید این ورد و دعای خوبی است، اما مخصوص خالی کردن بینی است، نه برای تخلی. این حال و روز بسیاری از ماست که موارد را با هم اشتباه میگیریم. در حالی که میتوانیم با یک کمک ساده به همسر، با یک احترام و یاری به والدین، با یک صلهرحم، خیرات و کمک به نیازمندان درهای آرامش را به روی خودمان باز کنیم، به دنبال راههای دیگری هستیم که هرگز ما را به مقصد نمیرسانند.
میانگین عمر خیرین بیشتر از افراد خودخواه
جالب است که پژوهشی در سال ۲۰۰۸ در دانشگاه میشیگان آمریکا صورت گرفت که مطابق آن، پژوهشگران به مقایسه دو گروه با یکدیگر پرداختند؛
یک گروه کسانی که که دست کمک دهنده ندارند و با خودخواهی امورات زندگی خود را پیش میبرند.
گروه دیگر کسانی که خود را به دلایل غیرخودخواهانهای مانند کمک به دیگران داوطلب میکنند و به امور خیریه میپردازند.
این تحقیق چند سالی به طول انجامیده بود و نتیجه جالبی در پی داشت. محققان دریافتند افرادی که برای دلایل نوعدوستانه داوطلب میشدند، میزان کمتر مرگ و میری نسبت به افرادی که داوطلب نمیشدند، داشتند و به عبارتی بیشتر عمر میکردند.
پنچ چیز در پنچ چیز
چنین مضامینی مبنی بر اشتباه تشخیص انسانها در روایات نیز بسیار آمده است. مثل آنجایی که خداوند به حضرت داود(ع) وحی فرمود:
اى داود! من پنج چیز را در پنج چیز قرار دادم، ولى مردم آنها را در پنج چیز دیگر میجویند و نمییابند:
علم را در گرسنگى و تلاش و کوشش قرار دادم، ولى مردم آن را در سیرى و راحتى میجویند و نمییابند.
عزت را در اطاعت از خودم نهادهام، ولى مردم آن را در خدمت به سلاطین طلب میکنند و نمییابند.
بینیازی را در قناعت قرار دادم، ولى مردم آن را در مال زیاد میجویند و نمییابند.
رضایت خودم را در نارضایتى هوای نفس نهادهام، ولى مردم آن را در رضایت نفس طلب میکنند و نمییابند.
راحتى و آسایش را در بهشت قرار دادهام، اما مردم آن را در دنیا میجویند و نمییابند.*
بد نیست گاهی به این بیاندیشیم که نکند جایی راهحل مشکلاتمان را اشتباه گرفته باشیم. تلاش داشته باشیم با کمک قرآن، گنجینه روایات و قدرت تفکر و اندیشه خودمان به این مهارت برسیم که در هر موقعیت، دعایی که باید بکنیم یا رفتاری که واقعاً حلال مشکل ماست را شناسایی کنیم؛ چون آنوقتی میتوانیم یک نتیجه خوشایند را انتظار بکشیم که واقعاً گام مؤثری برای رفع مشکلات برداشته باشیم.
* بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۴۵۳.