اگر شخصی عیبی را به تو نسبت داد، در حالی که صادق نبود، خشمگین نشو؛ زیرا اگرچه تو دچار آن عیب نبودی، اما عیبهای دیگری -حتی فاحشتر از آن عیب- را دچار هستی.
خداراشکر کن که دیگران از عیبهای دیگرت هنوز با خبر نیستند.
* * *
به یاد بیاور که خشم خدا، به مراتب سنگینتر و قویتر از خشم توست.
بیا با او معامله کن؛
خشمت را کنترل کن به این امید که خداوند خشمش را در دنیا و آخرت از تو دور بدارد.
* * *
چه چیزی تو را به سمت خشم فراخوانده؟
اگر فکر میکنی چیزی را از دست دادهای، بدان که اگر آن چیز قابل بازگشت باشد، بدون خشم هم به دست میآید. اگر هم بازگشتش ممکن نباشد، پس با خشم هم ممکن نیست.
* * *
چه چیزی تو را به سمت خشم فراخوانده؟
اگر تصور میکنی از چشم مردم افتادهای، بدان که از چشم مردم افتادن بهتر است از اینکه خشمگین بشوی و از چشم خداوند بیفتی.
* * *
خدا محبوب تو است دیگر؟
بنده، آنچه محبوبش میپسندد را اختیار میکند.
بدان که محبوب تو، خشمگین نشدنت را میپسندد.
* * *
کسی که چشم در چشم از تو بدگویی کرده، حسنات و خوبیهای خودش را به تو هدیه داده و گناهان تو را هم شسته؛
چرا میخواهی چشمت را به روی این دستاورد مهم ببندی، هدیه را پس بفرستی و بر او خشم بگیری؟
* * *
چه چیزی تو را به سمت خشم فراخوانده؟
ار گمان داری که خوار شدهای، بدان که عزت در کنترل خشم است. کنترل خشم، نشانه قوت و شجاعت نفس است.
* * *
پیش از آنکه در پی کنترل خشمت باشی، خصلتهایی که تو را به خشمگین شدن تهییج و تشویق میکنند را شناسایی و برطرف کن؛ مثل عجب، فخر، تکبر، لجاجت، حرص.
تا وقتی اینها باشند، خشم هم هست.
* * *
وقتی خشمت به تحریک در آمد، در وضعیتت تغییر ایجاد کن.
اگر ایستادهای بنشین. اگر به آب دسترسی داری، وضو بگیر. اگر یکی از محارمت خشمگینت کرده است، او را در آغوش بگیر تا آرام بگیری.
* * *
با اربابان خشم، یعنی کسانی که دائم خشمگین میشوند و مطیع فرمان غضب خود هستند، همنشین مباش.
از نشانههای اربابان خشم این است که: خود را شجاع و نترس مینامند.
* * *
با اهل بردباری، اهل فرو بردن خشم و اهل گذشت همنشین باش.
* * *
اگر کسی سخنی گفت که تو را خشمگین کرد، نگاه کن به اینکه سخن تلخش صدق و راستی داشته.
اگر حرف و سخنش راست بود، ولو اینکه تلخ بود، سزاوار خوشحالی و تشکر است، نه خشم.
* * *
در بسیاری از مواقع، آنکسی که در قبالش خشمگین میشوی، از تو قویتر و حتی لجوجتر است؛ یعنی او هم در ازای خشم تو، خشمگین میشود. پس خشم تو چه فایدهای داشته جز برافروخته کردن آتش خشم طرف مقابل؟
* * *
به حرکات و صورتت هنگام غصب توجه کن که چقدر کریه و زشت است!
* * *
فواید کنترل خشم را با خودت مرور کن؛ خصوصاً ثواب آن را.
* * *
تفکر و تأمل را بر هر فعلی که قرار است از تو سر بزند، مقدم کن. اینگونه نفست را از گرفتار شدن در دام خشم حفاظت میکنی.
* * *
اگر گمان داری که خشمگین شدن، نشانه مردی و بزرگی است، سخت در اشتباهی. آنچه فرد خشمگین انجام میدهد، مشابه کار کودکان و مجانین است.
* * *
بدی خشم و عاقبت شوم آن را مدام بر خودت یادآوری کن.
* * *
اگر کسی به قصد آزار رساندن به تو، تو ر از عیبت آگاه کرد، بر او خشم نگیر؛ زیرا او ولو ناخواسته اما تو را به عیبت آگاه کرده و در حقت خوبی کرده است.
* * *
مورد آزار قرار گرفتن و ناسزا شنیدن، به اختیار تو نبوده. تو وقتی همه این اتفاقات تلخ در حقت رخ داد، تازه اختیار پیدا میکنی تا انتخاب کنی:
اینکه خشم بگیری و مقابلهبهمثل کنی؛ یا صبر و گذشت داشته باشی.
پس اگر دیگری از اختیارش استفاده درستی نداشت، تو درس بگیر و از اختیارت درست استفاده کن.
* * *
وقتی خشمت به تحریک در آمد، یاد شیطنت شیطان بیفت و از دست او به خدا پناه ببر.