خلاصه کتاب تاریخ حکومت طاهریان از آغاز تا انجام
۱۳۹۹/۰۲/۳۱
کتاب «تاریخ حکومت طاهریان از آغاز تا انجام» نوشته امیر اکبری توسط سازمان مطالعه و تدوین کتابهای درسی دانشگاهها منتشر شده است. این کتاب از جمله منابع درسی برای دانشجویان رشتۀ تاریخ و به عنوان بخشی از درس تاریخ تحولات ایران از ورود اسلام تا پایان حکومت علویان طبرستان بوده و شامل سه بخش و چهارده فصل است.
بخش اول: تحولات سیاسی خراسان در قرن اول و دوم هجری
فصل اول: نگاهی بر پیشینۀ تاریخی خراسان تا پیروزی نهضت عباسی
فشار و ستم والیان اموی بر موالی خراسان در پرداخت جزیه، علاقه گروههایی از مردم خراسان به اهلبیت(ع) و حمایت آنان از زیدبن علی و یحیی بن زید سبب شد تا عباسیان با درک گرایشهای سیاسی مردم خراسان از آن استفاده کنند و شعار «الرضا من آل محمد» را برای تبلیغ خود برگزینند. این درک درست و همراهی مردم خراسان با عباسیان به فرماندهی ابومسلم خراسانی موجب پیشرفت و موفقیت عباسیان شد.
فصل دوم: حضور خلفای عباسی در خراسان و بروز تحولات بنیادین
عباسیان در دوره هارونالرشید به اوج قدرت و شوکت خود رسیدند. هارونالرشید چون به خلافت رسید به مساله جانشینی بعد از خود بیش از دیگر اسلافش توجه کرد. او در سال ۱۷۵ق محمدبن زبیده، پسر پنج ساله خود را ولیعهد قرار داد و او را به «امین» ملقب ساخت و تا سال ۱۸۳ق سخنی از جانشینی مأمون به میان نیاورد. اما به تدریج که بر لیاقت و درایت مأمون بیشتر آگاهی یافت، در انتخاب خود تردید کرد تا اینکه در سال ۱۸۶ق امارات، عراق، شام و سرزمین مغرب را به امین داد و به او گفت: «تو در بغداد نشین». سپس مأمون را به جانشینی امین قرار داد و از همدان تا انتهای سرزمینهای مشرق را به مأمون واگذار کرد و به او نیز گفت: «تو دارالملک به مرو سپار». هارون در دوران خلافتش دو بار به خراسان سفر کرد. یک بار در سال ۱۸۹ق برای رسیدگی به دادخواهی مردم از ظلم علی بن عیسی و بار دیگر در سال ۱۹۲ق برای فرونشاندن آشوبها و بحرانهای موجود در خراسان و زمینهسازی برای جانشینی مأمون. مهمترین عواملی که برای حرکت هارون به خراسان میتوان در نظر گرفت عبارت بودند از:
• اقدامات علی بن عیسی در خراسان
• خوارج و حمزه خارجی
• قیام رافع بن لیث
• زمینهسازی برای جانشینی مأمون پس از خود.
بخش دوم: ایام حکمرانی طاهریان در خراسان
فصل سوم: نگاهی بر پیشینۀ تاریخی خاندان طاهری
در باب نسب طاهریان مورخان سخنانی متفاوت ابراز داشتهاند که از آن جمله سه روایت بیشتر جلب توجه میکند و آن انتساب طاهریان به منوچهر، رستم و قبیله خزاعه است. در این فصل توضیحاتی در مورد موالات و پیوند طاهریان با خزاعه، طاهریان و دهقانان خراسان آورده شده است.
فصل چهارم: طاهر بن حسین از حکومت پوشنگ تا فتح بغداد
طاهر بن حسین در سال ۱۵۹ق در پوشنگ زاده شد، اما شخصیت کامل او در خراسان شکل گرفت و با توجه به تواناییها و سوابق خانوادگیاش در سال ۱۸۱ق از جانب علی بن عیسی به حکومت پوشنگ منصوب شد.
در اختلافی که میان امین و مأمون درگرفت امین، علی بن عیسی را به فرماندهی سپاه خود برای عزیمت به خراسان انتخاب کرد. در مقابل، مأمون نیز برای مقابله با علی بن عیسی طاهر را برگزید. فضل بن سهل وزیر مأمون در این انتخاب نقش داشت. فضل در انتخاب طاهر به فرماندهی سپاه دو مساله را مد نظر داشت:
• هرثمه فرمانده عرب گرچه سرداری بزرگ بود و میتوانست فرمانده سپاه مأمون شود ولی چون خود را بنده هارون میدانست احتمال داشت در جنگ با علی بن عیسی، جانب امین را بگیرد.
• فضل بن سهل با انتخاب طاهر بن حسین به فرماندهی سپاه، قصد داشت همانطوری که دیوانسالاری دستگاه مأمون را خود و دیگر ایرانیان در اختیار داشتند، بخش نظامی را نیز به دست ایرانیان و در واقع به خودش بسپارد و در حقیقت اشتباه خاندان برمکی را که در دوران وزارت از توجه به سپاه و تقویت بنیه خود از این نظر غافل بودند، جبران کند.
در جنگی که درگرفت علی بن عیسی کشته شد و سپاهش از هم گسیخت و پیروزی از آن طاهر شد. به دنبال این پیروزی مأمون فضل بن سهل را «ذوالریاستین» و طاهر بن حسین را «ذوالیمینین» لقب داد. آن دو نیز با مأمون به خلافت بیعت کردند و او را «امیرالمومنین» خواندند.
پس از آن طاهر مامور فتح عراق و جنگ با امین گردید و سرانجام توانست بغداد را محاصره و اسباب سقوط آن را فراهم کند.
فصل پنجم: خلافت اسلامی از قتل امین تا عزیمت مأمون به عراق
پس از کشته شدن امین، حضور طاهر در بغداد طولانی نشد و فضل برادرش حسین را به جای طاهر، به حکومت بغداد منصوب کرد. طاهر چندین سال از صحنه سیاستهای اصلی خلافت دور ماند که این امر اتفاقی نبود. در واقع فضل بن سهل که خود را عامل و گرداننده اصلی خلافت مأمون میدید نسبت به طاهر رشک یا کدورتی داشت. عزل طاهر از حکومت بغداد موجب نگرانی مردم بغداد از نفوذ فصل بر مأمون شد که این ناراحتی در شورشهای بعدی مردم بغداد بر ضد مأمون بیتاثیر نبود. هرج و مرج در بغداد و شهرهای مختلف عراق در زمان حکومت حسن بن سهل در بغداد به حد اعلا رسید و انتخاب علی بن موسی الرضا(ع) به ولیعهدی مأمون، در خراسان، به این بحران و آشوبها در عراق دامن زد. زیرا مأمون فرمان ولیعهدی امام رضا(ع) و نیز دستور تغییر لباس سیاه را که شعار عباسیان بود به لباس سبز که شعار علویان بود به همه حاکمان خود صادر کرده بود. حسن بن سهل مردم عراق را از این ولایتعهدی آگاه کرد و به سپاهیانش دستور داد بعد از این از لباس سبز به عنوان لباس رسمی استفاده کنند.
فصل ششم: قدرت گرفتن طاهر در خراسان
ورود مأمون به بغداد با مشکل خاصی توأم نبود. او طاهر را به نهروان، آخرین توقفگاهش پیش از ورود به بغداد، فراخوانده بود تا حضور طاهر و سپاهانش بر قدرت و شوکت او بیفزاید. انتخاب طاهر به عنوان رئیس شرطه بغداد تلاشی بود که مأمون برای برقراری امنیت و آرامش کامل در بغداد انجام داد. بدین ترتیب طاهر در مدت یک سال در بغداد صاحب شرطه و مسئول اصلی نظم عمومی این شهر شد. امیری بغداد و فرمانروایی تمام ولایتها از بغداد تا نواحی دوردست مشرق به انضمام نظارت بر کار دیوانها که قبلا برعهده برمکیان بود، اکنون به طاهر سپرده شده بود؛ همچنین مسئولیت جمع خراج سواد عراق که منطقه کشاورزی حاصلخیز و پررونق در مرکز عراق بود. طاهر در مدت اقامتش در بغداد احترام و اعتبار زیادی به دست آورد.
اولین نشانه بروز اختلاف بین مأمون و طاهر را در ماجرای تاسف خوردن مأمون از مرگ برادرش امین دانستهاند و این مساله را مهمترین عامل فرستادن طاهر به حکومت خراسان در نظر گرفتهاند.
فصل هفتم: حکومت طلحه بن طاهر در خراسان
این فصل به بررسی واکنشهای مرگ طاهر و انتخاب طلحهبنطاهر به حکومت خراسان اختصاص دارد. اقداماتی که طلحه در دوران حکومتش بر خراسان انجام داد در این فصل مورد توجه قرار گرفته است.
فصل هشتم: ایام حکمرانی عبدالله بن طاهر در خراسان
عبدالله بن طاهر برجستهترین شخصیت خاندان طاهری به شمار میرود. او در تاریخ اجتماعی ایران اعتبار و جایگاهی والاتر از دیگر اعضای این خاندان دارد. دوران حکومت او را باید اوج و اعتلای حکمرانی طاهریان در خراسان بهحساب آورد.
فصل نهم: آخرین حکام طاهری در خراسان
در این فصل به آخرین حکام طاهری خراسان یعنی طاهر بن عبدالله یا طاهر دوم و محمد بن طاهر پرداخته شده است.
فصل دهم: تداوم قدرت نایبان طاهری در خراسان و بغداد
در این فصل تلاشهای حسین بن طاهر، احمدبن عبدالله خجستانی و رافع بن هرثمه برای بازیابی حکومت طاهریان در خراسان بررسی و اشارهای نیز به بازماندگان خاندان طاهری در بغداد یعنی اسحاق بن ابراهیم، محمد بن عبدالله بن طاهر و عبیدالله عبدالله بن طاهر شده است.
بخش سوم: اوضاع فرهنگی و تمدنی عصر طاهریان
فصل یازدهم: بررسی ساختار اداری، نظام کشوری و لشکری در عصر طاهریان
وسعت قلمرو حکومت طاهریان در خراسان بزرگ وجود دیوانهای مختلف را برای اداره حکومت طاهری ضروری میکرد. مهمترین تشکیلات اداری طاهریان دیوان مظالم، دیوان رسایل، دیوان برید و دیوان خراج بود. تجربه طاهریان در امور نظامی سبب شده بود تا آنها بعد از به دست گرفتن قدرت در خراسان به تشکیلات سپاه اهمیت خاصی بدهند.
فصل دوازدهم: اقتصاد و تجارت در روزگار طاهری
در روزگار طاهریان کشاورزی همچون بسیاری از دورههای تاریخی ایران، اساس حکومت و ستون اقتصادی کشور را تشکیل میداد. اکثر مردم خراسان کشاورز بودند و درآمد آنها از زمین بود. وجود کمآبی و مشکل آن در زراعت از روزگار کهن ایجاب میکرد که به آب و امور مربوط به آبیاری اهمیت و حرمت فراوان داده شود. خراج و میزان دریافت آن از شهرهای خراسان و تجارت از دیگر درآمدهای اقتصادی طاهریان به شمار می رفت.
فصل سیزدهم: اوضاع اجتماعی، مذهبی و تحولات فرهنگی خراسان در عصر طاهریان
در این قسمت اوضاع اجتماعی، گروه های اجتماعی و نحوه زندگی مردم، پوشاک، خوراک، جشن ها و تفریحات در دوران طاهریان مورد بررسی قرار گرفته و سپس اوضاع مذهبی و برخورد طاهریان با علویان و اقلیتهای مذهبی ذکر شده است. در مبحث تحولات فرهنگی به تفصیل توجه طاهریان به علم و ادب فارسی و ویژگی های هنر عصر طاهری توسط نگارنده مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل چهاردهم: مناسبات طاهریان با دستگاه خلافت و قدرتهای همجوار
در این فصل به روابط طاهریان با خلفای عباسی، علویان طبرستان، خاندان سامانی، صفاریان و خاندان عِجلی ری اشاره شده است.
۱۹۴۶
کلیدواژه (keyword):
منابع تاریخی