ژاله روشنبخت
تبادل تجربههای مفید
مرکز گفتمان سند تحول را با همکاری و مشارکت پنج نفر از اولیا در مجتمع شکل دادیم تا برای تحقق جامعهسازی و امتسازی که طرح و برنامه کلیدی مدرسه است، کار کنیم. در اینباره، و درباره نهضت انتظار، نکات کلیدی «چیستی و چرایی» انتظار را مدنظر قرار دادهایم. اساس کار و برنامه ما، تلاش برای نهضت انتظار است و از نظر جنبههای عاطفی و انسانی، کارمان زمینهسازی و فراهم کردن مقدمات ظهور برای حاکمیت اسلام در عالم است.
حرکت برای جامعهسازی و امتسازی تاکنون کند بوده و همه حرکت و برنامه ما برای سرعت بخشیدن به این موضوع بوده است تا جامعه آمادگی ایفای نقش خود را برای رسیدن به تمدن ایرانی- اسلامی بیابد.
ما باید بتوانیم در این پیچ تاریخی مأموریت خود را در قالب خانوادهها برای امتسازی و رسیدن به تمدن نوین اسلامی به انجام برسانیم. ما تا وقتی امت نباشیم، نمیتوانیم امتسازی کنیم. همه باید در یک جهت و هدف با رهبری و تشکیلات واحد حرکت کنیم.
وظیفه خانوادهها در این شرایط آن است که گروههایی را تشکیل دهند تا با هدف مشخص کار کنند. این گروهها تشکیلات و اساسنامه دارند و هدف و برنامه و نقشه راه آنان همان سند تحول بنیادین است؛ یعنی دانشآموز ما تراز نظام جمهوری اسلامی باشد و بتوانیم فرزندان خود را برای امام زمان (عجلالله تعالی فرجهالشریف) و برای زمینهسازی ظهور تربیت کنیم و آنها بتوانند دولتمردان آینده و سازنده امت توحیدی باشند. هنوز ما نتوانستهایم امت اسلامی و جامعه اسلامی خود را شکل بدهیم و خانوادهها در این زمینه با همکاری آموزشوپرورش نقش بسیار مهم و بزرگی بر عهده دارند. حتی در سطح جهانی نیز میتوان کارکرد و فکر جهانی داشت. کار فراگیر ما در ایران و جهان این است که جهانی فکر کنیم، جهانی انگیزه پیدا کنیم و جهانی کار کنیم.
خانوادهها با مشارکت آموزشوپرورش است که فرزندان خود را در روابط فردی، خانوادگی، اجتماعی و جهانی بهصورت نظاممند تربیت خواهند کرد و بار خواهند آورد.
دانشآموز تراز سند تحول بنیادین، در چهار عرصه ارتباطی خود با خدا، خود، خلقت و جامعه، خود را پیدا میکند. به نظر ما راهبرد ۴۴ سند تحول بنیادین میتواند موجب بصیرت دینی و انقلابی و سیاسی شود. همچنین، راهکار ۱/۴ سند تحول در زمینه ایجاد سازوکارهای ترویج نهادینهسازی فرهنگ ولایتمداری، امر به معروف و نهی از منکر، انتظار و زمینهسازی برای استقرار دولت عدل مهدی (عجلالله تعالی فرجهالشریف) کارساز خواهد بود. در حال حاضر، ۳۴ نفر عضو مرکز گفتمان تحول هستند و ۵۰ نفر نیز تحت پوشش این مرکز قرار دارند. متأسفانه امروز در شرایطی قرار داریم که مشخص نیست که جهانبینی توحیدی داریم یا جهانبینی غیرتوحیدی؟ یعنی در شرایطی قرار داریم که در مسائل مختلف، هم خدا را میخواهیم و هم خرما را!
اکبر علیشاه
مدرسه؛ شریک تربیت
رسالت ما در مدرسهها این است که فرزندان را تربیت کنیم و به آنها آموزش دهیم. علاوه بر آن، نکته بسیار مهم برای ما، تمرکز بر اولیاست. تحقیقات نشان داده است، هرچه در زمینه آموزش خانوادهها انرژی و توان بگذاریم، در تربیت فرزندان خود و دانشآموزان توفیق بیشتر و بهتری خواهیم داشت. اگر ما در زمینه بحث آموزش خانواده کار و سرمایهگذاری کنیم و انرژی لازم را داشته باشیم، در زمینه تربیت و رشد فرزندان خود مطمئناً موفقتر میشویم.
مدرسه یک شریک تربیتی است و پدر و مادر هم دیگر شریک بسیار مهم تربیتی هستند. بحث آموزش خانواده در مؤسسه پیام غدیر از بدو تأسیس آن، یعنی حدود ۲۰ سال است که پیگیری میشود. به نظر ما، آموزش خانواده و آموزش اولیا باید با هم انجام شود. سند تحول بنیادین نیز به آموزش خانواده به صورت روشن و صریح اشاره کرده است.
اکنون در کشورهای پیشرفته دنیا نیز آموزش خانواده بسیار مطرح است.
یکی از اولیای ما که مدتها در فرانسه زندگی کرده است، تعریف میکرد، در تنها موردی که به سرعت و بدون هیچ ملاحظهای با مرخصی کارمندان و نیروهای سازمانی موافقت میشود، به خاطر حضور اولیا در برنامه و کار مرتبط با آموزشوپرورش است. جمله مهم و تاریخی مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه تنگه احد نظام، خانواده است، سرلوحه همه کارها و برنامههای ما قرار دارد؛ چون اگر نظام خانواده در نظام جمهوری اسلامی گسسته شود، کار بسیار خطرناکی است که جمع کردن آن مشکل است.
رابرت مرداک، امپراتور رسانهای جهان، صریح گفته است که در کشورهای مدنظرمان اگر بتوانیم نهاد مقدس خانواده را به لجن بکشیم، به همه چیز خواهیم رسید. اکنون هم بهطور مشخص خانواده را هدف قرار داده و بیامان در این زمینه کار میکنند.
در مؤسسه فرهنگی پیام غدیر، مؤسسان اهتمام ویژهای به آموزش خانواده دارند و بر همسویی خانواده با آموزشهایی که در مدرسه صورت میگیرد، تأکید دارند.
اگر میان خانوادهها و آموزشهای مدرسهای همسویی نباشد، به موفقیت در هدف خود نمیرسیم.
ما چهارده طرح را در مجتمع پیاده و اجرایی میکنیم که یکی از آنها کلاسهای حضوری آموزشی ماست که برای پدران و مادران تشکیل میشوند. محتوای این جلسات ثبت، ضبط و پیاده و پس از آن در نشریه «پیام» منتشر میشود و در اختیار همه خانوادهها قرار میگیرد. برنامه بعدی، «طرح مطالعاتی» برای خانواده است که در قالب یک طرح سه ساله اجرا میشود. برای دوره دوم متوسطه نیز «نهجالبلاغه» مدنظر قرار گرفته است که در طول سه سال برای اولیا اجرا میشود همراه با آن دوره «صحیفه سجادیه» و کتاب «مفاتیح الحیات» آیتالله جوادی آملی در برنامه آموزشی خانوادهها قرار دارد.
ما باید برای رسیدن به جامعه ایدهآل اسلامی و تحقق حیات طیبه، روی بنیانهای اعتقادی کار کنیم.
تأسیس کتابخانه تربیتی اولیا و مربیان نیز از دیگر برنامههای ما بوده است که در این راستا، ۴۰ عنوان تربیتی تهیه و در برنامه مطالعاتی و تحقیقاتی کار با اولیا قرار گرفت.
توسعه فرهنگ کتابخوانی در خانواده دیگر هدف اصلی ما بوده و در نهایت تأسیس «مدرسه عالی تربیتی مادران»، از طرحهای مهم و کلیدی ماست که در طول یک برنامه سه ساله و در حد یک دوره کارشناسی، ۱۲ درس محوری و اصلی عقیدتی و اجتماعی، از جمله دورههای روانشناسی، ارائه میشود و حتی در پایان سال تحصیلی برای اولیا کارنامه هم صادر میشود. از خانوادههای فعال هم تجلیل و قدردانی میشود.
بازخورد کار مدرسه تربیتی خوب بوده و باعث تغییر یا تکمیل نگرش اولیا به مسائل تربیتی و فرهنگی شده است. اکثر آنها تأکید داشتند که برنامه مدرسه تربیتی باعث شده است با نهجالبلاغه و صحیفه انس و الفت عمیق پیدا کنند و از مفاهیم آنها نهایت استفاده تربیتی و اخلاقی را ببرند.
سختترین کارها در جامعه، تربیت و همچنین حکومتداری است. حتی تأکید شده است، حکومتداری باید در خدمت تربیت باشد.
ثمینه نجاتی
بانوی توانمند
گروه آموزش خانواده در مجتمع تزکیه با هدفهای مهمی از جمله توانمندسازی مادران در زمینههای ارتباط با خود و دیگران، تقویت مشارکت مادران در امور مدرسه، افزایش سطح تعاملات مادران با یکدیگر و تقویت مشارکت مادران شکل گرفته است.
خود من یکی از مادران عضو گروه آموزش خانواده هستم که با همکاری و مشارکت خود اولیا، کار طراحی و اجرای کارگاههای آموزش خانواده را پی میگیریم. سعی ما بر ایجاد تصویر ذهنی مثبت نسبت به مفهوم مشارکت و افزایش حس تعلق به مدرسه و ایجاد فضای مناسب برای طرح مباحث و موضوعهای فنی در گروه بوده است. خوشبختانه مادران به ما اعتماد خوبی پیدا کردهاند و مدرسه نیز این فضا و امکان را در اختیار ما قرار داده است تا ضمن رعایت اصل رازداری، اولیا و مادران بتوانند با اطمینان خاطر، مسائل و مشکلات را مطرح و پیگیری کنند.
ما طرح آموزش خانواده را با شناسایی و بهرهگیری از دانش و تجربه مادران توانمند و علاقهمند برای تدریس و اجرای کارگاههای متناسب با نیاز مادران مجموعه آغاز کردیم.
در بسیاری از موارد خود مادران، طرح، ایده و ابتکارهای مناسب و جالبی را در زمینه آموزش مطرح میکنند که کارآیی و کیفیت برنامه آموزشی را بسیار بالا برده است. تلاش کردهایم ارتباط نزدیک و دوستانهای بین مادران هر دوره تحصیلی برقرار کنیم که فضای همکاری را ایجاد کرده است.
همه تلاش و سعی ما برای ایجاد حس نشاط و آرامش حاصل از تمرکز بر مفاهیمی چون عزت نفس و مثبتاندیشی در مادران بوده است. بهبود روابط میان فردی در میان همسران، مادران و فرزندان و ایجاد حس رضایتمندی و آرامش حاصل از پذیرش اصول، از جمله دستاوردهای برنامه کاری ماست.
همه همت ما این است که اولیا و مادران را تشویق و حمایت کنیم تا فضایی مثبت و قوی در خانه ایجاد کنند و رابطهای بسیار قوی بین خانه و مدرسه برقرار شود.
دکتر مهدی فیض
طرح لقمان حکیم؛ موعظههای حیاتبخش
طرح آموزش خانواده با عنوان «لقمان» در این مجتمع اجرا میشود. دو طرح کلان با نامهای «سلمان» و «لقمان» داریم. طرح سلمان به توانمندی همکاران و طرح لقمان به توانمندسازی اولیا میپردازد.
در طرح لقمان، شعار ما تقویت نقش مشاورهای والدین در خانواده است. والدین به فرزندان خود در همه زمینهها مشاوره میدهند و از تجربههای خود برای آنان سخن میگویند. سعی ما این است که این نقش را توانمندتر و قویتر کنیم.
بسیار مطرح میشود که بچهها دیگر تحمل موعظه را ندارند، در حالی که ما در قرآن مسئله اندرزها و توصیههای لقمان حکیم را داریم. ما اعتقاد داریم موعظه در نهایت جواب میدهد و دوره موعظه به هیچوجه نگذشته است، ولی نوع موعظه و ادبیات و سبک آن باید خاص و قوی باشد.
سبک موعظه لقمان حکیم به این گونه است که وقتی فرزندش را موعظه میکند، گریزی هم میزند که باید به پدر و مادر خود احسان کنی؛ البته این موضوع را غیرمستقیم و از طریق سومشخص مفرد و در شکل رابطه بنده با خدای خود مطرح میکند.
موعظهها باید بهگونهای باشند که خود موعظهکننده منتفع نباشد. در اینباره، فنون موعظه را باید بسیار جدی گرفت و از آن به بهترین شکل استفاده کرد. در کارگاهها، کارکردهای متنوع موعظه و نقشهای پدر و مادر در خانواده را باز و تحلیل میکنیم. همه کارکردها و نقشهای والدین در خانواده باید در مسیر رشد و توسعه و هدفهای متعالی باشد و همآهنگی و صمیمیت بر آن حاکم باشد.
قرار نیست هیچ فردی خود را فدای دیگری کند. همه باید یکپارچه و در کنار هم و برای هم کار کنیم و برای هم باشیم. خانواده و پدر و مادر و فرزند قرار است همه با هم به تکامل برسیم و هیچ فردی، نه پدر و نه مادر، و نه فرزند نباید فدای فرد دیگری شود. چون معمولاً میشنویم که مثلاً پدری خطاب به خانواده میگوید: «من خودم را فدای شما کردهام.»
به نظر ما، ویژگیهای مشاوره مطلوب از دیدگاه علم مشاوره باید امانتداری و رازداری باشد. مشاور باید منافع مراجع را بر منافع خود ترجیح دهد. نسبت به سابقه خانوادگی مراجع اطلاع جامع و کاملی داشته باشد و بتواند اعتماد مراجع را به خود جلب کند.
ایفای نقش مشاورهای والدین مزایای بسیاری دارد. در ارکان مشاوره، قطعاً پدر و مادر از هر مشاوری جلوتر است و بسیاری از مسائل فرزندان را پدر و مادر بهتر و دقیقتر میدانند. پدر و مادر همه شرایط یک مشاور مطلوب را دارند و فقط ممکن است از نظر تحصیلات تخصصی با او تفاوت داشته باشند.
اگر ما پدران و مادران را در مسیری هدایت کنیم که هر یک از اولیا یک فرزند را تربیت کند و به جامعه تحویل دهد، برای دنیا و آخرت همه کافی است.
والدین برای اینکه در ایفای نقش مشاورهای خود توفیق داشته باشند، باید از الزاماتی مثل انگیزه متعالی، دانش لازم، تواناییهای ذهنی لازم، مهارتهای عملی، شخصیت و رفتار و دانشهای کاربردی برخوردار باشند.
همه برنامههای ما در دو دوره سه ساله متوسطه اول و دوم و در مجموع ۲۴ دوره و طی شش سال ارائه میشود. هر سال چهار کارگاه و چهار دوره را عملیاتی میکنیم تا در حد ظرفیت و استقبال اولیا باشد. خوشبختانه استقبال مادران و پدران خوب و گسترده بوده است.
سیدحسن وکیلی
کارگاه خانواده متعادل
مفاهیم و آموزههای آموزش خانواده با عنوان آینده در چهار شبکه اجتماعی بارگذاری میشوند. مشکل ما این است که برای فرزندان خود بیشتر حرف تکراری میزنیم، در حالی که باید حرف تازه و نو داشته باشیم و برای این کار هم باید بیاییم در خانواده، در جامعه، و در محافل خود، حرفهای تازه و نو بزنیم. براساس تجربههای من، خانوادههای ما سه نوع هستند: سهلگیر، سختگیر و مقتدر. اینها در مجموعه گستردهای از خانوادههای کارآمد، ناکارآمد، درهمتنیده، از همگسیخته، خانوادههایی با مردان حاشیهای و خانوادههایی با والدین غیردرگیر، پراکنده هستند.
در مثلث خانواده متعادل و در خطوط ارتباطی رسم شده بین پدر و مادر و فرزند، خطراتی کمین کردهاند که باید بسیار مواظب آنها باشیم. نداشتن قانون، کمبود ارتباط، نبود روش تربیتی، بیتفاوتی به مؤلفههای اثرگذار در تربیت، نبود منابع قدرت والدین و توجه نکردن به رویکردهای مثبت و خلاق، از خطراتی هستند که رسیدن به خانواده متعادل و برنامه آموزش خانواده را تهدید میکند.
ما غافل شدهایم و حواسمان نیست که خط ارتباطات خانوادگی بسیار کمرنگ شده است. از خانواده متعادل بسیار دور شدهایم. ارتباط بین والدین و فرزندان ضعیف شده و هیچکس نقش خود را نمیتواند ایفا کند.
کتاب دو جلدی «نگاهی دوباره به تربیت» از دکتر خسرو باقری، رویکرد و طرح ما در بیان آموزههای آموزش خانواده است. نکته جالب و مطرح برای ما در این رویکرد این بود که پرسیدیم کدام یک از کاربرگهای ارائه شده به اولیا در این باره است که آیا فرزندان به شما سلام میکنند؟ احترام شما را حفظ میکنند؟ با شما صحبت و مشورت میکنند؟ آیا در برخورد با اشتباهات و برخوردهای تند فرزندان، صبر و حلم و بردباری و درایت دارید یا نه؟
برپایی مرکز مهارتآموزی اولیا در مجتمع معلم برای این است که در فضایی آزاد، به همگان، یعنی اولیای دانشآموزان مدرسه و دیگر علاقهمندان، جدیدترین و کاربردیترین آموزههای آموزش اولیا را ارائه دهیم.
«کارگاه مهربانی»، با حضور و مشارکت اولیا و همچنین فرزندان آنها، از دیگر برنامههای ما بوده که از آن استقبال خوبی شده و تأثیرات مثبت و قوی هم داشته است. جالب این است در کارگاههایی که ایجاد کردهایم، بیشتر از طرح مقولات مربوط به تربیت کردن، بر مقولات مبتنی بر تربیت نکردن تأکید کردهایم.
سیدحسن رحیمی
دانشافزایی والدین؛ بده بستان تربیتی
مقوله دانشافزایی و مخاطب اصلی آن، والدین، از دغدغههای ماست. تلاش ما این است که دو کلیدواژهای را که به آن رسیدهایم، یعنی «بده بستان تربیتی» محور قرار دهیم تا بتوانیم به خانوادهها دانش لازم را ارائه کنیم. عموم اولیای ثبتکننده در مدرسههای ما تحصیلکرده و مدعی هستند. از طرف دیگر هم، رسانهها چون مدام در زمینه مباحث تربیتی، موضوعهای دانشی را مطرح میکنند و به نوعی، خانوادهها را «بمباران دانشی» میکنند، دیگر جایی برای ما باقی نمیگذارند.
عموم خانوادهها مهارت ندارند و «بده بستان تربیتی» در آنها وجود ندارد. در مدرسه باید باز باشد و اولیاء مدرسه را از خود بدانند و بهطور دائم در آن رفتوآمد داشته باشند.
باید تجربههای تربیتی و آموزشی خود را در زمینه کسب مهارتها حتماً مبادله کنیم. تا اولیا فهمی درست از موضوع تربیت و مهارت تربیتی نداشته باشند، کار جلو نخواهد رفت و در مسیر دچار مشکل میشویم. تکنیک، روش و مهارتی را که انتخاب و عرضه میکنیم، باید قابلیت عملی و اجرایی داشته باشد.
ما برای هر جلسهای که میخواهیم ارائه کنیم، نخست محورها و موضوعات آن را در سایت و کانال مربوطه خود میآوریم تا اگر علاقه داشتند، ثبتنام کنند. نکته مهم برای ما نگهداری فرزندان در جلسات است. برای این کار دغدغه خانوادهها و دغدغه فرزندان آنان را مدنظر قرار دادهایم و مسائل را صادقانه و صمیمانه واکاوی و تحلیل کنیم.
جلسات عمومی پرجمعیت بیشتر یکطرفه و بدون گفتوگو و بحث برگزار میشوند، ولی سعی کردهایم جمعیت جلسات کارگاهی بین ده تا دوازده نفر باشد تا در آن بحث و گفتوگو و همچنین سؤال و جواب محور قرار گیرد.
حضور یکروزه اولیا در مدرسه از جمله طرحهایی است که اجرا کردهایم و تأثیرات مثبت و سازنده آن را در مقولههای تربیتی شاهد بودهایم. اولیا میتوانند هر زمان و هر وقت خواستند به مدرسه بیایند، ولی در یک روز مشخص تعیین شده، باید یک روز بهطور کامل در مدرسه حضور داشته باشند و در طول این اقامت، آنها ضمن آشنایی با فرایندهای آموزشی و تربیتی مدرسه، دانش و مهارت خود را در زمینههای تربیتی افزایش میدهند. سواد رسانهای نکته مغفولی است که باید با تدبیر افزایش آن در اولیا مدنظر قرار گیرد. شناخت رسانهها، نحوه صحیح استفاده از مطالب ارائه شده و پالایش آن، بسیار مورد تأکید ماست.
فعالیتهای ویژه و خاصی برای دانشآموزان در مجتمع تعریف کردهایم که تقریباً جای تکالیف درسی آنها را گرفته است و طی آن مهارتهای گوناگون مورد نیاز فرزندان و همچنین اولیا برای فراگیری، ارائه میشود تا مسئولیتپذیری را در آنان رشد دهیم.
آقای بنیاسدی، از مسئولان دبیرخانه ایدهای کانون مدرسههای اسلامی نیز، در نشست، طی سخنانی یادآور شد حیات و تقویت دبیرخانه به حمایت و کمک متولیان مدرسهها نیاز دارد تا بتوانند با جمعبندی، سازماندهی و ساماندهی، همه مباحث و موضوعهای مطرح شده را بهطور کامل و در اسرع وقت در اختیار مراکز، مدرسهها و اولیا قرار دهند.
وی همچنین تأکید کرد: «در پی پژوهش انجام شده در ۹۰ مدرسه، حاصل آن را که هفت کتاب راهنمای کار معلمان بود، تدوین و آماده کردهایم. تاکنون چهار عنوان از آنها چاپ شده و در اختیار عموم قرار گرفتهاند.
گفتمان التقاطی
خانم گلپو، معاون فرهنگی مجتمع فرهنگی آموزشی بانو امین، بهعنوان میزبان نشست، با اشاره به اینکه گفتمان جاری و سراسری جامعه نوعی گفتمان التقاطی است، خاطرنشان کرد: «برای رسیدن به گفتمان جهان توحیدی، باید دولتمردانی توحیدی تربیت کنیم. در اینباره، سند تحول بنیادین آموزشوپرورش بستر رسیدن به جهان توحیدی است.» وی افزود: «برای شکل دادن امت اسلامی حداقل باید مدرسههایی که گفتمان مشترک دارند دست به دست هم بدهند. برای رسیدن به امت اسلامی، نقش مدرسه نقشی جامع است.»
وی با تأکید بر اینکه در صدر هستیم با شناسایی دشواریهای مدرسه و با هدف تربیت دولتمردان آینده، خانوادهها را ضلع جدی شکلگیری گفتمان جهان توحیدی قرار دهیم، متذکر شد: «برای تحقق این امر، مرکز تحول بنیادی را ایجاد کردهایم؛ مرکزی که از مادران همفکر مجموعه بانو امین شکل گرفته است تا به شکل طرح یک مطالبه، حرکت در مسیر امت اسلامی را از جمع خود اولیا بیرون بیاوریم. اولیا مطالبهگر تشکیل امت اسلامی هستند و خود را سهیم و شریک این پروژه میدانند.»
پرسش و پاسخ
ثمینه نجاتی در پاسخ به این سؤال که آیا کار آموزش خانواده متولی و مستولی حرفهای دارد، متذکر شد: «همه اعضا و متولیان مرکز آموزش خانواده تحصیلات عالی دارند و متخصص با برنامههای ارائه شده برای خانوادهها و اولیا مرتبط است.»
وی تصریح کرد: «ما محتواهای ساده و عمومی را برای خانوادهها مطرح میکنیم و سعی داریم بیشتر به جمع کردن خانوادهها و ایجاد کانونی گرم و صمیمی اقدام کنیم و مباحث پیچیده، فنی و بسیار تخصصی مطرح نمیکنیم تا میزان استقبال اولیا را افزایش دهیم.»
نجاتی همچنین درباره امکان حضور همسران در برنامههای آموزش خانواده گفت: «اگر «مادر» در خانواده حال خوبی داشته باشد و این حال را بروز دهد و مادران با حالت تدافعی در جلسات ما شرکت نکنند و به آنها بفهمانیم که تغییر، تحول و آموزش را از خود شروع کنند و بعد آن را به خانواده منتقل کنند، بسیار مؤثر و سازنده خواهد بود.»
اکبر عالیشاه نیز در پاسخ به سؤال فوق افزود: ما آموزش پدران را بسیار جدی میگیریم و بیشتر جلسات آنها و برنامههای علمی و آموزشی را در نوبتهای عصر قرار دادهایم تا بتوانند حضوری فعال داشته باشند.