معرفی طرح آموزش و مداخله بهنگام۱ در دوره پیشدبستان با هدف اثربخشی بر رشد و آمادگی تحصیلی کودکان آهستهگام۲
بر مبنای طبقهبندی روانشناختی، حدود ۱۳ درصد افراد جامعه را آهستهگامها تشکیل میدهند که هوش آنها در حدفاصل یک تا دو انحراف معیار پایینتر از میانگین قرار دارد. بهره هوشی این گروه از کودکان بر اساس مقیاس هوش کودکان وکسلر، در دامنه ۷۰ تا ۸۵ نمره استاندارد است . افراد آهستهگام گاه به علت نداشتن فرصتهای آموزشی مناسب و نیز محدودیتهای خانوادگی و فرهنگی، عزتنفس و اعتمادبهنفس لازم را ندارند و رشدشان در ابعاد گوناگون با تأخیرهایی مواجه میشود (بهپژوه، ۱۳۹۳).
پیش از سال ۱۳۷۲ برنامه مشخص و سازمانیافتهای برای تشخیص مناسب این دانشآموزان در ایران وجود نداشت. از سال ۱۳۷۲، با اجرای «طرح سنجش سلامت و آمادگی تحصیلی» همراه با سنجش بینایی، شنوایی و آمادگی تحصیلی کودکان هنگام ورود به پایه اول ابتدایی، گروهی از آنان بهعنوان «آهستهگام» شناسایی میشوند. از سال تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳ با کاهش سن سنجش، این طرح برای درصدی از نوآموزان دوره پیشدبستانی سراسر کشور در حال اجراست و کودکان آهستهگام برحسب غربالگری انجامشده، شناسایی میشوند.
دانشآموزان و نوآموزان آهستهگام در کلاسهای عادی حضور مییابند و با توجه به بهره هوشیشان، در خواندن، نوشتن، حساب کردن و ... با مشکلات و نارساییهایی مواجه میشوند. اگر خدمات آموزشی ویژه به این افراد ارائه نشود، زمینه برای افت تحصیلی آنان فراهم میگردد و آمادگی تحصیلی پایین، مردودی و ترک تحصیل را به دنبال خواهد داشت(مهاجر شجاعی، ۱۳۸۸). آموزش و مداخله بهنگام در دوره پیشدبستان میتواند در رشد همهجانبه و حتی افزایش بهره هوشی افراد آهستهگام مؤثر باشد(بروئر ۲۰۰۰).۳
مداخله زودهنگام، خدمات خاصی است که در سالهای اولیه عمر به کودکان مبتلابه درجات خفیف ناتوانی یا تأخیر رشد و یا دارای عوامل خطرساز زیستی ـ پزشکی و روانی ـ اجتماعی برای هدایت به سمت رشد طبیعی ارائه میشود. مسئله اساسی در ارائه این خدمات، ارزیابی کودک و خانواده، طرحریزی برنامه مناسب برای هر کودک و مشارکت دادن هر چه بیشتر والدین است. بهعبارتدیگر، مداخله زودهنگام به برنامهها و خدمات مختلفی اطلاق میشود که بهمنظور پیشگیری ثانویه و اصلاح تأخیر و اختلالات رشدی خفیف و اولیه، عمدتاً در نوزادان، شیرخواران، نوپایان و کودکان تا سنین پیشدبستانی به کار میرود. هدف نهایی برنامههای مداخله زودهنگام، از میان بردن و یا کم کردن نیاز کودک به خدمات خاص یا ویژه بعدی است (کلمن۴ و همکاران ۲۰۰۶ ). اسپی و همکاران(۲۰۰۴)۵ در تحقیق خود نشان دادند توانایی کودکان در کارکردهای اجرایی در دوران پیشدبستانی میتواند توانمندی آنها را در خواندن و ریاضیات در سالهای بعد بهخوبی پیشبینی کند. لذا با تشخیص کودکان آهستهگام و برنامهریزی دقیق برای مداخله بهنگام در دوره پیشدبستان میتوان از ظرفیتهای ارزشمند این دوره برای تحقق اهداف کلان ملی بهرهبرداری کرد تا با حداقل سرمایهگذاری، عواید فراوانی نصیب کودکان،خانوادهها و کشور شود.
آمادگی تحصیلی نوآموزان دوره پیشدبستانی
آمادگی تحصیلی جنبه نسبی دارد و نمیتوان معیار واحدی برای آن تعیین کرد؛ زیرا در میان کودکان یا حتی در مورد یک کودک به دلیل آنکه عملکرد او بهشدت متغیر است، تعیین شاخص واحد برای آمادگی تحصیلی دشوار به نظر میرسد. دوره پیشدبستان از سالهای حیاتی رشد کودکان محسوب میشود و زمینه را برای تمام یادگیریهای بعدی و مهارتهای زندگی فراهم میکند. مداخلات بهنگام در سالهای اولیه کودکی، موقعیتهای مناسبی را برای پیشگیری و کاهش مشکلات فراهم میآورد و برای کودکان و جامعه منافع پایداری به دنبال دارد. با تشخیص ناتوانیهای کودکان دوره پیشدبستان و مداخله زودرس در مورد آنها میتوان موفق به پیشگیری از شکستهای بعدی و کاهش آنها شد. کودکان دوره پیشدبستانی که به کاستیهای یادگیری دچارند یا بهره هوشیشان پایینتر از میانگین است، به برنامه جامع جهت افزایش مهارتها و کسب موفقیت نیاز دارند. بر این اساس، برنامه آموزش و مداخله بهنگام برای تحقق اهداف دوره پیشدبستان ارائهشده است.
اجرای طرح در دوره پیشدبستان و دستاوردها
پس از اجرای طرح سنجش سلامت و آمادگی تحصیلی در دوره پیشدبستان و شناسایی نوآموزان پیشدبستانی آهسته گام، از سال ۱۳۹۴ برنامه آموزش و مداخله بهنگام، شامل آموزش در کلاسهای عادی پیشدبستان، جلب مشارکت خانوادهها و ارجاع به مراکز تخصصی مشاوره (حسب ضرورت) برای همه نوآموزان شناساییشده اجرا میشود.
بررسی تأثیر آموزش و مداخله بهنگام، پیگیری وضع نوآموزان آهستهگام تحت پوشش در پایان دوره پیشدبستانی و نیز ردگیری آنها در پایههای بالاتر نشان میدهد که در برخی موارد، بهره هوشی این افراد افزایش، و نیاز آنها به برنامههای جبرانی مداخلهای کاهشیافته است.
پژوهشهای متعدد نشان میدهند که آموزش و مداخله بهنگام در دوره پیشدبستان به افزایش آمادگی تحصیلی(حنوک)، مهارتهای شناختی، رشد زبانی و مهارتهای اجتماعی (رفیعی و رئوفی نژاد)، خلاقیت ( دهقانی محمدآبادی)، بهبود کارکردهای اجرایی(عابدی و محسنی) و حافظه فعال (وکیلی) منتج میشود. بر این مبنا لازم است برنامهریزی بهگونهای باشد که از فرصت تربیتی دوره پیشدبستان جهت آموزش و مداخله به دو شیوه گروهی و انفرادی(در جریان کلاسهای عادی، جبرانی و حمایتهای تخصصی) بهرهبرداری شود تا ضمن افزایش بهره هوشی، با تقویت مهارتهای ارتباطی- اجتماعی و ایجاد خودپنداره مثبت در کودکان، از صرف هزینههای مادی – معنوی( فردی،خانوادگی و اجتماعی) آتی پیشگیری گردد. مشارکت مؤثر خانوادهها عامل بسیار مهمی در تحقق اهداف این طرح است. مربیان و والدین بدون برچسب زدن و جداسازی (در جریان تربیت و یادگیری عادی) با نوآموزان همراهی میکنند و با ایجاد انعطاف و سیالیت در برنامهها، بستر رشد همهجانبه و متوازن آنها را بر اساس اهداف برنامه درسی مصوب دوره پیشدبستان فراهم میسازند. با توجه به ویژگی فعالیتهای آموزشی و پرورشی دوره پیشدبستان، آموزش و مداخله بهنگام در جریان عادی کلاسها و ارائه خدمات جبرانی امکانپذیر است. ارجاع کودکان دارای نیاز ویژه به مراجع تخصصی مشاوره، با توجه به شرایط نوآموزان و خانواده آنها خواهد بود و لازم است تمرینها و راهکارهای روانشناختی پیشنهادی مشاوران، در کلاس و خانه پیگیری شود.
پینوشتها
۱. Early Intervention
۲. Slow learner
۳. Bruer
۴. Coleman & etc
۵. Espy
منابع
۱. به پژوه، احمد؛ عاشوری، محمد. (۱۳۹۳). دانش آموزان با نیازهای ویژه و آموزش فراگیر. ماهنامه پیوند، (شماره۴۲۰)
۲. حنوک، پریسا . (۱۳۹۵). بررسی تأثیر آموزش مهارتهای شناختی بر آمادگی تحصیلی کودکان دیرآموز دوره پیشدبستانی. پایاننامه کارشناسی ارشد.گروه روانشناسی. دانشگاه بینالمللی کیش.
۳ دهقانی محمدآبادی، سمیرا. (۱۳۹۶). بررسی اثربخشی آموزش نقاشی بر مهارتهای اجتماعی و خلاقیت کودکان دیرآموز پیشدبستانی. پایاننامه کارشناسی ارشد.گروه روانشناسی. دانشگاه بینالمللی کیش.
۴. رفیعی، مرجان. (۱۳۹۶).اثربخشی قصهدرمانی بر بهبود رشد زبانی و مهارتهای اجتماعی در نوآموزان پیشدبستانی. پایاننامه کارشناسی ارشد.گروه روانشناسی. دانشگاه بینالمللی کیش.
۵. رئوفی نژاد، حمیرا. (۱۳۹۶).اثربخشی آموزش برنامه حل مسئله بین فردی در کاهش رفتارهای مشکلساز و افزایش سازگاری اجتماعی دانشآموزان دیرآموز. پایاننامه کارشناسی ارشد.گروه روانشناسی. دانشگاه بینالمللی کیش.
۶ عابدی، احمد ؛ ملک پور، مختار . (۱۳۸۹). اثربخشی مداخلات زودهنگام آموزشی – روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و توجه کودکان با ناتوانیهای یادگیری عصب - روانشناختی. رویکردهای نوین آموزشی.
۷ استرو، کاترین؛ رابینسون، تلما و پروکتور، آلن.(۱۳۹۵) . هر کودکی میتواند یاد بگیرد (کاربرد ابزارهای یادگیری و بازی برای کمک به کودکان دچار تأخیر رشد).مترجمان: احمد عابدی و ماندانا سپنتا. انتشارات افسر.
۸. محسنی، معین. (۱۳۹۷).بررسی اثربخشی مداخله بهنگام در دوره پیشدبستان بر کارکرد اجرایی کودکان دیرآموز. پایاننامه کارشناسی ارشد.گروه روانشناسی. دانشگاه بینالمللی کیش.
۹. مهاجر شجاعی ، منیر. (۱۳۸۸). دانشآموزان دیرآموز، مشکل مدارس ابتدایی. ماهنامه رشد معلم، (شماره ۲۴۷).
۱۰. وکیلی،آتنا. (۱۳۹۷). اثربخشی مداخله زودهنگام کوئین بر مهارتهای اجتماعی، زبانی و حافظه فعال کودکان دیرآموز پیشدبستانی. پایاننامه کارشناسی ارشد.گروه روانشناسی. دانشگاه بینالمللی کیش.
۱۱. Bruer . J. (۲۰۰۰). The myth of the first three years: A new understanding of early brain development and lifelong learning. New York: Free Press.
۱۲. Coleman, M. R., Buysse, V., & Neitzel, J. (۲۰۰۶). Recognition and response: An early intervention system for /young children at risk for learning disabilities. Full report. Chapel Hill: The University of North Carollina, Frank Porter Graham Child Development Institute.
۱۳. Espy, K. A., McDiarmid, M. M., Cwik, M. F., Stalets, M. M., Hamby, A,& Senn, T. E (۲۰۰۴). The contribution of executive functions to emergent mathematic skills in preschool children. Developmental Neuropsychology.