مقدمه
یکی از مؤثرترین راهکارهای مقابله با بحران آب و افزایش کمی و کیفی تولیدات در بخش کشاورزی، توجه جدی به بهرهوری آب و ارتقای آن با اِعمال روشها و سیاستهای مناسب است. از این رو بهرهوری آب کشاورزی یکی از مهمترین موضوعاتی است که در سالهای اخیر مورد توجه جدی مجامع علمی مرتبط با آبیاری و کشاورزی قرار گرفته است. بهرهوری آب کشاورزی شاخص مناسبی برای ارزیابی مدیریت کشاورزی بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک است. اختلاف در بهرهوری آب محصولات مختلف در سطح کشور و همچنین در مقایسه با سایر کشورها با شرایط اقلیمی مشابه، نشاندهنده پتانسیل خوب برای افزایش بهرهوری آب کشاورزی است. این مهم حتی در بین کشاورزان یک منطقه هم که اعمال مدیریت میکنند، قابل مشاهده است. بنابراین با توجه به نیاز بالای کشاورزی به آب از یکسو و کاهش کمی و کیفی منابع آب از سوی دیگر، لازم است در جهت ارتقای بهرهوری آب گامهای مؤثری برداشته شود. افزایش بهرهوری بهویژه از دیدگاه تولید به ازای واحد مصرف آب بهطور مستقیم یا غیرمستقیم میتواند راهکار مهمی برای بهبود معیشت جوامع محلی باشد. خوشبختانه بهرهوری مصرف آب در کشور در طی ۱۰ سال گذشته روندی صعودی داشته است که این روند به معنای اثربخشی فعالیتهای انجامشده در کشور است.
در مجموع، فعالیتهای انجامشده در کشور در خصوص افزایش تولید و کاهش حجم آب مصرفی دو دلیل اصلی افزایش بهرهوری آب در کشور بوده است. ذکر این نکته ضروری است که بحران آب در ایران از اهمیتی دوچندان برخوردار است، چرا که اقتصاد غیرنفتی ایران تا حد زیادی وابسته به کشاورزی است و این کشور در یک منطقه خشک و نیمهخشک قرار گرفته که موجب شده است متوسط بارندگی این کشور ۲۵۰ میلیمتر در سال باشد و این در حالی است که متوسط بارندگی در جهان ۸۶۰ میلیمتر است. همین میزان بارندگی نیز پراکندگی بسیار نامناسبی دارد، بهطوری که ۵۰ درصد آن در ۲۴ درصد مساحت کشور و ۵۰ درصد دیگر در ۷۶ درصد مساحت کشور جاری میشود (موسوی و همکاران، ۱۷۸:۱۳۸۶). پایین بودن میزان بارندگی و پراکندگی نامناسب بارشها در ایران، باعث شده است که آب مهمترین تنگنای توسعه کشاورزی در آن بهشمار آید (تقوایی و همکاران ۱۳۸۹: ۱۲). اما این تنگنا زمانی بیشتر میشود که بدانیم در حال حاضر بهرهوری مصرف آب در اراضی آبی کشور تقریباً معادل ۰/۷ کیلوگرم محصول دو هکتار است، در صورتی که این رقم در کشور هندوستان در حدود یک کیلوگرم به ازای یک متر مکعب آب است (سرخوش سلطانی، ۱۳۸۹: ۱۹).
مهمترین چالش بخش کشاورزی در شرایط کنونی تلاش در جهت مصرف آب با راندمان بالا در واحد سطح (گودرزی و همکاران ۱۳۹۰)، با توجه به روند سریع رشد جمعیت و در پی آن، نیاز به تأمین امنیت غذایی مردم است. بهرغم تمرکز سیاستهای توسعه بر پایداری کشاورزی در نواحی خشک و نیمهخشک ایران، متأسفانه، افت کمی و کیفی منابع آب، نمایانگر بحران و ناپایداری بخش کشاورزی است
(Hamdey etal, ۲۰۰۳) بهطوری که در طی دهههای اخیر، بخش کشاورزی ایران وضعیت بهشدت ناپایداری را در زمینه منابع آب کشاورزی تجربه کرده است (Forouzani & Karami, ۲۰۱۰؛ نجفی و همکاران، ۱۳۹۳: ۱۰۵). در حال حاضر به ازای هر متر مکعب آب در ایران ۹۳۰ گرم تا یک کیلوگرم ماده خشک تولید میشود که این مقدار در سطح دنیا با همین میزان آب بهطور متوسط ۲/۳ کیلوگرم ماده خشک است (شهرستانی، ۱۳۹۳: ۳۷؛Rijesberman, ۲۰۰۶:۵ ). از مهمترین دلایل این موضوع، پایین بودن کارایی آبیاری و اتلاف زیاد آب در بخش کشاورزی در مراحل انتقال، توزیع و مصرف در مزارع است. در مجموع بازده مصرف آب حدود ۴۰ درصد برآورد میشود که از حد استاندارد جهانی پایینتر است. بنابراین محدودیتهای دستیابی به آب شیرین، مدیریت مصرف آب را مسئلهای اجتنابناپذیر ساخته است (نوری پور و نوری، ۱۳۹۳: ۵۳). در این پژوهش که با هدف تأکید بر عامل بهرهوری بهعنوان راهبردی مؤثر در توجه به مصرف آب در بخش کشاورزی، هم از نقطه نظر بازده محصول و هم میزان مصرف آب در دو شیوه آبیاری نوین و سنتی انجام گرفته است، برآنیم تا با توجه به این راهبرد، کشت انتخابی در نواحی با وسواس و دقت نظر بیشتری مد نظر قرار گیرد.
مروری بر ادبیات موضوع
شــاخص بهــرهوری در کشاورزی با عملکرد، درآمد اقتصادی، شرایط اجتماعی، کار و فعالیت و... به ازای واحد آب به کار رفته بیان میشود و در جایی که تنها شاخص عملکرد به ازای مصرف آب مد نظر باشد، کارایی مصرف آب مطرح میشود. براساس بررسیهای بینالمللی، سهم آب کشاورزی در جهان در حدود ۲۷۰۰ میلیارد مترمکعب است و پیشبینی میشود که این رقم تا سال ۲۰۵۰ میلادی به دو برابر افزایش یابد (Pradhan, ۲۰۰۷). این در حالی است که سطح اراضی آبی به میزان ۲۰ درصد افزایش خواهد یافت. به عبارتی، جامعه بینالمللی به سمت استفاده بهینهتر از منابع آبی در حرکت است. در کشور چین سهم آب کشاورزی از کل منابع آبی کشور از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۵ میلادی از ۸۰ درصد به ۶۰ درصد کاهش یافته و تا سال ۲۰۵۰ میلادی این مقدار ثابت خواهد بود. این در حالی است که انتظار میرود اراضی زیر کشت آبی در چین از ۵۶ به ۶۰ میلیون هکتار افزایش یابد. پیشبینی میشود در کشور هندوستان تا ۲۰۵۰ میلادی میزان تولید ۲ برابر شود و سهم آب کشاورزی ۶۸ درصد کاهش یابد
(Gavancrishnal, ۲۰۰۸: ۱۱۵). از دیدگاه کمیت آب، در حال حاضر از کل منابع آبی تجدیدشونده کشور با در نظر گرفتن منابع آبهای مرزی، در حدود ۹۲ میلیارد متر مکعب یعنی حدود ۷۱ درصد منابع آب تجدیدشونده برداشت میشود. بررسیها نشان میدهند که این درصد ظرف ۲۰ سال آینده حداکثر تا ۸۸ درصد قابل افزایش است، یعنی حداکثر ظرفیت آبی تجدیدشونده کشور مقدار ۱۱۴/۵ میلیارد مترمکعب خواهد بود. با احتساب حداقل ۷/۵ میلیارد متر مکعب مصرف شرب و ۵/۲ میلیارد متر مکعب مصرف صنعت و اختصـاص حداقل ۴ میلیارد متر مکعب (۵ درصد منابع) سهم محیط زیست، حداکثر آب قابل تخصیص بخش کشاورزی به مقدار ۵/۱۰۰ میلیارد متر مکعب خواهد بود. به عبارت دیگر، منابع آب بخش کشاورزی در افق ۲۰ سال آینده حداکثر به میزان ۵/۱۵ میلیارد مترمکعب (۱۸ درصد فعلی) قابل افزایش خواهد بود، در حالی که افزایش تولید حدود ۱۸۹ میلیون تن و رشد صددرصدی نسبت به وضع فعلی مورد انتظار است. لذا امکان دسترسی به منابع آب جدید در جهت توسعه کشاورزی بسیار محدود خواهد بود.
راندمان آبیاری، بهرهوری مصرف آب کشاورزی، مقدار آب مصرفی در بخش کشاورزی و توسعه پایدار روشهای نوین آبیاری از مهمترین شاخصهای کلیدی و رویکردهای اساسی در برنامهریزیهای کلان مربوط به تأمین، تخصیص و مصرف اصولی آب است. آب دشت تاکستان که خود بخش مهمـی از دشت قزوین را دربرمیگیرد از دشتهای مستعد کشور برای تولید محصولات کشاورزی است که همانند بسیاری از دشتهای کشور دارای بیلان منفی آب زیرزمینی است. این منطقه یکی از دشتهای حوضه آبریز دریاچه نمک و کل دشت قزوین و بزرگترین دشت آن بهحساب میآید که بیشترین سطح زیر کشت را در انواع محصولات زراعی و باغی در دشت در بر میگیرد. بیش از ۹۶ درصد از مصارف آب در دشت مربوط به کشاورزی است. با توجه به اهمیت دشت قزوین در حکم یک منطقه کشاورزی از یکسو و وجود معضل افت شدید سطح ایستابی در این منطقه از سوی دیگر، لزوم مطالعه منابع آب زیرزمینی و سطحی در شیوههای نوین و سنتی آبیاری در منطقه و بهینهسازی استفاده از منابع و تولید محصولات کشاورزی یک ضرورت انکارناپذیر بهشمار میآید.
محدوده مورد مطالعه
شهرستان تاکستان در شمال غربی فلات مرکزی ایران بین مدارهای ۴۹ درجه و ۱۰ دقیقه تا ۴۹ درجه و ۴۸ دقیقه طول شرقی و مدارهای ۳۵ درجه و ۴۰ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۲۱ دقیقه عرض شمالی واقع شدهاست. ارتفاع متوسط شهر تاکستان از سطح دریا ۱۲۶۵ متر است. فاصله شهر تاکستان تا شهر قزوین ۳۵ کیلومتر و تا تهران ۱۸۵ کیلومتر است. این شهرستان از شمال به کوهین و جاده ترانزیت، از شرق به قزوین، از جنوب به دانسفهان، بویین زهرا و ساوه و از غرب به شهرستان ابهر در استان زنجان محدود میشود.
روش پژوهش در این تحقیق بر اساس مطالعات میدانی شامل برآورد عملکرد، بازده ناخالص و بهرهوری آب در تولیدات کشاورزی بر اساس آبیاری نوین و سنتی است. با توجه به هدف تحقیق، از شاخصهای فیزیکی و بهرهوری آب شامل شاخص عملکرد به ازای واحد حجم آب (CPD۱) برای محاسبه بهرهوری آب در محصولات با شیوههای مختلف آبیاری استفاده شد. باتوجه به شکل در اثر بهبود تکنولوژی آبیاری، منحنی تابع تولید به سمت بالا جابهجا میشود و در این حالت، به ازای مصرف مقدار ثابت آب، محصول بیشتری تولید میشود. شاخص CPD درواقع نسبت مقدار محصول تولید شده یا میزان عملکرد محصول به حجم آب مصرفشده در هکتار است. به عبارت دیگر: CPD=T P۲/TWc که در آن WP مقدار محصول تولید شده یا میزان عملکرد محصول (کیلوگرم در هکتار) و TWc حجم آب مصرفی است. نیاز آبی خالص هر گیاه (محصولات اصلی) با استفاده از نرمافزار NETWAT در منطقه مورد مطالعه محاسبه شد. با توجه به اینکه در این پژوهش از شاخص بهرهوری آب در محصولات مختلف باغی و زراعی در شیوههای آبیاری مدرن و سنتی در سطح روستاهای تاکستان استفاده شده، به دلیل اختلاف در سطح زیر کشت و روشهای آبیاری مورد استفاده در روستاهای منطقه از روش نمونهگیری تصادفی دومرحلهای استفاده شد. برای محاسبه تعداد نمونه لازم در روش نمونهگیری طبقهبندی، فرمول زیر به کار گرفته شد.
در این رابطه: N، اندازه حجم جامعه، که در تحقیق حاضر همان تعداد زارعین یا بهرهبرداران در منطقه مورد مطالعه، σ واریانس جامعه در طبقه i ام، W کسری از تعداد مشاهدات اختصاصیافته به طبقه i ام، N حجم نمونه و D دقت احتمالی مطلوب با کران خطای مناسب است. سایر دادههای پژوهش در قالب پرسشنامه، جامعه آماری شامل کارشناسان، متخصصان جهاد کشاورزی، حدود ۳۰ نفر و آمار بهرهبرداران نیز با مراجعه به سامانه شناسایی بهرهبرداران، مرکز جهاد کشاورزی شهرستان تاکستان و همچنین اطلاعات موجود در صندوق بیمه محصولات کشاورزی در حدود ۱۹,۴۶۳,۰۰۰ نفر (۱۹۴۶۳۰۰۰=N) گزارش شد، به نحوی که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران (۲۴۳ =n) برآورد شد.
بهمنظور بررسی پایایی پرسشنامه از روش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) استفاده شد. این ضریب برای پرسشنامه تحقیق عدد ۸۹/۰ بود که نشان میدهد پرسشنامه مذکور از روایی لازم برخوردار است. همچنین اطلاعات مربوط به تبخیر و تعرق ماهیانه و نیاز آبی خالص محصولات از سند ملی آب استخراج شد. اطلاعات مربوط به میزان آب مصرفی هر یک از محصولات زراعی در مزارع نمونه از رابطه زیر محاسبه شده است:
در این رابطه Wij میزان آب مصرفی در یک هکتار از محصول i با روش آبیاری NI ،j تعداد دفعات آبیاری هر محصول، TI مدت زمان آبیاری در هر نوبت برحسب ساعت و d دبی لحظهای تجهیزات آبیاری برحسب متر مکعب در ساعت است. با توجه به شاخصهای مورد استفاده در منطقه مورد مطالعه، بهمنظور محاسبه شاخص بهرهوری از دادههای استخراج شده از پرسشنامه و آمار وزارت جهاد کشاورزی در این زمینه استفاده شد. براساس یافتههای بهدست آمده، میزان مصرف آب و عملکرد محصولات آب و عملکرد در هر دو روش نوین و سنتی متفاوت است (جدولهای ۲ و ۳). براساس اطلاعات موجود در نمودار در روش آبیاری نوین، میزان عملکرد بالاتر با مصرف کمتر آب به دست میآید. میزان آب استحصالی از منابع آب سطحی و زیرزمینی شهرستان تاکستان در طی سال زراعی ۹۵ـ ۹۴ در جدول ۱ آمده است. با توجه به این جدول ملاحظه میشود که سالانه در حدود ۶۳/۶۴ میلیون متر مکعب آب زیرزمینی از طریق چاههای عمیق و نیمه عمیق و بالغ بر ۰۱/۲۲ میلیون متر مکعب آب زیرزمینی از طریق قناتها و چشمههای موجود در منطقه استحصال میشود که این امر باعث افت شدید سطح ایستابی سفره آب زیرزمینی در این منطقه شده است.
بر اساس دادههای جمعآوری شده، میزان مصرف آب و عملکرد محصولات مختلف در شیوههای مختلف آبیاری در منطقه در جدول زیر نشان داده شده است.
براساس دادههای موجود در نمودار با نگاهی کلی، عملکرد مناسب و بالاتر محصولات با مصرف کمتر آب در شیوههای نوین نسبت به شیوههای سنتی را بهروشنی میتوان مشاهده کرد. بنابراین مطابق یافتههای جدول مزبور میتوان شاخص بهرهوری را بر اساس فرمول زیر برای هر یک از محصولات به دست آورد.
که در آن صورت و مخرج در شاخص بهرهوری از طریق نسبت مقدار محصول تولید شده به حجم آب مصرف شده در هر دو روش نوین و سنتی محاسبه میشود.
بر اساس نتایج بهدست آمده براساس شاخصهای بهرهوری CPD در تولید محصولات با روش آبیاری نوین، برای ذرت، سیبزمینی و گوجهفرنگی بهرهوری آب بالا بوده و به ترتیب معادل ۱۰/۹، ۷۸/۵ و ۷۴/۳ محاسبه شده است. در بین محصولات مختلف، کلزا با شاخص CPD بسیار پایین ۸۸/۰ دارای محصول فیزیکی تولیدشده کمتری به ازای هر واحد آب آبیاری استفاده شده است. مقایسه بهرهوری آب در روشهای مختلف آبیاری هر محصول نشان میدهد که بهرهوری آب در روشهای نوین نسبت به روش سنتی بهتر است.
بحث و نتیجهگیری
با درک این واقعیت که بیشتر کشورها از جمله ایران، از بحران مدیریت آب و کمبود منابع آب رنج میبرند و قبول این اصل که دوران دستیابی به منابع جدید قابل ملاحظه برای توسعه کشاورزی سپری شده (خارج شدن از ذهنیت پرآبی)، باید چرخشی اساسی در سیاستها و برنامههای مصرف آب ایجاد و سیاستهای جدیدی در راستای انتخاب و تحقق هدف بهرهوری آب در تولیدات کشاورزی در پیش گرفته شود و تمامی اقدامات و فعالیتها در این راستا قرار گیرند و بهجای بهرهوری زمین، بهرهوری آب ملاک کلیه تصمیمها، رفتارها و اقدامات در بخش کشاورزی قرار گیرد. ارزیابی وضع موجود نشان میدهد که در حال حاضر نرخ بهرهبرداری از منابع آب وضعیت ایدهآلی نداشته و بهرهبرداری از این منابع با شیوههای سنتی، هدر رفتن منابع آب را به دنبال داشته است. همچنین تغییر بدون ضابطه کاربری منابع آب، تهدیدی جدی در مسیر حفظ سرمایههای طبیعی شده است. تأمین غذای جمعیت موجود و رو به رشد کشور و همچنین وضعیت اقتصادیـ اجتماعی کشور، چشمانداز مهمی را برای آینده فعالیتهای کشاورزی ترسیم میکند که اهمیت زیربخش آب نیز در این زمینه انکارنشدنی است. درواقع در سالهای پیش رو، ضمن توجه به بهرهوری منابع آب موجود و اصلاح ساختار مصرف منابع آب استحصالی در بخشهای مختلف مصرف کننده، بهویژه در بخش کشاورزی، باید به مصرف آب اهمیت لازم داده شود.
پینوشتها
1. Crop per Drop
2. Water Productivity
منابع
۱. اکبری، مهدی، دهقانی سانیچ، حسین و میرلطیفی، سید محمد (۱۳۸۸). «تأثیر برنامهریزی آبیاری در کشاورزی (مطالعه موردی: شبکه آبشار اصفهان)». مجله آبیاری و زهکشی ایران، دوره ۳، شماره ۱، ص ۷۲.
۲. تقوایی، م. بسحاق، م. و سالاروند، ا. (۱۳۸۹). «تحلیلی بر عوامل مؤثر بر عدم استفاده از سیستمهای آبیاری تحتفشار در روستاهای ایران (مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان ازنا)». مطالعات جغرافیایی مناطق خشک، شماره دوم، صص ۲۳-۱۱.
۳. جوان، ج. فال سلیمان (۱۳۸۷). «بحران آب و لزوم توجه به بهرهوری آب کشاورزی در نواحی خشک دشت بیرجند». مجله جغرافیا و توسعه، ۱۱: ۱۳۸-۱۱۵.
۴. خزایی، ش. (۱۳۸۷). «بهرهوری آب کشاورزی در ایران». مقالات منتخب بهرهوری کشاورزی. انتشارات مؤسسه پژوهشهای برنامهریزی و اقتصادی کشاورزی.
۵. دهقانی سانیچ، ح. (۱۳۹۱). «عملکرد و کارایی مصرف آب ذرت تحت آبیاری بارانی با سطوح مختلف شوری». مجله آبیاری و زهکشی، شماره ۱، جلد ۶، صص ۵۴-۴۶.
۶. سرخوش سلطانی، م. (۱۳۸۷). «گسترش آبیاری تحتفشار، افزایش بهینه آب کشاورزی (بررسی گسترش روند آبیاری تحتفشار در برنامههای توسعه)». مرکز تحقیقات کامپیوتر علوم اسلامی، هفتهنامه برنامه، شماره ۲۹، صص ۲۲-۱۸.
۷. شهرستانی، ح. (۱۳۹۳). «سازماندهی و مدیریت بهینه آب در بخش کشاورزی». مجله نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی، سال ۱۲، شماره ۴۵، صص ۴۱-۳۷.
۸. عباسی، ف.، ناصری، ا.، سهراب، ف.، باغانی، ج.، عباسی، ن. واکبری، م. (۱۳۹۴). ارتقای بهرهوری مصرف آب. ناشر: سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ص ۶۸.
۹. عباسی، ف.، سهراب، ف. و عباسی، ن. (۱۳۹۵). «ارزیابی وضعیت راندمان آب آبیاری در ایران». مجله تحقیقات مهندسی سازههای آبیاری و زهکشی، (۱۷) ۶۷: صص ۱۲۸-۱۱۳.
۱۰. کشاورز، م. و کرمی، ع. (۱۳۹۴). «ابعاد انسانی حفاظت از منابع طبیعی»، مجله علوم ترویج آموزش کشاورزی ایران، شماره ۱۱، جلد ۲، صص ۱۰۲-۱۰۱.
۱۱. گودرزی، س.، شعبانعلی فمی، ح.، موحد محمدی، ح. و جلالزاده، م.(۱۳۹۰). «بررسی مسائل و محدودیتهای آب کشاورزی از دیدگاه کشاورزان شهرستان کرج». مجله تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، دوره ۲ شماره ۲، صص ۲۵۳ـ ۲۴۳.
۱۲. موسوی، ح.، خلیلیان، و. و وکیلپور، م. (۱۳۸۶). «اثر استفاده از سیستمهای تحتفشار بر کارایی فنی تولیدکنندگان سیبزمینی (مطالعه موردی: شهرستان شهرکرد)». پژوهش و سازندگی در زراعت و باغبانی، شماره ۷۶، صص ۱۷۸-۱۷۱.
۱۳. ناصری، ا.، عباسی، ف. و اکبری، م. (۱۳۹۶). «برآورد آب مصرفی در بخش کشاورزی به روش بیلان آب». مجله تحقیقات مهندسی سازههای آبیاری و زهکشی، (۱۸)۶۸: ۳۲-۱۷.
۱۴. نجفی، ن.، غنیان، م.، خسروی پور، ب.، برادران، م. و دحیماوی، ع. (۱۳۹۳). «شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت تشکلهای آببران؛ دیدگاه بهرهبرداران حوضههای کرخه شمالی و جنوبی استان خوزستان». مجله علوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران، جلد ۱۰، شماره ۲، صص ۱۲۰-۱۰۵.
۱۵. نوریپور، م. (۱۳۹۱). «تحلیل نقش سرمایه اجتماعی در مشارکت آببران شبکه آبیاری و زهکشی (مطالعه موردی: دشت لیشتر)». مجله علوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران، جلد ۸، شماره ۱، صص ۷۰-۵۳.
۱۶. وردی نژاد، وحیدرضا، سهرابی ملایوسف، تیمور، حیدری، نادر، عراقینژاد، شهاب و مأمن پوش، علیرضا (۱۳۸۸). «بررسی عرضه و تقاضا و برآورد بهرهوری آب کشاورزی در حوزه آبریز زایندهرود (مطالعه موردی: شبکه آبیاری سمت راست آبشار).
۱۷. وظیفهدوست، م.، علیزاده، ا.، کمالی، غ. و فیضی، م. (۱۳۸۷)، «افزایش بهرهوری آب کشاورزی در مزارع تحت آبیاری منطقه برخوار اصفهان». مجله آب و خاک، ۲۲(۲)، ۴۹۵-۴۸۴.
18. Farahai, H., and T., Oweis (2008). «Agricultural Water production in Karkheh river basin. In improwing on-farming . Agricultural productivity in Karkheh river basin». Acompendium of Review Paper. CGIAR challenge progrom on water and food . Research Report. No. I.
19. Forouzani, M., Karimi, E, (2010). «Agricultural Poverty index and Sustinablity». Agronomy for sustainable Development 31, p 415-432.
Hamdy, A., Ragab, R., and Scaeacia-Mugnozza, E, (2003). «Coping with water scarcity: Water saving and increasing water productivity» . irrigation Drainage, 52, pp 3-25.
20. Mousavi, H., Khalilian, and Vakilpour M, (2007). «Effect of using pressure systems on the technical efficiency of potato producers (Case study of Shahrekord city)». Research and development in agriculture and horticulture, No. 76, pp. 171-178.
22. Naseri, A., Abbasi, F. and Akbari, M, (2016). «Estimated water consumption in agricultural sector by water discharge method». Journal of Engineering Research on Irrigation and Drainage Structures, (18) 68: 32-17.
23. Pradhan, P, (2007). «Water users Association towards diversified activities». experiences of Nepal and other countries. Indian workshop in political theory and policy Analysis.