این روزها خانهها شدهاند همهچیز و همهجا؛ اگر قبلاً فقط خانه بودند، حالا تبدیل شدهاند به خانه، مدرسه، محل کار، کافه، رستوران، زمین بازی و... . پروتکلهای بهداشتی هر روز پخش میشوند و توصیه میکنند تا جایی که میشود از خانه بیرون نیاییم. چه میشود کرد؟! کاش کرونا زودتر بساطش را جمع کند تا بتوان یک نفس راحت کشید. شاید از همه سختتر، کار بچه مدرسهایها باشد. دوری از جمع دوستان و مدرسه به کنار، حالا باید همه درسها را خودشان بخوانند. کار والدین، خصوصاً مادر، از آن هم سختتر شده است. بچههای بزرگتر که همیشه پاتوقشان کتابخانه بود، حالا باید گوشه خانه بنشینند و تمرکز کنند. چه کنیم تا روزهای کروناییمان، شیرینتر از روزهای قبلش شود.
همه با هم
کرونا که آمد، سبک زندگی همه تغییر کرد و خانوادهها بیشتر دور هم جمع شدند. قدیمها خانهها بزرگ و دلباز بودند؛ اگر پانزده نفر آدم هم یک جا زندگی میکردند، هیچ اتفاقی نمیافتاد و هرکسی میتوانست گوشه دنجی پیدا کند تا بتواند کاری را در سکوت کامل انجام دهد؛ اما این روزها در خانههای پنجاه متری و حتی کوچکتر، دو نفر هم به سختی میتوانند جا شوند و با هم کنار بیایند. کاش میشد دیوارهای خانهها را هل داد، بلکه جایمان بزرگتر شود؛ حالا که هنوز این امکان به وجود نیامده، باید کاری کرد که از کوچکترین فضا، بیشترین استفاده را برد تا همه بتوانند به کارهای شخصی، تحصیلی، اداری و... برسند؛ و البته میتوان این را هم جزو مزایای کرونا دانست که در این صورت روابط بین اعضای خانواده، صمیمانهتر و بهتر خواهد شد.
برنامهریزی جمعی
در باب برنامهریزی، بارها مشاورین گفتهاند و خواندهایم؛ اما معمولاً برنامهریزیها فردی است، نه جمعی. این بار در کنار هم بودن، نیاز به برنامهریزی جمعی دارد. اولین پیشنهاد این است که همه اعضای خانواده برنامههای روزانه و هفتگی لازم و مورد علاقهشان را بنویسند، در گفتوگوهای خانوادگی، ساعات برنامهها را با هم تطبیق دهند و به یک برنامه واحد برسند؛ کاری سخت و در عین حال شدنی است. البته قرار نیست همه اعضا، کارهای مشابه انجام دهند، اما بهتر است کارهای مشابه و همسنخ آنها، در یک ساعت واحد انجام شود. مثلاً وقتی پدر خانواده مشغول انجام کارهای اداری است، فرزند خانواده درس بخواند و مادر خانواده نیز میتواند کتاب بخواند؛ ساعات کار، تماشای تلویزیون، بازی و... نیز به صورت جمعی برنامهریزی میشود.
نکته مهم دیگر، انجام کارهای خانواده با همکاری هم است. در این صورت هم مادر خانواده اوقات فراغت بیشتری پیدا میکند، هم انجام کارهای خانه در کنار یکدیگر، باعث ایجاد صمیمیت میشود.
یادمان نرود حتماً بازیهای جمعی با توجه به فضا و امکانات در نظر گرفته شوند. مثلاً شاید در طبقه پنجم آپارتمان، نشود فوتبال بازی کرد، اما فوتبال دستی میتواند گزینه خوبی باشد. باید بازیهای مورد علاقه بچهها، به تناسب در برنامهریزی قرار گیرد.
مدرسه
محوریت مدرسه، در سال تحصیلی نباید فراموش شود و برنامهریزیها باید متناسب با پایه درسی بچهها باشد. سال گذشته، بسیاری از مدارس بعد از شیوع کرونا، برنامهریزی درسی انجام دادند و به وسیله کلاسهای آنلاین، شبکههای مجازی و حتی گاهی با تماسهای تلفنی، سعی کردند دانش آموزان از درس عقب نماندند و دروس به اتمام برسند. امسال مدارس برنامهریزی منسجمتری دارند. صداوسیما هم در حد وسع خود با برگزاری کلاسهای تلویزیونی تدریس، به کمک خانوادهها و مدارس آمده است.
با برنامههای مدرسه فرزندانتان هماهنگ باشید و اولویت را در برنامهریزی خانوادگی بر آن بگذارید.
چند نکته برای علاقهمند کردن بچهها به تحصیل مجازی:
1. پیشنهاد بدهید با لباس فرم مدرسه، پای تلویزیون، رایانه، تبلت، گوشی و... بنشینند. این کار باعث میشود کمی از حال و هوای خانه خارج شوند.
2. زنگهای استراحت بین دو کلاس، ساعت ناهار و... را مطابق ساعات مدرسه تنظیم کنید.
3. اگر فرزندانتان، در خانه میز و صندلی ندارند، در صورت امکان با خرید یک صندلی تکی، میتوانید کمی فضای مدرسه را برای آنها شبیهسازی کنید.
4. فرزندانتان، جای ثابت برای درس خواندن داشته باشند و ترجیحاً روی تشک یا تختخواب نباشند. درس خواندن در محل خواب، به خواب منتهی میشود.
5. اگر فرزندانی دارید که زیر سن مدرسه هستند، در ساعاتی که دانشآموزتان مشغول فراگیری است، با بازیهای کم سروصدایی مثل نقاشی کردن، سرگرمشان کنید؛ چون بازی کردن شما با بچههای کوچکتر، سبب میشود فرزند بزرگتر هم بیش از آنکه علاقهمند به درس خواندن شود، دلش بخواهد با شما بازی کند یا از سروصدای شما کلافه میشود. حتی میتوان در صورت عدم مخالفت فرزند بزرگتر، دفتر نقاشی فرزند کوچکتر را کنار دفتر و کتاب او قرار داد تا به نظر برسد با هم مشغول یک کار هستند.
6. سختترین کار برای مادرانی است که فرزندان محصل در سه پایه اول ابتدایی، خصوصاً کلاس اولی دارند. بیشترین بار آموزش این فرزندان با والدین، خصوصاٌ مادر است. هر چند سخت است، اما سعی کنید در ساعات درسی، فرزندتان را همراهی کنید و دوباره با او کلاس اول را بخوانید.
7. بعد از اتمام ساعات درسی، مثل روزهای عادی که وقتی بچهها خانه میرسیدند، از اتفاقات مدرسه میگفتند، از آنها درباره درسهایشان سؤال کنید.
8. قطعاً غیر از ساعاتی که بچهها با آموزش غیرحضوری درس میخوانند، بخش دیگری از روز هم باید به مطالعه و انجام تکالیف بگذرد.
9. از جمله آسیبهای جدی آموزش غیرحضوری، خستگی است. سعی کنید با جایزه قرار دادن کارهای مورد علاقه بچهها، آنها را همچنان پای درس و کتاب بنشانید؛ البته که نباید این کار تبدیل به باج دادن به آنها شود.
10. در ساعاتی که بچهها درس میخوانند، دورادور مواظبشان باشید. ممکن است بعد از مدتی به اسم درس خواندن، کارهای دیگری بکنند.
11. اگر امکانش هست، فرزندتان با رعایت پروتکلهای بهداشتی، دوستانش را ببیند یا حتی یک روز با هم درس بخوانند. این همراهی به دانش آموزان انگیزه میدهد. البته حضور تعداد محدود دو یا سه نفر کافی است.
کنکوری ها
این دانشآموزان معمولاً خودشان درس میخوانند؛ اگر هم نخوانند، هزار روش بلدند که از زیر آن در بروند. مهمترین نکته برای آنها سکوت و آرامش است تا چیزی حواسشان را پرت نکند. اگر امکان فراهم کردن مکان خلوتی را در خانه ندارید، میتوان به خانه پدربزرگ و مادربزرگ فکر کرد. به هر حال شرایط ویژه این دسته از دانشآموزان، توجه و برنامهریزی بیشتری میطلبد.