بنابر آمار منتشر شده توسط مرکز پژوهشهای صدا و سیما، کارتونها و برنامههای ترکیبی (همچون برنامه عمو پورنگ) همچنان طرفداران زیادی در بین کودکان و نوجوانان دارند.
کارتونها از زمانی که اولین تصاویر متحرک در سال 1800 میلادی ساخته شدند، بخشی از تاریخ سینما به شمار میآیند. در کارتون به جای بازیگر واقعی از پویانمایی(انیمیشن) استفاده میشود. معمولاً کارتون به شکلی طنزآمیز برای کودکان در نظر گرفته میشود و این مسئله بر جذابیت آن میافزاید.
امروزه کودکان و نوجوانان به نحو گسترده و بیسابقهای در معرض رسانههـای جمعـی قرار دارنـد (پسـتمن، 1378 : 8 ). در ایـن میان، تلویزیـون در خانوادهها به چنان عضو مهمی تبدیل شده است که بسـیاری از پـدر و مادرهـا، اعـم از تحصیلکرده یا کمسواد و فقیر یا غنی، از تلویزیون به عنوان یک دایـه الکترونیـکی اسـتفاده میکنند (باهنر، 1390 : 93). البته باید توجه داشت که کودکان و نوجوانان در زمـره آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی به شمار میروند؛ چرا که در وضـعیتی انعطـافپـذیر قرار دارند و هنوز سازوکارهای دفاعی ذهنشان بهخوبی تکوین نیافته اسـت (پسـتمن، 1378 : 8 ).
بنابر آنچه گفته شد، اثرپذیری چندین برابری کودکان و نوجوانان از تلویزیون نسبت به بزرگسالان نشان میدهد که برای بالا بـردن سـهم سازنده صدا و سیما در تربیت نسل آینده، این سازمان نیازمنـد نـوعی خـطمشـیگـذاری علمی در حوزه برنامهسازی کودک و نوجوان است که از یـک سـو، چشـمانـدازمحـور باشد و از سوی دیگر، به نحوی مسئلهمحور صورت پـذیرد. رسانه به عنوان تربیتگر یا مربی میتواند بـه فرصـت یـا ابـزاری در دسـت مربیان تبدیل شود (رحیمی، 1393 ). با این حال، در کشور ما بعضاً رسـانههـای جمعـی و از جملـه تلویزیون، گفتمانی سنجیده، حساب شده و علمی در بـاب کودکـان ندارنـد. موفقیـت در زمینه برنامهسازی برای کودک و نوجوان در سازمان صداوسـیما، مسـتلزم برخـورداری از خطمشیهای صحیح در این حوزه است.
تأثیر شخصیتهای کارتونی بر کودک
بنابر مطالعات انجام شده،کودکان به دلایل مختلف به تماشای تلویزیون و دیدن کارتون و انیمیشنهای مختلف مینشینند، لذت ناشی از سرگرم شدن و تماشای تلویزیون به عنوان سرگرمی، اولین دلیل روی آوردن آنها به تلویزیون است. کودکان، برنامهها را با توجه به جذابیت و هیجانانگیز بودنشان طبقهبندی میکنند و تخیلات و رؤیاهایشان را در برنامهها تجربه میکنند، گاهی به همانندسازی با شخصیتهای پرشور و نشاط مورد علاقه خود میپردازند و گاهی برای فرار از واقعیات پیرامون خویش، به برنامههای تلویزیون روی میآورند.
به دلیل جذابیت کارتونها حتی فعالیتهای جسمی کودکان نیز کمتر از قبل شده است. تماشای کارتون، نگرش و رفتار کودکان را تحت تأثیر قرار میدهد. کودکان تمایل پیدا میکنند که هر آنچه را از طریق مشاهده کارتون فرا میگیرند، به نوعی در دنیای واقعی به معرض نمایش بگذارند. بر این اساس، تواناییهای شناختی کودکان تا حد زیادی تحت تأثیر این برنامههای تلویزیونی قرار دارند. سن کودک نیز عامل بسیار مهمی است که مشخص میکند تلویزیون چگونه بر او تأثیر میگذارد. البته نحوه اثرگذاری تلویزیون تحت تأثیر محتوایی است که کودکان در معرض آن قرار میگیرند. بدیهی است کودکانی که برنامههای آموزشی را مشاهده میکنند، در قیاس با کودکانی که برنامههای خشن و یا صرفاً سرگرمکننده میبینند، نمرات بالاتری کسب میکنند، بیشتر کتاب میخوانند، ارزش بیشتری برای پیشرفت علمی قائلاند و خلاقیت بیشتری نیز از خود بروز میدهند(دیل، 2011).
نگاهی به نوستالژیکهای تلویزیون ایران
برخی برنامههای تلویزیونی دهههای گذشته هنوز از یاد ما نرفتهاند و تأثیرات آنها در این نسل دیده میشود. برای مثال، برنامه «کلاه قرمزی» که در آن نکات اخلاقی آموزش داده میشد، «مدرسه موشها» که در آن کودکان به رفتن به مدرسه تشویق و با برخی مقررات آن آشنا میشدند ، «خونه مادربزرگه» که در آن آموزش نکات اخلاقی درباره همراهی و همکاری و زندگی اجتماعی صورت میگرفت و یا «الستون و ولستون» که با آن نکات بهداشتی مربوط به دهان و دندان را به کودک آموزش میدادند.
بررسی تأثیر کارتونهای خشونتآمیز بر الگوی رفتاری کودکان
نتایج یک پژوهش نشان داده است که تماشای کارتونهای خشونتآمیز (مانند لاکپشتهای نینجا) بر میزان پرخاشـگری کلـی پس از تماشا و سه عامل آن یعنی خشم، پرخاشگری کلامی و خـصومت ـ کـه بلافاصـله پس از تماشا اندازهگیری شد ـ تأثیری ندارد اما یافته مهم تحقیق در جهت اثبات تأثیر تماشای کارتونهای خشونتآمیـز بـر افـزایش پرخاشـگری فیزیکـی نوجوانـان بلافاصله پس از تماشاست. افزایش پرخاشـگری فیزیکـی پس از تماشا در واقع تحقق یادگیری نهفته اعمال پرخاشگرانه بوده است. بر این اسـاس، نتیجه این بخش از پژوهش حاضـر را میتوان در راسـتای نظریـه یـادگیری مـشاهدهای بندورا و تحقیقات وی دانست. طبق این نظریه، ممکن است افراد بدون دریافت تقویت، از طریق مشاهده رفتار پرخاشگرانه الگو، رفتار وی را بیاموزند اما آن را در عمل بروز ندهنـد. نکته قابل توجه دیگر در نظریه یادگیری مشاهدهای، تأثیرِ تقویت و تنبیهِ جانـشینی اسـت. بر این اساس، افراد بدون دریافت پاداش بلکه حتی با مـشاهده سرمـشقهـایی کـه بـا رفتارهای پرخاشگرانه به پاداش میرسند، این رفتارها را میآموزند. در نتایج این پژوهش نیـز مشاهده میکنیم که افـراد شخصاً به پاداش نمیرسند بلکه با مشاهده شخصیتهای موجود در فیلم سینمایی کـارتونی، رفتار پرخاشگرانه آنان را یاد میگیرند و به صورت بالقوه آشکار میکنند.
بررسی تأثیر کارتونهای مذهبی بر الگوهای رفتاری کودکان
بر اساس یافتههای پژوهشی، میتوان ادعا کرد که دیدن کارتونهای مذهبی توسط دانشآموزان میتواند در دینداری آنان تأثیرگذار باشد. نتایج حاصله حاکی از این است که کودکان با دیدن کارتونهای منتخب در یک تحقیق در هر سه مؤلفه دینداری یعنی باور دینی، عواطف دینی و رفتار دینی تغییر معناداری پیدا کردند. بنابراین دین و رسانه، بهویژه تلویزیون، با یکدیگر ناسازگاری ندارند و میتوانند با تعامل با یکدیگر زمینه بروز تغییرات مثبتی را در دانش و رفتار دینی کودکان به وجود آورند. بر این اساس است که در سراسر دنیا شبکههای تلویزیونی مختلفی در این راستا گام برمیدارند. کودکان چیزی را که مشاهده میکنند، به ذهن میسپارند و به تفسیر رفتار شخصیتهای موردعلاقه خود در فیلمها و کارتونها میپردازند و در نهایت، میکوشند گویش، نگرش و رفتار آنها را تقلید و از آنها الگوبرداری کنند. البته باید توجه داشت که این الگوبرداری پشتوانه رفتاری- شناختی دارد؛ همانگونه که بندورا در نظریه خود به آن اشاره کرده است.
پیشنهادها
1. لازم است دستاندرکاران امـر تهیـه و پخش فراوردههای رسانهای برای ایجاد برنامه رسانهای سالم برای این گروههـای سـنی، در به حداکثر رساندن سودمندیها و کمینه ساختن ضررهای محـصولات تولیدی و یا خریداری شده بسیار اهتمام ورزند و این امر با ایجاد نظام ردهبندی و اتاق اندیشهورز فعال و اثرگذار در زمینه کودک و نوجوان امکانپذیر است.
2. برای تولید و پخش برنامههای تلویزیونی مناسب باید بین کارشناسان و متخصصان حوزههـای مختلف ماننـد رسـانههـا، روانشناسـان، جامعهشناسان، پزشکان اطفـال و کارشناسـان دورههای مختلـف آموزشـی و برنامهسازان ارتباط نزدیک برقرار شود و پیشنهادهای علمی این متخصصان اجرایی گردد.
3. برای تحقق سیاستها و تصمیمات نظارتی صداوسیما، لازم است نهـادی نظارتی در این سازمان تأسیس شود.همچنین اقدامات پیشگیرانهای در زمینه به حداقل رساندن تأثیرات سوء برخی برنامهها صورت گیرد. یکی از وظایف مهم این نهاد نظارتی، آموزش والدین و ارائه راهکارهای عملی به آنان برای ایفای نقش نظـارتی در زمینه تماشای کارتون توسط فرزندانشان است. همچنین لازم است در نظرسنجیها دقیقتر عمل شود، نظرات والدین و کودکان بهطور جزئی واکاوی گردد و سیستم نظرسنجی و بازخورد و ارزشیابی برخط (آنلاین) باشد تا نتایج بهتری حاصل شود.
4. با توجه به پشتوانه فرهنگی و تاریخی غنی کشورمان ایران و وجود اسطورهها و شخصیتهای بزرگ برای دفع تهاجم فرهنگی، باید به شکل مناسبی در این زمینه فرهنگسازی کنیم و از اسطورههای کشورمان در ساخت کارتونها بهره ببریم.
سخن آخر
همه ما به تغذیه کودکانمان بسیار توجه میکنیم. امید است از این پس به غذای روح و ذهن آنها، که از طریق دنیای اطرافشان دریافت میکنند، نیز بیشتر توجه کافی داشته باشیم.
منابع
1. صادقینیا، سارا و نبی اسدی، مجید. (1394). بررسی میزان تأثیر کارتونها بر الگوهای رفتاری کودکان. اولین کنفرانس بینالمللی هنر، صنایع دستی و گردشگری شیراز. مؤسسه عالی علوم و فناوری خوارزمی.
2. صمدی، فهیمه و مختاریانپور، مجید. (1396). خطمشیگذاری سازمان صداوسیما در حوزه برنامهسازی کودک و نوجوان. فصلنامه پژوهشهای ارتباطی. سال بیست و چهارم. شماره2.
3. گرجی بندپی، پریسا. (1391). توسعه فرهنگی در برنامههای کودک سیما. نشریه تفکر و کودک. دوره سوم. شماره2. صص 133 تا 165.
4. حسینی انجدانی، مریم. (1387). بررسی تأثیر تماشای کارتونهای خشونتآمیز بر میزان پرخاشگری نوجوانان. نشریه پژوهشهای ارتباطی(پژوهش و سنجش). دوره15. شماره54. صص81 تا99.
5. حاجی محمدی، علی و راودراد، اعظم. (1393). فرهنگ مردمپسند و سیاست بینالمللی (تحلیل بصری برنامه هستهای ایران در کارتونهای سیاسی آمریکا از منظر مطالعات فرهنگی). نشریه مطالعات فرهنگ - ارتباطات. دوره15. شماره26. صص 105 تا 130.
6. اسدیان ، سیروس و مقدم ، مرضیه. (1394). تأثیر کارتونهای مذهبی در دینداری دانشآموزان دختر پایه ششم ابتدایی. فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران. دوره هشتم، شماره 3. صص 133 تا 155.