علائم اضطراب اختصاصی
در ترسها و اضطرابهای اختصاصی، شدت احساس تهدید یا نگرانی کاملاً غیرمنطقی و مخرب است. به عبارت روشنتر، در افرادی که ترسهای اختصاصی دارند، شدت، مدت و فراوانی نگرانیها و علائم اضطراب، به شکلی غیرطبیعی، شدیدتر از افراد عادی است. علائم و نشانههایی که در اضطرابهای اختصاصی، هنگام مواجهه با محرکها به وجود میآیند، عبارتاند از: احساس تهدید شدید؛ نگرانی از آسیب دیدن در مواجهه با آن موقعیت؛ احساس تنش در اندامهای بدن، بهخصوص عضلات؛ تپش قلب؛ سنگینی تنفس یا گرفتگی نفس؛ احساس سنگینی در قفسه سینه یا سر؛ احساس از دست دادن قوای عضلانی یا احساس ضعف در بدن؛ احساس مورمور شدن یا گزگز در بدن؛ احساس داغ یا سردشدن قسمتهای خاصی از بدن؛ تعریق بیش از اندازه؛ رنگپریدگی یا برافروختگی هنگام مواجهه با موقعیت؛ احساس گیجی و ناتوانی در تمرکز حواس برای مقابله با مشکل؛ احساس درماندگی برای اجتناب یا مقابله کردن با موقعیت یا محرک ترسناک؛ نگرانی و اشتغال ذهنی پیوسته درباره زمان مواجهشدن با موقعیت ترسناک؛ کابوس و خوابهای وحشتناک درباره شیء یا موقعیت ترسناک؛ تمایل دائمی به دوری از مواجه شدن با پدیده ترسناک یا موقعیتهای دارای محرکهای ترسناک؛ احساس ناتوانی در مقابله با محرک ترسناک و گاهی احساس خجالت در حضور دیگران، به خاطر وجود این ترسها یا علائم ناشی از آنها؛ احساس خودکارآمدی اندک نسبت به نحوه رفتار هنگام مقابله با موقعیت ترسناک؛ کاهش تدریجی احساس عزت نفس.
ترسهای اختصاصی ممکن است هر چیزی را شامل شود. برای مثال، شخصی ممکن است نسبت به اسب، مار، گربه، سگ، سوسک، موش، آسانسور، رانندگی، حیوانات و اشیای دیگر دچار ترس اختصاصی شود. روانپزشکان و آسیبشناسان روانی این نوع ترسها را «فوبی» یا «ترس مرضی» مینامند.
اضطراب آموزشی
انسان مستعد یادگیری انواع ترسهای اختصاصی است. یکی از موقعیتهایی که اشخاص در حال تحصیل از دبستان تا دانشگاه، مستعد مبتلا شدن به اضطراب یا ترس مرضی اختصاصی نسبت به آن هستند، موقعیت آموزشی است. این موقعیتها شامل کلیه شرایط و عناصر محیط آموزشی میشوند. همه ما بهعنوان کسانی که از کودکی تا فراغت از تحصیل، در شرایط آموزشی بودهایم، کمابیش این نوع نگرانیها و اضطرابها را تجربه کردهایم.
در این نوشتار، انواع نگرانیها و ترسهای مختلکننده حس دانشآموز نسبت به موقعیتهای نظام آموزشی، اضطراب آموزشی نامیده میشود. این ترسها عبارتاند از: ترس از مدرسه؛ ترس از معلم؛ ترس از یادگیری؛ ترس از مدیر یا ناظم مدرسه؛ ترس از آزمون شفاهی؛ ترس از ارائه مطلب در کلاس؛ ترس از حضور در جلوی کلاس و فعالیت در حضور سایر دانشآموزان؛ ترس از آزمون کتبی؛ ترس از کتاب درسی؛ ترس از انجام تکالیف درسی؛ ترس از درسهای خاص، بهطور عمده درسهای املا، انشا، ریاضی، زبان انگلیسی و یا هر زبان خارجی دیگر مانند زبان عربی؛ وگاهی مواقع درس ادبیات فارسی یا درسهای دیگر. نوع خاص دیگری از اضطراب محیطهای آموزشی، اضطراب دانشآموز از حضور والدین در مدرسه است.
نحوه بروز انواع اضطراب در دانشآموزان متفاوت است. برخی فقط به یکی از انواع آن مبتلا میشوند و برخی به چند تا. زمانی که اضطراب ایجادشده به یک موقعیت خاص مربوط باشد، به آن اضطراب اختصاصی میگوییم، وقتی اضطراب چند بعد نظام آموزشی را درگیر کند، اضطراب چندگانه آموزشی است و اگر در بیشتر موقعیتها و شرایط آموزشی بروز کند، اضطراب فراگیر آموزشی نامیده میشود. در صورتیکه دانشآموز بهطور نامشخص درباره شرایط آموزشی دچار اضطراب مفرط باشد، اما مشخص نباشد اضطراب به چه چیزی معطوف است، بهتر است آن را اضطراب آموزشی نامشخص نامگذاشت.
لازم است اضطرابهای آموزشی را از اضطرابهای دیگر متمایز کرد. وجه ممیز اضطراب آموزشی از اضطرابهای مرضیِ دیگر این است که علائم و نشانههای اضطراب مفرط بهطور عمده زمانی بروز میکنند که موضوع موقعیتهای آموزشی، در معرض توجه دانشآموز واقع میشود و با کاهش توجه فرد با موقعیت آموزشی، بهطور فراوانی کاهش مییابد. چنانچه اضطراب دانشآموز در غیاب محرکهای مربوط به محیط آموزشی همچنان وجود داشته باشد، دیگر نمیتوان از اضطراب آموزشی صحبت کرد و احتمالاً دانشآموز دچار اضطرابهای دیگری است. یا آنکه علاوه بر اضطراب آموزشی، به اضطراب دیگری نیز مبتلاست. وجه مشخصه اضطراب آموزشی از اضطرابهای دیگر، وجود نشانهها و علائم مفرط اضطراب در موقعیتها و شرایط آموزشی و کاهش آن در موقعیتهای غیرآموزشی است. لازم به توضیح است، برخی دانشآموزان علاوه بر ابتلا به اضطراب آموزشی، ممکن است به اضطرابهای دیگر نیز گرفتار شوند.
درباره فراگیری و شیوع اضطراب آموزشی پژوهش مشخصی وجود ندارد، اما بهطورکلی پژوهش مشکانی (1377) نشان میدهد، 15 درصد دانشآموزان دچار اضطراب آشکار و حدود 20 درصد دچار اضطراب پنهان هستند. براساس پژوهش درخشانپور و همکاران او (1395)، میزان انواع اضطراب در دانشآموزان دوره ابتدایی بین 14 تا 18 درصد برآورده شده است.
پیامدهای آسیبزای اضطراب آموزشی بر کسی پوشیده نیست. اضطراب آموزشی ممکن است سرنوشت یک دانشآموز را تغییر دهد، یا موجب ترک تحصیل و رها کردن مدرسه و درس شود. این آسیب میتواند سرمایه انسانی جامعه را نابود کند. دانشآموز باهوش و با استعدادی که میتواند نیرویی برومند و مؤثر برای جامعه باشد، ممکن است به دلیل اضطراب از جنبه خاص آموزشی، مسیری را طی کند که جامعه از توان و استعداد او محروم شود. دانشآموزان فراوانی بودهاند که صرفاً به دلیل ترس بیمارگونه از فضای آموزشی یا درس خاص یا معلم خاص، تصمیمی گرفته و در یادگیری و مدرسه مسیری را در پیش گرفتهاند که مانع شکوفایی استعدادشان شده است. اضطراب آموزشی مانع از فعالیت مؤثر و کارآمد تحصیلی دانشآموز میشود، سطح انگیزشی او را تغییر و کاهش میدهد، اعتمادبهنفس و عزتنفس او را مختل میکند و در نتیجه موجب شکست مقطعی یا متوالی دانشآموز میشود. اضطراب بالای آموزشی حتی ممکن است دانشآموز را به انحراف اخلاقی و اجتماعی بکشاند. در برخی موارد، گرایش دانشآموز به مصرف مواد روانگردان و سایر رفتارهای مخرب، بهمنظور کاهش درد و رنج ناشی از اضطراب آموزشی و شکست ناشی از آن است.
عوامل ایجاد اضطراب آموزشی
اضطرابهای آموزشی علل و عوامل گوناگون دارند. برخی از آنها در خانواده ریشه دارند. برخی از آنها به دوستان دانشآموز و برخی دیگر نیز به قوانین و مقررات آموزشی و شرایط یادگیری مربوطند. یکی از منابع عمده این اضطرابها، معلمان و نحوه رفتار آنان با دانشآموزان است. از نظر برخی معلمان، تنها راه مدیریت انگیزه در دانشآموزان و رعایت مقررات آموزشی توسط آنان، ایجاد ترس و وحشت و نگرانی است. این معلمان در نظریه و دیدگاه آموزشی خود اعتقاد دارند، اگر دانشآموز از آنها ترس و وحشت نداشته باشد، انگیزه و دلیلی برای درسخواندن نخواهد داشت. درنتیجه از هر ابزاری برای ایجاد ترس در دانشآموز، بهمنظور ایجاد انگیزه، تلاش و کوشش او در راه یادگیری، استفاده میکنند.
برخی دیگر از معلمان، نهتنها اعتقاد دارند ایجاد ترس و نگرانی در دانشآموز، انگیزه او را برای تلاش و کوشش بیشتر در راستای یادگیری و رعایت مقررات و قوانین و دستورها بیشتر میکند، بلکه شخصیت، ابهت، شکوه، عظمت و جلال معلم را در آن میدانند که دانشآموز از آنها احساس ترس و خشیت داشته باشد. آنان عقیده دارند، معلم باید در ذهن دانشآموز جایگاه بالایی داشته باشد و این جایگاه بالا زمانی کسب میشود که در دل او نوعی رعب و نگرانی نسبت به شخصیت معلم وجود داشته باشد.
علاوه بر این، بهندرت معلمانی هم پیدا میشوند که با رفتار آزاردهنده خود، ترس و وحشتی بیمارگونه در دانشآموزان ایجاد میکنند. این معلمان صرفاً از آزار دادن دانشآموزان لذت میبرند. طبیعی است این حالت از نوعی اختلال شدید روانی در معلم حکایت دارد.
برخی معلمان دیگر، به این دلیل سبب اضطراب آموزشی در دانشآموز میشوند که تحریکپذیرند، زود عصبانی میشوند و در کنترل خشم خویش ناتواناند. این دسته از معلمان، با رفتارهای ایذایی خود، قصد ایجاد انگیزه برای درس خواندن یا ایجاد ابهت از خود در ذهن دانشآموز را ندارند و حتی قصدشان آزار نیست. این معلمان افراد کمحوصله و زودرنجی هستند که بهمحض مشاهده رفتارهای خلاف انتظار از دانشآموز، تحریک و به شدت عصبانی میشوند و به دنبال آن، با رفتار پرخاشگرانه، سطح اضطراب دانشآموز را بالا میبرند. آنها تحمل ناکامیِ ناشی از یاد نگرفتن دانشآموز یا کندی یادگیری او را ندارند و به دلیل آنکه در کنترل خشم خود ناتوان هستند، به رفتارهای خشونتآمیز علیه دانشآموز دست میزنند. رفتار خشونتآمیز میتواند بهصورت گفتاری یا کلامی باشد. معلمانی با چنین خصوصیت رفتاری، به لحاظ شخصیتی پختگی و رشد لازم را برای تعامل مناسب با دانشآموز کسب نکردهاند.
برخی معلمان از طریق تمسخر دانشآموزان در حضور دانشآموزان دیگر، میزان اضطراب بیمارگونه آنها را بالا میبرند. گاهی هم معلمان با برگزاری آزمونهای خارج از توان دانشآموز، میزان اضطراب آموزشی آسیبزای او را بالا میبرند. گاهی معلمان به دلیل نداشتن تسلط به موضوع درسی خود و ناتوانی در توضیح روشن مطالب درسی، با ایجاد ابهام در فهم دانشآموز، او را دچار اضطراب میکنند. معلمانی که به موضوع درسی خود تسلط ندارند، مطالب را بهطور مبهم توضیح میدهند و از طریق ابهامآفرینی، اضطراب و نگرانی ایجاد میکنند. معلمانی که بر موضوع تدریس خود مسلط هستند و از تدریس خود لذت میبرند، مطالب درسی را به راحتترین شکل ممکن برای دانشآموز توضیح میدهند، بهطوری که لذت و شعف او را موجب میشود. توضیح مبهم باعث عصبی شدن معلم و دانشآموز میشود. معلمانی که به موضوع درسی خود تسلط ندارند، با ایجاد رعب در دانشآموز، بر ضعف علمی خود سرپوش میگذارند. درواقع، ناتوانی و تسلط نداشتن بر موضوع تدریس را به دانشآموزان فرافکنی و آنها را به ضعف عقلانی و یادگیری متهم میکنند.
یکی دیگر از علل ایجاد رعب و وحشت در دانشآموز، تسلط نداشتن معلم به فنون تدریس و مدیریت کلاس است. مهارت و فنون تدریس، با تسلط علمی بر موضوع تدریس فرق دارد. برخی افراد بر موضوع تدریس تسلط بسیار خوبی دارند؛ مثل معلمی که مدرکی عالی در رشته فیزیک دارد، از دانشگاهی سطح عالی فارغالتحصیل شده است و دانش بالایی در علم فیزیک دارد، اما فنون و روش تدریس را به اندازه کافی نمیداند. این معلمان گاهی فقط با واردکردن فشار بر دانشآموز مطالب را تدریس میکنند. معلمانی که علاوه بر تسلط علمی، به فنون تدریس نیز تسلط عالی داشته باشند، مطالب را بهگونهای تدریس میکنند که نهتنها برای دانشآموز نگرانی ایجاد نشود، بلکه کلاس جذاب و جالب هم باشد. برخی معلمان کمتجربه هم میزان دشواری و سطح مطالب آموزشی را فراتر از واقعیت مربوط به آموزههای قبلی تعیین میکنند و از این طریق سبب شکست دانشآموز و بالا رفتن سطح اضطراب او میشوند.
منابع
1. مشکانی، زهرا (1377). بررسی شیوع اضطراب و عوامل مؤثر بر آن در دانشآموزان دبیرستانی قاسمآباد، اسلامشهر. مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران. دوره ٥٦. شماره ٥.
2. درخشانپور، فیروزه؛ ایزدیار، حمیده؛ شاهینی، نجمه؛ وکیلی، محمدعلی (139٥). بررسی سطح اضطراب در دانشآموزان مقطع ابتدایی مدارس شهر گرگان. دوماهنامه پژوهنده علوم پزشکی. دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی ـ درمانی شهید بهشتی. شمارههای فروردین و اردیبهشت.