اشاره
به دلیل تغییرات سریع فناوریهای آموزشی از یکسو، و توسعه پرشتاب فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی از سوی دیگر و تأثیرگذاری آن بر فرایند تعلیموتربیت، زمینه مساعدی برای ظهور استارتآپهای آموزشی و ایجاد دگرگونیهای بنیادین در اقتصاد آموزش فراهم شده است. در مقاله پیشین در مجله «رشد فناوری آموزشی»، ضمن معرفی کلیت استارتآپهای آموزشی، تأکید شد: استارتآپهای آموزشی، علاوه بر ایجاد تحول بنیادین در کسب و کارهای اقتصاد آموزش، اصول و مبانی نظریههای یادگیری را نیز بهصورت مؤثر و کارآمد محقق میسازند. بر همین اساس، توجه به توسعه فناوریهای آموزشی یکی از الزامات ایجاد استارتآپهای آموزشی است و توسعه فناوریهای آموزشی نیز بر بستر یک نظام نوآوری در حوزه تعلیموتربیت محقق میشود. در این مقاله، ابتدا موضوع نظام نوآوری آموزشی مورد توجه قرار گرفته است و درسآموختههایی از نظامهای نوآوری آموزشی در کشورهای دنیا ارائه میشوند. سپس با ارائه زنجیره فعالیتهای نوآورانه استارتآپها در نظامهای آموزشی، به اختصار تاریخچه ظهور استارتآپهای آموزشی را شرح میدهیم.
نظام نوآوری آموزشی
«ادبیات نوآوری» که طی نیمقرن توسط راجر1 در نظامهای اقتصادی توسعه داده شد، عبارت است از ایده، فعالیت یا کالایی که توسط افراد یا گروهها، بهعنوان امر جدیدی مورد پذیرش قرار گیرد. بنابراین، نوآوری، یا راهحل جایگزین برای یک مسئله است، و یا راهحل بدیعی برای رفع یک نیاز. منظور از جدید یا بدیعبودن، لزوماً دستیابی به دانش و یا علم جدید نیست، بلکه روشی جدید برای حل یک مسئله است [تورانی، آقایی و ملایینژاد، ۱۳9۶].
همچنین اولین بار مفهوم «نظام ملی نوآوری2»، توسط فریمن در سال 1982، با مطالعه نظام نوآوری ژاپن به کار رفت. در آن نظام، سازمانهای تحقیق و توسعه، بنگاههای صنعتی، و سازمانهای دولتی در رابطهای متقابل با یکدیگر زمینه توسعه فناوری را فراهم آوردند. نظام ملی نوآوری، شبکهای از مؤسسههای عمومی و خصوصی است که تعاملات آنان، به خلق، انتقال، اصلاح و انتشار فناوریهای جدید یا رویکرد نوآورانه منجر میشود [سوزنچی کاشانی، 1398].
چارچوب کلان نظامهای ملی نوآوری مبتنی بر نظریههای نظام ملی نوآوری، بهصورت نمودار 1 قابل ملاحظه است.
نمودار ۱. نمایی از چارچوب کلان نظام ملی نوآوری [سوزنچی کاشانی، ۱۳۹۴]
در حوزه آموزش نیز بهعنوان یکی از بخشهای مهم جامعه، امکان تبیین نظام نوآوری وجود دارد. در سال 1964، میلز3 نوآوریهای آموزشی را بهعنوان راهی برای بهبود فعالیتهای آموزشی استاندارد که ارزش جدیدی را در فرایند تسهیلگری تعلیموتربیت دانشآموزان خلق میکند، معرفی کرد. بنابراین نوآوری آموزشی، شرایط بهترشدن یادگیری یا اثربخشی بیشتر فرایند یادگیری را مطابق با این شرایط فراهم میآورد:
- ارائه راهحلهای تازه یا رفع موانع شیوههای سنتی در مسیر یاددهیـ یادگیری؛
- تبیین نیازها یا موانع شناساییشده و تلاش برای بهبود فرایند یاددهیـ یادگیری با راهحلهای بدیع؛
- معرفی شیوههای احتمالی جدید برای ارتقای فرایند یاددهیـ یادگیری؛
- کسب تجربههای زیسته در مسیرهای جدیدی که به تحقق یادگیری در دانشآموزان منجر میشود [مورفی، ردینگ و تیمن، 2013].
در همین راستا، در کشورهایی همچون آمریکا، مجارستان، برزیل و هند، به تدوین نظام نوآوری آموزشی پرداختهاند که اهم دستاوردهای آن عبارتاند از:
- به دلیل افزایش جمعیت محصلان در سالهای اخیر، نوآوریهای آموزشی بهعنوان یک نیاز ضروری آموزش برای تغییر رویکردهای سنتی آموزش مطرح شده است تا کیفیت آموزش میلیونها دانشآموز را ارتقا دهد [وبی، رابسون و مو 2016؛ لانرت 2020]
- حضور بازیگران متفاوت آموزشی، مانند مدرسهها، شرکتهای فعال آموزشی، صندوقهای حمایتی و توسعهدهندگان فناوریهای آموزشی در یک گستره جغرافیایی وسیع، زمینه مساعدی را برای حضور جریان نخبگان در آموزشوپرورش به وجود میآورد که منشأ نوآوریهای آموزشی میشود. اما وجود یک جریان نخبگان (همانند فارغالتحصیلان دانشگاهی و افراد نخبه در حوزه آموزشوپرورش) به معنی ایجاد سازوکار پایدار برای افزایش نوآوریهای آموزشی نیست. بلکه لازم است نهادهای دیگر تأثیرگذار، همانند سرمایهگذاران خطرپذیر، فرشتگان سرمایهگذار، مراکز رشد، شتابدهندهها، سرویسهای تفکر طراحی، و سایر نهادهای مشابه وجود داشته باشند تا نوآوریهای آموزشی را در فرایند آموزشوپرورش به مرحله اجرایی برسانند (پیشین).
- به دلیل آنکه تأثیرگذاری نظام آموزشوپرورش در یک دوره بلندمدت، قابل مشاهده میشود، از اینرو برای ثبت دادهها و سنجش اثربخشی نوآوریهای آموزشی، میباید شاخصهای چندبعدی مورد توجه قرار گیرند [وبی، رابسون و مو 2016؛ لانرت 2020].
- به دلیل آنکه نظام آموزشوپرورش تأثیر مستقیمی بر ارتقای سرمایه اجتماعی در جامعه دارد، از اینرو در نظام نوآوری آموزشی، لازم است به نقش نهادهای مدنی، شوراهای اجتماعی محلی و نهادهای اجتماعی مدرسهها نیز توجه شود [مالدونادو، ماریسکال و پیل، 2017]. نوآوری آموزشی، صرفاً از فعالیتهای پژوهشی معلمان و یا تحقیقات شرکتهای آموزشی محقق نمیشود، بلکه در عمل میباید مورد ارزیابی قرار گیرد. مبانی نوآوریهای آموزشی، پژوهش در حوزه پداگوژی است که عموماً دانش پایه مناسبی در حوزه پداگوژی بین معلمان و شرکتهای آموزشی وجود ندارد [لانرت، 2020].
فرصتها و زنجیره فعالیتهای استارتآپهای آموزشی
استارتآپهای آموزشی زمینه مساعدی را برای رشد و جهش اقتصاد آموزش متکی بر نوآوریهای آموزشی فراهم میآورند. براساس سوابق استارتآپهای آموزشی، فرصتهای نوآوریهای آموزشی مطابق نمودار 2 است.
نمودار ۲. فرصتهای نوآوریهای آموزشی در نظامهای آموزشی و پرورشی [کاکاوند کردی، موسیزاده موسوی، زمانی، جاوید و کرمی، ۱۳۹۸].
تاریخچه ظهور استارتآپهای آموزشی
موضوع استارتآپ و نقش آن بهعنوان یکی از کارکردهای مهم در نظام نوآوری از سال 2010 توسط بلنک4 ساماندهی شد [بلنک، 2010]. بنابراین بهصورت تئوری، بهنظر میرسد امکان احصای استارتآپهای آموزشی برای پیش از 2010 وجود نداشته باشد. اما با توجه به تعریفهای ارائه شده از موضوع نوآوریهای آموزشی، امکان شناسایی برخی فعالان نوآور آموزشی فراهم است که قدیمیترین نوآوران آموزشی عبارتاند از (کاکاوند کردی، موسیزاده موسوی، زمانی، جاوید و کرمی، ۱۳۹۸):
- شرکت «Knowledge Adventure» (1989): در زمینه سواد هزاره سوم با محوریت کودکان و دانشآموزان پیش از دبستان و دبستانی، در قالب پلتفورم آنلاین و اپلیکیشن موبایلی که اهداف آموزشی، از طریق بازیهای مجازی با گونه (ژانر) ماجراجویانه محقق میشوند.
- پلتفرم برخط (آنلاین) «tutor» (1998): بازارگاه محتواهای آموزشی برای دانشآموزان دبیرستانی.
- شرکت «Revolution Rep» (2002): ارائه محتوای تحصیلی و خدمات آموزش و تدریس خصوصی به دانشآموزان، با هدف ارتقای سطح آموزشی دانشآموزان.
- شرکت «Open Sesame» (2002): بازارگاه دورههای آموزش الکترونیکی برای توسعه مهارتهای شغلی و حرفهای.
- شرکت «Dreambox Learning» (2004): ابزار آموزشی برای بهبود و ارتقای مهارتهای هوش منطقیـ ریاضی در کودکان پیشدبستانی و دبستانی در قالب پلتفرم برخط و اپلیکیشن تلفن همراه.
- شرکت «Pluralsight» (2004): خدمات آموزشی و سنجش سطح فنی در حوزه مهارتهای شغلی و حرفهای مرتبط با «آیتی» و نرمافزار بهصورت پلتفورم برخط.
- شرکت «HotChalk» (2004): پلتفرم برخط برای پشتیبانی و بهبود فرایند یادگیری.
نتیجهگیری
نظامهای آموزشوپرورش، در مواجه با تغییرات اجتماعی و فرهنگی جامعه نمیتوانند با رویکردهای سنتی به فعالیت ادامه دهند. در این راستا، نوآوریهای آموزشی عموماً توسط معلمان و مدرسهها بهمنظور ارتقای کیفیت فرایند یادگیری به وجود میآید. اما به دلیل خلاهای موجود در ساختار نظام آموزشوپرورش، فرصت لازم برای تحقق نوآوری و اشاعه آن در سطح جامعه به وجود نمیآید. نظام نوآوری آموزشی و حضور استارتآپهای آموزشی، زنجیرهای از هماهنگیهای نهادی را ایجاد میکند و سبب تحقق و اشاعه نوآوریهای آموزشی در سطح جامعه میشود.
پینوشتها
1. Roger (1962, 1983,
2003)
2. National Innovation
System (NIS)
3. Miles (1964)
4. Steve Blank (2010)