شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

خشت اول مسئولیت‌پذیری

  فایلهای مرتبط
خشت اول مسئولیت‌پذیری
مدرسه تلویزیونی ایران، نفسی تازه در آموزش‌های پیش دبستانی

شیوع بیماری کرونا و همه‌گیری آن که از اسفند 1398 آغاز شد، بسیاری از کارکردهای جامعه را تحت‌تأثیر قرار داد، به‌طوری‌که برخی از آن‌ها رو به افول نهادند. از جمله آن‌ها مدرسه‌ها بودند که باید خود را با شرایط جدید تطبیق می‌دادند. آموزش‌های انفرادی در بستر فضای مجازی، یکی از راهکارهایی بود که مدرسه‌ها برای ادامه نقش فرهنگی و اجتماعی خود بدان متوسل شدند. تا حد زیادی نیز در جذب دانش‌آموزان و خانواده‌ها موفق شدند؛ طوری که با تلاش‌های جهادی معلمان، جلوه‌هایی ناب از ایثار و فداکاری به نمایش گذاشته شد.

اما اینکه آموزش‌ مجازی، در مقایسه با آموزش‌های حضوری، تا چه اندازه توانسته است کیفیت لازم را داشته ‌باشد و جای خالی مدرسه و کلاس را برای دانش‌آموزان پر کند، سؤالی است که باید در زمان مناسب به آن پرداخته شود.

در این میان، آموزش‌وپرورش با فراهم‌ کردن بستری به نام «شاد» در فضای مجازی، کوشید فعالیت‌های آموزشی مجازی مدرسه‌ها را در این شبکه متمرکز و امکان ارتباطی امن و رایگان را برای مدرسه‌ها، دانش‌آموزان و خانواده‌ها فراهم کند. اما چالش مهم دیگر این بود که بسیاری از دانش‌‌آموزان به شبکه‌های اجتماعی دسترسی لازم را نداشتند و امکان حضور در کلاس‌های آنلاین و آفلاین برای ایشان فراهم نبود.

مدرسه تلویزیونی ایران نیز هدیه دیگری برای دانش‌آموزان بود که در اسفند 1398 با هماهنگی وزارت آموزش‌وپرورش و سازمان صدا و سیما شکل گرفت. این برنامه با ارائه آموزش‌های مناسب و امکان پوشش سراسری و دسترسی آسان، توانست جایگاه بالایی در غلبه بر مشکلات آموزش‌های مجازی و پرکردن خلأ ناشی از غیرحضوری‌ شدن مدرسه‌ها کسب کند.

در این گیر و دار، دوره پیش‌دبستانی بیشترین آسیب را متحمل شد، چرا که در مدرسه تلویزیونی ایران مورد توجه قرار نگرفت و برنامه‌ای برای این دوره تحصیلی ساخته نشد. شبکه شاد نیز که توسط وزارت آموزش‌وپرورش ساخته شده بود، دوره پیش‌دبستانی را پوشش نداد و کودکان این سن در بستر فضای مجازی رها شدند و سال تحصیلی 99-98بدون برنامه خاص پیش‌دبستانی به پایان رسید.

اما این آخر ماجرا نبود. بی‌توجهی به این دوره تحصیلی در شبکه شاد و مدرسه تلویزیونی از یک طرف و شیوع و ماندگاری ویروس کرونا از طرف دیگر، دست ‌به‌ دست هم دادند تا در کنار مشکلات اقتصادی ناشی از کمبود درآمد خانواده‌ها، پوشش پیش‌دبستانی به سراشیبی سقوط نزدیک شود؛ به‌طوری‌که بسیاری از خانواده‌ها ترجیح دادند در سال تحصیلی جدید (1400/99 ) از ثبت‌نام فرزندان خود در مدرسه امتناع کنند.

بدین ترتیب، پوشش تحصیلی این دوره با افت شدید مواجه شد. بسیاری از مراکز پیش‌دبستانی رو به تعطیلی رفتند، و مربیان پیش‌دبستانی نیز طعم بیکاری و از دست دادن شغل را چشیدند تا مشکلات جدیدی به مشکلات قبلی آن‌ها اضافه شود.

این خلأ همچنان احساس می‌شد تا اینکه در آبان 1399، با هماهنگی وزارت آموزش‌وپرورش، سازمان صدا و سیما و نیز اداره کل آموزش‌وپرورش شهر تهران، در اقدامی ستودنی ولی دیرهنگام تصمیم‌ گرفتند، آموزش‌های پیش‌دبستانی وارد مدرسه تلویزیونی ایران شود و از این تاریخ، روزانه حدود یک ربع ساعت برنامه آموزشی از شبکه آموزش برای آموزش خانگی نوآموزان پخش ‌شود.

خانواده‌هایی که نتوانسته ‌بودند فرزندان خود را در دوره پیش‌دبستانی ثبت‌نام کنند، روزنه امیدی یافتند و بدین ترتیب، دریچه‌ای برای توجه به تربیت به کودک و نوآموز و نیازهای آن‌ها در کشور گشوده شد.

اما اکنون سؤال بسیاری از علاقه‌مندان و صاحب‌نظران تربیتی این است که مدرسه تلویزیونی چگونه می‌تواند در شرایط پیچیده ناشی از غیرحضوری ‌شدن مدرسه‌ها به کمک نوآموزان پیش‌دبستانی و خانواده‌ها بیاید و آن‌ها را از سردرگمی و بلاتکلیفی نجات دهد؟ برنامه آموزشی غیرمتمرکز پیش‌دبستانی را چگونه می‌توان با پوششی سراسری و متمرکز به اجرا درآورد؟ و تناقض تمرکز و نبود تمرکز را چگونه می‌توان حل کرد؟

این‌ها سؤالاتی هستند که پاسخ به آن‌ها چندان هم ساده نیست. اما نگاهی به سازمان‌دهی برنامه مدرسه تلویزیونی ایران، روزنه‌های امیدی در اثربخشی این برنامه نشان می‌دهد. همان‌طور که گفته شد، برنامه آموزشی دوره پیش‌دبستان، به‌ویژه در حوزه محتوا و تربیت مربی، برنامه‌ای غیرمتمرکز و تقریباً استانی است. به عبارت دیگر، نوآموزان دوره پیش‌دبستانی همانند سایر دوره‌های تحصیلی، محتوای ملی و کتاب درسی واحدی ندارند و هر استان براساس شرایط بومی، فرهنگی و اجتماعی حاکم بر آن، نسبت به تولید محتوای آموزشی اقدام می‌کند و این چالشی بود که مدرسه تلویزیونی هم با آن مواجه شد.

کارشناسان آموزش‌وپرورش، به‌عنوان پشتیبانان مدرسه تلویزیونی، باید برای غلبه بر آن راهکار مناسبی پیدا می‌کردند تا آموزش‌های متمرکز تلویزیونی نه‌تنها با محتوای آموزشی استان‌ها تناقض نداشته باشد، بلکه با آن همسو باشد و بتواند جوابگوی نیاز نوآموزان، خانواده‌ها، مربیان و صاحب‌نظران در اقصا نقاط کشور باشد.

اما آن روزنه امید که به آن اشاره شد، کدام است؟ چه چیزی می‌تواند به‌عنوان نقطه مشترکی در تولیدات و محتواهای آموزشی استان‌ها و مناطق کشور مطرح شود؛ به‌طوری‌که برنامه آموزش تلویزیونی برای همگان در همه جای کشور قابل استفاده و استناد باشد؟

به نظر می‌رسد، هدف‌های آموزشی پیش‌دبستان که در راهنمای برنامه و فعالیت‌های آموزشی دوره معرفی شده‌اند، نقاط مشترکی هستند که می‌توانند حلقه اتصال محتوای آموزشی غیرمتمرکز و متعدد در سطح کشور باشند. چنانچه برنامه آموزشی مدرسه تلویزیونی ایران بر مبنای اهداف آموزشی مصوب ساخته شود، می‌تواند ضمن برخورداری از کیفیت لازم، برنامه‌ای ملی تلقی شود و در شهرها و روستاهای دور و نزدیک جوابگوی خانواده‌ها و نوآموزانی باشد که چشم امید خود را به تلویزیون دوخته‌اند.

از مزایای دیگر آموزش‌های تلویزیونی این است که می‌تواند الگویی برای تدریس مربیان فراهم کند و عملاً یک دوره و کارگاه آموزشی برای مربیان باشد تا آن‌ها با مقایسه روش‌های تدریس خود با آنچه در تلویزیون اتفاق می‌افتد، به ضعف‌ها و قوت‌ها پی ببرند. در واقع، مدرسه تلویزیونی ایران یک برنامه درس‌پژوهی به وسعت ایران است.

بنابراین، اقدام آموزش‌وپرورش، و صدا و سیما در تداوم این آموزش‌ها و کیفیت‌بخشی بیشتر به مدرسه تلویزیونی ایران، به‌ویژه برنامه آموزشی پیش‌دبستان، وظیفه‌ای خطیر است که می‌تواند به‌مثابه خونی تازه در رگ‌های خشکیده دوره پیش‌دبستان جریان ‌یابد.

به امید آنکه مشکلات و مسائل این دوره، به‌ویژه وضعیت شغلی مربیان، محتوای آموزشی، آموزش نیروی انسانی و همچنین برخورداری از ساختار منسجم، مناسب و مدیریتی یکپارچه در سایه الطاف خداوندی و توجه بیشتر مسئولان و علاقه‌مندان به آینده کشور و سرنوشت کودکان پیش‌دبستانی که در سنین حساس یادگیری و تربیت به سر می‌برند، رفع شود و با درست گذاشتن خشت اول در نظام تعلیم‌وتربیت، روزبه‌روز شاهد رشد و ترقی نظام تعلیم‌وتربیت کشور باشیم!

 

۱۹۴۰
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش پیش‌دبستانی، کودک و رسانه، کرونا،مدرسه تلویزیونی ایران، آموزش های پیش از دبستان
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.