شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

برنامه‌ریزی با اولیا

  فایلهای مرتبط
برنامه‌ریزی با اولیا
مدرسه به‌عنوان واحد اجرایی و عملیاتی نظام آموزشی کشور، مکانی است که تعلیم‌وتربیت رسمی در آن جریان دارد. پس نیازمند برنامه‌ریزی عملیاتی برای هر سال تحصیلی است.

مدرسه به‌عنوان واحد اجرایی و عملیاتی نظام آموزشی کشور، مکانی است که تعلیم‌وتربیت رسمی در آن جریان دارد. پس نیازمند برنامه‌ریزی عملیاتی برای هر سال تحصیلی است.

اگر بخواهیم گروه‌های ذی‌مدخل در تربیت را برشماریم، از حوصله این بحث خارج خواهد بود. بنابراین، صرفاً به عوامل سهیم در تربیت که در سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش آمده‌اند، اشاره می‌کنیم که هم مستند باشد و هم از حوصله بحث خارج نشود.

عوامل سهیم در تربیت

عوامل اصلی جریان تربیت در اجتماع عبارت‌اند از: مدرسه، خانواده، رسانه، مسجد و دیگر نهادهای فرهنگی.

مدیر مدرسه به‌عنوان نماینده دولت و حاکمیت باید بتواند از ظرفیت‌های عوامل سهیم در تربیت به‌صورت بهینه استفاده کند تا اهداف متعالی در نظر گرفته‌شده را محقق کند یا در راستای تحقق آن‌ها گام بردارد. اما چگونگی این کار به قوانین و بسترهای لازم در مشارکت عوامل سهیم وابسته است.

با مراجعه به اسناد مرتبط با نظام تعلیم‌وتربیت، به‌خصوص مبانی نظری سند تحول بنیادین، درمی‌یابیم که خانواده به‌عنوان یکی از عوامل سهیم در تربیت، بلکه مهم‌ترین عامل آن، قلمداد شده است.

چنان‌که مظاهری (1396) هم در پژوهش خود بر آن تأکید و بیان می‌کند: اثرگذاری خانواده و نقش کلیدی آن در تربیت دانش‌‌آموزان از گذشته تاکنون مطرح بوده است، ولی در اسناد تحول بنیادین آموزش‌وپرورش (سند تحول، مبانی نظری و برنامه درسی ملی) بر این مؤلفه اساسی تأکید مضاعفی شده است. چنان‌که در تبیین تعریف تربیت آمده است: «تحقق شایسته تربیت، مستلزم مشارکت فعال تمامی عوامل اجتماعی سهیم و مؤثر در آن، به‌ویژه پشتیبانی مؤثر عناصر اصلی اجتماع و ارکان این فرایند (شامل خانواده، دولت و رسانه) در دوران معاصر است (مبانی نظری سند تحول بنیادین، 139:1390). همچنین، در تأکید بر مشارکت خانواده در تعلیم‌وتربیت فرزندان آن‌ها آمده‌است «خانواده نه‌تنها در پشتیبانی و اجرای طرح‌های تربیتی، بلکه در سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و به‌خصوص ارزشیابی از برنامه‌ها و اقدامات فرایند تربیت باید مشارکت فعال داشته باشد». بنابراین، مشارکت والدین در فرایند تربیت (در همه انواع آن) هم حق و هم تکلیف آن‌هاست و دولت اسلامی موظف است در استیفای این حق و کمک به ادای این تکلیف بکوشد و سازوکارهای ضروری آن را فراهم آورد.

نتایج پژوهشی با عنوان «نقش خانواده در فرایند برنامه‌ریزی درسی از منظر اسناد تحولی» نشان می‌دهد بیش از 70 گزاره در ضرورت مشارکت خانواده در برنامه‌های درسی (طراحی، تدوین، اجرا و ارزشیابی) و همچنین همراهی در مدیریت و راهبری مدرسه بیان شده‌اند (مظاهری، 1396). بر پایه همین گزاره‌ها، خانواده به‌عنوان یکی از عناصر اصلی برنامه درسی در دوره ابتدایی مطرح شده که به تأیید صاحب‌نظران نیز رسیده است.

بنابراین، اثربخش بودن رابطه خانواده و مدرسه بر کسی پوشیده نیست، اما این رابطه نیازمند تقویت و بسترسازی است. از منظر اسناد، دلایل ایجابی این ارتباط وجود دارد و بستر حضور خانواده‌ها در تربیت مهیاست، چنان‌که در بخش «مدرسه در افق چشم‌انداز 1404 » بر «کانون تربیت محله» بودن مدرسه تأکید شده است و مدرسه را «برخوردار از قدرت تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی در حوزه‌های عملیاتی در چارچوب سیاست‌های محلی، منطقه‌ای و ملی» می‌داند (سند تحول بنیادین، ۱۳۹۰: ۱۸).

همچنین، بر اتکای مدرسه بر ارکان تعلیم‌وتربیت و بهره‌مند از ظرفیت عوامل سهیم و مؤثر و مبتنی بر مشارکت ذینفعان، با تأکید بر مربیان، دانش‌آموزان و خانواده تأکید می‌کند (همان، ص ۱۹).

چنان‌که در موارد پیش‌گفته عنوان شد، مدرسه می‌تواند از ظرفیت خانواده بهره‌مند شود. این بهره‌مندی صرفاً در امور مالی و مادی نیست، بلکه در طراحی‌های آموزشی و برنامه‌ریزی‌های درسی و اجرایی هم باید نقش مؤثر والدین به‌وضوح مشاهده شود.

اما برنامه‌ریزی نیازمند داشتن اطلاعات کافی از وضعیت موجود است؛ یعنی براساس معیارهای مشخصی باید وضعیت موجود مدرسه تبیین شود و پس از تعیین نقطه هدف یا وضعیت مطلوب، برنامه لازم برای ترمیم فاصله بین دو وضعیت موجود و مطلوب، تدوین و اجرایی شود.

مدیر مدرسه به‌عنوان راهبر آموزشی و تربیتی باید با تشکیل تیم برنامه‌ریزی که نمونه بارزی از مجموعه ذینفعان و ارکان سهیم در تربیت هستند، هوشمندی خود را در راهبری و برنامه‌ریزی آموزشی مدرسه نشان دهد و با استفاده از ظرفیت این عوامل، برنامه سالانه مدرسه خویش را تدوین کند و به اجرا درآورد و برای هریک از عوامل نیز با مشارکت خود آنان، نقش‌ها و وظایفی تعیین کند.

بنابر آنچه گفته شد، میتوان چنین نتیجه گرفت:

- قوانین و اسناد بالادستی آموزش‌وپرورش، مشارکت والدین را در برنامه‌ریزی مجاز دانسته و بر آن تأکید کرده است.

- خانواده مهم‌ترین سهام‌دار تربیت و مؤثرترین بال حرکت به‌سوی اهداف تربیتی است و سخاوتمندانه ظرفیت خود را در اختیار آموزش‌وپرورش قرار می‌دهد، چون از فایده تربیت صحیح بهره‌مند خواهد شد.

- برنامه ویژه مدرسه (بوم) نیز برنامه‌ای است که با اعتماد به صلاحیت و توان مدرسه، مجوز برنامه‌ریزی درسی، اجرا و ارزشیابی حجم معینی از زمان رسمی آموزش را به مدرسه واگذار می‌کند.

- مدرسه نقطه اتکای دولت و ملت و کانون تربیت محله و دارای ویژگی مشارکت‌پذیری است. بنابراین می‌تواند با ایجاد بسترهای مشارکت صحیح خانواده، در حدود انتظارات و اختیارات گام‌های مؤثری بردارد.

پس اگر خانواده و مدرسه با هم‌افزایی و هم‌اندیشی برای تدوین برنامه‌های سالانه اقدام کنند، توفیق حداکثری حاصل خواهد شد.

منابع

1. سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش (1390). شورای عالی آموزش‌وپرورش. تهران.

2. مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم‌وتربیت رسمی و عمومی (1390). با مشارکت شورای عالی آموزش‌وپرورش.

3. برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران (1391). سازمان پژوهش‌وبرنامه‌ریزی آموزشی. تهران

4. مظاهری، حسن و دیگران (1396). نقش خانواده در برنامه درسی شایستگی‌محور دوره ابتدایی از منظر اسناد تحول بنیادین آموزش‌و‌پرورش. فصلنامه خانواده و پژوهش. سال چهاردهم. ش 1.

5. میچل، دیوید (1388). نقش و جایگاه خانواده در آموزش‌وپرورش فراگیر، ترجمه آناهیتا خضری. تعلیم‌وتربیت استثنایی. شماره 98، صص 123-119

6. Mitchell, D. (2008). What Really Works in Special & Inclusive Education? Chapter 5. pp:68-73

 

۸۱۷
کلیدواژه (keyword): رشد مدرسه فردا، اندیشه، برنامه‌ریزی،
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.