شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

نقش سید جمال‌الدین اسدآبادی در بیداری مشرق زمین

  فایلهای مرتبط
نقش سید جمال‌الدین اسدآبادی در بیداری مشرق زمین
بدون تردید می‌توان سید جمال‌الدین را یکی از پایه‌گذاران نهضت‌های اسلامی معاصر دانست. او بود که بیدارسازی را در کشورهای اسلامی آغاز کرد. باید بدانیم که او درد جامعه اسلامی را چه چیزی تشخیص داده و راه چاره را در چه چیزی دانسته و چه راه‌هایی برای وصول به هدف‌های اصلاحی خود انتخاب کرد. او سعی کرد ماهیت جریان‌ها و شخصیت‌های کشورهای مختلف را بشناسد، برای همین در یک شهر یا یک کشور توقف نداشت؛ درواقع نهضت او هم نهضت فکری بود و هم اجتماعی.

شرح حال سید جمالالدین اسدآبادی

سید جمالالدین اسدآبادی به سال 1254 ه. ق در ده اسدآباد، حوالی همدان پا به عرصه حیات گذارد. (مصباحی، 1375: 11) اما ابراهیم صفایی در کتاب رهبران مشروطه، تولد سید جمال را در اسعدآباد کابل میداند و معتقد است که به تعصب گروهی از ایرانیان سید جمال به اسدآبادی معروف شده است (صفایی، 1362: 11).

پدرش سید صفدر، اهل علم و مادرش سکینه بیگم از سادات حسینی آن زمان بودند. سید جمال در ده سالگی در قزوین به آموختن فقه و اصول پرداخت (مافی، 1342: 27) و در عراق خدمت شیخ مرتضی انصاری در علوم تفسیر، حدیث، فقه اصول، کلام، منطق و حکمت الهی تبحر جست. به خاطر هوش و ذکاوت مقدمات عربی را در ده سال اول به خوبی تحصیل نمود (مدرسی، 69:1353) اندک زمانی گذشت که کیاست سید بر علمای نجف و کربلا و سامرا معلوم شد. سید در سال 1270 هـ.ق عازم بمبئی شود. پس از آن به سال 1274 عازم مکه و در سال 1277 هـ.ق  برای زیارت امام رضا(ع) عازم مشهد شد و از آنجا به سمت کابل حرکت کرد. (همان:19،18و20) سپس در سال 1280 هـ.ق به سمت هند رفت اما دولت انگلیس از وجود او در هند احساس خطر کرد (مافی، 1342: 41) و وی را از هند اخراج نمود و سید به سمت مصر حرکت کرد و از اینجا بود که پی برد که باید به مردم نزدیک شد. در مصر نیز حضور او برای استعمارگران خوشایند نبود برای همین به دولت قاهره فشار آوردند که او را از مصر بیرون کنند. بدینترتیب سید پس از چهل روز اقامت به طرف ترکیه حرکت کرد (همان:43، 45 و 46) و در سال 1286 ه. ق وارد اسلامبول شد و مورد استقبال قرار گرفت (جمالی، 1385: 40).

 

آثار و تألیفات سید جمال

1. کتاب و مقالات جمالیّه، مشتمل بر چندین مقاله علمی، فلسفی، اخلاقی و اجتماعی. این کتاب در تاریخ 1312 با ملحقاتی در مطبعه کلالۀ خاور تهران به همت میرزا نصرالله خان جمالی چاپ و منتشر شد.

2. کتاب شرح حال اکهوریان با شوکت شمال.

3. رساله رد نیچریه در رد مادیون.

4. تاریخ الافغان به زبان عربی.

5. مجله  ضیاءالخافقین.

6. کتاب خاطرات سید، گردآورنده شیخ محمدعلی محزومی.

7. کتاب الوصیته السیاسیته الاسلامیه.

8. کتاب الحقائق، بهقول مرحوم حاجی سید هادی روحالقدس اسدآباد.

9. انتشار 18 شماره از روزنامه عروهالوثقی با همکاری شیخ محمد عبده در پاریس.

 

نقش سیدجمال در مطبوعات و مشروطه ایران

جنگهای ایران و روس، توجه انگلیس را به حفاظت راه خشکی هندوستان و ماجراجوییهای ناپلئون در مشرقزمین جلب کرد. اعزام محصل به اروپا، تأسیس مدارس به سبک جدید، اقتباس نظام لشگری فرنگ و تأسیس نمایندگیهای ایران در خارج و ترجمه کتابهای اروپایی مردم کشور ما را از اوضاع سیاسی و اجتماعی نامطلوبی که داشتند آگاه ساخت. گرچه فقدان صنعت چاپ و نبود روزنامه نمیگذاشت این افکار پراکنده به طبقات غافل برسد (طباطبایی، 150:1335) تا آنکه میرزاصالح شیرازی، دانشجوی اعزامی ایران به لندن، چاپخانه را به ایران آورد و ایران را با صنعت «چاپ سربی» آشنا کرد. او در زمان محمدشاه روزنامهای به چاپ رساند که به ترتیب در جراید هند و انگلیس نام «کاغذ اخبار» یا ترجمه ایران نیوز داشت. در زمان ناصرالدینشاه ادارۀامور بهدست میرزا تقیخان فراهانی افتاد و روزنامه رسمی به نام «وقایع اتفاقیه» منتشر گردید. «روزنامۀاختر» استانبول نیز قدری اطلاعات مردم را بالا برد و ترجمه مقالات عروهالوثقی نیز که دربارۀاتحاد هند و مسلمانان بود باعث شد که توجه خوانندگان به حقیقت امور واقعی جلب شد (همان:151) محمدحسن خان اعتمادالسلطنه نیز سعی کرد از تجربه سید در امور روزنامهنگاری استفاده کند. سید در ایران اصول شبنامهنویسی را به مریدان خود آموزش داد و نامههایی که برای علما و سیاستمداران در باب قضایای ایران فرستاده میشد از عوامل مهم شکست ناصرالدینشاه و اتابک در قضیه تنباکو بود (همان:155) درواقع همکاری علمای دین با رجال سیاسی و همچنین قدرت روحانیون در لغو قضیۀتنباکو ناصرالدینشاه را به وحشت انداخت (محیط طباطبایی، 105:1335) زمانیکه سید در ایران بود دو تن از علما، سیدصادق طباطبایی و شیخهادی نجمآبادی، با او ملاقات داشتند. تاریخ بیداری ایرانیان مینویسد که طباطبایی به سبب تماسهایی که با سید جمال داشت مظنون بود. کوششهای او برای توسعه این تماسها موجب اخراج وی از ایران شد (الگار، 279،280:1356).

اعتقاد سید جمال این بود که زورگویی و خودکامگی باید از بین برود و عدالت جای آنرا بگیرد، در حالی که برخی روشنفکران ایران اعتقاد داشتند که به تندی نمیتوان اصلاحات را آغاز کرد (واثقی، 1335: 92) سیدجمالالدین در ملاقاتی که با شیخ هادی نجمآبادی داشت اعلام کرد که ایران نیازمند انقلاب است و باید زودتر این کار انجام بگیرد (مدرسی، 1353: 96) سید در تهران مردم را علناً بر ضد شاه و امتیازات و خودسریهای امینالسلطان بر میانگیخت. گاهی شبنامهها و اشعار اقتصادی در تهران انتشار مییافت که همه را به او نسبت میدادند. حتی حکم مرحوم میرزای شیرازی دایر به تحریم تنباکو را سید بهوسیلۀ سیدعلیاکبر فالاسیری که در بصره با او ملاقات کرده بود صادر نمود و کشور را به جنبش در آورد و قدرت ناصرالدینشاه را در هم شکست. در نتیجه سید علما را وارد گود سیاست خارجی و داخلی ایران کرد. علما از تحریم تنباکو به بعد تا آغاز مشروطه اتحاد کلمه داشتند تا بتوانند مشروطه را جایگزین استبداد نمایند (طباطبایی، 93،101:1335). سید جمالالدین در مجالس سخنرانی فساد استبداد داخلی را آشکارا مطرح و در محافل سرّی دوستان خود را هم چنان به بیداریسازی مردم دعوت میکرد (ستوده، 1374: 161).

 

اندیشه اتحاد اسلام

سید مردی آزادیخواه، دارای افکار و عقاید فلسفی، سیاسی، اجتماعی و ایجاد وحدت میان مسلمانان و تشکیل اتحادیه دولتهای سلامی بود (همان:160) وی برای پیشرفت اتحاد اسلام بالغ بر پانصد مراسله و مکتوب به السنه مختلف فارسی، عربی و ترکی به رشته تحریر در آورد و به عتبات و سایر بلاد اسلامی ارسال داشت و در پذیرفتن اتحاد اسلام ابتدا سلطان عثمانی ـ سید عبدالحمید ـ استقبال نمود (مدرسی، 1353: 25) سید در اروپا نیز با انتشار روزنامه عروهالوثقی نقش مهمی در شکوفایی آگاهی و اندیشه مسلمانان داشت. درواقع اندیشه اتحاد اسلام سید دفاع از استقلال ممالک اسلامی و آزادی همه مسلمانان بود (همان: 99و 128) سید درد جامعه اسلامی را در استبداد حکامـ نفوذ عقاید خرافی در اندیشه مسلمانان و دور افتادن آنها از اسلام نخستین، جدایی و تفرقه میان مسلمانان به عناوین مذهبی و غیرمذهبیـ و نفوذ استعمار غربی میدانست و برای رهایی از این دردها و مشکلات، همبستگی دین و سیاست و اتحاد اسلامی را در برابر غرب مطرح میکرد (مطهری، 1363: 24، 32).

 

سید جمال در مصر و لژ فراماسونری

سید جمال از راه ترعه سوئز به مصر که دومین لانۀاشغالی استعمار بود قدم نهاد (واثقی، 1335: 51) و در آنجا کتاب «شرحالطهار» را به دانشجویان در خانه خود تدریس میکرد و سخنرانیاش در دانشگاه الازهر برای دولت وقت مصر که حمایت از انگلیس میکرد گران تمام شد و در نهایت از آنجا به بهانه اینکه کشیش نصرانی مصر به وسیله سید اسلام را قبول کرد اخراج شد (همان: 52).

تأسیس «حزبالوطنی» نیز از خدمات سید
 در مصر بود (همان:70 و 78) شیخ
محمد عبده اولین کسی بود که عضویت در این انجمن را پذیرفت. از جمله مواردی که در این انجمن مطرح کردند:
1. ادای فرایض به جماعت و نوافل 2. امر به معروف و نهی از منکر 3. دعوت به اسلام 4. احسان به فقراء 5. صله رحم
6. عیادت مریض 7. زیارت قادمین 8. ارشاد جاهل و تنبیه عامل 9. دوری از لغو و بیهوده سخن گفتن 10. اداره حقوق مالیه الهیه (خمس و زکات و ...) 11. اینکه هر یک دفتری در جیب داشته باشند که هر کدام هر یک از مواد ذکر شده را که تقریباً 17 بند بود به
جای آورند. (جمالی، 1358: 49) این انجمن قریب ده ماه طبق این برنامه کار کرد و در سال 1296 سید دستگیر و از مصر به هندوستان رفت (واثقی، 1335: 82) مبارزه با استعمار فرهنگی نیز از جمله اقدامات سید بود. او پی برده بود که در دوران معاصر بسیاری از بدعتها و انحرافات و اندیشهها بهویژه آنهایی که در تجزیه و خودباختگی و بیهویتی جامعه اسلامی نقش مؤثری دارند بر مبنای استعمار فرهنگی و از طریق خودباختگی در برابر غرب و غربزدگی وارد میشود. بنابراین تقلید از اخلاق و رفتار و تمدن ملتهای دیگر طبعاً در میان وحدت آن ملت روزنه کوچکی برای دخول دشمنان به میان آنان میشود. پس نظر سیدجمالالدین در مبارزه با استعمار فرهنگی جهت حفظ موجودیت سیاسی و هویت مستقل جامعه اسلامی ضروری میباشد (موثقی، 1370، ج 1: 314 و 315).

 

سفر سید به اروپا و انتشار روزنامه عروهالوثقی

سید جمال از مصر به هندوستان رفت و به نوشتن رساله ردنیچریه، به زبان فارسی پرداخت. در سال 1299 هـ.ق حکومت هند به علت اوضاع بحرانی مصر او را از هند بیرون کرد. وی نیز از هند به آمریکا و از آنجا به لندن و سپس به پاریس رفت و ویلفرید نویسنده معروف انگلیسی او را در پاریس در منزل خود پذیرفت (محمود، 1367، ج 90:5). سید به کمک شاگردش محمد عبده نخستین شماره عروهالوثقی را در تاریخ 15 جمادیالاول سال 1301 ق در پاریس منتشر کرد که آخرین شماره آن در 26 ذیحجه همان سال بود (عنایت، 1363: 90). هدف از انتشار این روزنامه شورانیدن مسلمانان بر ضد استعمار غربی بود که در نتیجه بریتانیا این مجله را در مصر و هند ممنوع ساخت. از رویدادهای مهم اقامت سید در پاریس کنفرانس ارنست رنان فیلسوف و شرقشناس نامدار فرانسوی در دانشگاه سوربن فرانسه دربارۀاسلام و علم بود (مصباحی، 1375: 110).

 

فرجام زندگی سید جمالالدین اسدآبادی

دربارۀمرگ سید جمالالدین اختلاف نظر وجود دارد. گروهی معتقدند مرگ او در اثر بیماری سرطان بوده و گروه دیگر میگویند سلطان عثمانی «عبدالحمید» او را مسموم و شهید کرد. گروه سوم اعتقاد دارند زمانیکه وی به بیماری سرطان دچار شد در حین مداوا مسموم گردید. (واثقی، 1335: 354) کتاب سیاستگران دورۀ قاجار نیز به سه روایت اشاره کرده است. 1. سید برهانالدین بلخی از دوستان نزدیک سید بوده و حکایت میکند که یک روز قبل از وفات سید جمال، حال ایشان خوب بود. 2. روایت دوم از نزدیکان سلطان عبدالحمید است. حکایت کردند چند ماه قبل از فوت سید سلطان امر کرده بود که از خانه بیرون نیاید، او هم به جایی نمیرفت. 3. روایت سوم از یکی از مریدان سید موسوم به عبدالحسین همدانی است که از ایران به همراه سید به استانبول رفته تا روز آخر با او بود. همان روز آخر شب درد دندان گرفت و جمیل پاشا ـ طبیب سلطان ـ دوائی به دندان سید زد که وی از در خانه بیرون نرفته بود که دهان و حلق او ورم کرد که در همان حال حالت خفگی به او دست داد و جان سپرد. (ساسانی، 1354، ج 1: 221 و 222) با این تفاصیل میتوان گفت که سید به مرگ طبیعی نمرده است. وی که یک نهضت بزرگ اسلامی و اصلاحی را پیریزی کرده بود، سرانجام در روز سهشنبه 5 شوال 1314 دار فانی را وداع گفت (واثقی، 1335: 361).

وی که یک نهضت بزرگ اسلامی و اصلاحی را پیریزی کرده بود، سرانجام در روز سهشنبه 5 شوال 1314 در ترکیه دارفانی را وداع گفت. ابتدا در استانبول دفن شد؛ اما به درخواست دولت وقت افغانستان، پیکر وی به این کشور انتقال داده شد و در دانشگاه کابل دفن گردید، و آنجا را دارالفنون نام نهادند.

 

نتیجه

سید جمالالدین از جمله رهبرانی بود که نهضت خود را بر پایۀفکری و اجتماعی قرار داد. او مهمترین مشکل جامعه اسلامی را استبداد داخلی و استعمار خارجی میدانست و برای مبارزه با این دو اتحاد اسلامی را تبلیغ میکرد. دولت انگلیس را نهتنها قدرت استعماری بلکه دشمن صلبی مسلمانان میدانست. علاوه بر این بازگشت به اسلام نخستین و دور ریختن خرافات را تبلیغ میکرد. اعتقاد داشت که اسلام بهعنوان یک مکتب و یک ایدئولوژی مسلمانان را نجات و رهایی میبخشد. وی توانست دامنه کوششهای خود را تقریباً در سراسر جهان اسلام توسعه دهد.

 

 

 

 

منابع

1. الگار، حامد؛ نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت، ترجمه ابوالقاسم سری، انتشارات توسی، تهران: 1356.

2. امینالدوله، میرزاعلی خان؛ خاطرات سیاسی امینالدوله به کوشش حافظ خانفرماییان، چاپخانه دانشگاه تهران: 1335.

3. جمالی، سیروس؛ زندگی و مبارزات سیدجمالالدین اسدآبادی، مؤسسه مطبوعاتی عطایی، تهران: 1358.

4. ساسانی، خان ملک؛ سیاستگران دوره قاجار، انتشارات بابک، تهران: 1354.

5. ستوده، هدایتالله؛ تاریخ اندیشههای اجتماعی در اسلام، انتشارات آوای نور، تهران: 1374.

6. صفایی، ابراهیم؛ رهبران مشروطه، انتشارات جاویدان، تهران: 1362.

7. محیط طباطبایی، محمد؛ نقش سیدجمالالدین در بیداری مشرقزمین، به کوشش حافظ خانفرماییان، دانشگاه، تهران: 1335.

8. عنایت، حمید؛ سیری در اندیشه سیاسی عرب، امیرکبیر، تهران: 1363.

9. مافی، محیط؛ مبارزات ضد استعماری سیدجمالالدین اسدآبادی، چاپ اول، آرش سابق، تهران: 1342.

10. مصباحی، محمدجواد؛ سیدجمالالدین اسدآبادی بنیانگذار نهضت احیای تفکر دینی، فکر روز، تهران: 1375.

11. مدرسی چهاردهی، مرتضی؛ سیدجمال و اندیشههای او، پرستو، تهران: 1353.

12. محمود، محمود؛ تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، جلد 5، اقبال، تهران: 1367.

13. موثقی، احمد؛ استراتژی وحدت در اندیشه سیاسی عرب، جلد 1، دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1370.

14. مطهری، مرتضی؛ نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر، دفتر انتشارات اسلامی. 1363.

15. جمالی اسدآبادی، ابوالحسن؛ نامههای تاریخی و سیاسی سید جمالالدین اسدآبادی و گفتاری چند از محققان دانشمند. سازمان کتابهای پرستو، تهران: 1349.

16. واثقی، صدر؛ سیدجمالالدین اسدآبادی پایهگذار نهضتهای اسلامی، انتشارات پیام، تهران: 1335.

۸۲۲۶
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش تاریخ، تاریخ معاصر ایران، سید جمال الدین اسدآبادی،
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.