با توجه به حضور منابع اطلاعاتی جدید، مانند شبکههای اجتماعی و منابع اینترنتی، شما فکر میکنید میزان مرجعیت کتابهای درسی در آینده چقدر خواهد بود؟
بهطور طبیعی، در شرایط جدید از مرجعیت کتابهای درسی کاغذی کاسته میشود وکتاب درسی دیجیتال میتواند گزینه منتخب آموزشوپرورش و سازمان پژوهش باشد. این اتفاق، گرچه نوعی همسویی با تحولات فناورانه محسوب میشود، اما بهیقین ما نمیتوانیم آن را در جهت حُسن استفاده از مزیتهایی که فناوری جدید در اختیار آموزشوپرورش قرار میدهد، شناسایی یا قلمداد کنیم. شاید یک اتفاق حداقلی باشد که در حد خودش میتواند مغتنم شمرده شود، اما اغتنام فرصت حادث شده در اثر شکل فضای مجازی و فراهم شدن بستری به نام اینترنت نمیتواند باشد. به عبارت دیگر اگر ما همان کتاب درسی فیزیکال در قاب اینترنت بنشانیم، یعنی آن را تبدیل کنیم به کتاب درسی دیجیتال، این یعنی نشاندن تفکری به نگاه سنتی، در بستری حاصلخیز و مستعد تحول و چرخش در معنا و مفهوم منابع یادگیری.
حیف است بهجای منتفیشدن مرجعیت کتاب درسی در سایه تحولات بینظیر حوزه تکنولوژی، شاهد بازتولید این مرجعیت در فرم دیجیتال باشیم!
نکته دیگر اینکه در ارتباط با استمرار این سنت تولید کتاب درسی در عصر اینترنت، اگر قرار است این سنت ادامه پیدا کند، کتاب درسی را با نشانههای روشن و برجستهای از فناوری دیجیتال همراه کنیم. مثل استفاده از رمزینههای پاسخ سریع (کیوآرکد)، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و امثال اینها. این فناوریها میتوانند کتابهای درسی را که درواقع قالب سنتی منابع یادگیری هستند، به پدیدهای نزدیکتر به اقتضائات عصر اینترنت و عصر فضای مجازی تبدیل کنند.
شما فکر میکنید آینده کتابهای درسی را به چه صورتی باید رقم بزنیم. آیا باید بهتدریج به سمت چند تألیفی برویم یا تمرکز در کتابهای درسی را حفظ کنیم.
چندتألیفی بهمراتب بهتر از تکتألیفی است. در شرایط کنونی، ما با وضعیت تکتألیفی مواجه هستیم. چندتألیفی یک درجه ما را به شرایط مطلوب در ارتباط با منابع یادگیری نزدیک میکند. البته به جرات میتوان گفت، ایده چندتألیفی دهها سال است در آموزشوپرورش مطرح است، اما هرگز گامی در جهت عملیاتی و محققکردن آن برداشته نشده است.
تحولات فناوری و دسترسی به فضای مجازی و دیجیتال برای ایده چندتألیفی یک مزیت عملگرایانه و عملی محسوب میشود. یعنی از جنبه اجرایی، عملیاتیکردن ایده چندتألیف برای یک درس را واقعبینانهتر و دستیافتنیتر جلوه میدهد. چنین مزیتی، مانند بحث کتاب درسی دیجیتال ، چندتالیفی را نیز نمیتوان معرف حسن استفاده از تحول بیسابقهای دانست که در حوزه عرضه محتوا به وقوع پیوسته است. نکتهای که در اینجا برآن تاکید میکنم این است که سیاست چندتألیفی در قالب دیجیتال شانس تحقق بیشتری پیدا میکند، زیرا ناشرانی که میخواهند به تألیف کتاب درسی بر پایه یک راهنمای مصوب مبادرت کنند، مجبور نیستند هزینههای گزافی را صرف تولید نمونههای فیزیکی کتابهای درسی خود کنند و میتوانند کتابهای خود را با قالبهای دیجیتال و هزینه بسیار کمتر تولید کنند و به این ترتیب ریسک کمتری متحمل شوند. از این نظر، همانطور که گفتم، فضای دیجیتال برای محققکردن ایده چندتألیفی، یک مزیت عملیاتی را پیش روی ما قرار میدهد.
به نظر شما باید کتابهای درسی را از تخصصیبودن خارج کنیم یا به سمت تلفیق کتابهای درسی و متون چندرشتهای برویم؟
تلفیق کتاب درسی با متون چندرسانهای، البته همانی است که درباره ژانر کتابهای درسی اقتضای عصر دیجیتال در پاسخ سؤال اول به آن اشاره کردم. اما من این اتفاق، یعنی درآمیختن متون چندرسانهای با کتاب درسی را، اتفاق حداکثری یا مطلوب ارزیابی نمیکنم. به نظر من، اقتضای عصر دیجیتال این است که ما نخست فرایندهای یادهیـ یادگیری را به سمت فرایندهای اکتشافی و برخوردار از صبغه پویشی و کنش فعال یادگیرنده ببریم و آن وقت به منابع یادگیری متنوع، به فراخور نیاز یا اهداف یادگیری، اجازه بدهیم از طریق جستوجوی دانشآموز یا گروهی از دانشآموزان که روی یک پروژه کار میکنند، شناسایی شوند و خلاقانه مورد استفاده قرار گیرند.
چه میزانی از دخالت سازمان پژوهش بر تألیف کتابهای درسی را در حوزه نظارت یا تألیف پیشنهاد میدهید؟
نقش سازمان پژوهش میتواند اینگونه در نظر گرفته شود که در وهله اول از انتشار کتاب فیزیکی، به آنچه در شرایط کنونی با آن مواجه هستیم، انتشار تککتاب فیزیکی به انتشار تککتاب دیجیتال، با استفاده از مظاهر و ظرفیتهای دیجیتال و اینترنتی بپردازند.
در وهله بعد، به انتشار کتابهای متعدد دیجیتال بازآمیخته، با همین مظاهر، اقدام کند.
در گام نهایی یا گام چرخشگونه یا همان حداکثری، از تولید منابع یادگیری بسته و تجویزی، که همان ایده کتاب درسی متعدد است، دست بشوید و به جای آن با تعیین تمها یا مضامین یادگیری، طبق راهنمای برنامه درسی و احیاناً تعدادی پیوندهای منتخب و پیشنهادی، مداخلات خودش را حد بزند و اجازه دهد خود دانشآموز یا مجموعه دانشآموزان، با جستوجو و بازیابی، از میان منابع نامحدود فضای مجازی و اینترنت، منابع مورد نیازش را بجوید و بیاید. به این ترتیب بستری برای تحول در کسب تجربههای یادگیری غنی و لذتبخش در نظام آموزشی به وجود میآید که ما سخت به آن نیاز داریم.
با تشکر از شما بابت وقتی که در اختیار در مجله مدرسه فردا قرار دادید.