علاوه بر آثار طبیعی وراثت، بنای تربیت انسان در خانه و خانواده شکل میگیرد. آداب و رفتار والدین و سایر اعضای خانواده شاکله شخصیتی و اخلاقی کودک را ترسیم میکنند.
از همه منابع دینی، علمی و تجربی برمیآید که در تربیت کودک به نکات اساسی زیر اشاره و تأکید دارند:
• فرزند، نعمتی است الهی که بر گردن والدین خود حق عظیمی دارد (از نامگذاری خوب تا هدایت و مراقبت لازم برای تربیت انسانی صالح). برای نمونه به رساله حقوق امام سجاد(ع) مراجعه کنید.
• والدین کودک، باید از دانش و تجربه لازم برای پرورش کودک خود برخوردار باشند.
• تا حد امکان از تکفرزندی پرهیز شود تا کودکان در تعامل انسانی با یکدیگر مراحل اولیه رشد را در اولین پایگاه تربیتی بهخوبی طی کنند.
بهجز موارد استثنایی که ممکن است از خاندانی صالح فرزندی ناراست پدید آید (پسر نوح) و یا برعکس، بهطور عمده کودکان، همچون گلاب، محصول گل وجودی والدین خود هستند.
در یکی از شمارههای سالنامه دین و دانش (حدود 50 سال پیش) نتیجه پژوهشی درج شده بود که در آن دو خاندان مختلف بهصورت طولی در چند نسل بررسی شده بودند:
در خانوادهای که در گذشته دور پدر و مادری صالح، عالم و بافرهنگ و متخلق داشتند و شناسایی شده بودند، بهطور عمده نسل فرزندان و انسانهای مفید، اندیشمند و باافتخار تربیت یافته و جوامع گوناگون از وجودشان بهرهمند شدهاند و در خانواده دیگری که بانیانش، افرادی ناسالم و منفی و مضر به حال جامعه بودهاند، عمدتاً نسلهای بعدی نابهنجار، بدکار و قانونشکن تربیت یافتهاند!
اینک به برخی از روشهای شایسته تربیتی و مورد انتظار از خانوادهها در قبال کودکان اشاره میکنیم و رابطه آنها را با ساحتهای ششگانه تربیت (زیستی ـ اعتقادی ـ هنری ـ اجتماعی ـ اقتصادی، و علمی و فناوری) نشان میدهیم.