باورم نمیشود دارم یادداشت شماره هشت را مینویسم. به شما عادت کرده بودیم، ولی زمان خداحافظی فرا رسیده است. با شما بودن، برای شما نوشتن لذت بسیاری داشت. خدا را شاکرم که این دوره با مجله «رشد جوان» مهمان چشمها، احساسها و فکرهایتان بودیم.
جا دارد از همه همکاران خوبم و نویسندگان و تصویرگران عزیز که برای آمادهسازی و تولید این دوره از مجله زحمت کشیدند و مطلب نوشتند، تشکر کنم. اگر زحمات همگی آنها نبود، تولید مجله ممکن نمیشد و هر آنچه منتشر شده، حاصل تلاش گروهی بود. امیدواریم که پسندیده باشید.
در این مدت فرصتی مییابیم تا در خود تأملی کنیم و کمکم آماده شویم تا باز هم مهرماه آینده از نو شروع کنیم و با شما دوستان جوان وارد دوره تازهای شویم. در این زمان شما هم اوقات فراغتی خواهید داشت. در دنیایی که همه میگویند تعطیلات زیاد است، متأسفانه کمتر به این نکته توجه میشود که اصلاً از ابتدا چرا اوقات فراغت لازم است و چطور باید از آن استفاده کرد.
فراغت آدمها جزئی از کل زندگی آنهاست. این زمان وقت بیکاری نیست، بلکه وقت کاری است متفاوت با آنچه همیشه انجام میدادیم؛ زمانی مفید و تکمیلکننده کل جریان زندگی. فرصتی برای چشیدن مزه زندگی به دور از درس و مدرسه. اوقات فراغت زمان آن است که هرکس به جورچین زندگی خود نگاه کند و به این بیندیشد که جای کدام قطعه خالی است.
به امید دیدار!