هیچ وقت دیر نیست

سال گذشته خوشبختانه شما هنرجویان عزیز از اولین دوره مجله استقبال کردید. اکنون دوره اول تمام شده است و اولین شماره از دوره جدید در دست شماست. در دوره قبل، بارها از اهمیت «علاقه‌ داشتن» در کار گفتیم، اما فرصت نکردیم درباره برگشتن از انتخاب اشتباه به سمتی که دوست داریم، برایتان بگوییم. دیروز یکی از نویسندگان مهمان  دفتر مجله شد و نشانی یک کافه را به من داد. او گفت در آن کافه پسری بیست‌و‌چند ساله کار می‌کند که مسیر زندگی‌اش را اشتباه انتخاب کرده است. فوتبال اولین و مهم‌ترین علاقه زندگی‌اش بوده، اما مدال ‌آوردنش در المپیاد و فشارهای اطرافیان، باعث شده است رشته‌ای را انتخاب کند که دوستش ندارد. بعد از دوره متوسطه در رشته و دانشگاهی خوب قبول شده، اما عشق به فوتبال چیزی نبوده که دست از سر او بردارد. این جوان از سال اول دانشگاه تصمیم گرفته است در کلاس‌های تحلیل فوتبال شرکت و هم‌زمان پادکستی با تیمی متخصص راه بیندازد تا بازی‌ها را تحلیل کنند. این کارها در قدم اول به پول نیاز داشتند، برای همین این جوان در کافه‌ای مشغول به کار شد تا هزینه کلاس و ساخت پادکست را تأمین کند. او حالا نه تنها صاحب پادکستی پرطرفدار و مربی فوتبال است، بلکه در روزنامه‌های ورزشی هم می‌نویسد.

گاهی اوقات ما و شما هم ممکن است اشتباهات کوچک و بزرگی مرتکب شویم؛ مهم این است که از هرجایی فهمیدیم راهمان درست نیست و ما متعلق به آن کار نیستیم، تصور نکنیم فرصت‌ها را از دست داده‌ایم و دیگر امکان واردشدن به کاری که دوستش داریم را نداریم. قطعاً این از اول شروع‌کردن سختی‌هایی دارد و اراده‌ای قوی و علاقه‌ای جدی می‌خواهد. مثلاً شاید شما به هر دلیل ناچار شده‌اید رشته حسابداری را انتخاب کنید، اما همیشه دوست داشتید هتلداری بخوانید. به هیچ‌وجه تصور نکنید دیگر برای آموختن هتلداری دیر شده است و مجبورید در کاری که دوستش ندارید مشغول شوید. حتی اگر شرایطش را ندارید که تغییر رشته دهید، در زمان‌های خارج از مدرسه، علاقه‌تان را به‌طور جدی پیگیری و سعی کنید آینده‌تان را در مسیر چیزهایی که دوست دارید بسازید.