یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۳

مقالات

سرزمین شگفت انگیز

  فایلهای مرتبط
سرزمین شگفت انگیز

سلام دوست خوبم

وقتی کوچک بودم، خاله سوسکه‌ای را می‌شناختم که با یک آقا موشه عَروسی کرد. لاک‌پشتی را می‌شناختم که دوست داشت پرواز کند و آخرش به کمک دو تا مرغابی به آسمان رفت. یک خروس بود که از روباه‌ها نمی‌ترسید. یک کلاغ هم بود که به او می‌گفتند کلاغ خوش‌خبر. همه‌ی این‌ها را در کتاب‌ها ‌شناخته بودم.

حالا هم خیلی چیزها هست که دلم می‌خواهد بدانم. برای همین خیلی کتاب می‌خوانم. تو هم دلت می‌خواهد خیلی چیزها را بدانی؟ کاری ندارد، همین‌طور که آرام‌آرام با‌سواد می‌شوی، کتاب بخوان.

کتاب‌ها برای ما قصّه‌ها وحرف های جالب و شِگفت‌انگیز دارند.

بچّه‌ها! به سرزمین کتاب‌خوان‌ها خوش آمدید.


۱۴۸۳
کلیدواژه (keyword): دوست من،سرزمین شگفت  انگیز،کتاب قصه کودکان،کتابخوانی،کتاب،
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.