علتهای خستگی فکری
موقعی که شما مشغول ورزش هستید، پس از چند حرکت خسته میشوید. یعنی دیگر نمیتوانید حرکات را تکرار کنید (خستگی بدنی). هنگامی هم که شروع به مطالعه و یا حل مسئلهای میکنید، نخست مغز شما به خوبی کار میکند و مطالب را به حافظه میسپارد، ولی کمکم از فعالیت مغز کاسته میشود. یعنی پس از چند ساعت مغز شما آنطور که در ابتدا کار میکرد، حالا دیگر کار نمیکند (خستگی فکری). پس خستگی حالتی است که سبب کمشدن کار بدنی یا فکری میشود.
یکی از علل خستگی بیمیلی به کار است. اگر کاری را اجباراً انجام میدهید یا کارتان یکنواخت و خستهکننده است، باید این دو سؤال را روی کاغذ بنویسید:
1. باید چهکار کنم تا به این کار علاقهمند شوم؟
2. چه نکاتی در این کار ممکن است وجود داشته باشند که در من علاقه و عشق به وجود آورند؟
غالباً تنبلی، خستگی و بیمیلی به کار در نتیجه تلقینهای بدی به وجود میآیند که بیشتر دانشآموزان به خود میکنند. این قبیل تلقینها کمکم در شعور و باطن اشخاص قرار میگیرند و آنوقت همیشه آنها را خسته، تنبل و بیعلاقه میکنند.
برای اینکه به کار علاقهمند باشید و در خود برای انجام کار شوق ایجاد کنید، در شبانهروز چندین بار به خود بگویید: «من باید کار کنم، زیرا تنها کار است که سعادت مرا تأمین میکند. من باید کار کنم، زیرا خوشبختی من چسبیده به کار است. اجتماع امروز افراد تنبل و تنپرور را طرد میکند. من کار میکنم، زیرا فرمانده خویش هستم. اشخاص تنبل و ضعیف کسانی هستند که فرمانبر آرزوها و خواستههای درون خود هستند. همین خواستهها و آرزوها مانع از هرگونه جنبش و کوشش آنها میشود. من کار میکنم تا میل انجام کارهای دیگر در من ایجاد شود.»
افراد بزرگ کسانی بودهاند که بر افکار، امیال و کارهای خود حاکم بودهاند و افکار و زندگی خود را عوض کردهاند. راه بزرگشدن این است که از صبح زود و بعد از گشودن چشم، دست به هر کاری که میزنید، سعی کنید آن را چنان دقیق، مرتب و منظم انجام دهید که بهتر از شما کسی نتواند آن کار را انجام دهد. تصور کنید که با چند نفر مسابقه گذاشتهاید و شما باید هر کاری را بهتر از آنها انجام دهید؛ در نشستن و برخاستن، دیدن و شنیدن، و آمدن و رفتن. در همه کارهای خود دقت و فکر کنید و با خود بگوید: «چگونه میتوانم در هر دقیقه بهتر از دقیقه قبل کارهایم را انجام دهم؟»
یکی از بزرگترین خستگیها و نگرانیهای زندگی ما این است که از اشخاص توقع و انتظار داریم؛ انتظار از دوست، انتظار از برادر، انتظار از پدر، عمو و فامیل. انتظار از دیگران است که بدبینی، نگرانی، کینه، دشمنی، نفاق و هزاران مشکل دیگر را به بار میآورد.
بزرگترین مدل خستگی، خستگیهای زندگی است که شما را فرسوده میکند و از نیروی فکر شما میکاهد. شما گمان میکنید که این قبیل خستگیها شب که میخوابید، صبح رفع میشوند. ولی اینطور نیست و اشتباه میکنید. این خستگیها آنقدر شما را فرسوده میکنند و مانند موریانه، پیکر هستی شما را میخورند که یکمرتبه متوجه میشوید که در جوانی پیر شدهاید. پس چرا از زندگی نگران باشیم تا خسته شویم؟
علت اینکه مردم هر سال به ییلاق یا کنار دریا میروند، چیست؟ برای رفع خستگیها و نگرانیهای روحی است. آنها به دامن طبیعت، در آغوش کوهستانها و به مجاورت دریاها میروند تا خستگی سالانه خود را رفع کنند. «گردش» داروی معجزهآسایی برای رفع خستگیهای زندگی است. توجه داشته باشید که پرخوری و انباشتن معده از غذاهای سنگین، خوب نجویدن غذا، کمخوابی، و بینظمی در کارهای روزانه هم از علل مهم خستگی به شمار میروند.
چگونه خستگی خود را هنگام مطالعه رفع کنیم ؟
کار فکری بر خلاف تصور شما مانند کار بدنی خستهکننده نیست. دیل کارنگی، در کتاب «چگونه بر نگرانی و اضطراب پیروز شویم» مینویسد: « اگر خون بازوی کارگری را که دو ساعت متوالی مشغول کار بوده است، آزمایش کنیم، سمهای ناشی از خستگی در آن پیدا میشود. ولی اگر خون مغز انیشتین را که هشت ساعت متوالی مشغول کار بوده است آزمایش کنید، به هیچوجه آثار خستگی در آن دیده نمیشود. از این آزمایش نتیجه میگیریم که مغز قادر است هشت تا نه ساعت متوالی بدون خستگی کار کند.» پس چه عواملی فکر شما را خسته میکنند؟ عواملی مثل تشویش، اضطراب، عجله، نگرانی و سطحی خواندن درس هنگام مطالعه.
یکی دیگر از عوامل خستگی فکری هنگام مطالعه، کنترلکردن اعضای بدن است. درهم کشیدن ابروان، اخمکردن و کنترلکردن بدن، در جلب دقت و توجه فکر تأثیری ندارند. پس اگر هماکنون قیافه خود را در هم کشیدهاید، از هم باز کنید و اگر بدن خود را کنترل کردهاید، آن را آزاد بگذارید. شخص اگر بدن خود را هنگام مطالعه و کار فکری آزاد نگه دارد و هیچگونه عجله و نگرانی نداشته باشد، چندین ساعت متوالی بدون کوچکترین احساس خستگی میتواند کار کند.
ولی اگر فردی عصبانی هستید و بهطور کلی از مطالعه خسته میشوید، پس از یک یا دو ساعت که خستگی ظاهر شد، 10 تا 15 دقیقه دست از مطالعه و کار فکری بردارید و کف اتاق، بدون اینکه بالشی زیر سر بگذارید، دراز بکشید. به پشت بخوابید و دستها را در طرفین قرار دهید و تمام عضلات و بدن را شل کنید و آزاد بگذارید. چشمهای خود را ببندید و به خود تلقین راحتی کنید. کلمه راحتی را در مغز خود مجسم کنید، ولی مواظب باشید که خوابتان نبرد؛ زیرا در این صورت نتیجه تمرین استراحت شما از بین خواهد رفت.
پس از 10 دقیقه از جا برخیزید و چند نفس عمیق بکشید و دوباره مشغول کار شوید. در این لحظه ملاحظه خواهید کرد که خستگی شما به کلی رفع شده است و با همان نیروی نخستین مشغول کار شدهاید. این عمل در رفع خستگی درسی روزهای امتحان و سایر وقتها نتیجه اعجازآمیزی دارد.
این تمرین را ایستاده و یا نشسته روی صندلی هم میتوانید انجام دهید. بدین طریق که اگر ایستادهاید، به جایی تکیه دهید و اگر روی صندلی نشستهاید، به عقب تکیه کنید و چشمهای خود را راحت و آزاد بگذارید. کلمه راحتی را به خود تلقین کنید و به هیچچیز فکر نکنید. پس از 10 دقیقه چشمهای خود را باز کنید و چند نفس عمیق بکشید و با نیروی تازهای مشغول کار شوید.
تغییر دادن روش مطالعه هم در رفع خستگی شما بسیار مؤثر است. مثلاً اگر نشستهاید، برخیزید و قدم بزنید و یا اگر ایستادهاید، کمی هم نشسته مطالعه کنید. اگر مدتی است که آرام مطالعه میکنید، پس از مدتی هم با صدای بلند مطالعه کنید.
قسمتی از خستگی دانشآموزان نیز در نتیجه بینظمی کار آنها حاصل میشود، نه زیادی کار. دانشآموزانی که هنگام مطالعه کتابهایشان را در اطراف خود میچینند و خود را در میان انواع کتابها محصور میکنند، بهزودی خسته میشوند. در واقع نصف بیشتر خستگیهای فکری شما در نتیجه بینظمی است. پس بهتر است کتاب و سایر اشیای زائد را از جلو چشم خود بردارید و آنهایی را هم که احتیاج دارید، مرتب و منظم در اطراف خود بچینید.