سلام. لطفاً خودتان را برای ما و دوستانمان معرفی بفرمایید. از چه زمانی به نقاشی علاقهمند شدید؟
صبا ناظمی هستم از شهرستان «طبس» در خراسان جنوبی. در حال حاضر مشغول تحصیل در رشته گرافیک دانشگاه تهران هستم. تا آنجا که یادم میآید از کودکی به نقاشی و هنر علاقه زیادی داشتم و هر کس از من میپرسید دوست داری چهکاره شوی، میگفتم میخوام هنرمند شوم.
خانم ناظمی رشته تحصیلی، نام دبیرستان و محل تحصیلتان را بفرمایید.
من در دبیرستان به دنبال دوستانم و البته بهدلیل اصرار معلمانم تصمیم گرفتم سال دهم رشته تجربی بخوانم. میخواستم مطمئن بشوم که اگر به رشته هنر بروم، پشیمان نمیشوم. با خودم گفتم که تجربی را امتحان میکنم تا دیگر حسرتی برایم باقی نماند. ولی همانطور که فکر میکردم، از نیمه سال به بعد مطمئن شدم که تجربی اصلاً مناسب نیست و میخواهم هنر را ادامه بدهم. مادرم زحمت کشیدند و کارهای اداری تغییر رشته را انجام دادند و انتقالی مرا گرفتند. سال دهم را کلاً تجربی خواندم. و همان تابستان بعد از امتحانات نوبت دوم دهم تجربی، کتابهای تخصصی دهم گرافیک را تهیه کردم و در شهریور امتحان دادم. خدا را شکر قبول شدم و از سال بعد سر کلاس یازدهم گرافیک نشستم. در واقع از سه سال متوسطه دوم، یک سال در «دبیرستان نمونه دولتی پنجم اردیبهشت» تجربی و دو سال در «هنرستان امام رضا(ع)» گرافیک خواندم.
پایه دهم را چگونه جبران کردید و به سطح همکلاسیهایتان رسیدید؟
من از کودکی در مسابقههای فرهنگی ـ هنری شرکت میکردم و هنرم به نظر خودم در سطح قابل قبولی بود. با بعضی از نکاتی که در کتابهای سال دهم گرافیک خواندم و امتحان دادم، از قبل آشنایی داشتم. وقتی که وارد رشته گرافیک شدم، از لحاظ دانش تخصصی همسطح هنرجویان دیگر بودم و حتی سطحم در درسهایی مثل ریاضی و زبان بالاتر بود؛ چون قبلاً آنها را در رشته تجربی خوانده بودم. بنابراین هیچ مشکلی از لحاظ رقابت با همکلاسیهای خودم نداشتم.
جالب است شما در پایه یازدهم به دانشآموزان گروه هنر پیوستید. در خانوادهتان، هم پدر و هم مادر زمینشناس هستند و زمینشناسی از گرایشهای رشته تجربی است. آیا موافق بودند؟ یا چطور توافقشان را جلب کردید؟
من در خانوادهای بزرگ شدم که مادرم بیشتر از هر کس دیگری از همان بچگی مرا به ادامهدادن هنرم تشویق میکرد. با این حال پدرم کمی تمایل داشتند که در رشته تجربی تحصیل کنم. البته تصمیم نهایی کاملاً به اختیار خودم بود و نیازی نبود که توافقشان را جلب کنم. آخر تمام صحبتها و مشورتهایی که با پدر و مادرم داشتم، ایشان میگفتند هر چه خودم بخواهم، فقط به شرط اینکه بعداً پشیمان نشوم.
شما بهعنوان دانشآموزی که از پایه یازدهم به تنها هنرستان دولتی طبس پیوستید، نقش دبیران و کادر مدیریتی آموزشگاه را چگونه ارزیابی میکنید؟
همین اول از تمام معلمانم، از اول ابتدایی تاکنون تشکر میکنم. مخصوصاً بعضی از معلمانم خیلی اثرگذار بودند؛ مثل معلم ریاضیام که خب باعث شد ریاضیام از پایه قوی شود. ولی تنها هنرستان شهر کوچکی مثل طبس از لحاظ امکانات و شرایط قابل مقایسه با یک هنرستان در تهران نیست. کادر آموزشگاه از آنچه که میتوانستند در همراهی و کمک به من انجام بدهند، دریغ نکردند و مثلاً وسیله و مکانی برای درس خواندن را در اختیارم قرار میدادند. البته در کل آدم خودخوانی بودم و خودم پیگیر یادگیری بودم.
خانم ناظمی لطفاً کنکور هنر را بهطور مختصر برای ما و همراهانمان شرح بدهید.
کنکور آزمون جامعی است که میشود از طریق آن وارد خیلی از رشتههای هنری شد. کنکور هنر هفت درس تخصصی دارد: درک عمومی هنر، درک عمومی ریاضی فیزیک، ترسیم فنی، خلاقیت تصویری و تجسمی، خلاقیت نمایشی، خلاقیت موسیقی، و خواص مواد. هر کدام از اینها محتوای یک مجموعه از رشتههای هنری را در بر میگیرند. داوطلبان باید ببینند که رشته مورد نظرشان در کدام زیرگروه هنر (کنکور هنر پنج زیرگروه دارد) قرار دارد و هر کدام از این درسهای تخصصی در زیرگروه مربوطه چه ضریبی دارد و اولویت با کدام درسهاست.
همچنین کنکور هنر چهار درس عمومی دارد که منابع طراحی سؤال برای این درسها کتابهای عمومی نظری هستند. چون درسهای عمومی که در هنرستان تدریس میشوند در سطح پایینتری قرار دارند، داوطلبانی که از هنرستان در این آزمون شرکت میکنند، باید سطح عمومیشان را در حد تجربی بالا ببرند. برعکس کسانی که از رشتههای نظری در کنکور شرکت میکنند، باید بکوشند درسهای تخصصیشان را تا سطح هنرستان و بیشتر بالا ببرند. البته نباید فراموش کرد که برای قبولی در اکثر رشتههای هنری، بعد از آوردن رتبه مطلوب در کنکور هنر، داوطلبان باید کنکور عملی هم بدهند که مهارت هنری داوطلب را میسنجد و نقش بسزایی در پذیرش نهایی در رشته مورد نظر دارد.
ممنون از توضیحات شما. آیا تسلط روی کتاب درسی اهمیت دارد؟ برای سایر بخشها، بهخصوص اطلاعات عمومی، شما چه کردید؟ چه پیشنهادی برای شرکتکنندگان در کنکور هنر دارید؟
کنکور هنر با اینکه کنکوری است که تقریباً در تمام درسهای تخصصی از منابع خارج از کتابهای درسی هم سؤال طرح میشود، اما من پیشنهاد میکنم بچهها اول از همه به کتابهایی که خود سازمان سنجش معرفی کرده است، مسلط بشوند، بعد به سراغ منابع آزاد بروند. من کتاب درسی را خیلی مؤثر میدانم. برای منابع آزاد هم فکر میکنم که میتوانند از هر کتابی که اطلاعاتی درباره رشته مورد نظرشان دارد، استفاده کنند. حتی میتوانند از بعضی سایتهای اینترنتی معتبر هم کمک بگیرند. خودم علاوه بر اینکه تا حدودی اطلاعات عمومی خوبی داشتم و از دبستان کتاب میخواندم، از ویدیوهای آموزشی وکتاب کار هم بهصورت محدود استفاده میکردم.
علاوه بر تسلط برکتاب درسی، مهارت لازم برای تستزدن را چگونه کسب کردید؟
به نظرم چالشی که داوطلبان در پاسخ دادن به سؤالات تخصصی کنکور هنر دارند، خیلی به مهارت تستزدن و مدیریت زمان مربوط نیست، بلکه بیشتر حجم بالای منابع و اطلاعاتی است که باید داشته باشیم تا بتوانیم به اکثر سؤالها پاسخ بدهیم. برای همین به شخصه خودم خیلی تست تخصصی نمیزدم و تنها کاری که برای دستگرمی و آشنایی با نحوه آزموندادن انجام دادم، این بود که در آزمونها شرکت میکردم. البته تمام مواردی که گفتم برای درسهای تخصصی است. در درسهای عمومی، برای اینکه بشود به تمام سؤالها پاسخ داد، به مهارت تستزنی قوی و زمانبندی بسیار درست نیاز است که متأسفانه خودم در این مورد موفق نبودم.
نقش درسهای عمومی را در کنکور بفرمایید.
درسهای عمومی در دو کنکوری که من شرکت کردم (کنکور هنر و زبان) اهمیت زیادی داشتند و بسیار رتبهآور بودند. کسی را دیدم که فقط با پاسخ دادن به سؤالهای عمومی و تعداد انگشتشماری از سؤالهای تخصصی در کنکور هنر رتبه سهرقمی به دست آورده بود. برای همین توصیه میکنم که به درسهای عمومی تسلط زیادی پیدا کنند. البته مسلماً برای قبولی در رشته مورد نظر پاسخ دادن به سؤالهای تخصصی مربوطه خیلی تأثیرگذارتر است، اما برای رتبه آوردن عمومیها هم خیلیخیلی مؤثر هستند.
برنامهریزیتان برای مطالعه چگونه بود؟ حدوداً چند ساعت در طول روز مطالعه داشتید؟
گرچه که فکر میکنم نحوه درس خواندن هر کسی با دیگری فرق میکند و مقایسه دو فرد کار درستی نیست، اما درس خواندن من به این صورت بود که برنامهریزی دقیقی نداشتم. اینطور نبود که زمان مشخصی را برای خودم تعیین کرده باشم که اینقدر ساعت هر روز باید بخوانم. معیار من مقدار مطلبی بود که یاد میگرفتم. سعی میکردم زمانهایی درس بخوانم که آمادگی ذهنی و جسمی دارم. مثلاً گاهی با وجود اینکه به من گفته میشد درس بخوان، چون در آن لحظه آمادگی نداشتم، یک ساعت طول میکشید تا مطلب کوتاهی را یاد بگیرم. حتی بعداً فراموش میکردم. اما زمانهایی که خودم کاملاً تمرکز داشتم، میتوانستم مطلب خیلی زیادی را در مدتزمان کمی بهصورت عمیق یاد بگیرم.
خواندن من هر روزی نبود و چه بسا گاهی میشد که یک هفته میگذشت بدون اینکه چیزی بخوانم. اما روزهایی هم بود که 9 ساعت درس میخوندم. برای همین پیشنهاد میکنم که معیار و ملاک مقدار ساعت خواندن نباشد، بلکه میزان اطلاعاتی باشد که کسب میکنند. این تفکر غلط است که مثلاً اگر مثل فلانی فلان ساعت درس بخوانم، میتوانم نتیجه خوبی در کنکور به دست بیاورم. ظرفیت هر کس با دیگری فرق دارد و ممکن است یکی برای یادگرفتن یک مطلب مجبور شود 10 ساعت وقت بگذارد و یکی دیگر همان مطلب را ظرف دو ساعت یاد بگیرد. به همین دلیل به نظر من اول باید ظرفیت خودمان را بشناسیم و بعد به مقدار مطلبی که یاد میگیریم، توجه کنیم نه به ساعت مطالعه.
برای دانشآموزانی که شرایطی مانند شما دارند، یعنی در شهرهای کوچک زندگی میکنند و با کمبود منابع کنکور هنر مواجه هستند، چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟
من خودخوانی و تلاش برای کسب دانش را پیشنهاد میکنم و اینکه من هم با کمبود منابع و اطلاعات دست و پنجه نرم کردهام، اما به نظرم حتی با تسلط کامل روی کتابهای درسی هم میشود به نتیجه مطلوب رسید. اینکه خود دانشآموز نگران خودش و آیندهاش باشد و برنامهریزی داشته باشد و به همین مقداری که نگران است، تلاش کند تا چیزهای بیشتری یاد بگیرد، سبب موفقیت او میشود. به نظر من تلاش و اراده انسان یکی از اساسیترین دلایل موفقیت در تمام سطوح زندگی است.
تشکر بابت توضیحات مفیدتان. انتخاب رشته را چگونه انجام دادید؟
مشاوران من در انتخاب رشته پدر و مادرم بودند و اولویتبندی براساس علاقه من به رشتهها انجام شد. من برای انجام هر کاری علاقه را خیلی مهم میدانم و توصیه میکنم که انتخاب رشته براساس علاقههای خود شخص انجام شود، نه ملاکهایی مانند پرطرفداربودن رشته یا ترجیحات پدر و مادر و اطرافیان.
نکات مهم و ضروری که هر داوطلب کنکور هنر باید بداند چیست؟
هیچ وقت ناامید نشود و فکر نکند که دیر شده است. برای یادگیری هیچ وقت دیر نیست. من خودم خیلی دیر شروع کردم. گرچه که در طول دو سال هنرستان، درسهای تخصصی را خیلی خوب میخواندم، اما از فروردین به بعد بود که شروع کردم به اسم کنکور درس بخوانم. اینکه سعی کنند استرسشان را مدیریت کنند، شاید کار آسانی نباشد، اما غیرممکن نیست. متأسفانه خیلیها را دیدهام، با اینکه کاملاً بر مباحث تسلط داشتهاند، اما به دلیل استرس نتوانستهاند در کنکور به نتیجه مطلوب برسند. در کشور ما از کنکور غول خیلی بزرگی ساختهاند. در حالیکه اصلاً اینطور نیست و پیشنهاد میکنم سعی کنند با آرامش کامل به سؤالها پاسخ بدهند و با دیدن سؤالهایی که نمیتوانند جواب بدهند، هول نشوند و خودشان را نبازند. به این فکر کنند که هر یک سؤالی که بیشتر جواب بدهند میتوانند آینده خودشان را تغییر بدهند و تا پایان کنکور با قدرت ادامه بدهند و از خواندن دست نکشند.
خانم ناظمی عوامل اصلی قبولیتان را در چه مواردی میدانید؟ در ضمن رتبهتان را در کنکور هنر سال 1399 بفرمایید.
عوامل خیلی زیادی در موفقیت انسان دخیلاند، از جمله تلاشهای خودم، پدر و مادرم، دوستان خوبم و معلمان دلسوزم. اما به نظر من از همه مؤثرتر کمک خداوند بزرگ بود که دستم را گرفت و همه چیزهایی را که بهشان فکرم نمیکردم، برایم پیش آورد. من آدم خیلی مذهبی نیستم، اما معتقدم که چون خود آدم از آینده با خبر نیست و تنها خداست که میداند چه چیزی برای ما بهتر است، پس از خودش خواستم تا هر چه که بهتر است، همان اتفاق بیفتد. البته خود انسان هم باید تلاش کند و در کنار آن همه چیز را به خدا واگذار کند. دیگر اینکه برای دیگران و دوستانمان که در کنکور شرکت میکنند آرزوی موفقیت داشته باشیم و از کمک به دیگران دریغ نکنیم تا خداوند نیز کمکش را از ما دریغ نکند.
رتبهام در کنکور هنر 21 شد و طبس جزو منطقه 3 تقسیمات منطقهای کنکور محسوب میشود.
در پایان ضمن تبریک بابت قبولی در رشته و دانشگاه مورد علاقهتان، قدردان شما بابت زمانی هستیم که در اختیار ما قرار دادید. امیدواریم بر قلههای رفیع موفقیت همواره بدرخشید.
خیلی لطف دارید. من هم امیدوارم توانسته باشم ذرهای از نگرانیهای دانشآموزان کشورم را کم کرده باشم و حرفهایم کمکی بوده باشند. در آخر برای همه جوانان کشورم آرزوی موفقیت دارم.