شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

کارگاه گلی

  فایلهای مرتبط
کارگاه گلی
زمانی که مادربزرگم هنوز زنده بود و ظرف‌های چینی گل‌سرخی‌اش نشکسته بود، کاسه‌ای داشت که روی آن طرح گل و مرغ کشیده بودند؛ کاسه‌ای سفید با نوار سرمه‌ای که نمی‌دانم چطور چند روز بعد از مرگ مادربزرگم از روی طاقچه افتاد و شکست. مادرم که آن کاسه را خیلی دوست داشت. تکه‌هایش را از روی فرش خاک گرفته جمع کرد، داخل صندوقی گذاشت و با خود به خانه آورد. این اتفاقات برای چند سال پیش بود، زمانی که هنوز مرسوم نبود در فضایی به جز کارخانه‌های پر از نیرو و امکانات ظرف‌های چینی و سرامیکی ساخته شوند.

زمانی که مادربزرگم هنوز زنده بود و ظرف‌های چینی گل‌سرخی‌اش نشکسته بود، کاسه‌ای داشت که روی آن طرح گل و مرغ کشیده بودند؛ کاسه‌ای سفید با نوار سرمه‌ای که نمی‌دانم چطور چند روز بعد از مرگ مادربزرگم از روی طاقچه افتاد و شکست. مادرم که آن کاسه را خیلی دوست داشت. تکه‌هایش را از روی فرش خاک گرفته جمع کرد، داخل صندوقی گذاشت و با خود به خانه آورد. این اتفاقات برای چند سال پیش بود، زمانی که هنوز مرسوم نبود در فضایی به جز کارخانه‌های پر از نیرو و امکانات ظرف‌های چینی و سرامیکی ساخته شوند.

هفته پیش که صفحه‌های مجازی را بالا و پایین می‌کردم چشمم به صفحه دختری افتاد که خودش در مدل‌های متنوع و خلاقانه ظرف‌های سرامیکی می‌ساخت و روی آن‌ها طرح‌های گوناگون می‌کشید. همان موقع یاد ظرف مادربزرگم افتادم که سال‌ها پیش شکسته بود. به آن صفحه پیام دادم و عکس تکه‌های ظرف شکسته را فرستادم. از صاحب کار خواستم کاسه‌ای سرامیکی مثل همان کاسه قدیمی بسازد.

چند روز بعد کاسه‌ای که خواسته بودم آماده شد و دختر هنرمند آن را برایم پست کرد؛ ظاهر کاسه هیچ تفاوتی با اصل آن نداشت. وقتی کاسه را به مادرم دادم، آن را کنار عکس مادربزرگم روی میز گذاشت. حالا کاسه سرامیکی یاد مادربزرگ را برای ما بیشتر زنده نگه می‌دارد.

آن هنرمند که کاسه‌ای مثل کاسه مادربزرگم برایمان ساخت، فرزانه فلاح متولد فروردین 1375 ساکن شهر مشهد است. دیپلم گرافیک دارد و از آن هنرستانی‌هایی است که صفر تا صد کارش، سرامیک‌سازی، را یادگرفته است و همه کارها را خودش انجام می‌دهد.

 

هنر؛ از دبستان تا هنرستان

اگر شما هم در دوره کودکی در کلاس‌های هنری شرکت کرده باشید، می‌دانید فضای اکثر آن کلاس‌ها آن‌قدر جذاب هستند که شاید تا آخر عمر در ذهنتان بمانند و روی تمام زندگی‌تان تأثیر بگذارند. یکی از کسانی که کلاس‌های هنری روی زندگی و شغل آینده‌اش تأثیرگذار بوده، فرزانه فلاح است. فرزانه از زمانی که دانش‌آموز دبستانی بود، در کلاس‌هایی مثل نقاشی شرکت می‌کرد. از همان دوره «هنرمندبودن» به یکی از ویژگی‌های شخصیتی او تبدیل شد. دوره اول متوسطه (زمان ما به این دوره «راهنمایی» می‌گفتند) دوره‌ای بود که او باید انتخاب رشته می‌کرد و تصمیمش را می‌گرفت. خوشبختانه معلمان و خانواده او هم به سلیقه و انتخابش احترام گذاشتند و فرزانه در رشته گرافیک هنرستان «علم و صنعت» شهر مشهد ثبت نام کرد.

 

دوره هنرستان

وقتی چیزی را دوست داشته باشیم، از تلاش‌کردن برای موفق‌شدن در راه آن هم لذت می‌بریم و سعی می‌کنیم هر روز در آن پیشرفت کنیم. فرزانه عاشق گرافیک بود. خواندن بسیاری از درس‌ها مثل عکاسی، چاپ یا طراحی لوگو برای او صرفاً به قصد نمره‌آوردن نبودند. فرزانه آن درس‌ها را دوست داشت.

فرزانه فلاح:«معلم‌های هنرستان خیلی خوب و توانمند بودند، واقعاً هنرستان عامل و دلیل رشد من بود. گرافیک‌خواندن باعث شد من برای طراحی‌کردن سازه‌های متفاوت از قدرت خلاقیتم استفاده کنم. من صفر تا صد کار سرامیک‌سازی را که شغل اصلی‌ام است در هنرستان یاد گرفتم.»

فرزانه از دوره هنرستان، مثل همین الان، دوست داشت آدم مستقلی باشد و روی پای خودش بایستد. او از همان دوره هم کارهای هنری را برای درآمد کسب‌کردن انتخاب کرد و صنایعی‌دستی را که خودش می‌ساخت در نمایشگاه «فروش صنایع دستی» هنرستان می‌فروخت.

 

گالری سرامیک

فرزانه مثل بسیاری از هنرجویان به گالری‌رفتن و دیدن نمایشگاه‌ها علاقه خاصی داشت. او عاشق سازه‌های سرامیکی بود و در هر نمایشگاهی میان صدها اثر هنری، یک سازه سرامیکی توجهش را جلب می‌کرد.

فرزانه فلاح:«من شیفته سازه‌های سرامیکی بودم و زیاد به گالری‌ها می رفتم. یک بار از طریق دوستی به کارگاه سازه‌های سرامیکی معرفی شدم و آن‌جا مشغول به کار شدم. آن اوایل فقط روی سرامیک‌هایی که همکارانم می‌ساختند نقاشی می‌کشیدم، اما به مرور خودم همه جزئیات کار را یاد گرفتم.»

آن کارگاه مقدمه‌ای شد تا فرزانه در کارش ماهر شود و «فراستودیو» متولد شود.

 

فراستودیو

زمانی که می‌خواستم با فرزانه صحبت کنم، یکی از چیزهایی که برایم عجیب بود، نامی بود که روی سازه‌های سرامیکی‌اش گذاشته بود؛ فراستودیو! از او پرسیدم این اسم یعنی چی؟ او هم گفت ترکیبی از اول اسمش، فرزانه، و واژه استودیو است.

فرزانه در کارگاهی که کار می‌کرد، ساخت سازه‌های سرامیکی را یاد گرفت؛ از طراحی روی کاغذ شکلی که می‌خواهد گِلش به آن شکل درآید تا مرحله ورزدادن گِل با دست و گذاشتن آن در کوره.

افتتاح فراستودیو به بودجه خیلی زیادی نیاز نداشت، اما به هرحال برای خریدن مواد اولیه و کوره به بودجه مختصری نیاز بود که فرزانه با کمک خانواده و پول‌هایی که پس‌انداز کرده بود آن را تأمین کرد. کار فراستودیو نه در کارگاهی بزرگ و مجهز و نه با صرف پول و گرفتن مجوزهای متعدد شروع شد! فراستودیو در اتاق خود فرزانه با وسایلی مثل کاغذ طراحی و گِل آغاز به کار کرد.

 

آموزش سرامیک

آدم‌هایی که به کارشان خیلی علاقه‌مندند، دوست دارند آن را به بقیه علاقه‌مندان هم یاد بدهند. فرزانه هم یکی از آرزوهایش این است که در فراستودیو شاخه‌ای به نام «آموزش سرامیک» بگذارد و این هنر را به دیگران یاد بدهد. البته این تنها خواسته فرزانه نیست. او می‌خواهد در آینده نه چندان دور فراستودیو را به استودیویی بسیار بزرگ‌تر و آن را به برند تبدیل کند.



۹۲۷
کلیدواژه (keyword): رشد هنرجو، کارآفرین،ظرف چینی،تولید ظرف چینی،سرامیک سازی،آموزش سرامیک
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.