سالها قبل، پسری در رویاهای خود دیده بود در کنار برج ایفل ایستاده است. آن شب، آن پسر هرگز تصور نمیکرد روزی خوابش تعبیر شود! اما حدود ده سال بعد، او برای شرکت در مسابقات دوومیدانی راهی فرانسه شد و در کنار برج ایفل ایستاد؛ نه در خواب، بلکه در بیداری. اما داریوش ولینیاجو، موفق در ثبت رکوردهای گوناگون در پرتاب دیسک و وزنه، برای تحقق رویاهای خود چه مسیری را طی کرد؟
از خودتان برای رشد هنرجو بیشتر بگویید.
من متولد 24 تیرماه 1369 در همدان هستم. خانوادهمان شرایطی کاملاً معمولی داشت و در محله خضر زندگی میکردیم. خود من بچه ساکتی بودم. البته این را خودم نمیگویم، بلکه مرحوم مادرم میگفت.
قبل از شما در خانوادهتان کسی ورزش میکرد؟
فقط پدرم؛ البته نه در دوومیدانی، بلکه در رشته سوارکاری.
چگونه وارد دوومیدانی شدید؟ چرا مادههای پرتابی مثل پرتاب دیسک و وزنه را انتخاب کردید؟
در دوران راهنمایی معلم ورزشی داشتم بهنام آقای رضا نعمتی. ایشان بهشدت تشویقم کرد وارد رشته دوومیدانی شوم. به این ترتیب با راهنمایی مربیان متخصص وارد ماده پرتاب دیسک شدم.
از اولین مسابقهتان بگویید. چه نتیجهای کسب کردید؟
اولین مسابقه رسمی که در آن شرکت کردم، تنها 45 روز بعد از آغاز جدی ورزش و رقابتهای پرتابی بود. در این رقابتها، در مسابقات نونهالان غرب کشور، هم در رشته پرتاب وزنه و هم در رشته پرتاب دیسک شرکت کردم و دو مدال نقره در این دو رقابت بهدست آوردم.
جالبترین خاطرهتان از رقابتهای ورزشی چیست؟
رفتن به کشور فرانسه برای مسابقات نوجوانان جهان برایم خاطرهانگیز بود. خاطرهانگیزبودن این سفر هم به این دلیل بود که سالها قبل خواب دیدم به برج ایفل رفتهام. آن زمان که خوابش را دیدم، اصلاً ورزش نمیکردم و فکر نمیکردم خوابم تعبیر شود. اما این رویا تقریباً ۱۰ سال بعد به واقعیت پیوست.
از دوران مدرسهتان بگویید. چرا هنرستان را انتخاب کردید؟
راستش قبل از دوران دبیرستان زیاد اهل درس نبودم و وضعیت درسیام زیاد جالب نبود. به همین خاطر به توصیه دوستان تصمیم گرفتم راهی رشته تربیتبدنی شوم. ابتدا فکر میکردم رفتن به تربیت بدنی آسانتر از درسخواندن است، اما بعداً فهمیدم اینطور نیست و تربیت بدنی واقعاً از خیلی از رشتهها سختتر است. البته به خاطر علاقهای که داشتم، سختیها را کمتر احساس کردم. حتی بعدها توانستم علاوه بر رفتن به دانشگاه، در دوره کارشناسی با معدل خوب فارغالتحصیل رشته مدیریت ورزشی شوم.
هر ورزشکاری در زندگی خود با شکست هم مواجه میشود. کدام شکست در خاطرتان مانده است و نتوانستهاید آن را فراموش کنید؟
سال 85 در مسابقات قهرمانی نوجوانان کشور در شهر ساری، فکر میکردم مدال میگیرم. قبل از آن هم معمولاً در رقابتها صاحب مدال میشدم. اما در آن سال، با وجود آمادگی فراوانم، عنوانی بهتر از چهارمی نصیبم نشد. در رقابتهای حرفهای، هیچ عنوانی بدتر از چهارمی نیست. چون ورزشکار فقط یک گام تا کسب مدال فاصله دارد و در رسیدن به آن ناکام مانده است.
خیلی از خوانندگان مجله رشد هنرجو شاید بعد از خواندن این مصاحبه تصمیم بگیرند دوومیدانی را آغاز کنند. برای شروع چه کارهایی باید انجام دهند؟
به همه توصیه میکنم حتماً قبل از شروع هر نوع فعالیت حرفهای ورزشی، با چند کارشناس ورزشی آن رشته مشاوره انجام دهند تا بتوانند بهتر استعدادهای خود را بشناسند و بیشتر به موفقیت دست پیدا کنند.
شدت تمرینهای دو و میدانی خستهتان نمیکند؟
ورزش دوومیدانی ورزش بسیار سختی است. در عین حال بسیار جذاب است و در اکثر کشورهای دنیا جایگاه ویژهای دارد. اما پیشرفت در تمرین و موفقیت در مسابقه عاملی میشود تا انسان انگیزه کسب کند و خستگی از تن او خارج شود. پس از آن، آدم حاضر است تمام سختیها را به جان بخرد تا به موفقیت بیشتری دست پیدا کند.
سالها در ردههای گوناگون در رقابتهای پرتاب وزنه و دیسک شرکت داشتید. برای کسب عنوان خود، چه رکوردهایی کسب کردید؟
در پرتاب دیسک نونهالان، رکورد ۵۰ متر، در نوجوانان 55 متر، در بخش جوانان 58 متر و در قسمت بزرگسالان ۵۹/۶۳ را برجای نهادم. در پرتاب وزنه نونهالان هم رکورد 14 متر، در بخش نوجوانان 15 متر، در قسمت جوانان ۱۶/۶۹ و در بخش بزرگسالان ۱۸/۶۳ متر را به جای گذاشتم.
حرف آخر؟
لازم می دانم از تمامی معلمان و استادانم تشکر کنم؛ بهخصوص از دکتر صلاح فتاحی، دکتر سعید منظف و ناظم مدرسهمان آقای مؤمنی. تلاش همه معلمانمان باعث شد من علاقهمند به ادامه تحصیل شوم. اینکه در دانشگاه با نمرات عالی فارغالتحصیل شدم، بهخاطر زمینه مساعدی بود که در هنرستان برایم فراهم شد.
خوشحالم در جهت پیشرفت و شکوفایی استعدادهای خوانندگان رشد هنرجو کمکی کرده باشم.