پارسال همین روزها که مدرسهها برخط شد، خیلی چیزها تغییر کرد. بچّهها دیگر نمیتوانستند مثل قبل کتابخانهی کوچکی در کلاس داشته باشند. چون اصلاً کلاس حضوری نداشتند. امّا یک معلّم دلسوز کاری کرد که بچّهها باز هم کتابخانه داشته باشند و از آن استفاده کنند.
خانم روناک کاظمی به هر درس و موضوعی که میرسید، یک کتاب، نویسنده و یک ناشر خوب معرّفی میکرد. اینطوری بچّهها کمکم با کتابهای خوب آشنا شدند. خانم معلّم از آنها خواست تا فهرستی از این کتابها درست کنند و در طول سال کاملش کنند.
کمکم بچّهها بعضی از این کتابها را تهیه کردند. آنها را خواندند و برای دوستانشان تعریف کردند. بچّهها با خواندن کتابهای گوناگون دربارهی موضوعات مختلف تحقیق کردند و درکلاسهای برخط، برای دوستانشان گزارش دادند.
بچّهها به کمک خانم معلّم فهرست خیلی خوبی از کتابها تهیه کردند. آنها میگفتند: «پدر و مادر ما برای خرید هدیه، گاهی به همان فهرست مراجعه میکنند.»
تعدادی از بچّهها یک طبقه از کمدشان را به کتابهایی که میخریدند اختصاص دادند و برای خودشان کتابخانهی شخصی ساختند.
شما چهطور؟ دلتان میخواهد کتابخانهی خودتان را بسازید؟