به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
۱۴۰۰/۰۹/۰۱
بعضی از جوانان هستند که وقتی به آنها میگوییم: «برو سرکار» اول از همه فکرشان سراغ میزان درآمد آن کار میرود و فقط در شرایطی کار را قبول میکنند که حقوق بالایی داشته باشد. اگر هم پدر و مادرش وضع مالی خوبی داشته باشند و «بچه پولدار» باشد، ممکن است اصلاً به کار کردن فکر هم نکند و بخواهد همه عمر به کارهایی که دوست دارد برسد. فرزند یکی از همکاران بسیار ثروتمند من هم همینطور فکر میکرد. زمانی که دیپلمش را گرفت به او گفتم در هر زمینهای که استعداد و علاقه دارد شروع به کار کند. دیپلم تجربی داشت برای همین از او خواستم تا به عنوان کارآموز در مطب چشم پزشکی یکی از دوستان من مشغول شود تا درسهایی را که به طور تئوری خوانده است در محیط واقعی کار به شکل عملی ببیند؛ اما او قبول نکرد. گفت: پدرم پولدار است و فعلاً میخواهم تفریح کنم!
مدتی از او خبر نداشتم تا یکی دو ماه پیش که خودش تماس گرفت و خواست تا به همان دوست پزشکم معرفیاش کنم. به دنبالش رفتم تا در مسیر مطب کمی با او صحبت کنم. زمانی که سوار شد مضطرب و عصبی بود. ناخنهایش را میجووید و درباره شرایط کاری میپرسید. کسی که یکسال پیش نمیخواست کار کند حالا نگران بود نکند او را نخواهند. شروع کرد به توضیح دادن درباره افسردگیاش که خانه نشینی و بیکاری و حس مفید نبودن باعثش شده بود.
چند ماه اول بیکاری به او خوش گذشته بود و با وجود وضع مالی خوب حاضر نبود به کارکردن فکر کند؛ اما به مرور بیکار ماندن برایش خسته کننده شد و نداشتن روابط اجتماعی گسترده و تکراری شدن روزها باعث شده بود او حس پوچی و افسردگی کند.
وقتی به مطب دوستم رسیدیم فرزند همکارم درباره دستمزد سؤالی نمیکرد و خود دوستم برای او حقوقی تعیین کرد. در روند مصاحبه مشکلی پیش نیامد و از همان روز فرزند همکارم مشغول به کار شد و پس از چند روز حال روحیاش هم خیلی بهتر شد.
متاسفانه بسیاری از جوانان به تأثیر کارکردن بر روح و روان و ایجاد حس مفیدبودن در فرد، فکر نمیکنند و تنها دلیل شاغلشدنشان فقط دستمزد است. بخش مهمی از علت کار کردن شکلگرفتن روابط اجتماعی و احساس جدی گرفتهشدن است. آدمی که بیکار باشد احتمال افسرده شدنش بیشتر از کسی است که کار میکند و هدفی دارد.
خوب است تا جایی که میتوانیم کارهای خوب و مفید گوناگونی را تجربه کنیم و مهارتهایمان را بیشتر کنیم تا حال روح و روان خودمان بهتر شود. قطعاً زمانی که مهارتهایمان زیاد باشد و انگیزه هم داشته باشیم به مرور حقوقمان هم بالا میرود.
۸۰۷
کلیدواژه (keyword):
رشد هنرجو،بچه پولدار،شکلگرفتن روابط اجتماعی،احساس جدی گرفته شدن،