نسل جدید یادگیرندگان
۱۴۰۰/۰۹/۰۱
اگر عبارت «نسل جدید یادگیرندگان» را برای دانشآموزانی بهکار ببریم که امروزه و پس از حدود دو سال خانهنشینیِ ناشی از همهگیری ویروس کرونا کموبیش به مدرسه بازگشتهاند، اصلاً اغراق نکرده و از اصطلاح عجیب و ناصحیحی بهره نبردهایم. در واقع انس و پیوندی که در این مدت میان دانشآموزان و مؤلفههای زیستمجازی ایجاد شده، آنها را به نسلی تبدیل کرده که نامیدن آنها با عباراتی همچون «نسل دیجیتال، نسل گوگل، نسل تاچ، نسل مجازی و امثال آنها بجا و بامسماست. چه بپذیریم چه نه، چه مطلوبمان باشد یا خیر، چه نگران شده باشیم یا خاطر جمع، چه آماده باشیم یا غافلگیر، این نسل جدید در حال ورودی نوین به مدرسه و کلاس درس است! و به نظر میرسد بازگرداندن آنها به ویژگیهای شناختی، ارتباطی، عاطفی، اجتماعی و تحصیلی دوران قبل از همهگیری کرونا، اگر نگویم محال، فوق محال است! و اصلاً چرا باید به مسیر و وضعیتی اندیشید که امکان بازگشت به آن نیست و نه تنها نیست که اساساً خیری و صلاحی هم در این بازگشت وجود ندارد؟ در حال حاضر، آنچه مهم است، شناخت مقتضیات زمانه و ویژگیهای زمینه جدیدی است که شکل گرفته است. باید تغییرات را درک و فهم کرد، باید بسترهای جدید را فراهم کرد، باید امکانات لازم را تدارک دید، باید مهارتهای جدید را بهدست آورد و شرایط جدید را با آغوش باز پذیرفت و آماده شد و آن را مدیریت کرد.
برای ایجاد این آمادگی و کسب توان مدیریت بهینه و اثربخش این شرایط، در سه زمینه نیازمند ملاحظات و برنامهریزی هستیم: در حوزه کلان آموزشوپرورش، در حوزه مدرسه و در حوزه کلاس درس و معلم.
1. حوزه کلان آموزشوپرورش: نظام تعلیموتربیت برای اینکه بتواند نقش مدیریت کلان و سیاستگذاری و رصد و پایش ملی خود را در این شرایط ایفا کند، طبعاً باید به اقدامات جدید یا تکمیلی نسبت به آنچه در این دو سال کرده است دست بزند، از جمله:
ـ توسعه و ارتقای بسترها و برنامههای کاربردی آموزش مجازی (بهعنوان سیستم مکمل و موازی آموزش حضوری)؛
ـ چندرسانهایکردن کتابها و محتواهای آموزشی و درسی (مثلاً بهرهگیری از رمزینههای سریع پاسخ (QR کدها)، و هایپرلینکها در منابع آموزشی)؛
ـ تدوین سند راهنمای چگونگی حضور دانشآموزان در فضای مجازی و اینترنت و کم و کیف بهرهگیری از آن؛
ـ تعیین تکلیف و ارائه راهنمای عملیاتی برای چگونگی استفاده از ابزارهای هوشمند یادگیری سیار در مدرسه (بهطور مشخص موبایل و تبلت)؛
تمامی چهار مورد اشارهشده نیازمند تشریح تفصیلی هستند، لیکن این کار از حوصله و گنجایش صفحات یادداشت مجله خارج است. حتماً برخی از این موارد مسائلی پر چالش هستند و مباحث و گفت و شنودهای کارشناسی فراوانی نیاز دارند که در اینجا فقط اشارهای به آنها شد.
2. حوزه مدرسه: مدرسه بهعنوان جایگاهی واسط و میانی بین نظام کلان برنامهریزی و تصمیمگیری آموزشوپرورش و میدان عملیات آن، یعنی کلاس درس، نقش مهمی ایفا میکند و به نظر میرسد میتواند یا باید برای مدیریت و تطبیق خود با وضع جدید پیشآمده، در چند زمینه فکر و عمل کند:
ـ حفظ بخشی از کارویژهها و وظایف مدرسه در بسترهای مجازی ایجادشده برای آموزش (حتی در صورت برقراری کامل آموزش حضوری). مثل انجام امور مربوط به ثبتنامها، صدورگزارشهای پیشرفت تحصیلی و نتایج ارزشیابیهای تکوینی، ارائه گزارشهای انضباطی و حضور و غیاب دانشآموزان، بخشهایی از فعالیتهای پرورشی و فرهنگی مدرسه و...؛
ـ همکاری و پایش فعالیتهای آموزشی و تربیتی معلمان مدرسه در بسترهای آموزش مجازی؛
ـ مدیریت ابزارهای هوشمند یادگیری سیار دانشآموزان براساس سند راهنمای تنظیمشده توسط سطح کلان آموزشوپرورش؛
3. حوزه میدان کلاس درس و معلم: کلاس درس در عین اینکه ظاهراً آخرین حلقه یا مرحله عملیاتی شدن همه سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای آموزشی و پرورشی است، اما عینیترین و چهبسا مهمترین این حلقهها یا مراحل است. تمام آنچه به تصمیم و سیاست ابلاغی و دستورالعمل و راهنما تبدیل میشود، باید در این بستر تبدیل به عملیات و اجرا شود. معلم بیشترین درک و برخورد مستقیم را با این «نسل جدید یادگیرندگان» دارد و سنگینترین بار را هم او به دوش میکشد. برای کسب آمادگی لازم و توسعه توانمندی معلمان و بهرهگیری مناسب از شرایط ایجاد شده، مواردی به معلمان گرامی پیشنهاد میشوند:
ـ آموزش و تربیت رسانهای دانشآموزان باید بهعنوان بخشی جداییناپذیر از وظیفه آموزشی و تربیتی تمام معلمان تلقی شود (البته این نیازمند کسب دانش و مهارت در زمینه تربیت رسانهای توسط معلمان است)؛
ـ به کمککنندگی و اثربخشی بهرهگیری از روش آموزش معکوس توجه شود؛
ـ از امکانات گروهبندی و ارائه تکالیف و پروژههای برخط گروهی بهره گرفته شود؛
ـ معلمان برای تعاملات برخط برونکلاسی با دانشآموزان، حتماً برنامه صحیح و نظاممندی داشته باشند؛
ـ کارآمدی اشتراکگذاری تمرینهای تکمیلی و آموزشهای مکمل مد نظر قرار گیرد؛
ـ نمونههایی از ارزشیابی (نمونه سؤالات) در بستر مجازی، به همراه تکالیف مربوط به آنها، ارائه شوند؛
ـ لینک دائمی ارتباط با خانواده (والدین) دانشآموزان در طول سال تحصیلی فرصتی مغتنم شمرده شود و برای ایجاد و برقراری آن تلاش شود؛
ـ از کلاس درس فیلمبرداری شود و در بسترهای آموزش مجازی، بهصورت غیرهمزمان برای دانشآموزان به اشتراک گذاشته شود؛
ـ اشتراکگذاری زنده و همزمان کلاس درس در بسترهای مجازی آموزش نیز لحاظ شود.
آنچه در این نوشتار در قالب بایستهها و شایستههای سه حوزه کلان، میانی و میدانی آموزشوپرورش ذکر شد، مقدمهای است برای ورود اندیشمندانه و همراه با آمادگیهای کارشناسانه برای مواجهه با «نسل جدید یادگیرندگان». اگر ما آمادگی لازم و تطبیقهای صحیح و عالمانه و بهنگام رویارویی با ویژگیهای این نسل جدید را در سطوح گوناگون کسب نکرده یا فراهم نیاورده باشیم، فرصتهایی که میتوان از آنها برای ارتقای کیفی آموزش و تربیت بهره گرفت، خدای ناکرده به تهدیدی برای تحقق اهداف تعلیم و تربیتی تبدیل خواهند شد.
۱۵۹۴
کلیدواژه (keyword):
رشد فناوری آموزشی،نسل جدید یادگیرندگان،نسل دیجیتال،نسل گوگل،نسل تاچ،نسل مجازی،