در واقع این واژه از ریشه یونانی به معنای «فشاردادن» و «فشاردادن گلو» و همچنین، با اصطلاح برانگیختگی بهمعنای تنگنا یا انقباض آمده است.
اضطراب معمولترین پاسخ به محرک تنشزاست. در فرهنگ معین، اضطراب بهمعنای پریشانحالی، آشفتگی و بیتابی است. در روانشناسی، منظور از اضطراب، هیجان ناخوشایند و نوعی پریشانی روانی ـ بدنی است که بر اثر ترس مبهم یا احساس ناایمنی بهوجود میآید که همه ما تجربه کردهایم و آن را دلشوره، تنش، نگرانی یا ترس مینامیم.
حالتی که احساس خطر و نگرانی را نسبت به موضوعی که هنوز اتفاق نیفتاده است و امکان دارد در آینده پیش بیاید، اضطراب میگویند.
تأثیر اضطراب بر سلامت جسمانی و روانی
اضطراب حالتی است غیرقابلپیشبینی و غیرقابلکنترل که در افراد بروز میکند و شدت آن بر سلامت جسمانی و روانی افراد تأثیر میگذارد.
برای درمان و کنترل اضطرابهای خفیف میتوان از مشاور کمک گرفت. اضطرابهای خفیف معمولاً با تغییراتی در سبک زندگی، مانند ورزش روزانه، تغذیه مناسب غذایی و تکنیکهای تنفس عمیق برطرف میشوند، اما در صورت متوسط یا شدید بودن اضطراب، حتماً به درمانهای دارویی از طریق روانپزشک نیاز خواهد بود.
استرس2
این واژه را اولینبار در سال 1936 میلادی روانشناسی بهنام هانسسلیه انتخاب کرد. او استرس را بدین شکل تعریف میکند: «استرس یک واکنش عمومی بدن در قبال ایجاد هرگونه تغییر است که میتواند فرد به فرد متفاوت باشد.»
هانسسلیه در تعریف علمی واژه استرس اظهار میدارد: هنگامی که حیوانات را در آزمایشگاه برای انجام بررسی با تحریکات فیزیکی و احساساتی متفاوت مانند ایجاد نور یا صدای آزاردهنده، قرار دادن در معرض گرما یا سرمای شدید و ایجاد فضای ناامیدکننده بررسی میکردند، در همه آنها تغییرات پاتوژنیکی (بیماریزایی) مشابهی دیده شد. این تغییرات بیماریزا عبارت بودند از: «زخم معده، انقباض بافت لنفاوی و بزرگشدن غدد فوقکلیوی» که بهخاطر وجود استرس طولانیمدت ایجاد شدند!
این لغت معادل فارسی ندارد. در روانشناسی بهشدت از این واژه برای بیان فشار روحی استفاده میشود. استرس بهمعنای فشاری روانی است که فرد در مواجهه با محرک تجربه میکند. معمولاً این محرک علاوه بر ناراحتی در فرد، تغییرات فیزیولوژیک هم ایجاد میکند. این تغییرات ممکن است مشکلات جسمی را هم سبب شوند. استرس نوعی واکنش بیولوژیکی طبیعی نسبت به وضعیت بالقوه خطرناک است و موقعیتی است که واکنش بیولوژیکی خاصی را سبب میشود. هنگامی که فرد متوجه تهدید یا یک چالش میشود، مواد شیمیایی و هورمونها در سراسر بدنش، بهطور ناگهانی، افزایش مییابند. استرس به بروز واکنش جنگ یا گریز3 در بدن، بهمنظور مبارزه با عامل استرسزا یا فرار از آن منجر میشود. معمولاً بعد از این واکنش بدن باید آرام شود. استرس مداوم و بیش از حد میتواند در دراز مدت تأثیری منفی بر سلامتی داشته باشد. در بسیاری از موارد، استرسها مفید و باعث افزایش کارایی جسم و روان و در نتیجه باعث هشیارانهتر عملکردن و دستیابی به پاسخ سؤالات یا رسیدن به اهداف میشوند. به این حالت استرس خوشایند یا مثبت میگویند. ولی میزان بالای استرس عواقبی دارد از جمله: کاهش کارایی، تنش درونی، غمگینی، اضطراب، افسردگی، اختلالات جسمی ـ روانی، اختلالات خواب، فراموشی، کاهش مقاومت بدن، ابتلا به عفونتهای مکرر، و سردرد منجر به استرس ناخوشایند یا منفی.
ترس4
ترس هیجانی بنیادی است که از ما محافظت میکند. وقتی فکر میکنیم در خطر هستیم، احساس ناخوشایندی برانگیخته میشود و ترس انکارنشدنی است. خطر ممکن است واقعی یا خیالی باشد. واژه ترس در زبان انگلیسی«Fear» است که از انگلیسی قدیم و از ریشه «Fer» یا «Fere» یا «Fr» به معنی خطر یا ناگهانی رخ دادن است. ریشه واژه نشان میدهد خطری وجود دارد که برای آن آماده نیستیم. اگر آماده باشیم، ممکن است احساس ترس نداشته باشیم. ترس خود یک انتزاع است. احساس ترس از فرایندی در بدن ناشی میشود و بهوسیله چیزی که میبینیم، میشنویم، لمس میکنیم، میچشیم یا بو میکنیم، برانگیخته میشود. این مناظر، صداها و احساسها میتوانند از جهان بیرون یا از تخیلات ما ناشی شوند. به هنگام ترسیدن، تغییرات متعددی ایجاد میشوند که پاسخ ترس را تشکیل میدهند: انتظار آسیب قریبالوقوع؛ تغییراتی ظاهری مانند پریدگی رنگ چهره؛ گرد شدن چشم؛ عرقکردن؛ لرزش؛ خشکشدن دهان؛ عوضشدن آهنگ صدا؛ احساس دلهره؛ گریه؛ در جای خود خشک شدن و جنگ یا گریز. ارسطو ترس را ناشی از برداشت فرد از جهان بیرونی میدانست.
تفاوت ترس و اضطراب
در طول زندگی، همه ما در موقعیتهایی قرار گرفتهایم که اضطراب و ترس را تجربه کردهایم. در بیشتر اوقات نمیتوانیم تفاوتی بین این دو حس ایجاد کنیم. ولی در واقع این دو حس کاملاً از هم متفاوت هستند و علائم متفاوتی هم دارند.
ترس بهنجار نوعی واکنش عاطفی نسبت به خطر پدیدههای واقعی یا درک واقعی وجود آن پدیدههاست و معمولاً زمانی ایجاد میشود که فرد آمادگی لازم را برای دفاع از خود نداشته باشد؛ مانند زمانی که فرد با حیوانات وحشی روبهرو میشود یا با سیل و طوفان شدید برخورد میکند، و معمولاً هنگامی که محرک یا عامل ترس از بین میرود، ترس هم از بین میرود.
اضطراب هیجانی است که در اثر برخورد و روبهرو شدن با خطری احتمالی، بدون اینکه منبع آن معلوم و روشن باشد، در فرد پیدا میشود و ریشه و علت آن ناپیدا و مبهم است. وقتی فرد احساس میکند آرام و قرار ندارد، نمیتواند در جایی بند شود، بیجهت حرکت میکند، احساس فشار میکند، دچار سرگیجه میشود، ضربان قلبش شدت مییابد و نمیتواند بهخوبی استراحت کند و بخوابد، احساس خطر میکند و خودش هم علتش را نمیداند و احساس بیچارگی و ناتوانی میکند. در مواردی که اضطراب شدت پیدا میکند، ممکن است تعادل روانی فرد به هم بخورد که لازم است برای درمان آن چارهاندیشی شود تا مشکلات بعدی ایجاد نشوند.
با وجود تفاوتهای بین این دو متغیر، ترس و اضطراب شباهتهایی هم دارند. هم ترس و هم اضطراب چهار مؤلفه دارند:
1. شناختی: انتظار خطر، افکار و باورها؛
2. بدنی: رنگپریدگی پوست، تنیدگی عضلات، بیمناکی چهره، تند شدن ضربان قلب، گشاد شدن رگها، عرق کردن، توقف ترشح اسید معده، نبود کنترل مثانه، کاهش ترشح بزاق و خشکی دهان، آزاد شدن کربوهیدرات از کبد؛
3. هیجانی: احساس دلهره، احساس مورمور شدن؛
4. رفتاری: فرار، اجتناب، میخکوب شدن و پرخاشگری.
با این تفاوت که مؤلفه شناختی ترس، انتظار خطری واضح و بهخصوص است، در حالی که مؤلفه شناختی اضطراب، انتظار خطری مبهم است.
سلیگمن ضمن اشاره به تفاوتهای ترس و اضطراب، آنها را تحت عنوان پیشبینیپذیری شرح داده است. وی اظهار میدارد، عامل عمدهای که ترس را از اضطراب متمایز میکند، پیشبینی منبع تهدیدی است که فرد به آن پاسخ میدهد؛ یعنی هنگامی که شیء یا موقعیت علامت روشنی از تهدید یا خطر را مهیا کند و بنابراین قابلپیشبینی باشد، حالت هیجانی حاد تجربهشده، ترس نامیده میشود. در حالیکه اضطراب، ترس مزمن است و هنگامی رخ میدهد که رویدادی تهدیدکننده، محتمل اما غیرقابلپیشبینی است.
فوبیا5
واژه phobia بهمعنی هراس یا ترس بیمارگونه، از ریشه یونانی phobos به معنی ترس (fear) گرفته شده است. این واژه را استانلی هال نخستین بار در روانشناسی به کار برد. وی بیش از ۱۰۰ نمونه از هراسها را ردهبندی و آنها را با مشتقهای یونانیشان ارائه کرد. فوبیا ترس مداوم، بیش از حد و غیرواقعی از یک شیء، شخص، حیوان، فعالیت یا موقعیت است و نوعی اختلال اضطرابی به حساب میآید. همه انسانها در طول زندگی احساس ترس را به درجات متفاوت تجربه کردهاند. ترسی که جزو احساسات طبیعی زندگی روزمره بهشمار میرود، هنگامی که شدید، غیرمنطقی و بیمارگونه شود، سلامت روان و زندگی روزمره را تحتتأثیر قرار میدهد و نام «فوبیا» را به خود میگیرد. ترس باعث میشود ما از خطر در امان بمانیم. فوبیا چندان ارتباطی با خطر ندارد. افراد زیادی با فوبیا درگیرند. فردی که به فوبیا دچار میشود، دچار ترس و اضطرابی غیرموجه میشود، ولی نمیتواند کاری درباره این احساس انجام دهد. فوبیا بر خلاف ترس معمولی که واکنشی زودگذر و طبیعی به عامل خطرناک خارجی است، هراس بیشتر ترس از قرار گرفتن در موقعیتی خطرناک است. بسیاری از ما اشیاء یا وضعیتها و مکانهای خاصی را دوست نداریم، اما این بهمعنای داشتن فوبیا نیست. فوبیا یعنی احساس ترس بسیار شدید و وحشتگونه که زندگی معمولی فرد را دچار مشکل میکند.
اضطراب تحصیلی
اضطراب تحصیلی که در حین تحصیل دانشآموزان رخ میدهد، مهمترین نوع اضطراب در سنین نوجوانی است. این اضطراب سلامت روان دانشآموز را تهدید میکند و بر کارآمدی و شکوفایی استعدادها، شکلگیری شخصیت و هویت اجتماعی آنان اثر سوء میگذارد. اضطراب تحصیلی اصطلاحی است کلی، که به نوعی اضطراب یا هراس اجتماعی خاص اشاره دارد که فرد را درباره تواناییهایش دچار تردید میکند و پیامد آن کاهش توان مقابله با موقعیتهایی مانند امتحان است؛ موقعیتهایی که فرد را در معرض ارزیابی قرار میدهند. این اضطراب که نوعی شایع از اضطراب عملکرد است، در بررسیها 10 تا 30 درصد از دانشآموزان را درگیر میکند. در واقع اضطراب تحصیلی نوعی اشتغال به خود است که با خودکمانگاری و تردید درباره تواناییهای فردی مشخص میشود و غالباً به ارزیابی شناختی منفی، نبود تمرکز حواس، واکنش فیزیولوژیک نامطلوب مانند بالارفتن ضربان قلب، سردی انگشتان و افت تحصیلی فرد میانجامد. این اضطراب با رقابت دانشآموزان با همکلاسیها و ارزشیابی منفی آنان نسبت به سایر همکلاسیها، بهخصوص آنهایی که توانایی بیشتری دارند، نحوه کار معلم، تکالیف، امتحان و سختگیریهای نامناسب، وضعیت درسی و نگرانی نسبت به آینده ارتباط دارد. درکشور ما بهنظر میرسد وحشت از گرفتن نمره پایین و سرزنش خانواده، تمسخر همکلاسیها و دوستان، ترس از ناتوانی برای ادامه تحصیل و بهویژه پذیرفته شدن در کنکور برای ورود به دانشگاه، همواره دانشآموزان را مورد آزار و اذیت روانی قرار میدهد.
پینوشتها
1. Anxiety
2. Stress
3. fight-or-flight response
4. Fear
5. Phobia
منابع
1. خدایاریفرد، محمد، مسائل نوجوانان و جوانان، چاپ یازدهم، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، بهار 1390.
2. شریفیراد، غلامرضا، محبی، سیامک، مطلّبی، محمد، شاهسیاه، مرضیه، تبرایی، یاسر، تأثیرآموزش قاطعیت بر میزان اضطراب تحصیلی دانشآموزان، مجله دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی سبزوار، دوره 18، شماره 2، تابستان 1390.
3. طباطبائی عدنانی، جواد، دائرهالمعارف ریشهشناختی واژههای پزشکی، فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، مؤسسه انتشارات نزهت، چاپ اول،1391.
4. Katzelnick DJ, Kobak KA, Deleire T, Henk HJ, Greist JH, Davidson JR, Schneier FR, Stein MB, Helstad CP. (2001).Generalized social Anexiety disorder in managed care. American Journal of psychiatry: 12-1997-2007.
5. McDonald AS. The prevalence and effects of test anxiety in high school. Educ Psychol.2001; 21:89-101.