چه گفتیم؟
از شمارهی گذشته، مبحث جدیدی را در رشد آموزش ابتدایی شروع کردیم که بسیار نو و جدی است؛ آیندهپژوهی. این موضوع، اگرچه در تمامی دانشها و رویکردهای علمیعملیاتی مورد توجه است، ولی با توجه به تغییرات گستردهی روشهای آموزشی در دنیا، از مباحث مهم و حیاتی در دنیای تعلیموتربیت است. این بحث را در این شماره و شمارههای بعدی پی خواهیم گرفت؛ ولی با توجه به مستقلبودن هر قسمت، شما نیازی نخواهید داشت برای در جریان قرارگرفتن، بخشهای قبلی را هم مطالعه کنید. در این شماره هم مانند روال قبل، ابتدا به چند بخش تاریخی و نظری در مورد آیندهپژوهی خواهیم پرداخت و سپس چند تمرین خواهیم داد.
تاریخچه
نخستین نشانههایِ جدی توجه بشر به آینده، در عصر روشنگری دیده میشود؛ دورانی که بشر باور داشت علوم برای هر چیزی راهحلی خواهد یافت. قوانین نیوتن در مورد حرکت، درک و تحلیل بسیاری از پدیدهها را ممکن ساخته بود. در اثر رشد شتابان علوم در این دوره، اندیشمندان عصر روشنگری واقعاً به این نتیجه رسیده بودند که تنها زمان لازم است تا همهی قوانین و قواعد جامعه و محیط اطراف بشر معلوم و آشکار شود.
در همین دوران، بر خلاف گذشته که بیشتر اندیشمندان افقهای کاملاً روشنی از آینده (آرمانشهر)را تصویر میکردند، تجسمهای تیرهتری از آینده نیز موجودیت یافت و آیندهپژوهی راه خود را به ادبیات باز کرد. رمانهای ژول ورن و پاگرفتن سبک علمیتخیلی در ادبیات، در ادامهی همین راه بود.
برگزاری نمایشگاهی در ۱۸۹۳ که در آن اختراعات و نوآوریهای شگفتانگیزی نظیر تلفن، لامپ برق و اولین دوربین فیلمبرداری معرفی شدند، هیجان عمومی را برانگیخت. در همان روزها، یک نشریه، از 74 شخصیت برجسته خواست در مورد سدهی پیشِ رو پیشبینیهایی به عمل آورند. بعدها معلوم شد پیشبینیهای آنان تا حد زیادی خوشبینانه بوده و تقریباً هیچیک از رخدادهای مهم قرن بیستم، نظیر اختراع خودرو، رادیو، تلویزیون، بروز دو جنگ جهانی، کشف انرژی اتمی، پرواز به فضا و البته ظهور رایانه، در فهرست آیندهنگاری آنان نبود.
در این سالها آیندهپژوهان به سناریونویسی روی آوردند که امروزه یکی از مهمترین ابزارهای آیندهپژوهی است و در بخشهای بعدی دراینباره صحبت خواهیم کرد. با کمک این سناریوها، زنجیرهی رویدادهای متصور در زمانی بسیار کوتاه، پس از آغاز یک اتفاق، قابل پردازش و مدلسازی است و در نتیجه میتوان واکنشها و چگونگی بهدستآوردن آمادگیهای لازم برای روبهرو شدن با چنین اتفاقاتی را تدوین کرد.
عامل دیگری که آیندهپژوهی را رشد داد، دگرگونی در طراحی و ساخت جنگافزارها بود. در سالهایجنگ دوم جهانی، تانکها، هواپیماها و کشتیها در مدت زمان بهنسبت کوتاهی طراحی، تکمیل و ساخته میشدند. اما بعدها با پیچیدهترشدن انواع جنگافزارها (موشکهای قارهپیما، زیردریاییهای هستهای و...)، کار برنامهریزان صنایع جنگی دشوار شد. بدین معنا که مدت درازی مثلاً ده سال، از آغاز طراحی تا ساختهشدن نخستین نمونهی محصول بهطول میانجامید. در نتیجه فناوریِ بهکارگرفتهشده در آغاز طراحی، در طول پیشرفت پروژه، دچار تغییرات بنیادین میشد و غالباً در برههی ساخت نمونهی نخستین، «ازرَدهخارج» به حساب میآمد.
در سال 1964، نیاز به پیشبینی فناوری، به انجام یکی از مشهورترین ارزیابیها با استفاده از روش دلفی منجر شد. در این سال، خبرگان فناوریهای گوناگون، طی پروژهای مشترک، مأمور شدند فناوریهای نوظهور یکصد سال آینده را پیشبینی کنند. بررسی آنان شش مقولهی «دگرگونیهای پراهمیت علمی»، «مهار جمعیت»، «اتوماسیون»، «پیشرفت در زمینهی دانش هوافضا»، «جلوگیری از جنگ» و «سامانههای جنگی» را شامل میشد. این روش از افراد میخواست ضمن ارائهی ارزیابی خود، پراکندگی پاسخهای سایر خبرگان را نیز در نظر بگیرند و پس از بحث در مورد تفاوتها، در نهایت ارزیابیهای بازنگریشدهی خود را ارائه کنند. نتایج این روش بهطرز شگفتانگیزی در پیشبینی ظهور فناوریهای دهههای پسین دقیق بود.
تعریف
آیندهپژوهی برابر عبارت لاتین «Futures Study» است. واژهی جمع Futures به این دلیل استفاده شدهاست که با بهرهگیری از طیف وسیعی از روشها و بهجای تصور «تنها یک آینده»، به گمانهزنیهای نظاممند و خردورزانه، در مورد نهتنها «یک آینده»، بلکه «چندین آیندهی متصوّر» مبادرت میشود.
موضوعات آیندهپژوهی گونههای «ممکن»، «محتمل» و «دلخواه» را برای دگرگونی از حال به آینده در بر میگیرند.
ضرورت آیندهپژوهی
امروزه تغییرات با آهنگی پرشتابتر رخ میدهند. تغییرات فناوری و بهدنبال آن تغییر در دیگر جنبههای زندگی، افزایش روزافزون وابستگی متقابل کشورها و ملل، تمرکززدایی جوامع و نهادهای موجود که بهدلیل گسترش فناوری اطلاعات، شتاب بیشتری یافتهاست، تمایل روزافزون به جهانیشدن بههمراه حفظ ویژگیهای ملی، قومی و فرهنگی و بسیاری عوامل دیگر، لزوم درک بهتر از «تغییرات» و «آینده» را برای دولتها، کسبوکارها، سازمانها و مردم ایجاب میکند.
آینده اساساً قطعیت ندارد. با این همه، آثار و رگههایی از اطلاعات و واقعیتها که ریشه در گذشته و اکنون دارند، میتوانند رهنمون ما به آینده باشند. ادامهی «تصمیمگیری برای چندین آیندهی محتمل، صرفاً بر اساس تجربههای گذشته»، غفلت از رصد تغییرات آتی را در پی خواهد داشت و با تلخکامی روبهرو خواهد شد.
نبود قطعیت نهفته در آینده، برای برخی توجیهکنندهی نداشتن دوراندیشی آنان است و برای عدهای دیگر منبعی گرانبها از فرصتها.
تمرین
بر اساس گونههای «ممکن، محتمل و دلخواه» آینده، فکر میکنید کتابهای درسی در آینده ممکن است به چه صورتهایی خودنمایی کنند.
راهنمایی: برای هر سه بخش «ممکن، محتمل و دلخواه» باید گزینههایی را پیشنهاد دهید. بدیهی است هرچه از ممکن بهسوی دلخواه حرکت کنید، به خلاقیت بیشتر، ژرفاندیشی و مطالعهی بیشتری نیاز دارید.
تمرین
نبودقطعیت و تصمیمگیری در شرایط نامطمئن، بیشتر در اموری انسانی رخ میدهد که متغیرها خارج از کنترل ما هستند و ما را بیشتر به سمتوسوی آیندهپژوهی میکشاند. برای مثال، شروع سال تحصیلی 1400- 1399 و تا حدودی سال تحصیلی 1401- 1400 در شرایط نبودقطعیت و اطمینان رخ داد؛ یعنی نمیدانستیم سال تحصیلی جدید را با چه شرایطی شروع میکنیم: حضوری، غیرحضوری، مجازی یا تلفیقی!
الان در آبانماه هستیم؛ ولی این مطلب در تابستان نوشته شده، یعنی هنوز زمانی که سال تحصیلی شروع نشده است. فرض کنید با آغاز فصل سرما، نوع جدیدی از بیماریهای ویروسی مشابه کرونا در جهان همهگیر شود. لطفاً با آیندهپژوهی، جایگزین یا آلترناتیوهای (آلترناتیو یک واژهی تخصصی است که به شقها و راهحلهای احتمالی ممکن در حل یا پیشبینی حل یک مسئله یا موضوع اشاره میکند) مقابله با این پدیده را پیشنهاد دهید. دقت کنید روشهای پیشنهادیتان بکر، خلاقانه و طوری باشد که کمتر به فکر دیگران میرسد.